✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
ويژه سحر/ يك شرط استجابت دعا اينست كه..


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



پرسش: آيا به خاطر گناه در مقابل حضرت مي باشيم ؟

پاسخ: با عرض سلام و تشکر از علاقمندي شما به مباحث مهدويت آرزو داريم در تمامي مراحل زندگي تحت عنايت خاصه حضرت مهدي(ع) مراتب رشد و تعالي را طي نماييد.
بايد خدمت شما عرض کنيم نه تنها در زمان ظهور حضرت مهدي(ع) بلکه از آغاز تاريخ بشريت جبهه حق و باطل وجود داشته است. از آنجا که خداوند خلقت ملائکه و ابليس را قبل از خلقت انسان قرار داد مسئله اختيار حق و باطل را نيز در نهاد ابليس گذاشت و لذا ابليس با اختيار فرمان الهي در مورد سجده به آدم را رد نمود و نافرماني کرد و جبهه باطل را تشکيل و تاسيس نمود. پس از آن، خلقت انسان نيز با مسئله اختيار و اراده در انتخاب جبهه حق يا باطل همراه است. اولين انسان يعني حضرت آدمي(ع) فرمان الهي در “تعليم اسماء به ملائکه” را انجام داد و در جبهه حق وارد گرديد. اين جبهه با سلسله انبياء الهي و رهبري آنان براي هدايت انسانها ادامه يافت، و در مقابل آن جبهه باطل است که ابليس و پيروانش با وسوسه انسانها براي مخالفت با انبياء و احکام الهي در اين جبهه قرار دارند. جبهه حق با ظهور پيامبر اسلام(ص) و ابلاغ دين کامل به جهانيان به نقطه عطف خود در تاريخ ميرسد و حرکت تکاملي براي رسيدن به سعادت ابدي آغاز ميشود. پس ازپيامبر اسلام اين مسير با جانشينان معصوم از خطا و گناه يعني امامان معصوم(ع) ادامه مييابد.
اين حرکت در زمان ظهور آخرين رهبر معصوم و جانشين پيامبر(ص) به اوج خود خواهد رسيد و عدالت مطلق و توحيد کامل در جهان به ظهور ميرسد. در مقابل اين جبهه حق، جبهه باطل قرار دارد. خصوصيات اين جبهه را آنچنان که از قرآن کريم و احاديث معصومين به دست ميآيد، ميتوان در اين امور اشاره نمود:
مخالفت با توحيد، مخالفت با پيامبران الهي، مخالفت با امامان معصوم، مخالفت با ارزشهاي الهي، مخالفت با راههاي رسيدن به سعادت ابدي، مخالفت با حاکميت عدالت در تمام شئون فردي و اجتماعي و …
بنابراين بسيار روشن است که جبهه حق در چه مسيري حرکت ميکند و ملاکهاي عضويت در آن چيست و در يک جمله ميتوان گفت: پايبندي به ولايت الهي ورود در جبهه حق در تمامي زمانها خواهد بود.
البته اين پايبندي به ولايت الهي؛ به طور مطلق از ما خواسته نشده است بلکه در حد توانايي يک انسان غير معصوم بايد به ولايت الهي پايبند باشيم، نه به اين معنا که هر کس مثل معصوم نباشد و کوچگترين خطا و گناهي مرتکب شود، در جبهه باطل قرار گيرد بلکه اعتقاد و عمل در اصول کلي الهي مانند توحيد، معاد، ولايت انبياء و اصياء، ما را در جبهه حق وارد ميسازد. اين سير تاريخي و ملاکهاي آن را ميتوان در دعاي ندبه مشاهده کرد.
اگر تسليم اوامر الهي باشيم ولايت الهي را انتخاب کردهايم و وارد جبهه حق شدهايم حتي اگر قبل از ظهور حضرت مهدي(ع) زندگي کنيم و از دنيا برويم. و اگر با اوامر الهي مخالفت کنيم قهرا به ولايت شيطان وارد شدهايم و جبهه باطل را انتخاب کردهايم. ملاکها و اوامر و نواهي الهي نيز به طور کامل در “دين” بيان شده است. دين اسلام تا قيامت برقرار است و زمان قبل از ظهور، زمان ظهور و پس از ظهور حضرت مهدي(ع) هم در بر ميگيرد و لذا جاي هيچ ابهامي و ترديدي براي مننتظران و مهدويان باقي نخواهد ماند.
انها که راه را گم ميکنند به خاطر آن است که ملاکها را نشناختهاند و با ملاکهاي اشتباه، انتخاب نيز اشتباه خواهد شد. آنها که در زمان ظهور حضرت مهدي(ع) آن حضرت را انکار ميکنند در ملاک شناخت حق يعني “ولايت الهي” دچار اشتباه ميشوند و يا بخاطر منافع شخصي و مادي با “ولايت الهي” به طور آگاهانه مخالفت ميکنند. پس اگر در خيمه ولايت الهي، ولايت انبياء، ولايت معصومين هم باشيم و از آنها پيروي کنيم در هر زمان به جبهه حق وارد شدهايم.
البته اين نکته نبايد فراموش شود که گناهان در اثر غفلت و براي ارضاي خواستههاي نفساني است و ما را از درجات سعادت محروم مينمايد اما اگر اعتقاد و ايمان به اصول اساسي را حفظ کنيم از “جبهه حق” خارج نميشويم، و خداوند را توبه و بازگشت را براي ما باز گذاشته است. تنها اگر به طور آگاهانه و از روي عناد با فرامين الهي مخالفت کنيم، از جبهه حق خارج شده و در جبهه باطل وارد ميشويم. پس همواره بايد اعتقاد و ايمان به ولايت الهي را در عمل حفظ نماييم تا پيوسته در جبهه حق قرار گيريم. هم اکنون به چند راهکار اساسي و ملاک روشن براي شناخت جبهه حق از زبان گهربار امام صادق(ع) گوش جان ميسپاريم:
1. پيروان ولايت بايد دين خدا را بپذيرند، نماز، روزه، حج، خيرها و عبادات را انجام دهند و تحت ولايت امام معصوم باشند. سبقت در اين خصوصيات ملاک براي برتري و ارزش گذاري پيروان حق و ولايت است.
2. اطاعت امام، استقامت در کنار امام چه در قيام بر عليه ظلم و چه در عدم قيام و مبارزات منفي به فرمان امام، انتظار دولت حق را داشتن، مراقبت از خود و امام در مقابل ظالمين، دفاع از حقوق ديني و شخصي در مقابل ظالمين(بحار الانوار، ج52، ص127).
اينها وظايف عمدهاي است که امام(ع) براي منتظرين بيان کردهاند و معيار پايبندي به “جبهه حق” دانستهاند. با رعايت اين اصول اعمال و عبادات در زمان غيبت و حضور مورد رضايت وتاييد دين و در راستاي راه حق و مستقيم خواهد بود.
براي آگاهي بيشتر به منابع زير مراجعه کنيد:
1. مجله انتظار ش1و2 مقاله شرح دعاي ندبه؛
2. هدايت در قرآن، آيت الله جوادي آملي.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا اسرائل در مقابل حضرت مقابله مي کند ؟

پاسخ: بايد بين فرهنگ و تفکر و فعاليت اسرائيليان و يهوديان تفاوت قايل شد، هنگام ظهور، امام مهدي(ع) ابتدا مردم را راهنمايي و ارشاد ميکند و طبق برخي روايات، الواح تورات و انجيل اصلي را براي يهوديان و مسيحيان ميآورد. ارشادات و اقدامات حضرت مهدي(ع) و همچنين نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام، باعث ميشود عده زيادي از اهل کتاب به امام ايمان آورند. البته عدهاي نيز با امام ميجنگند اينان کساني هستند که زندگي مادي و حيواني را انتخاب کردهاند.صهيونيستهاي فعلي با اين تفکر و فرهنگ کنوني از جمله کساني هستند که با امام ميجنگند ـ البته افرادي از آنان که به طرف حق رجوع نکنند ـ بايد توجه داشت برخي مسائل به صورت کلي براي ما روشن است ولي جزئيات آنها آشکار نيست. از جمله آنها درگيريها و جنگهاي پس از ظهور است. ما به صورت کلي ميدانيم برخي افراد فاسد و ظالم از جمله برخي از اهل کتاب با امام وارد جنگ ميشوند ولي همه جزئيات اين مسئله روشن نيست.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا يک انسان غير مسلمان که بدون معرفت است حضرت را مي بيند ولي ما که انقدر دوست داريم خير؟ من در يک مجله خواندم يک زن امريکايي و يک نفر ديگر حضرت ديدند و به آنها فرمودند جمکران بياييد ؟ چرا ما نه ؟

پاسخ: ديدن امام زمان(ع) به اراده ما نيست تا هر وقت بخواهيم آن حضرت را ببينيم، بلكه مي‌توان ديدار كنندگان را به دو دسته تقسم نمود: عده‌اي لايق ديدار مي‌شوند و برخي مورد لطف آن حضرت قرار مي‌گيرند تا هدايت شوند. دسته اول بسيار زحمت مي‌كشند و خود را به امام نزديك مي‌سازند تا بتوانند از خاصان و مقربان آن امام شوند؛ يعني از نظر ديني و اخلاقي به درجات بالاي معرفت و معنويت مي‌رسند (مانند سيد بحر العلوم كه دفعات زيادي به ديدار امام زمان(ع) نائل گشت و با آن حضرت ملآقات نمود).
البته در همين گروه افرادي هستند كه با وجود رسيدن به درجات معنوي، باز هم موفق به ديدار نمي‌شوند(مانند شيخ مفيد كه حتي مورد عنايت و تمجيد امام زمان(ع) قرار گرفت اما ديدن آن حضرت از طرف او ثابت نشده است).
اين خود دليل روشني است كه ديدن امام زمان(ع) ملاك برتري و امتياز نيست. بلكه موضوع اصلي رضايت امام است. بايد كاري كرد كه آن حضرت از ما راضي شوند. و به عنوان شيعه واقعي به ما افتخار كنند.
شيخ مفيد با انجام وظايف ديني خود و تلاش در راه گسترش علوم اهل بيت(ع) رضايت امام زمان را كسب نمود تا آنجا كه آن حضرت در نامه او را عبد صالح، راستگو و دوست مخلص در دين خطاب نمود و مورد عنايت قرار داد.
ديدن امام عصر(ع) براي اين دسته توفيقي بسيار ارزشمند است. اين گروه به «احساس حضور امام» مي‌رسند. اگر به حج مي‌روند به اميد استشمام بوي گل نرگس در گلستان عرفات نفس مي‌كشند و اعتقاد يقيني دارند كه زير نگاه روح بخش امامشان قرار دارند، اگر چه خود از ديدن او محروم باشند. به ياد دارند كه آن وجود شريف به ابو محمد نصيبي (ابو محمد حسين بن وجناي نصيبي) فرمود: «در اين 54 مرتبه كه حج گزاردي، من با تو و در كنار تو بودم». او 54 مرتبه به قصد ديدار حضرت مهدي(ع) حج آمد و در آخرين سفر پس از اصرار فراوان و اظهار عشق و انابه موفق به ديدار گشت.
نائب دوم امام زمان(ع) ـ محمد بن عثمان عمري ـ فرمود: آخرين بار كه آن نور محمدي را ديدم، در كنار بيت خدا، دست به دعا برداشت و از خدا وعده ظهور را مي‌طلبيد.
پس عاشق ديدار نيز به امام خويش اقتدا كرده و دعا و تلاش براي نزديكي ظهور آن حضرت را در رأس اعمال و عبادت‌هاي خويش قرار دهد تا مصداق شيعه حقيقي و ياور واقعي امام زمان(ع) قرار گيرد.
علي بن مهزيار اهوازي بيست بار به قصد ديدن امام زمان(ع) به حج رفت و پس از آن موفق به ديدار يار گرديد.
علامه سيد محسن امين عاملي ـ كه جايگاه بسيار بلند در بين دانشمندان شيعه دارد ـ از لبنان براي حج آمد و هفت سال به قصد ديدار امام زمان(ع) در مكه سرانجام با ديده اشك آلود پرده كعبه را گرفت و از فراق يار ناليد تا اين توفيق نصيب او هم گرديد. در تمام اين موارد پس از اراده و خواست امام زمان(ع) ديدار حاصل شده است. پس آنچه مهم و اساسي است، احساس حضور و ياد امام در تمامي لحظات زندگي و تلاش براي جلب رضايت آن حضرت است. همينكه آرزوي ديدار آن ماه هاشمي را داشته باشيم، براي اثبات عشق به ولايت كافي است.
اگر روزي نيم نگاهي كند و نقاب غيبت براي لحظه‌اي كنار زند و خورشيد جمال خويش را به ديده و دل تاريك ما بتاباند؛ زهي سعادت براي ما است كه از اين درياي لطف او دور نيست و اگر تا واپسين لحظه عمر هم در هجر خود بسوزاند، زهي سعادت در اين كه سوختن به هجر شمع ولايت و طواف به گرد كعبه عشق مهدوي، حجي مقبول و كامل است و به هر كدام كه اراده فرمايد نه امتيازي به خواست ما كه عنايتي از جانب او است.
اما دسته دوم كه شامل گرفتاران در مشكلات، گناهكاران پشيمان، انسان‌هاي غير مسلمان كه احيانا مورد عنايت قرار گرفته و به ديدار امام زمان(ع) نائل مي‌شوند و هدايت مي‌گردندو … .
همه داراي پيام‌هاي خاصي مي‌باشند، مانند: عنايت حضرت به همه انسان‌ها، حتي غير مسلمانان كه بيانگر لطف و رحمت بي پايان و فراگير ائمه(ع) است. محبت و لطف حضرت به دوستان نيز به اين معنا است كه ما شما را به ياد داريم و كار‌هاي شما را مي‌نگريم و حضور شما را مي‌خواهيم.
بنابراين، اين گونه ديدار‌ها، براي آن است كه پيام‌هاي حضرت به صورت غير مستقيم به گوش مردم برسد و آنان امام مهربان خود را بشناسند و دريابند كه او ناظر در مشكلات فريادرس است.
گفتني است وقوع ديدار همراه با شناخت حضرت، بنابر مصلحت است، يعني، ممكن است انسان بارها خدمت حضرت رسيده ؛ ولي او را نشناخته باشد. زيرا شناختن حضرت به مصلحت نبوده است. بنابراين بايد دانست حضرت همه را مورد توجه قرار مي‌دهد؛ ولي آنچه را دوست دارند آن است كه ما واقعا در مسير عبوديت الهي گام برداريم، وظايف ديني خود را انجام دهيم، و براي تحققق امر ظهور تلاش و زمينه سازي كنيم.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: نقش حضرت عيسي (ع) پس از ظهور امام مهدي چيست؟ اينکه گفته مي شود عيسي (ع) پشت سر حضرت مي ايستند درست است آيا مقام پيامبر بالاتر از امام نيست؟

پاسخ: آنچه در روايات آمده، نماز خواندن حضرت عيسي(ع) پشت سر امام مهدي(عج) است و در اين زمينه دليلي اقامه نشده است. اما با توجه به كثرت جمعيت مسيحيان، اين نماز باعث مي‌شود حقانيت دين اسلام ثابت شود و عده‌ زيادي از مسيحيان به اسلام بپيوندند و اين امر هم سبب پيشرفت بسيار سريع‌تر و قيام حضرت شده و هم جلوي مخالفت و احياناً جنگ را مي‌گيرد.
در مورد بخش دوم سؤال بايد توجه داشت كه اولا ما بر اساس روايات، معتقديم ائمه معصومين از همه انبياي گذشته (به جز پيامبر اسلام) بالاتر بودند. و ثانيا حضرت عيسي(ع) هر چند پيامبر خدا و صاحب شريعت است. ولي دوره شريعت او پايان يافته و با آمدن دين اسلام دين او نسخ شده است. حضرت مهدي(عج) نيز در حال حاضر مقام زعامت و پيشوايي را به عهده دارد. و از طرف خداوند به عنوان وصي پيامبر، احياگر دين اسلام بوده و واسطه‌ فيض الهي است. از اين رو نماز خواندن حضرت عيسي(ع) پشت سر ايشان شگفت آور نخواهد بود.
البته اين نكته فراموش نشود كه در نزد ما مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است؛ چنان كه حضرت ابراهيم(ع) پس از موفقيت در امتحانات الهي به مقام امامت نيز نايل آمد.(بقره، آيه 124).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا پس از ظهور حضرت مهدي (عج) حضرت عيسي ظهور مي کند ؟

پاسخ: آنچه از ظاهر روايات استفاده مي‌شود آن است كه نزول حضرت عيسي(ع) در همان اوايل ظهور امام مهدي(ع) خواهد بود و با نماز خواندن پشت سر امام عصر(ع) امامت ايشان را تاييد مي‌كند. به نظر مي‌آيد اين اقدام باعث مي‌شود عده زيادي از مسيحيان مسلمان شوند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا امام زمان و حضرت عيسي در يک زمان ظهور مي کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عيسي(ع) به نص و تصريح قرآن كريم از دنيا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زماني كه دشمنانش مي‌خواستند او را بكشند كس ديگري را اشتباهاً به جاي حضرت عيسي(ع) به دار آويختند». قرآن در اين مورد مي‌فرمايد: «… وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ … ؛ … او را نكشتند و او را به صليب نكشيدند، بلكه اين بر آنان مشتبه شد (كسي شبيه حضرت عيسي كشته شد). و خداوند او را به سوي خود بالا برد… »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عيسي(ع) قبل از فوتش نزول مي‌كند. چنان كه در بعضي روايات آمده كه حضرت عيسي(ع) در آخر الزمان از آسمان مي‌آيد و يهود و نصاري در آن روز به وي ايمان مي‌آورند.(ترجه الميزان، ج5، ص220 ذيل آيه 159 سوره نساء).(و ايمان به حضرت عيسي(ع) مصداق پيدا نخواهد كرد مگر زماني كه ايمان به پيامبر خاتم بياورند. چون حضرت عيسي(ع) بشارت به آمدن وجود مبارك پيامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: اين نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولي عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب مي‌پردازيم:
از جله مسائلي كه در روايات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عيسي(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتداي حضرت عيسي(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. اين روايات كه متعدد است هم در كتب شيعه آمده است و هم در كتب اهل سنت. ما به چند روايت بسنده مي‌كنيم.
1. در صحيح مسلم كه از اصلي‌ترين كتب حديثي اهل سنت است آمده است كه جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر(ص) نقل مي‌كند كه حضرت فرمودند: «دائماً طايفه‌‌اي از امتم بر حق و ظاهرند تا روز قيامت. سپس فرمود: عيسي بن مريم از آسمان فرود آيد. امير آنها به حضرت عيسي مي‌گويد پيش آي و براي ما امامت كن او در جواب مي‌گويد: «خير به راستي بعضي از شما بر بعضي ديگر امير است به جهت اكرام خدا بر اين امت»».(صحيح مسلم، ج1،ص 137).
2. ابو سعيد خدري از رسول خدا(ص) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: «منا الذي يصلي عيسي بن مريم خلفه؛ از ماست كسي كه عيسي بن مريم به او اقتدا كرده و نماز مي‌گزارد»(مسند احمد، ج1، ص84).
3. امام باقر(ع) فرمودند: …. خداوند عزوجل به واسطه او دينش را ظاهر مي‌كند. هر چند مشركان به آن كراهت داشته باشند. روي زمين جاي خرابي نيست مگر آن كه آباد مي‌شود. و روح الله عسي بن مريم فرود مي‌آيد و پشت سر او آقامه نماز خواهد كرد(و ينزل روح الله عيسي بن مريم فيصلي خلفه).(بحار الانوار، ج52، ص191، حديث 24).
گفتني است آنچه از روايات استفاده مي‌شود اصل نزول حضرت عيسي(ع) و نماز‌خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) است. و در رابطه وقت نزول حضرت عيسي هنگام ظهور، سخني به ما نرسيده است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) با هم ظهور می کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عيسي(ع) به نص و تصريح قرآن كريم از دنيا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زماني كه دشمنانش مي‌خواستند او را بكشند كس ديگري را اشتباهاً به جاي حضرت عيسي(ع) به دار آويختند». قرآن در اين مورد مي‌فرمايد: «… وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ … ؛ … او را نكشتند و او را به صليب نكشيدند، بلكه اين بر آنان مشتبه شد (كسي شبيه حضرت عيسي كشته شد). و خداوند او را به سوي خود بالا برد… »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عيسي(ع) قبل از فوتش نزول مي‌كند. چنان كه در بعضي روايات آمده كه حضرت عيسي(ع) در آخر الزمان از آسمان مي‌آيد و يهود و نصاري در آن روز به وي ايمان مي‌آورند.(ترجه الميزان، ج5، ص220 ذيل آيه 159 سوره نساء).(و ايمان به حضرت عيسي(ع) مصداق پيدا نخواهد كرد مگر زماني كه ايمان به پيامبر خاتم بياورند. چون حضرت عيسي(ع) بشارت به آمدن وجود مبارك پيامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: اين نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولي عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب مي‌پردازيم:
از جله مسائلي كه در روايات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عيسي(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتداي حضرت عيسي(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. اين روايات كه متعدد است .

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: کدام علامت واقع شده است ؟

پاسخ: الف. اين سؤال زماني قابل پاسخ دادن است كه ما تطبيق را بپذيريم. مراد از تطبيق آن است كه علامتي را با حادثه خارجي تطبيق داده و بگوييم اين حادثه همان نشانه گفته شده در روايات است. اما بايد توجه داشت كه اولا ما از لحاظ علم محدود مي‌باشيم، و نمي‌دانيم كه آيا واقعاً اين حادثه، همان نشانه است يا خير، و ثانيا بعضي از علامت‌ها داراي سند معتبر و قابل قبولي نيست تا خود نشانه را بپذيريم و بخواهيم از وقوع آن سخن بگوييم.
بله، اگر قراين و شواهد قطعي وجود داشته باشد، مي‌توان گفت نشانه‌اي از نشانه‌ها واقع شده است. و اين بسيار مشكل است. البته، بايد توجه داشت كه شباهت حادثه با يك علامت، اين احتمال را ايجاد مي‌كند كه شايد اين واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگي را در فرد منتظر ايجاد مي‌كند.
ب. اگر مراد شما چگونگي قيام است بايد گفت هنگامه قيام:
همه مى‏خواهند بدانند كه در جريان قيام جهانى امام مهدى‏عليه‏السلام چه حوادثى روى مى‏دهد، حركت امام از كجا و چگونه آغاز مى‏شود، شيوه برخورد امام با گروه‏هاى مخالف چگونه است و بالآخره چگونه آن حضرت بر تمامى جهان غلبه خواهد كرد و رشته امور جهان را به دست خواهد گرفت اينها و سؤالات ديگرى مانند اينها فكر و انديشه هر انسانِ مشتاق ظهور را به خود مشغول مى‏كند. ولى واقعيت اين است كه سخن گفتن درباره حوادث مربوط به قيام آخرين اميد بشريت كارى بسيار مشكل است؛ چون گزارش دادن از آينده و اتفآقاتى است كه هنوز واقع نشده است و به طور طبيعى نمى‏توان اطلاع دقيقى از آن رويدادها داشت.
بنابراين آنچه در اين بخش مى‏آوريم حوادث و رخدادهاى روزگار ظهور امام مهدى‏عليه‏السلام است كه برابر روايات در كتاب‏هاى متعدد نقل گرديده است و تنها مى‏تواند دور نمايى كلّى از رويدادهاى ايام ظهور را پيش روى خوانندگان ترسيم كند.
چگونگى قيام:
وقتى ظلم و تباهى چهره عالم را سياه و ظلمانى كرده است و آنگاه كه ستمگران گستره زمين را جولانگه بدى‏ها و نامردى‏ها ساخته‏اند و مظلومان جهان، دستهاى يارى خواهى را به آسمان گشوده‏اند؛ ناگهان ندايى آسمانى، سياهى شب را مى‏درد و در ماه خدا، رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت مى‏دهد(غيبت نعمانى، باب 14، ح 17.)، قلب‏ها به تپش مى‏افتد و چشم‏ها خيره مى‏گردد! شب پرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبح ايمان، در پى راه چاره‏اى هستند و منتظران مهدى‏عليه‏السلام از هر كسى سراغ كوى يار مى‏گيرند و براى ديدار او و حضور در زمره ياوران او سر از پا نمى‏شناسند.
در آن زمان، سفيانى كه بر منطقه وسيعى مانند سوريه، اردن و عراق سلطه دارد سپاهى را تجهيز مى‏كند تا با امام مقابله كند. لشگر سفيانى كه در مسير مكّه به تعقيب امام پرداخته است در محلى به نام بيداء به كام زمين مى‏رود و نابود مى‏گردد.( بحارالانوار، ج 53، ص 10.)
پس از شهادت نفس زكيّه به فاصله كوتاهى، امام مهدى‏عليه‏السلام در سيماى مردى جوان در مسجدالحرام ظهور مى‏كند در حالى كه پيراهن مبارك پيامبرصلى الله وعليه وآله را بر تن دارد و پرچم پيامبر را به دست گرفته است. او به ديوار كعبه تكيه مى‏زند و در بين ركن و مقام سرود ظهور را زمزمه مى‏كند و پس از حمد و ثناى الهى و درود و سلام بر پيامبر و خاندان او مى‏فرمايد:اى مردم ما از خداى توانا يارى مى‏طلبيم و نيز هر كس از جهانيان را كه به نداى ما پاسخ دهد به ياورى مى‏خوانيم.
آنگاه خود و خاندانش را معرفى مى‏كند و ندا مى‏دهد: “فَاللّه اللّه فينا لاتَخْذُلُونا وَانْصُرُونا يَنْصُرْكُمُ اللّهُ تَعالى".
درباره رعايت حقوق ما، خدا را در نظر بگيريد. ما را [در ميدان عدالت گسترى و ستم ستيزى] تنها نگذاريد و ياريمان كنيد كه خدا شما را يارى خواهد كرد.
پس از پايان گرفتن سخنان امام، آسمانيان بر زمينيان سبقت مى‏گيرند و گروه گروه فرود مى‏آيند و با امام بيعت مى‏كنند در حالى كه پيشاپيش آنها فرشته وحى، جبرئيل با امام دست همراهى مى‏دهد. آنگاه 313 ستاره زمينى كه از نقاط مختلف عالم به سرزمين وحى آمده‏اند بر گرد خورشيد تابناك امامت حلقه زده و پيمان وفا دارى مى‏بندند و اين جريان سبز جارى است تا آنكه ده هزار سرباز جان بر كف در اردوگاه امام‏عليه‏السلام حضور مى‏يابند و با آن فرزند پيامبرصلى الله وعليه وآله بيعت مى‏كنند.( غيبت نعمانى، باب 14، ح 67.)
امام‏عليه‏السلام با خيل ياوران، پرچم قيام را برافراشته و به سرعت بر مكه و اطراف آن مسلط مى‏شوند و سرزمين پيامبر را از وجود نااهلان، پاك مى‏كنند. آنگاه راهى مدينه مى‏شود تا سايه عدالت و مهر را بر آن بگستراند و سركشان شهر را بر جاى خود بنشاند. سپس عازم عراق گشته و شهر كوفه را به عنوان مركز حكومت جهانى برمى‏گزيند و از آنجا به مديريّت قيام مى‏پردازد و براى دعوت جهانيان به اسلام و زندگى در پرتو قوانين قرآن و در هم كوبيدن بساط ظلم و ستم، ياران و سپاهيان نور را به نقاط مختلف عالم گسيل مى‏دارد.
امام‏عليه‏السلام يك به يك سنگرهاى كليدى جهان را فتح مى‏كند زيرا كه علاوه بر يارانِ وفادار و مؤمن، از امداد فرشتگان الهى نيز برخوردار است و مانند پيامبر اسلام‏صلى الله وعليه وآله از لشگر رعب و وحشت مدد مى‏گيرد و خداوند توانا چنان ترسى از او و يارانش در دل‏هاى دشمنان مى‏افكند كه هيچ قدرتى را توان رويارويى با آن حضرت نيست.
امام باقرعليه‏السلام فرمود:
قائم از ما به وسيله رُعب (وحشت در دل دشمنان) يارى مى‏شود.( كمال‏الدين، ج 1، باب 32، ح 16، ص 603.)
گفتنى است يكى از نقاط جهان كه به وسيله سپاه امام فتح مى‏شود بيت‏المقدس است( روزگار رهايى، ج 1، ص 554)و پس از آن واقعه بسيار مباركى اتفاق مى‏افتد كه در جريان قيام و انقلاب امام مهدى سرنوشت ساز است و جبهه آن حضرت را تقويت مى‏كند و آن فرود آمدن حضرت عيسى‏عليه‏السلام از آسمان است. حضرت مسيح‏عليه‏السلام كه به فرموده قرآن زنده است و در آسمان‏ها به سر مى‏برد به زمين مى‏آيد و پشت سر امام مهدى‏عليه‏السلام به نماز مى‏ايستد و بدين وسيله فضيلت و برترى پيشواى دوازدهم شيعيان را بر خود و پيروى خود را از امام مهدى‏عليه‏السلام به همگان اعلام مى‏كند.
پيامبر اسلام‏صلى الله وعليه وآله فرمود: سوگند به آن كس كه مرا به حق برانگيخت در حالى كه بشارت دهنده مردمان باشم، اگر از عمر دنيا نمانده باشد مگر يك روز، خداوند آن روز را چنان طولانى مى‏كند تا فرزندم مهدى‏عليه‏السلام در آن قيام كند، پس از آن عيسى بن مريم‏عليه‏السلام فرود مى‏آيد و پشت سر مهدى‏عليه‏السلام نماز مى‏خواند.( بحارالانوار، ج 51، ص 71.)
به دنبال اين اقدام حضرت عيسى‏عليه‏السلام بسيارى از مسيحيان كه جمعيت فراوانى از جهان را تشكيل مى‏دهند به آخرين ذخيره الهى و پيشواى شيعيان، ايمان مى‏آورند. گويى خداوند، عيسى‏عليه‏السلام را براى چنان روزى حفظ كرده است تا چراغ هدايتى براى حق طلبان باشد.
البتّه ظهور معجزات به دستِ هدايتگر حضرت مهدى‏عليه‏السلام و طرح مباحث فكرى براى راهنمايى بشريّت از برنامه‏هاى انقلاب بزرگ مهدوى است كه راه را براى هدايت مردم باز مى‏كند.
در همين راستا، امام، الواح تورات تحريف نشده - كتاب مقدس يهود - را كه در نقاط خاصى از دنيا دفن شده است خارج مى‏كند( روزگار رهايى، ج 1، ص 522) و يهوديان كه نشانه‏هاى امامت او را در الواح مى‏بينند، به آن حضرت ايمان مى‏آورند. و پيروان اديان ديگر نيز با مشاهده اين تحول بزرگ و نيز شنيدن پيام حق امام و ديدن معجزات از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت مى‏پيوندند و اينگونه است كه وعده حتمى پروردگار محقّق مى‏گردد و اسلام عزيز همه عالم را زير پرچم خود مى‏گيرد.
هُوَالَّذِى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ‏الْحَقِّ لِيَظْهِرَهُ عَلَى‏الدّينِ كُلِّه وَلَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.(سوره توبه، آيه 33.)
و او خدايى است كه پيامبرش را با (دلائل) هدايت و دين حق فرستاد تا (سرانجام) آن را بر همه دين‏ها غالب گرداند اگرچه كافران را خوش نيايد.
با توجه به تصويرى كه ترسيم شد تنها قلدران و ظالمان مى‏مانند كه حاضر به تسليم شدن در برابر حق و حقيقت نيستند و اين عده در مقابل جريان غالب و اكثريت مؤمنان تاب مقاومت ندارند و با شمشير عدالت مهدى‏عليه‏السلام به كيفر اعمال ننگين خود خواهند رسيد و زمين و اهل آن براى هميشه از شرّ و فساد آنها ايمن خواهد شد.
و اگر مراد شما سيماي دوران ظهور است بايد گفت:
مقدمه: هدف از آفرينش مجموعه بزرگ هستي، كمال و نزديكي هر چه بيشتر انسان‌ به منبع همه كمالات يعني خداوند مي‌باشد و نيل به اين آرمان بزرگ نيازمند ابزار و وسايلي است كه حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) در پي فراهم آوردن اسباب تقرب به سوي خداوند متعال و برداشتن موانع از اين مسير است.
و با توجه به اينكه انسان موجودي است تركيب يافته از جسم و جان، بنابراين رسيدن به كمال لازمه، همان عدالت است كه ضامن سلامت رشد انسان در سير مادي و معنوي است و اهداف حكومت حضرت مهدي(ع) نيز در دو محور رشد معنوي و اجراي عدالت و گسترش آن قابل طرح است.
امام حسين(ع) مي‌فرمايند: اگر از دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني كند تا مردي از فرزندان من قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند پس از آنكه از ستم آكنده شده باشد. اين چنين از پيامبر اكرم(ص) شنيدم.
امام كاظم(ع) در تفسير آيه شريفه: ” اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ"(حديد/17) فرموده‌اند: مقصود اين نيست كه زمين را از باران زنده مي‌كند بلكه خداوند مرداني را بر مي‌انگيزد كه عدالت را زنده مي‌كنند پس به سبب جان گرفتن عدل در جامعه، زمين زنده مي‌شود.
اما با توجه به روايات فراواني كه درباره دوران حكومت حضرت مهدي(ع) موجود است، برنامه‌هاي حكومتي حضرت را در سه محور مي‌توان خلاصه كرد:
1. برنامه فرهنگي 2. برنامه اقتصادي؛ 3. برنامه‌هاي اجتماعي.
1. برنامه فرهنگي:
در انجام برنامه فرهنگي، مهمترين محوري اين برنامه عبارتند از:
الف. احياي كتاب و سنت:
امام علي(ع) مي‌فرمايند: در روزگاري كه هواي نفس حكومت مي‌كند(امام مهدي(ع) ظهور مي‌كند) و هدايت و رستگاري را جايگزين هواي نفس مي‌سازد و در عصري كه نظر اشخاص بر قرآن مقدم شده، افكار را متوجه قرآن مي‌گرداند و آن را حاكم بر جامعه مي‌سازد.
ب. گسترش معرفت و اخلاق:
امام باقر(ع) مي‌فرمايد: زماني كه قائم ما قيام مي‌كند دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد و عقل‌هاي ايشان را جمع كرده و اخلاق آنها را به كمال خواهد رساند.
ج. رشد دانش بشر به طور چشمگير و بي سابقه:
امام باقر(ع) فرموده‌اند: در زمان امام مهدي(ع) به شما حكمت و دانش داده مي‌شود تا آن جا كه زن در درون خانه‌اش مطابق كتاب خدا و سنت پيامبر قضاوت(رفتار) مي‌كند.
مي‌دانيم كه رفتار صحيح ريشه در علم و دانش گسترده دارد كه اين روايت شريف حكايت از آگاهي و شناخت عميق از آيات قرآن و روايات اهلبيت(ع) دارد.
د. مبارزه با بدعت‌ها:
بدعت به معناي داخل كردن انديشه و آراي شخصي در دين و دينداري است. آنچه از تمايلات شخصي و هواهاي نفساني وارد دين شده، حضرت مهدي(ع) با آن مبارزه مي‌كنند.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: هيچ بدعتي را وا نگذارد مگر اينكه آن را از ريشه بركند و از هيچ سنتي (پيامبر) نمي‌گذرد مگر اينكه آن را برپا خواهد داشت.
2. برنامه‌هاي اقتصادي:
برنامه‌هاي اقتصادي در حكومت حضرت مهدي(ع) به صورت مطلوبي تدوين شده تا اولا امر توليد سامان يابد و از منابع طبيعي بهره برداي شود و ثانيا ثروت بدست آمده به شكل عادلانه بين همه طبقات توزيع گردد.
موارد اقتصادي دوران حاكميت حضرت:
الف. بهره‌وري از منابع طبيعي:
در زمان حضرت مهدي(ع) و به بركت حكومت ايشان آسمان سخاوتمندانه مي‌بارد و زمين بي دريغ ثمر مي‌دهد.
امام علي(ع) فرمودند: و چون قائم ما قيام كند آسمان باران مي‌ريزد و زمين گياه بيرون مي‌آورد.
امام باقر(ع) فرمودند: تمام گنج‌هاي زمين براي او آشكار مي‌گردد.
ب. توزيع عادلانه ثروت:
از عوامل اقتصاد بيمار، انباشته شدن ثروت در نزد گروه خاصي است. در دوران حكومت عدل مهدوي اموال و ثروت بيت المال به طور مساوي بين مردم تقسيم مي‌شود. امام باقر(ع) مي‌فرمايند: وقتي قائم خاندان پيامبر قيام كند،(اموال را) به طور مساوي تقسيم مي‌كند و در ميان خلق به عدالت رفتار مي‌كند.
و همچنين فرمودند: امام مهدي(ع) ميان مردم به مساوات رفتار مي‌كند به گونه‌اي كه كسي پيدا نشود كه نيازمند زكات باشد.
ج. عمران و آبادي:
در حكومت حضرت مهدي(ع) توليد و توزيع به گونه‌اي ساماندهي مي‌شود كه همه جا به نعمت و آباداني مي‌رسد.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: در تمام زمين هيچ ويرانه‌اي نمي‌ماند جز اينكه آباد مي‌گردد.
3. برنامه‌هاي اجتماعي:
در حكومت عدالت گستر حضرت مهدي(ع) برنامه‌هايي بر اساس تعاليم قرآن و عترت(ع) اجرا مي‌شود كه به سبب اجراي آنها محيط زندگي زمينه‌اي براي رشد و تعالي افراد خواهد بود. در اين زمينه روايات فراواني رسيده است. كه به پاره‌اي از آنها اشاره مي‌كنيم.
الف. احياء و گسترش امر به معروف و نهي از منكر:
در حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) فريضه بزرگ امر به معروف و نهي از منكر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: مهدي(ع) و ياران او، امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنند.
ب. مبارزه با فساد و رذائل اخلاقي:
حضرت مهدي(ع) در عمل به مبارزه با فساد و تباهي و زشتي مي‌پردازد، چنانچه در دعاي شريف ندبه مي‌خوانيم: “اين قاطع حبائل الكذب و الافتراء اين طامس آثار الزيغ و الاهواء …؛ كجاست آن كه ريسمان‌هاي دروغ و افتراء را ريشه كن خواهد كرد. كجاست آن كه آثار گمراهي و هواي و هوس را نابود خواهد ساخت".
ج. عدالت قضايي:
اوست كه قسط و عدل را در سطح جامعه حاكم مي‌كند و همه عالم را پر از عدالت و دادگري مي‌كند.
امام رضا(ع) فرمودند: وقتي او قيام كند زمين به نور پروردگارش روشن گردد و آن حضرت ترازوي عدالت را در ميان خلق نهد. پس (چنان عدالت را جاري كند كه) هيچ كس بر ديگري ظلم و ستم روا ندارد.
مناسب است در پايان به يكي از تحولات چشمگير زمان حضرت مهدي(ع) كه همانا بهداشت طبيعت و بهداشت روان است اشاره‌اي گذرا داشته باشيم. زيرا يكي از مشكلات جامعه بيش از ظهور امام زمان(ع) وضع تأسف بار بهداشت طبيعت و روان است كه در نتيجه بيماري‌هاي واگير و مشكلات رواني زيادي جامعه بشريت را فرا مي‌گيرد. بيماري‌‌هايي مانند جذام، طاعون، وبا، فلج، سكته، سرطان و صدها بيماري خطرناك ديگر. اين اوضاع دلخراش و دردناك در اثر آلودگي محيط زيست و در نتيجه به كارگيري سلاح‌هاي شيميايي. اتمي و ميكربي پديد مي‌آيد.
امام سجاد(ع) در اين باره مي‌فرمايند: هنگامي كه قائم(ع) ما قيام كند خداوند عزوجل بيماري و بلا را از شيعيان ما دور مي‌سازد…
امام صادق(ع) مي‌فرمايند: هنگامي كه حضرت قائم(ع) قيام كند خداوند بيماري‌ها را از مؤمنان دور مي‌سازد و تندرستي را به آنان باز مي‌گرداند.
به اميد روزي كه بتوانيم آن دوران نوراني و سراسر معنوي را درك كنيم.

 

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم