✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بی حجابی حق الناس..


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 

...


 #صبر

ریشه های قالی را تا می کنیم تا سالم بماند
ولی ریشه ی زندگی یکدیگر را با تبر نامهربانی قطع می کنیم
و اسمش را می گذاریم برخورد منطقی
دل می شکنیم
و اسمش می شود فهم وشعور
چشمی را اشکبار می کنیم
و اسمش را می گذاریم حق
غافل ازاینکه اگر درتمام این موارد
فقط کمی صبوری کنیم
دیگر مجبور نیستیم عذرخواهی کنیم
ریشه ی زندگی انسانها را دریابیم
و چون ریشه های قالی محترم بشماریم
گاهی متفاوت باش
بخشش را ازخورشید بیاموز
محبت را بی محاسبه پخش کن.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حرمـت اعتبار خـود را هرگز در مقایسه ی خویش با دیگران مشکن…

و آرمانهای خویش را به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مـکن.

زندگیت را با دم زدن در هوای گذشته و نگرانی فرداهای نیامده
آسان هـدر نده؛

هر روز، هـمان روز را زندگی کن
و هرگز امـید از کف مده؛

همه چیز لحظه ای به پایان می رسد که قدمهای تو باز می ایستد؛

عشـق چنان است که هر چه بیشتر ارزانی داری، سرشارتر شود…
پروازش ده…
زندگی مسابقه نیست…
یک سفر است…
و تو آن مسافری باش که در هر گامش
ترنم خوش لحظه ها جاریست

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




700 سال پیش در اصفهان مسجدی می ساختند

کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند
پیرزنی از انجا رد میشد .
ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است!

کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت !
چوب بیاورید . کارگر بیاورید . چوب را به مناره تکیه دهید . حالا همه باهم . فشااار دهید . فشااااااااااار !!!
و مرتب از پیرزن می پرسید مادر درست شد؟

بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد .
کارگران گفتند مگر می شود مناره را با فشار صاف کرد ؟

معمار گفت : نه ! ولی میتوان جلوی شایعه را گرفت !
اگر پیرزن می رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا میگرفت . دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد.
ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم!!!

از شایعه بترسبد !
در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید !
اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد..
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خدای مهربانم…..!
یاریم ده که روزه ام تنها رنج گرسنگی و
تشنگی دادن به بدنم نباشد..
یاریم ده که روزه ی دل بگیرم؛ تا دلم را
خالی بدارم از هر چه…
پلیدی،حسد،کینه،نامهربانی..
یاریم ده روزه ی چشم بگیرم؛ تا دیده‌ام را
نگه دارم از دیدن
هر چه ناپاکی و نازیبایی..

یاریم ده روزه ی زبان بگیرم؛ تا زبانم را نگه
دارم از هر چه دروغ،
غیبت، تهمت، زخم زبان…
یاریم ده روزه اندیشه بگیرم؛ تا اندیشه‌ام
را پاک نگه دارم
پروردگارا..
یاریم ده از هرچه که مرا از مهر بیکران
تو دور میکند.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که در فرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امیرالمومنین علی (ع) در یکی از دعاهای نهج البلاغه است.

” اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی”

“خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری”

یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم،‌‌ انسانيتم، عدالتم، و….
گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری.
و این همان جمله معروف است که می گوید:
ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 
 کجاست اهل دلی که نگاه ما بکند
 برای حال خراب دلم دعابکند

 کجاست خبره طبیبی که کیمیاداند
 مس وجود مرا بهتر از طلابکند

 به ذره گر نظرلطف بوتراب کند
 به یک نگاه مرا بنده خدابکند
 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


 
امام مهدي عليه السلام

چنانچه خداوند متعال اجازه سخن و بیان حقایق را به ما بدهد، حقانیّت آشکار می گردد و باطل نابود می شود و خفقان و مشکلات برطرف خواهد شد.

بحارالانوار ج 53 ص 196

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

روزي شاگردي با معلم خود در جنگلي راه مي رفتند.شاگرد از اين انديشه آشفته بود که ذهنش دائما نا آرام است.از معلمش پرسيد :چرا ذهن اکثر مردم بي قرار است و فقط تعداد انگشت شماري از آرامش ذهن برخورد دارند؟براي اين که ذهن مان را آرام سازيم،چه مي توانيم بکنيم؟

معلم به شاگرد نگاه کرد،لبخندي زد و گفت: بگذار داستاني برايت بگوييم.
روزي فيلي ايستاده بود و برگ هاي درختي را مي کند،پشه کوچکي رسيد و در گوشش وزوز کرد.

فيل با گوش هاي بزرگش آن را مي راند و پشه دوباره بر مي گشت و فيل دوباره آن را مي راند.اين کار تکرار شد وآخر فيل از پشه پرسيد:
چرا اين قدر بي قرار و پر سرو صدايي؟چرا نمي تواني يک لحظه يک جا بايستي؟
پشه جواب داد: من به هر چيزي که ببينم،بشنوم يا بو کنم،جذب مي شوم. پنج حس من پيوسته مرا به هر جهتي مي کشانند و من نمي توانم در برابر شان مقاومت کنم،اما تو چه طور مي تواني اين طور ساکن و آرام بماني؟

فيل دست از خوردن بر داشت و گفت حواس من بر توجهم فرمان نمي رانند.هر کاري که مي کنم در آن غرق مي شوم.الان که دارم غذا مي خورم،کاملا در خوردنم غرق شده ام به اين ترتيب از غذايم نهايت لذت را مي برم و آن را بهتر مي جوم، من بر حواسم حکومت مي کنم.

حالا مي فهمم! اگر حواسم،کنترل ذهن و توجهم را در دست داشته باشند،آن گاه ذهنم،آشفته و بي قرار خواهد بود،اما اگر من آنها را در کنترل داشته باشم آن گاه ذهنم آرام خواهد شد.
معلم جواب داد: درست است،ذهن بي قرار است و جايي مي رود که توجه مي رود.توجهت را کنترل کن در اين صورت ذهنت را کنترل کرده اي

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم