✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
انسان در طول زندگی برای چهار چیز تلاش میکنه:


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



شمشیر و اسب در مقابل تکنولوژی امروز؟!
ظهور
ظهور منجی و برقراری حکومتی واحد در سراسر گیتی بر اساس عدالت در همه جنبه های وجودی انسان، به معنای واقعی کلمه از جمله باورهایی است که بیشتر مکاتب دینی و فکری دنیا در آن مشترکند. در این میان اسلام به عنوان مترقی ترین مکتب انسان ساز به نحوی جامع، با ارائه ایدئولوژی منسجم به این بحث پرداخته است. از این رو بر مسلمانان است تا پیوسته با تبیین زوایای مختلف این بحث، آن را زنده نگهدارند.
در حالی که اطلاعات ما از این موضوع خصوصا جزئیات آن، منحصر در اخباری است که ائمه در برهه ای خاص از زمان بیان داشته اند و طبیعی است که مفاهیم مورد نظر خود را باید در غالب الفاظی قابل فهم برای مخاطبان ارائه می کرده اند؛ و از طرفی باتوجه به گذرا بودن زمان و سیر تکاملی آن؛ مصادیق الفاظ تغییر یافته اند؛ این تغییر باعث شده است که عده ای تعابیر اولیه را نپذیرند و آنها را دست مایه ای برای مخدوش کردن اصل موضوع بدانند. یکی از این موارد سلاح امام زمان است.
مفهوم شمشیر

سۆال این است که این همه تعبیرات مربوط به «قیام به شمشیر» در مورد مهدى(علیه السلام) چه مفهومى دارد؟ و مقابله آن با سلاح های مدرن چگونه امکان پذیر است؟

ادامه »

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




نابسامانی های جامعه جهانی در آخرالزمان

فراگیر شدن ظلم و ستم، کم شدن طرفداران حق، وارونه شدن ارزش‌ها و تفاسیر خود ساخته از اصول کتاب و سنت و ده‌ها نابسامانی دیگر، شرایط منطقی جامعه‌ای است که در آستانه انقلابی همه جانبه و بزرگ است. طبق روایات ظهور مقارن ناامیدی مردم و در شرایطی صورت می‌گیرد که انسان مومن پناهگاهی نمی‌یابد که از شر و ستم بدان پناه برد. مردم باید از اصول خودساخته بشری ناامید شوند و به درک شایسته‌ای از نجات‌بخشی دین و معنویت برسند. مردم بایستی الزام و ضرورت آمدن یک منجی آسمانی را که قادر باشد، ابعاد مختلف دین الهی را بی‌کم و کاست در جامعه انسانی پیاده کند، دریابند و این همه نتیجه منطقی نابسامانی‌هاست.
به علاوه این گونه کژی‌ها و ناهمواری‌ها نیز، نتیجه سرگردانی جامعه جهانی است که قرن‌هاست، حضور آسمانی مقتدای خویش را درنیافته است و از هدایت الهی او بی‌بهره بوده است.
یکی از روایاتی که به طور مفصل از اوضاع نابسامان جامعه انسانی در آخرالزمان و پیش از ظهور سخن می‌گوید، روایتی نقل شده از امام صادق(علیه السلام) که ضمن آن شخصی درباره زمان از بین رفتن سلطنت جباران و فرارسیدن امر فرج می‌پرسد. در این جا به بخش ابتدایی پاسخ آن حضرت بسنده می‌کنیم: «هرگاه دیدى كه حق و اهل حق از میان رفتند و دیدى ناحق همه جا را گرفت و دیدى قرآن كهنه شمرده شد و آن چه در آن نیست، وارد آن شد و مطابق هوس و دل‌خواه مردم شد و دیدى كه دین وارونه شده چنانچه ظرف آب وارونه شود و دیدى اهل باطل بر حق چیره شدند و دیدى شر و بدى آشکار است و منع نمی‌شود و بدكاران را معذور مى‏دارند و دیدى كه فسق آشكار شده‏[1] [منتظر فرج باشید.] …».
انحطاط جوامع، شرایطی را فراهم می‌کنند که در برهه‌ای از تاریخ مقارن ظهور، جامعه انسانی به درک و دریافت شایسته‌ای از جایگاه منجی آسمانی برسد و به سوی ایشان گرایش پیدا کند، نه این که اوضاع ترسیم شده در این روایات ذاتاً شرایط ظهور را فراهم کند
تحلیلی از روایات تأمل برانگیز ظهور

الف) این روایات لزوما متصل به ظهور نیستند:
اولین نکته‌ای که درباره این روایات مورد نظر است، این است که بسیاری از رویدادهایی که در متون حدیثی در این دسته قرار می‌گیرند، در واقع ملاحم[2] و فتنی[3] هستند که از معصومان(علیهم السلام) برای خبر از آینده رسیده است و در آن‌ها هرگز از لفظ علامت ظهور یا امثال آن استفاده نشده است. فقط گاهی گفته شده که این وقایع قبل از ظهور واقع خواهند شد، هر چند بعد‌ها به علت عظمت واقعه‌ای به نام ظهور، که پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) از آن خبر داده اند، همه وقایع و حوادث تحت تاثیر آن قرار گرفته، مقدمه و زمینه آن حادثه عظیم تعبیر شده‌اند و تحت عنوان «علائم الظهور» دسته بندی شده‌اند.
به عبارت دیگر نمی‌توان انتظار داشت که در قرآن یا متون حدیثی، اثری از ترکیب امروزی «علائم الظهور» یافت، اولین بار نامی ‌نزدیک به این عنوان را شیخ صدوق در قرن 4، برای کتابش، یعنی کتاب «علامات آخرالزمان» به کار برد و سرانجام در دوره قاجاریه این اصطلاح به کلی جانشین اصطلاح «الملاحم والفتن» شد.[4]
بنابراین در مورد عمده وقایعی که در متن این روایات درباره آخرالزمان آمده است، نمی‌توان فاصله زمانی دقیقی از وقوع آن‌ها تا ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) برآورد کرد. به عبارت دیگر این احادیث عمدتا شامل وقایع متصل به ظهور[5] نیستند و فقط روند وقایع اجتماعی پیش رو را ترسیم می‌کنند. از این نظر، این روایات تناقضی با زمینه سازی مردم برای ظهور و مبارزه با ظلم ندارند.
سفیانی
ب) این روایات شامل نشانه های حتمی ظهور نیستند:
نکته دوم این است که این روایات به جز در چند مورد انگشت شمار[6]، شامل نشانه‌ها و علایمی ‌نیستند که در احادیث به حتمی‌بودن وقوع آن‌ها اشاره شده باشد، به عبارت دیگر به جز نشانه‌هایی که صراحتا در احادیث به حتمی‌بودن آن‌ها اشاره شده است، بقیه نشانه‌های ظهور، همگی از امور غیر حتمی‌ به شمار می‌روند. در واقع علائم غیرحتمی ممکن است با تغییر و تبدیل شرایط آن‌ها و عوض شدن علل رخ دادن آن‌ها، به‌گونه‌ای دیگر پدید آیند یا اصلا رخ ندهند. البته بسیاری از رویدادهایی که در احادیث به آن‌ها اشاره شده است، تاکنون اتفاق افتاده‌اند و در اصل تحقق خویش دچار «بداء» نشده‌اند.[7]
د) این روایات علل و عوامل ظهور نیستند:
بالاخره نکته سوم این است که گاهی بین عبارت «علائم ظهور» و «عوامل و علل ظهور» خلط معنایی می‌شود. به عبارت دیگر هر آن چه که جزء «نشانه‌های ظهور» دسته‌بندی می‌شود، لزوما «شرایط و عوامل ظهور» را فراهم نمی‌کند، از برخی روایات استفاده می‌شود که شرایط و عوامل ظهور را اموری مانند آمادگی فکری و عملی مردم برای ظهور امام عدالت‌گستر، وجود تعداد کافی از یاران مخلص و فداکار، ناامیدی کامل مردم از طرح‌ها و برنامه‌های دست‌ساخته بشر برای اصلاح وضع جهان فراهم می‌کنند. ولی روایات علائم الظهور صرفاً مجموعه‌ای از نشانه ها هستند که جنبه آگاهی بخشی و هشداردهی دارند، بنابراین چه بسا امکان دارد که شرایط ظهور فراهم شود و اراده خداوند به ظهور امام مهدی (علیه السلام) تعلق گیرد، بی آن که برخی از نشانه‌های ظهور محقق شده باشد.[8]
روایاتی که پاسخ می دهند
به علاوه با یک نگاه اجمالی به قرآن و مجموعه احادیث وارده در موضوع آخرالزمان به چند نکته در رد دیدگاهی می رسیم که برای مردم نقش سازنده ای در فراهم آوردن زمینه ظهور قائل نیست و صرفا معتقد به فراگیر شدن ظلم و ستم است:
1. دست روی دست گذاشتن برای فراگیر شدن ظلم و ستم و دامن زدن به آن، با اصول قطعی قرآن و سنت در تناقض است.
زمینه‌سازی برای ظهور مستلزم دست روی دست گذاشتن برای گسترش فساد و حتی دامن زدن به اوضاع نابسامان اجتماعی در این راستا است، در این دیدگاه مردم نقش سازنده‌ای برای تعجیل در امر ظهور ندارند
2. روایاتی که درباره زمینه سازان قیام حضرت مهدی(علیه السلام) می باشد، رکود و دامن زدن به انحطاط و ظلم را رد می کند. از جمله آن ها: «یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ ؛ مردمى از جانب مشرق قیام نمایند و زمینه حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) را فراهم سازند.»[9]
3. روایاتی که از یاران امام زمان (علیه السلام) و آماده شدن گروهی برای یاری ایشان در جریان فتنه های دوران غیبت سخن می گویند نیز دیدگاه نقش مردم در فراهم آمدن زمینه ظهور را تایید می کند. از آن جمله: «ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یُرْمَى بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ ؛ سپس گروهی در آن فتنه‌ها آبدیده می‌شوند، چنان چه آهنگر شمشیر را صیقل می‌دهد، دیده‌های آن‌ها به نور قرآن روشنایی می‌گیرد، در گوش‌هایشان تفسیر قرآن طنین می‌افکند و هر بامداد و شامگاه جام حکمت نوشند.[10]
از انحطاط جوامع تا کمال معرفت انسان
علاوه بر این همان طور که گفتیم نابسامانی‌های اجتماعی از جمله پیش‌زمینه‌هایی است که اقتضای یک انقلاب همه‌جانبه جهانی است. به عبارت دیگر انحطاط جوامع، شرایطی را فراهم می‌کنند که در برهه‌ای از تاریخ مقارن ظهور، جامعه انسانی به درک و دریافت شایسته‌ای از جایگاه منجی آسمانی برسد و به سوی ایشان گرایش پیدا کند، نه این که اوضاع ترسیم شده در این روایات ذاتاً شرایط ظهور را فراهم کند.
به بیان دیگر یک اصل اساسی در زمینه‌سازی برای ظهور، بالا بردن معرفت و درک جامعه جهانی درباره امام مهدی (علیه السلام) به عنوان یگانه منجی آخرالزمان است و مضمون این روایات، به عنوان اخبار رسیده از وقایع آخرالزمان بستر آن را فراهم می کند.
پی نوشت:
[1] . کلینی،الکافی ج8، ص 37 و38.
[2] . در اصطلاح به احادیث خبری درباره اتفاق افتادن جنگ درآینده ،"اخبار ملاحم” گفته می‌شود. ( برگرفته از: رضوی، رسول،سنت های تاریخی و علائم الظهور، مجله مشرق موعود، ش 1، ص 98-75)
[3] . دراصطلاح به آشوب‌ها واختلافاتی که بر سر انتخاب صحیح و سقیم و راستی و کژی در آینده اتفاق خواهد افتاد، “فتن” گفته شده است. (برگرفته از: رضوی،سنت های تاریخی و علائم الظهور)
[4] . ر.ک: رسول رضوی، سنت های تاریخی و علائم الظهور.
[5] . روایات علائم الظهوری که قطعا درباره وقایع متصل به ظهور هستند، شامل چند مورد جزئی اند، به عنوان مثال: خروج سفیانی، خروج مردی از یمن، کشته شدن نفس زکیه و …
[6] . تعداد این امور حتمی‌ در احادیث مختلف کمی‌متفاوت است ولی به نظر می‌رسد که خروج یمانی و سفیانی، کشته شدن نفس زکیه، شکافته شدن زمین در منطقه بیداء، برخاستن ندایی از آسمان، از مهم ترین امور حتمی‌اند.
[7] . ر.ک: شفیعی سروستانی، معرفت امام زمان و تکلیف منتظران، ج2، ص423.

[8] . ر.ک: همان، ص419.

[9] .مجلسی، بحار الانوار، ج51، ص87.

[10] . نهج البلاغه، خطبه 150

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




عدادی حشره کوچولو در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند.
آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند. یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می زدند که مرگ تنها چیزی است که عاید او میشود، چون هر حشره ای که بیرون رفته بود برنگشته بود.
وقتی حشره به سطح آب رسید نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ آن گیاه خوابید.
 
وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود! حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود…

سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود. تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید که بالای آن ساقه ها کسی نمی میرد ولی نمی توانست وارد آب شود چون به موجود دیگری تبدیل شده بود.

 شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی ترسناک باشد، اما مطمن باشید خارج از پیله تنهایی، غم و ترس، تلاش برای رفتن به سوی کمال عالی است!
پس تغییر را پیش بکش!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم “مشتی خاک”
که ممکن بود “خشتی” باشد در دیوار یک خانه
یا “سنگی” در دامان یک کوه
یا قدری “سنگ ریزه” در انتهای یک اقیانوس
شاید “خاکی” از گلدان‌
یا حتی “غباری” بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند : برای” نهایت” برای” شرافت” برای” انسانیت”
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : ” نفس کشیدن ” ” دیدن ” ” شنیدن ” ” فهمیدن “
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای” قرب ” برای” رجعت ” برای” سعادت “
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به” انتخاب ” به” تغییر ” به” شوریدن ” به” محبت “

وای بر من اگر قدر ندانم…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




میلاد گل سرسبد شاه جهان است
خاک قدمش تاج سر اهل جنان است

شیرینی نام علی اکبر لیلا
نقل دهن مجلس شیرین دهنان است

ای لیلی لیلای حرم، خوش قد و بالا
نام تو شروعی ست که آغاز اذان است

گفتیم که میلاد علی روز پدر بود
گفتند که میلاد تو هم روز جوان است

هم حیدر کراری و هم احمد مختار
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

میلاد شاهزاده حضرت علی اکبر علیه السلام را به ساحت مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف وتمام شیعیان جهان تبریک وتهنیت می گوییم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

  دزدی به مزرعه‎ای رفت و جوالی را همراه خود برد.

  اوّل مقداری کدوحلوایی و هندوانه و خربزه در جوال ریخت، بعد مقداری سیب و سیب زمینی و بادمجان و خیار، و روی آن مقداری سبزی‎های مختلف مثل تره و ریحان، درِ جوال را بست و آماده‌ی فرار شد.

  ناگهان صاحب مزرعه با نوکرهایش رسیدند. نوکرها دزد را گرفتند و به درختی بستند و از ارباب پرسیدند با او چه کنیم؟

  ارباب دستور داد هر چه داخل جوال است، یکی یکی بیرون بیاورند و به سر دزد بزنند.

 نوکرها هم مشغول شدند و سبزی‎های لطیف را که روی جوال بود، یکی یکی برداشتند و به سر دزد می‎زدند، ولی دزد گریه می‎کرد و می‎گفت:

  اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً:
  «خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن»

  چون می‎دانست آخر کار چیزهایی مثل کدوحلوایی و هندوانه و خربزه را که اول در جوال ریخته، بر سرش خواهند زد.

   در آخرت هم همان چیزهایی را باید متحمّل شویم که در دنیا در جوالمان ریخته‎ایم.

  حاج اسماعیل دولابی
#داستانک

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود

عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود

نیک می بینم وقتی که زود است و نه دیر

مهربانی حاکم کل مناطق می شود

 

 

نیمه شب صورت خود را به خدا خواهم کرد

از خدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد

تا که جان دارم و از سینه نفس می آید

به تو و مهر تو ای دوست وفا خواهم کرد

 

 

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد، نیامدی

چه اشک ها به چهره ها رسوب شد، نیامدی

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ وچوب شد، نیامدی

برای ما که خسته ایم ودل شکسته ایم، نه

ولی برای عده ای چه خوب شد، نیامدی

تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام

دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد، نیامدی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

  نگاه کن! یاران امام زمان با چه نظمی زیبا ایستاده‌اند و منتظرند تا دستور حرکت داده شود.

آن جوان را می‌بینی که در جلو لشکر، پرچمی نورانی در دست دارد؟

آیا او را می‌شناسی؟

او «شُعَیب بن صالح»، پرچمدار این لشکر بزرگ است.

آیا پرچمی را که در دست اوست می‌شناسی؟ این همان پرچم پیامبر است.

همان پرچمی که جبرئیل در جنگ «بَدْر» برای پیامبر آورد.

آیا می‌دانی این پرچم تا به حال، فقط دو بار مورد استفاده قرار گرفته است؟

اوّلین بار زمانی بود که جبرئیل آن پرچم را برای پیامبر آورد و او هم در جنگ بدر آن را باز نمود و لشکر اسلام در آن جنگ به پیروزی بزرگی دست یافت.

پیامبر بعد از جنگ بدر، آن پرچم را جمع کرد و دیگر در هیچ جنگی آن را باز نکرد و تحویل حضرت علی(ع) داد. آن حضرت نیز فقط در جنگ جمل، آن پرچم را باز نمود و دیگر از آن استفاده نکرد.

آیا می‌دانی که این پرچم از جنس پارچه‌های دنیایی مثل پنبه و کتان و حریر نیست، بلکه از جنس گیاهان بهشتی است. 

این پرچم آن قدر نورانی است که می‌تواند شرق و غرب دنیا را روشن گرداند.

وقتی که این پرچم برافراشته می‌شود، ترس و وحشت عجیبی در دشمنان پدیدار می‌گردد به طوری که دیگر نمی‌توانند هیچ کاری بکنند.

از طرف دیگر با برافراشتن این پرچم، دل‌های یاران امام زمان چنان از شجاعت پر می‌شود که گویی این دل‌ها از جنس آهن است و هیچ ترسی به آنها راه ندارد.

جالب است بدانی که چوب این پرچم از آسمان آمده است و هر وقت امام بخواهد دشمنی را نابود سازد، کافی است با این پرچم به او اشاره کند پس به امر خدا، آن دشمن به هلاکت می‌رسد.

آیا می‌دانی هرگاه که این پرچم باز شود هفت دسته از فرشتگان به یاری امام می‌آیند؟

دسته اوّل: فرشتگانی که با نوح(ع)، در کشتی بودند و او را یاری کردند.

دسته دوم: فرشتگانی که به یاری ابراهیم(ع) آمدند.

دسته سوم: فرشتگانی که همراه موسی(ع) بودند زمانی که رود نیل به امر خدا شکافته شد و قوم بنی اسرائیل از رود نیل عبور کردند.

دسته چهارم: فرشتگانی که هنگام رفتن عیسی(ع) به آسمان، همراه او بودند.

دسته پنجم: چهار هزار فرشته‌ای که همیشه در رکاب پیامبر اسلام بودند.

دسته ششم: سیصد و سیزده فرشته‌ای که در جنگ «بَدْر» به یاری پیامبر آمدند.

دسته هفتم: فرشتگانی که برای یاری امام حسین(ع) به کربلا آمدند.

آمار کل این هفت دسته، سیزده هزار و سیصد و سیزده فرشته است که به یاری امام زمان می‌آیند.

اگر سمت راست لشکر را نگاه کنی، جبرئیل را می‌بینی؛ در سمت چپ لشکر هم، میکائیل ایستاده است.

همه نیروی‌های زمینی و آسمانی آماده‌اند تا ایشان دستور حرکت بدهد.

وقتی لشکر امام حرکت کند، ترس عجیبی در دل دشمنان ایجاد می‌شود و به همین دلیل است که همیشه پیروزی با این لشکر است.

آری، کسانی که قصد دشمنی با نور خدا را دارند ترسی عجیب وجودشان را فرا می‌گیرد؛ امّا کسانی که سال‌های سال در جستجوی نور خدا بوده‌اند محبّت و علاقه زیادی به امام پیدا می‌کنند. آنها هرگز از این حرکت آسمانی نمی‌ترسند، بلکه هر لحظه آرزو می‌کنند که حکومت مهدوی تشکیل شود وعدالت واقعی را به چشم خود ببینند. 

موضوعات: امام زمان (عج), پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم