✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
منتظران مهدی عج


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



فقط از راه مراقبه است كه مي تواني پادشاه شوي، پادشاه وجود خويش.
و اين يگانه پادشاهي است. هيچ پادشاه ديگري وجود ندارد. اگر تو پادشاه وجود خويش نباشي ممكن است تمام دنيا را در اختيار داشته باشي اما همچنان يك برده بماني. از خواب بيدار شو و تمام تلاشت را براي نفوذ به اعماق مراقبه ، آگاهي و شاهد بودن بكار گير. خودآگاه و خودآگاه تر شو تا يك پادشاه شوي. تلاشي مداوم لازم است و صبر. پيروزي نزديك است اما تو زماني پيروز مي شوي كه آماده باشي. اين آمادگي از راه تلاشي شديد حاصل مي شود. همه تلاشت را براي مراقبه گر بودن بكار گير. اين همان شاه كليد دروازه هاي پادشاهي خداوند است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پرسش: وضعيت ايرانِ قبل از ظهور و نقش آن در ظهور حضرت چيست؟

پاسخ: با توجه به روايات مي‌توان شرايط ايران را تا حدودي اين گونه ترسيم كرد: “دانش و معارف دين اسلام و مكتب تشيع، از ايران و قم، به جهانيان صادر مي‌شود. لذا موقعيت علمي ايران ممتاز است و اصلي ترين مركز دين اهل بيت(ع) خواهد بود. در روايتي از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: “به زودي، كوفه، از مؤمنان خالي مي‌گردد و دانش مانند ماري كه در سوراخش پنهان مي‌شود، از آن شهر رخت برمي‌بندد؛ سپس علم ظاهر مي‌شود در شهري به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل مي‌گردد(و از آنجا به ساير شهر‌ها پخش مي‌شود) به گونه‌اي كه باقي نمي‌ماند در زمين جاهلي نسبت به دين، حتي زنان در خانه‌ها. اين قضيه نزديك ظهور قائم(ع) واقع مي‌شود … علم، از قم به ساير شهر‌ها در شرق و غرب پخش مي‌شود و حجت بر جهانيان تمام مي‌شود به گونه‌اي كه در تمام زمين، فردي پيدا نمي‌شود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام مي‌كند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) مي‌شود؛ زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمي‌دارد، مگر وقتي كه حجت را انكار كنند"(بحار الانوار، ج 57و60، ص213). خيزش و جنبشي بزرگ براي دعوت مردم به طرف دين، در ايران روي مي‌دهد. از امام كاظم(ع) نقل شده است: “مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق دعوت مي‌كند. گروهي، دور او اجتماع مي‌كنند كه مانند پاره‌هاي آهن‌اند و باد‌هاي تند(حوادث) نمي‌تواند آنها را از جاي بركند. از جنگ خسته نمي‌شوند و كناره‌گيري نمي‌كنند و بر خدا توكل مي‌كنند. سر انجام، پيروزي براي متقين و پرهيزكاران است".(بحار، ج60، ص216، ح37).
گويا اين حركت، همان حركتي است كه از امام باقر نقل شده است: “گويا مي‌بينم گروهي از مشرق زمين خروج مي‌كنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمي‌شود. مجدداً برخواسته‌ي خود تاكيد مي‌كنند ولي جواب نمي‌شنوند. پس چون چنين ديدند، شمشير‌ها را به دوش مي‌كشند، در مقابل دشمن مي‌ايستند تا حق به آنها داده مي‌شود، اما اين بار قبول نمي‌كنند بلكه قيام مي‌كنند و نمي‌دهند آن را (پرچم قيام را) مگر به صاحب شما(اما زمان(ع))".(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116). خروج سيد حسني و خراساني را كه در روايات به آنها اشاره شده، مي‌توان در اين باره دانست. بنابراين، موقعيت اجتماعي آن روز ايران حركت به سوي حق طلبي و دعوت به آمادگي براي ظهور است.
در بستر اين جامعه نيز ياران حضرت شكل مي‌گيرند. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: “قم را قم ناميدند، چون اهل او، اجتماع مي‌كنند با قائم آل محمد(ص) و با او قيام مي‌كنند و او را ياري مي‌كنند".(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38). در رواياتي كه به نام ياران و شهر‌ها اشاره دارد، شهر‌هاي متعددي از ايران ذكر شده است. خلاصه آن كه ايران، مركز صدور دين و معارف اهل بيت است و زمينه‌سازي براي ظهور مي‌كند.
در برخي از روايات اهل بيت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدي(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملت‌هاي غير عرب است، ولي به احتمال زياد بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود به ويژه كه مركز ثقل شيعه در ايران است.مجموعه روايات وارده در مورد ايرانيان نشان مي‌دهد كه اين گروه زمينه‌سازان حكومت حضرت مهدي(ع) در جهان هستند و بيشترين تأثير را در روند استقرار حكومت آن خورشيد عالم‌تاب دارند و در حقيقت حضرت مهدي(ع) به همراه ياران از جمله ايرانيان با دشمنان به مبارزه برمي‌خيزد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: وجود دجال و شرح صفات ظاهري او در کتب با معيار هاي امروزي نمي سازد و نياز به شرح و تفسير دارد و آيا دجال مصداق يک موضوع است خير ؟

پاسخ: دجال، از ريشه «دجل» به معناي «دروغگو و حيله‌گر» است. اصل داستان دجال، در كتاب‌هاي مقدس مسيحيان آمده است(رساله يوحنا، باب2، آيه 18 و 22). در انجيل اين واژه بارها به كار رفته و از كساني كه منكر حضرت مسيح بوده و يا « پدر و پسر» را انكار كنند، به عنوان دجال ياد شده است. به همين جهت، در ترجمه‌ي انگليسي كتاب‌هاي مقدس مسيحي، واژه آنتي كريست(Antik Chirst) يعني ضد مسيح به كار رفته است.
در روايات زيادي از اهل سنت خروج دجال از نشانه‌هاي برپايي قيامت دانسته شده است(سنن ترمذي، ج4، ص507 تا 519؛ سنن ابي داوود، ج4، ص115؛ صحيح مسلم، ج 18، ص46 تا 81).
روايات اسلامي درباره دجال و توصيفات آن، همين روايات اهل سنت است اما در كتب روايي شيعه تنها دو روايت درباره خروج دجال، به عنوان يكي از علائم ظهور حضرت مهدي(ع) آمده است(كمال الدين، صدوق، ص525، 526) كه هيچ كدام از اين دو روايت، از نظر سند معتبر و قابل قبول نيست. بنابراين، از نظر منابع شيعي، دليل معتبري بر اين كه خروج دجال يكي از علائم ظهور باشد، وجود ندارد، اما در عين حال، با توجه به روايات زيادي كه در منابع اهل سنت آمده است، احتمال اين كه اصل قضيه دجال به طور اجمال، صحت داشته باشد، وجود دارد و امر ممكني است. لكن به فرض اين كه اصل قضيه‌ي دجال صحت داشته باشد اما بدون ترديد بسياري از ويژگي‌هايي كه براي آن بيان شده است، به نظر مي‌رسد افسانه‌هايي بيش نيست. بنابراين اصل قضيه دجال را به عنوان امري محتمل و ممكن بعيد نيست بپذيريم. حال به فرض پذيرش اين سؤال مطرح است كه مقصود از دجال چيست؟
دو احتمال اساسي در اين زمينه وجود دارد:
1. با توجه به معاني لغوي دجال، مقصود از آن نام شخصي معين نباشد، بلكه هر كسي كه با ادعاهاي پوچ و بي اساس و با تمسك به انواع اسباب حيله‌گري و نيرنگ، در صدد فريب مردم باشد، دجال است. بر اين اساس، دجال‌ها متعدد خواهند بود. وجود رواياتي كه در آن سخن از دجال‌هاي متعدد رفته است، اين احتمال را تقويت مي‌كند. مانند «قال رسول الله: يكون قبل خروج الدجال نيف علي سبعين دجالا؛ پيش از خروج دجال، بيش از هفتاد دجال، خروج خواهند كرد.» (كنز العمال، ج14، ص200) بنابراين احتمال، در حقيقت و قضيه دجال نشانه‌ي اين مطلب است كه در آستانه انقلاب امام مهدي(ع) افراد فريب كار و حيله‌گري براي نگه داشتن فرهنگ و نظام جاهلي همه تلاش خود را به كار مي‌گيرند و با تزوير و حيله‌گري، مردم را نسبت به اصالت تحقق انقلاب جهاني منجي، دل سرد و يا دو دل مي‌كنند.
اين كه در همين روايات تأكيد شده است: «هر پيامبري، امت خويش را از خطر دجال بر حذر داشته است». خود تأييدي ديگر بر همين احتمال است كه مقصود از دجال، هر شخص حيله‌گر و دروغگويي است كه قبل از خروج حضرت مهدي(ع) در صدد فريب مردم است.
2. دجال، كنايه از كفر جهاني و سيطره‌ي فرهنگ مادي بر همه جهان باشد. استكبار، با ظاهري فريبنده و با قدرت مادي و صنعتي و فني عظيمي كه در اختيار دارد، سعي مي‌كند مردم را فريب دهد و مرعوب قدرت و ظاهر فريبنده خود كند. بر اين اساس، اين كه پيامبران امت‌هاي خود را از فتنه دجال بيم داده‌اند «ما بعث الله نبيا الا و قد انذر قومه الدجال… ؛ هيچ پيامبري مبعوث نشد، مگر آن كه قوم‌اش را از فتنه دجال بر حذر داشت(بحار الانوار، ج52، ص205) به اين معنا است كه آنان را از افتادن به دام ماديت و ورطه‌ي حاكميت طاغوت و استكبار جهاني بر حذر داشته‌اند. پس احتمال مي‌رود، منظور از دجال با آن شرايط و اوصافي كه در اين روايات براي او شمرده شده، همان استكبار جهاني باشد. در اوصاف دجال گفته شده «كوهي از طعام و شهري از آب، به همراه دارد». اين كنايه از امكانات عظيم و گسترده‌اي است كه استكبار در اختيار دارد.
براي آگاهي بيشتر به كتاب چشم به راه مهدي، مركز انتشارات دفتر تبليغات قم، جمعي از نويسندگان ص289 و دادگستر جهان، ابراهيم اميني، مراجعه شود.
«در صورت مكاتبه بعدى، شماره نامه قبلى خود را ذكر نماييد»
موفق باشيد

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فتنه هايي که در آخر الزمان شيعيان را تهديد مي کند نام برده و راه مقابله با آنها چيست ؟

پاسخ: به صورت فهرست وار به برخي از موارد اشاره مي‌شود:
ـ جهل و عدم شناخت مناسب نسبت به: وجود مقدس امام و نقش او، آموزه‌هاي دين(كه باعث كم رنگ شدن دين در زندگي مردم مي‌شود)، وضعيت نا بهنجار كنوني، آموزه‌هاي مهدويت(همچون مفهوم انتظار)؛
ـ تحجر و مقدس گرايي خشك و بدون توجه به عمق و روح دين؛
ـ تجاوز به جوامع اسلامي و شيعي و كشتار آنان ؛
ـ گسترش فساد و تباهي از يك طرف، و ايجاد شك و ترديد نسبت به ظهور امام موعود از طرف ديگر، و به تمسخر گرفتن انتظار و ظهور از طرف آخر؛
بر عاشقان امام عصر(ع) و منتظران ظهورش لازم است در چند زمينه فعاليت داشته باشند:
الف. بالابردن فهم و شناخت نسبت به امام و امامت، مفاهيم و آموزه‌هاي دين، مباحث مهدويت و مفاهيمي كه در رابطه با اين موضوع است؛
ب. وحدت كلمه در سايه رهبري ولي فقيه كه طبق بيان پيشوايان دين ـ از جمله امام زمان(ع) ـ همه وظيفه دارند به او رجوع كنند.
ج. عمل به وظايف دين، كسب تقوا، دوري از فساد و جلوگيري از آن، امر به معروف و نهي از منكر؛
د. حضور فعال و آگاهانه تحت مديريت ولي فقيه در صحنه‌هاي مختلف اجتماعي و سياسي؛
هـ‌. ايجاد روحيه نشاط و تلاش در خود و جامعه و حركت به سوي سازندگي و زمينه سازي براي ظهور.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: سیمای آخرالزمان چگونه است ؟

پاسخ: ج س 5ـ يكم. درباره وضع جهان در آخر الزمان ـ به خصوص قبل از ظهور امام زمان(ع) ـ روايات بسياري وارد شده است. بعضي از آن خصوصيات چنين است:
1. وضع حكومت‌ها؛ حكومت‌ها استبدادي و افراد فاسد و ظالم‌اند و حكومت‌هاي ضعيف و زودگذر و متزلزل در رأس امور قرار دارند.
2. وضع دين؛ از اسلام و قرآن، فقط اسمي مي‌ماند و مساجد، زيبا، اما بدون جمعيت است و عالمان دين، افرادي بد و فتنه گرند، و مردم از دين خارج مي‌شوند.
3. وضع اخلاق؛ عواطف انساني ضعيف شمرده مي‌شود و ترحم به هم وجود ندارد و انواع فساد‌هاي اخلاقي، به طور علني در جامعه انجام مي‌شود(بدون نهي و جلوگيري).
4. وضع امنيت؛ ترس و اضطراب فراگير و راه‌ها نا امن است و جنايت‌هاي هولناك صورت مي‌گيرد. مردم، آرزوي مرگ مي‌كنند و مرگ‌هاي ناگهاني و زلزله و جنگ و فتنه و بيماري و مرگ زياد مي‌شود.
5. وضع اقتصاد؛ باران و محصولات كشاورزي كم مي‌گردد و رود‌ها و چشمه‌ها خشك مي‌شوند و گراني و فقر و گرسنگي و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا مي‌كند.
البته در كنار همه اين مشكلات، عده‌اي به وظيفه شرعي خود عمل مي‌كنند و علم اسلام و انسانيت را بر پا مي‌دارند و زمينه ظهور را فراهم مي‌كنند. در آن زمان، ايران ـ به خصوص شهر مقدس قم ـ‌ پايگاه شيعيان و محل اميد مردم خواهد بود. بنابراين، چنين نيست كه همه، در ظلم و فساد فرو رفته باشند، بلكه عده‌اي، با زحمات فراوان، خود را حفظ مي‌كنند و فروغ اميد را در دل مردم روشن نگه مي‌دارند.
بنابراين چون دوران غيبت امام زمان(ع) در روايات، آخر الزمان ناميده شده است، مي‌توان گفت: ما در آخر الزمان هستيم؛ مخصوصاً كه بعضي از علايم ياد شده، در زمان ما وجود دارد. اما اگر منظور از آخر الزمان فقط چند سال قبل از ظهور حضرت باشد، چون وقت ظهور مشخص نيست، نمي‌توان گفت، كه ما ، در آخر الزمان هستيم يا نه.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: زمان آخر الزمان و رويدادهاي ان به ترتيب کدامند ؟

پاسخ: الف. ترسيم کامل و درست دوران ظهور، چندان امکان پذير نيست، اما به صورت خلاصه، ميتوان گفت، پس از آنکه شرايط و زمينههاي ظهور، مانند تعداد مناسب ياران و آمادگي مردم براي پذيرش حضرت فراهم گشت امام(ع) در مکه ظاهر ميشود و با معرفي خود ظهور منجي را اعلام ميدارد. اين در زماني است که قدرت طلبان و سودجويان، به خاطر منافع مادي خود به ظلم و فساد دامن زدهاند و جنگها و خونريزيهاي متعددي را ايجاد ميکنند که نتيجه آن چيزي جز عقب ماندگي و شيوع بيماريها و فقر اکثريت و کم رنگ شدن حقايق و مظاهر دين نيست.
البته بايد توجه داشت که در چنين وضع اسفباري، انسانهاي پاک و وارستهاي پيدا ميشوند که با تمام تلاش و کوشش خود، سعي در آگاهيدادن به مردم و زمينه سازي براي ظهور دارند. در روايات از زمينه سازي مردم ايران اشاره به ميان آمده است و اين که علم و معارف دين، در قم ظاهر ميشود و از آنجا به دنيا پخش ميشود.
با ظهور حضرت در مکه و تجمع ياران سيصد و سيزده نفري بر گرد او و بيعت با آن بزرگوار، همه نگاهها، چه دوستان و چه دشمنان، به سمت مکه دوخته ميشود. لشکري از سفياني که براي مقابله با حضرت به سمت مکه به راه افتاده در سرزمين بيداء به زمين فرو ميرود. در همين حال ياران امام نيز به سمت مکه حرکت ميکنند تا جمعيتي بالغ بر ده هزار نفر شکل ميگيرد و در اين هنگام، خروج صورت ميگيرد. امام مهدي(ع) با ياران خود چه از افراد بشر و چه از ملائکه پس از تسلط بر مکه و اصلاحات در آن، از جمله کوتاه کردن دست افرادي که به بيت المال تجاوز کردهاند، به طرف مدينه و سپس عراق حرکت ميکند و در اين سير، ياران و دوستان ديگري نيز به جمع لشکر حضرت اضافه ميشوند.
در عراق، با دو مشکل روبهرو ميشود: 1. گروهي به ظاهر ديندار مقابل ايشان قرار ميگيرند. وقتي نصايح حضرت و موعظهي ايشان در دل آنان اثر نميگذارد، کار به جنگ ميکشد و همه آنان کشته ميشوند.2. با لشکر سفياني مقابله ميکند. اين در زماني است که حضرت کوفه را نيز به تصرف خود در آورده است. گفت و گوها و اندرزهاي حضرت، در دل چون سنگ آنان نيز اثر نميگذارد و جنگ شعله ور ميشود که منجر به هلاکت سفياني و ياران او ميشود.
نا گفته نماند سفياني فردي از تبار بني اميه است که حدود يک سال قبل در حدود سوريه سر به طغيان ميگذارد و بخشهايي از سرزمين اسلامي، مانند سوريه و اردن و عراق را تحت حکومت خود در ميآورد.
پس از تسلط بر عراق، دو برنامه ديگر در دستور کار حضرت قرار ميگيرد: 1. اعزام ياران به نقاط مختلف جهان براي گسترش حاکميت عدل الهي؛ 2. برخورد با مسيحيان و يهوديان. نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) را در اين باره، بايد ارزيابي کرد. در مورد چگونگي برخورد حضرت مهدي(ع) با مسيحيان و يهوديان، به صورت شفاف و روشن روايات معتبري نداريم، ولي از مجموع روايات استفاده ميشود که در طي مدت نه چندان طولاني، آنان تسليم ميشوند و دين اسلام سراسر عالم را فرا ميگيرد.
ب. هر چند اصل رجعت مورد پذيرش شيعه مي‌باشد و اعتقاد به آن بر اساس آيات و روايات است؛ ولي جزئيات اين مسأله چندان شفاف و روشن نيست. از جمله آنها رجعت ائمه معصومين(ع) است. در روايات تصريح روشني به رجعت امام حسين(ع) شده است، اما در مورد رجعت ساير ائمه و ويژگي‌هاي آن، مطلب به طور دقيق و روشن نيست.
ج. مناسب است سيماي دوران ظهور را به صورت خلاصه مرور ميکنيم:
مقدمه: هدف از آفرينش مجموعه بزرگ هستي، كمال و نزديكي هر چه بيشتر انسان‌ به منبع همه كمالات يعني خداوند مي‌باشد و نيل به اين آرمان بزرگ نيازمند ابزار و وسايلي است كه حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) در پي فراهم آوردن اسباب تقرب به سوي خداوند متعال و برداشتن موانع از اين مسير است.
و با توجه به اينكه انسان موجودي است تركيب يافته از جسم و جان، بنابراين رسيدن به كمال لازمه، همان عدالت است كه ضامن سلامت رشد انسان در سير مادي و معنوي است و اهداف حكومت حضرت مهدي(ع) نيز در دو محور رشد معنوي و اجراي عدالت و گسترش آن قابل طرح است.
امام حسين(ع) مي‌فرمايند: اگر از دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني كند تا مردي از فرزندان من قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند پس از آنكه از ستم آكنده شده باشد. اين چنين از پيامبر اكرم(ص) شنيدم.
امام كاظم(ع) در تفسير آيه شريفه: ” اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ"(حديد/17) فرموده‌اند: مقصود اين نيست كه زمين را از باران زنده مي‌كند بلكه خداوند مرداني را بر مي‌انگيزد كه عدالت را زنده مي‌كنند پس به سبب جان گرفتن عدل در جامعه، زمين زنده مي‌شود.
اما با توجه به روايات فراواني كه درباره دوران حكومت حضرت مهدي(ع) موجود است، برنامه‌هاي حكومتي حضرت را در سه محور مي‌توان خلاصه كرد:
1. برنامه فرهنگي 2. برنامه اقتصادي؛ 3. برنامه‌هاي اجتماعي.
1. برنامه فرهنگي:
در انجام برنامه فرهنگي، مهمترين محوري اين برنامه عبارتند از:
الف. احياي كتاب و سنت:
امام علي(ع) مي‌فرمايند: در روزگاري كه هواي نفس حكومت مي‌كند(امام مهدي(ع) ظهور مي‌كند) و هدايت و رستگاري را جايگزين هواي نفس مي‌سازد و در عصري كه نظر اشخاص بر قرآن مقدم شده، افكار را متوجه قرآن مي‌گرداند و آن را حاكم بر جامعه مي‌سازد.
ب. گسترش معرفت و اخلاق:
امام باقر(ع) مي‌فرمايد: زماني كه قائم ما قيام مي‌كند دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد و عقل‌هاي ايشان را جمع كرده و اخلاق آنها را به كمال خواهد رساند.
ج. رشد دانش بشر به طور چشمگير و بي سابقه:
امام باقر(ع) فرموده‌اند: در زمان امام مهدي(ع) به شما حكمت و دانش داده مي‌شود تا آن جا كه زن در درون خانه‌اش مطابق كتاب خدا و سنت پيامبر قضاوت(رفتار) مي‌كند.
مي‌دانيم كه رفتار صحيح ريشه در علم و دانش گسترده دارد كه اين روايت شريف حكايت از آگاهي و شناخت عميق از آيات قرآن و روايات اهلبيت(ع) دارد.
د. مبارزه با بدعت‌ها:
بدعت به معناي داخل كردن انديشه و آراي شخصي در دين و دينداري است. آنچه از تمايلات شخصي و هواهاي نفساني وارد دين شده، حضرت مهدي(ع) با آن مبارزه مي‌كنند.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: هيچ بدعتي را وا نگذارد مگر اينكه آن را از ريشه بركند و از هيچ سنتي (پيامبر) نمي‌گذرد مگر اينكه آن را برپا خواهد داشت.
2. برنامه‌هاي اقتصادي:
برنامه‌هاي اقتصادي در حكومت حضرت مهدي(ع) به صورت مطلوبي تدوين شده تا اولا امر توليد سامان يابد و از منابع طبيعي بهره برداي شود و ثانيا ثروت بدست آمده به شكل عادلانه بين همه طبقات توزيع گردد.
موارد اقتصادي دوران حاكميت حضرت:
الف. بهره‌وري از منابع طبيعي:
در زمان حضرت مهدي(ع) و به بركت حكومت ايشان آسمان سخاوتمندانه مي‌بارد و زمين بي دريغ ثمر مي‌دهد.
امام علي(ع) فرمودند: و چون قائم ما قيام كند آسمان باران مي‌ريزد و زمين گياه بيرون مي‌آورد.
امام باقر(ع) فرمودند: تمام گنج‌هاي زمين براي او آشكار مي‌گردد.
ب. توزيع عادلانه ثروت:
از عوامل اقتصاد بيمار، انباشته شدن ثروت در نزد گروه خاصي است. در دوران حكومت عدل مهدوي اموال و ثروت بيت المال به طور مساوي بين مردم تقسيم مي‌شود. امام باقر(ع) مي‌فرمايند: وقتي قائم خاندان پيامبر قيام كند،(اموال را) به طور مساوي تقسيم مي‌كند و در ميان خلق به عدالت رفتار مي‌كند.
و همچنين فرمودند: امام مهدي(ع) ميان مردم به مساوات رفتار مي‌كند به گونه‌اي كه كسي پيدا نشود كه نيازمند زكات باشد.
ج. عمران و آبادي:
در حكومت حضرت مهدي(ع) توليد و توزيع به گونه‌اي ساماندهي مي‌شود كه همه جا به نعمت و آباداني مي‌رسد.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: در تمام زمين هيچ ويرانه‌اي نمي‌ماند جز اينكه آباد مي‌گردد.
3. برنامه‌هاي اجتماعي:
در حكومت عدالت گستر حضرت مهدي(ع) برنامه‌هايي بر اساس تعاليم قرآن و عترت(ع) اجرا مي‌شود كه به سبب اجراي آنها محيط زندگي زمينه‌اي براي رشد و تعالي افراد خواهد بود. در اين زمينه روايات فراواني رسيده است. كه به پاره‌اي از آنها اشاره مي‌كنيم.
الف. احياء و گسترش امر به معروف و نهي از منكر:
در حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) فريضه بزرگ امر به معروف و نهي از منكر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: مهدي(ع) و ياران او، امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنند.
ب. مبارزه با فساد و رذائل اخلاقي:
حضرت مهدي(ع) در عمل به مبارزه با فساد و تباهي و زشتي مي‌پردازد، چنانچه در دعاي شريف ندبه مي‌خوانيم: “اين قاطع حبائل الكذب و الافتراء اين طامس آثار الزيغ و الاهواء …؛ كجاست آن كه ريسمان‌هاي دروغ و افتراء را ريشه كن خواهد كرد. كجاست آن كه آثار گمراهي و هواي و هوس را نابود خواهد ساخت".
ج. عدالت قضايي:
اوست كه قسط و عدل را در سطح جامعه حاكم مي‌كند و همه عالم را پر از عدالت و دادگري مي‌كند.
امام رضا(ع) فرمودند: وقتي او قيام كند زمين به نور پروردگارش روشن گردد و آن حضرت ترازوي عدالت را در ميان خلق نهد. پس (چنان عدالت را جاري كند كه) هيچ كس بر ديگري ظلم و ستم روا ندارد.
مناسب است در پايان به يكي از تحولات چشمگير زمان حضرت مهدي(ع) كه همانا بهداشت طبيعت و بهداشت روان است اشاره‌اي گذرا داشته باشيم. زيرا يكي از مشكلات جامعه بيش از ظهور امام زمان(ع) وضع تأسف بار بهداشت طبيعت و روان است كه در نتيجه بيماري‌هاي واگير و مشكلات رواني زيادي جامعه بشريت را فرا مي‌گيرد. بيماري‌‌هايي مانند جذام، طاعون، وبا، فلج، سكته، سرطان و صدها بيماري خطرناك ديگر. اين اوضاع دلخراش و دردناك در اثر آلودگي محيط زيست و در نتيجه به كارگيري سلاح‌هاي شيميايي. اتمي و ميكربي پديد مي‌آيد.
امام سجاد(ع) در اين باره مي‌فرمايند: هنگامي كه قائم(ع) ما قيام كند خداوند عزوجل بيماري و بلا را از شيعيان ما دور مي‌سازد…
امام صادق(ع) مي‌فرمايند: هنگامي كه حضرت قائم(ع) قيام كند خداوند بيماري‌ها را از مؤمنان دور مي‌سازد و تندرستي را به آنان باز مي‌گرداند.
به اميد روزي كه بتوانيم آن دوران نوراني و سراسر معنوي را درك كنيم.
د. اصطلاح “آخر الزمان” در گفتار‌هاي اديان آسماني مطرح شده است و مراد از آن روز پاياني عمر دنيا (معناي لغوي) نيست؛ بلكه مراد از آن دوره زماني خاص است كه به نحوي معناي آخر بودن را دارد. اصطلاح آخر الزمان به سه دوره اطلاق شده است:
1. دوره پيامبر خاتم(ص) كه دوران پيامبر اسلام تا قيامت را شامل مي‌شود. در اين صورت آخر الزمان، يعني، بعد از آن بزرگوار پيامبر و شريعت ديگري نخواهد آمد و دوره آخرين شريعت است.
2. دوره غيبت و سال‌هاي قبل از ظهور؛ آخر الزمان طبق اين معنا پايان دوره ظلم‌ها و فساد‌ها و حكومت‌هاي غير الهي است و با ظهور، همه مظاهر شرك و ظلم و فساد از بين مي‌رود.
3.دوران ظهور؛ يعني زمان تشكيل دولت عدل الهي و اين حاكميت تا آخر عمر دنيا برقرار مي‌ماند و ديگر از بين نمي‌رود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در مورد آينده جهان توضيح دهيد.

پاسخ: درباره وضع جهان در آخر الزمان ـ به خصوص قبل از ظهور امام زمان(ع) ـ روايات بسياري وارد شده است. بعضي از آن خصوصيات چنين است:
1. وضع حكومت‌ها؛ حكومت استبدادي و افراد ظالم‌اند و حكومت‌هاي ضعيف و زودگذر و متزلزل در رأس امور قرار دارند.
2. وضع دين؛ از اسلام و قرآن، فقط اسمي مي‌ماند و مساجد، زيبا، اما بدون جمعيت (نمازگزار واقعي) است.
3. وضع اخلاق؛ عواطف انساني ضعيف شمرده مي‌شود و ترحم به هم وجود ندارد و انواع فساد‌هاي اخلاقي، به طور علني در جامعه انجام مي‌شود(بدون نهي و جلوگيري).
4. وضع امنيت؛ ترس و اضطراب فراگير و راه‌ها نا امن است و جنايت‌هاي هولناك صورت مي‌گيرد. مردم، آرزوي مرگ مي‌كنند و مرگ‌هاي ناگهاني و زلزله و جنگ و فتنه و بيماري و مرگ زياد مي‌شود.
5. وضع اقتصاد؛ باران و محصولات كشاورزي كم مي‌گردد و رود‌ها و چشمه‌ها خشك مي‌شوند و گراني و فقر و گرسنگي و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا مي‌كند.
البته در كنار همه اين مشكلات، عده‌اي به وظيفه شرعي خود عمل مي‌كنند و علم اسلام و انسانيت را بر پا مي‌دارند و زمينه ظهور را فراهم مي‌كنند. در آن زمان، ايران ـ به خصوص شهر مقدس قم ـ‌ پايگاه شيعيان و محل اميد مردم خواهد بود. بنابراين، چنين نيست كه همه، در ظلم و فساد فرو رفته باشند، بلكه عده‌اي، با زحمات فراوان، خود را حفظ مي‌كنند و فروغ اميد را در دل مردم روشن نگه مي‌دارند.
بنابراين چون دوران غيبت امام زمان(ع) در روايات، آخر الزمان ناميده شده است، مي‌توان گفت: ما در آخر الزمان هستيم؛ مخصوصاً كه بعضي از علايم ياد شده، در زمان ما وجود دارد. اما اگر منظور از آخر الزمان فقط چند سال قبل از ظهور حضرت باشد، چون وقت ظهور مشخص نيست، نمي‌توان گفت، كه ما ، در آخر الزمان هستيم يا نه.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در رابطه با زمينه سازي ظهور و فتنه هاي آخر الزمان لطف فرماييد چند کتاب معرفي نماييد .

پاسخ:
ارث مي‌برند»(انبياء، 105) و در جاي ديگر مي‌گويد: «وعده داده است خدا به كساني از شما كه ايمان آورده‌اند، و عمل صالح انجام داده‌اند، اين كه خلافت زمين را به آنان واگذارد…»(نور، 55) شرط تحقق انقلاب مهدي(ع) اين است كه ايمان و عمل صالح در پرونده‌ي افراد باشد تا انقلاب رخ دهد.
پيامبر فرمود: «كونوا دعاة الناس بغير بألسنتكم؛ دعوت كننده مردم باشيد به غير زبان‌تان. امام صادق(ع) فرمود: «زينت براي ما باشيد نه مايه آبروريزي». آيا گناه و ظلم، دعوت به مهدي است و مايه زينت و افتخار ائمه؟
هـ . وظيفه انسان حركت به طرف كمال و كسب آن از طريق عبوديت و بندگي است. عبوديت و بندگي نيز جز در پرتو عمل به تكاليف الهي كه وظايف فردي و اجتماعي انسان را در بر دارد، امكان پذير نيست. خداوند در سوره عصر مي‌فرمايد: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* وَ الْعَصْرِ …؛ تنها كساني كه ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند و هم ديگر را سفارش به حق و راستي بكنند از خسران و ضرر به دورند». خداوند از انسان مي‌خواهد در گناه نماند و به سوي او رجوع كند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ؛ اي كساني كه ايمان آورديد! توبه كنيد، همگي، توبه‌اي خالص». (تحريم، 8).
كوتاه سخن آن كه خداوند انسان را در تعيين سرنوشت خود و جامعه، داراي تأثير مي‌داند و از او مي‌خواهد براي اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنين نگرشي، وعده ظهور را مطرح مي‌كند. بنابراين انتظار منجي، به معناي صحيح آن، نه سكوت و تن دادن به ظلم است و نه كمك به فراگير شدن ظلم، بلكه بايد خواستار ظهور باشد و در اين راه، تمام تلاش خود را به كار گيرد و اگر در اين مسير، نياز به تشكيلات و حكومتي است كه حركت براي زمينه سازي را سامان دهد، براي تشكيل آن اقدام كند. طبيعي است كه ظالمان و مفسدان نيز بيكار نخواهند نشست و به مقابله برمي‌خيزند. لذا جبهه ظلم، در نهايت درجه ظلم حركت مي‌كند و جبهه حق به اوج تلاش مي‌رسد و در اين زمان است كه خداوند به مدد انسان‌هاي حق طلب مي‌آيد و با ظهور مهدي عزيز(ع) كار ظالمان را يك سره مي‌كند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم