✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
عید شعبان


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



یه معلم خیلی خوب داشتیم که از خوش اخلاق ترین های عالم بود.
اواخر دوره ی خدمتش بود و حسابی آروم و متین و دوست داشتنی، جوری که ما با همه ی بچگیمون هرگز نمیخواستیم ناراحتیشو ببینیم و همه ساکت مى نشستیم و با ولع به حرفاش گوش میکردیم.
همیشه میگفت : هر سوالی دارید بپرسید. بلد نباشم هم میرم مطالعه میکنم ميام بهتون میگم.
رسیدیم به قضیه ی درمانگاهی که در زمان زكرياى رازى میخواستند بسازند. زکریای رازی گفته بوده كه چهار تا تیکه گوشت بیارید و ببرید در چهار نقطه شهر بگذارید، هر جا كه دیرتر فاسد شد همونجا درمونگاه رو درست کنید.

بعد سوالای ما از آقا معلم شروع شد:
س- سگا گوشتا رو نخوردن؟
ج - نه حتما کسی مواظب بوده. نمیدونم

س- دزدا گوشتا رو نبردن؟
ج - نمیدونم شايد کسی مواظب بوده.

س- گوشتا رو كه برا فاسد شدن گذاشتن، اسراف نبود؟
ج - برای ساختن درمانگاه، چهار تیکه گوشت ایرادی نداره كه فاسد بشه.

س- اگه دو تا از گوشتا سالم مونده باشن، کجا درمونگاه رو میسازن؟
ج - سوال خوبی بود حتما صبر میکنن ببینند کدوم تيكه گوشت زودتر فاسد میشه.

س- اون گوشته که سالم موند رو آخرش ميخورند؟
ج - نمیدونم پسرجان حتما میخوردن ديگه.

س- گوشتا …
اینجا بود که دیگه معلم از جاش پاشد… یه کم عصبانی و ناراحت راه رفت تو کلاس و چند بار رفت بیرون و اومد تو
یه کم كه اروم شد نشست و گفت : من امسال دوره ی خدمتم تموم میشه
به اخر عمرم هم زیاد نمونده
ولی دلم میسوزه واسه مملکتم
که ذهن بچه های کوچیکش، گرسنه است.
همش نگران گوشته هستند ولی یکی نپرسید درمانگاه چى شد؟ ساخته شد؟ نشد؟ اصلا چطور درمانگاه میسازن؟
معلومه تو ذهنایی که فقر و گرسنگی پر شده، جایی واسه ساختن و رشد و آینده ی وطن نمیمونه.

زودتر از اینکه زنگ بخوره سرش رو گذاشت روی دستاش و گفت آروم برید تو حیاط.
ولى ما نرفتیم. البته خیلی نمی فهمیدیم چی گفت و چی شد. فقط اونقدر نشستیم ساکت و معلم رو نگاه کردیم، تا زنگ خورد..

موضوعات: داستان  لینک ثابت




تاجرى كه يكى از مريدان و مقلدين مجلسى اول (رحمة الله عليه) بود به ايشان مراجعه كرد و گفت: آقا گرفتارى پيدا كردم، چند نفر از لوطى هاى اصفهان فرستاده اند كه ما امشب مى خواهيم به خانه تو بيائيم و من هم نمى توانم فرار كنم، چون اين لوطى ها با دستگاه حكومتى مربوطند، اسباب زحمتم مى شوند.وقتى هم كه مى آيند بايد تمام وسائل گناه را آماده كنم، بالاخره چه كنم. مرحوم مجلسى (رحمة الله عليه) فرموده بود: عيبى ندارد من خودم اول مجلس ‍ شما مى آيم به خوشى مى گذرد. اول غروب علامه مجلسى نماز مغرب و عشا مى خواند، پيش از آمدن مهمانها به منزل تاجر مى آيد، بعد لوطى باشى و شاگرد لوطيها مى آيند. اينها همه تا چشمشان به مجلسى افتاد ناراحت شدند. معلوم است با بودن مرحوم مجلسى، اينها نمى توانند بزنند و برقصند.خيلى ناراحت شدند، بعد مرحوم مجلسى با آنها حرف زد، فرمود: شما چه راه و روشى داريد؟ لوطى باشى هم از روى غيظ و غضب گفت: راه و روش ما خيلى از شما بهتر است. مجلسى فرمود: چطور؟
گفت: ما لوطى هستيم. ما نمك شناسيم. ما اگر نمك كسى را خورديم تا آخر عمر به او خيانت نمى كنيم. تكيه اش روى نمك شناسى بود. غيرت داريم ، فتوت داريم. مجلسى هم سكوت كرد. وقتى كه قدرى آرام گرفت مرحوم مجلسى فرمود: اگر شما نمك شناسيد بگوئيد ببينيم چقدر نمك خدا را خورده ايد؟ و چقدر نمك شناسى كرده ايد؟ فلان كس چيزى به تو داده و تشكر كردى به خيالت اين نمك شناسى شد، نمك شناسى با خداى را، از نان بگير تا بالاتر برود يك روز دو روز نيست، چهل سال، شصت سال، نمك خداى را خورده اى، آخر تو مى گوئى نمك شناسم، آيا با صاحب نمك، با پروردگار عالم جل جلاله چه كرده اى؟ آيا شكرش را كرده اى؟ بندگيش را كرده اى؟ آيا معصيتش، مخالفتش را نكرده اى؟ پس از كلمات آتشين و مواعظ مجلسى لوطى ها بلند شدند يكى يكى رفتند و مجلسى هم رفت. بعد از اذان صبح مرحوم مجلسى شنيد در مى زنند. ديد لوطى باشى آمد، اما چه حالى، خوش به حال لوطى باشى كه اهل توبه شود و اى آقاى حاجى مقدسى كه مغرور باشد، عاقبت به خيرى با توبه است كه خودش را منزه نداند. خلاصه اينكه آمد و عذرخواهى كرد، گفت: آقاى شيخ! عمرى به غفلت گذشت، ديشب فهميدم كه همه ما نمك به حراميم، حالا آمده ام توبه كنم. مرحوم مجلسى هم خيلى لطف مى كند او را به منزل مى برد. راه توبه را برايش ذكر مى كند، مى فرمايد: تصميم بگير گناه نكنى، تصميم بگير نماز و روزه اى كه از تو فوت شده قضا كنى، واجبات صاحب نمك رب العالمين را پشت سر نينداز، اگر مى خواهى حق نمك را ادا كنى به دستورات او عمل كن، آنچه گفته نكن، ترك كن.

موضوعات: داستان  لینک ثابت




 

آورده‌اند که دوراجی(:کبک انجیر) در جنگلی لانه داشت. پس از چند روزی که به لانه‌ی خود بر نگشت، ناگهان خرگوشی در لانه‌ی او جای کرد و آن را خانه‌ی خود پنداشت. پس از چند روز که دراج بازگشت و آن پیش‌آمد را دید، به خرگوش گفت که؛ از خانه‌‌ی من بیرون شو که آن را خود ساخته‌ام. خرگوش پاسخ داد که این خانه را خود یافته‌ام و اگر شما حقی دارید و پیش از من در آن زندگی کرده‌ای ثابت کن؟ دراج به خرگوش گفت که در این نزدیکی و بر لب آبگیر، گربه‌ی پارسایی زندگی می‌کند که همیشه در ستایش است و هرگز خونی نریزد و کسی را آزار ندهد و هنگام ریاضت، با آب و گیاه دهان باز کند. داوری از او دادگرتر پیدا نمی‌شود. پس نزدیک او رویم تا کار ما را درست کند.

هر دو پذیرفتند و به سوی گربه به راه افتادند. گربه تا آن‌ها را دید برخواست و برای عبادت آماده شد. خرگوش از این کار او سخت شگفت‌زده شد و تا پایان عبادت چیزی نگفت. چون عبادت گربه پایان یافت، خرگوش با فروتنی بسیار از او خواهش کرد تا بین وی و دراج داوری کند. گربه از آن‌ها خواست تا هرکدام سخن بگویند. چون سخن آنان را شنید، گفت که؛ پیری مرا ناتوان کرده‌است و چشم و گوشم از کار افتاده است، نزدیک‌تر آیید و سخن بلندتر گویید تا بدانم چه می‌خواهید. گربه سپس آن‌ها را سرزنش کرد و از آن‌ها خواست تا برای جهانی دیگر با کردار نیک، ره‌توشه‌ای بسازند و هرگز کسی را نیازارند و به مال دنیا

چشم ندوزند. خرگوش و دراج با شنیدن این سخنان شیفته‌ی گربه شدند و به او خو گرفتند. در این هنگام گربه با یک یورش هر دو را بگرفت و بکشت. زهد و ظاهر فریبی آن کس که درونی ناپاک و زشت دارد، تنها پوششی است بر کارهای ناپاک او.

 کلیله_و_دمنه

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

حکایتی است مش رجب ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ ده به ﺻﺤﺮﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺷﺐ هنگام بود که جانوری وحشی که تاکنون ندیده بود ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ، ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ موفق به کشتن حیوان شد . ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﺩﻩ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:
“ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، ﻣﺶ رجب ﯾﮏ ﺷﯿﺮ ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ !”

ﻣﺶ رجب که قبلا این کلمه را با عنوان سلطان جنگل و حیوان ترسناک و قوی شنیده بود اما تاکنون ندیده بود تازه متوجه شد چه کرده !
با ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ فریاد زد “ششش ششیر ! ” . اینرا گفت و از حال رفت تا او
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺳﮓ ﻗﺪﯾﻤﯽ همسایه ﺍﺳﺖ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ از حال می رفت ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ، شیر سیر به خانه باز می گشت !
 
  گاهی ترس از مواجهه است که ما را از پا می اندازد . این درست .
اما حواستان هم باشد شیر را با سگ اشتباه نگیرد! آگاهی هم می تواند نجات دهنده باشد!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شاد باش..
نه یک روز بلکه هزاران سال
بگذار آوازه شاد بودنت چنان
در شهر بپیچد….


که رو سیاه شوند؛
آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بندی کرده اند!

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت





1- «خرفه» مفيد است.
2- «غازياقي» مفيد است.
3- شربت «شاهي آبي» و دم كرده برگ هاي آن افزاينده ادرار هستند و در ضمن سنگ‌هاي مجاري ادرار و كليه را حل مي‌كنند.
4- ريشه «انجبار» براي سنگ كليه مفيد است.
5- جوشانده‌ي سرشاخه‌هاي گلدار «بومادران» سنگ‌هاي كليه و مثانه را دفع مي‌كند.
6- «خربزه» بهترين پاك كننده كليه و مثانه است و سنگ كليه را دفع مي‌كند.
7- جوشانده‌ي هسته‌ي «خرما» جهت سنگ كليه و مثانه مفيد است.
8- «كاكل بلال» براي مبتلايان به سنگ كليه و مثانه مفيد هست.
9- «عسل»، شكننده سنگ‌هاي كليه و مثانه مي‌باشد.
10- آشاميدن آب «خيار» جهت بيرون كردن سنگ‌هاي كليه و مثانه سودمند است.
11- خردن «عسل» مخلوط با آب مقطر يا باران نافع است.
12- هسته «ازگيل» را بكوبيد و گرد آن را به مقدار يك قاشق چايخوري با «چاي» يا شربت ريشه «جعفري» بخوريد.
13- «گوجه فرنگي» سنگ كليه و مثانه را دفع مي‌كند.
14- «آب معدني شاهان گرماب» حلاّل سنگ‌هاي كليه و مثانه مي‌باشد.
15- دم كرده‌ي پنجاه گرم آب برگ درخت «گلابي» مخلوط با پنجاه گرم «برگ سيب»، مفيد است.
16- روغن «بادام» شيرين در دفع سنگ‌هاي كليه و مثانه كمك مي‌كند.
17- چنانچه مغز هسته «آلبالو» را گرفته با يك دهم وزنش، رازيانه جوشانده و ميل نماييد، سنگ‌هاي كليه و مثانه را از بين مي‌برد.
18- جوشانده نوع سياه «نخود»، خرد كننده سنگ‌هاي كليه و مثانه است.
19- «گرمك» سنگ كليه و مثانه را خرد كرده و خارج مي‌نمايد.
20- «انگور» از پيدا شدن سنگ در كليه و مثانه جلوگيري مي‌نمايد.
21- مخلوط عرق «بهار نارنج» و آب «كرفس» به مقدار مساوي جهت استخراج سنگ‌هاي كليه و مثانه و خرد كردن آن‌ها بسيار مفيد مي‌باشد.
22- «شويد» سنگ كليه و مثانه را خرد مي‌كند.
23- خوردن «پياز» با نان شكننده سنگ كليه و مثانه است.
24- «ارغوان» سنگ كليه و مثانه را دفع مي‌كند.
25- گل، سرشاخه و برگ «گل گاوزبان» سنگ‌هاي كليه و مثانه را خرد كرده و از بين مي‌برد.
26- اثر «سير» در خرد كردن سنگ كليه قطعي است.
27- دم كرده گل هاي «گل شاه‌پسند» سنگ كليه را از بين مي‌برد.
28- ميوه «انگور فرنگي» براي سنگ كليه مفيد است.
29- «پرسياوشان» براي سنگ كليه مفيد است.
30- چون يك مثقال «تخم كتان» را در آب جوشانده و لعاب آن را با تخم آن بنوشيد، براي دفع سنگ كليه مجرب مي‌باشد.
31- شيره تازه انواع «شير پنير» براي سنگ كليه مفيد مي‌باشند.
32- خوردن دو مثقال خيسانده برگ «حنا» جهت سنگ‌هاي كليه و مثانه نافع است.
33- جوشانده «خارخاسك» سنگ كليه و مثانه را خرد كرده و دفع مي‌كند.
34- «ماش هندي» سنگ كليه را شكسته و دفع مي‌كند.
35- «برگ غافت» براي سنگ كليه توصيه شده است.
36- خوردن «گلنگبين» بعد از غذا جهت مبتلايان به سنگ كليه مفيد است.
37- دانه ميوه «خرمالو» كه كوبيده و به صورت گرد در آمده باشد، سنگ كليه و مثانه را دفع مي‌كند.
38- دم كرده «چوبك» سنگ‌هاي كليه و مثانه را دفع مي‌كند.
39- «سيب»، سنگ كليه را درمان مي‌كند.
40- آب «ترب سياه» مفيد است.
41- خوردن دم كرده ريشه «آناناس» مخلوط با ريشه «پاپايا» براي معالجه سنگ كليه مفيد است.
42- آشاميدن آب «هندوانه» با «سكنجبين» براي خرد كردن سنگ كليه مفيد است .
43- «علف چشمه» براي خرد كردن سنگ كليه خيلي مؤثر است .
44- «هويج» براي اخراج سنگ كليه نافع است.
45- «جو دو سر» (يولاف) را با پوسته خارجي آن به مقدار 20 گرم در يك ليتر آب بجوشانيد. اين جوشانده براي دفع سنگ كليه نافع است.
46- «چاي جاوه» (چاي نمسه) براي سنگ كليه مفيد است.
47- «چاي كوهي»، «تاجريزي»، «گوجه سبز»، «كاكل ذرت»، و «دُم گيلاس» مفيد مي‌باشند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, س-ش- ع-غ  لینک ثابت





ميوه «شويد» براي رفع سكسكه اطفال تجويز مي‌شود. ميوه شويد را مي‌توانيد به صورت دم كرده 4 تا 8 در هزار بنوشيد. ولي بهتر است عرق آن را به صورت آب مقطر گرفته، ميل نماييد.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, س-ش- ع-غ  لینک ثابت





1- بهترين دارو، دم كرده رقيق «سوسنبر» است. براي اين منظور 2 عدد برگ هاي تازه سوسنبر را در يك فنجان آب جوش به مدّت 12 دقيقه دم كنيد و با «عسل»، شيرين سازيد و هر روز 3 تا 4 فنجان بنوشيد.
2- خوردن چند شاخه «نعناع» همراه با آب انار ترش مسكن سكسكه است.
3- «كرفس» جهت سكسكه مفيد است.
4- دم كرده «بهار نارنج» سكسكه را تسكين مي‌دهد.
5- «پونه‌ها» مسكن سكسكه مي‌باشند.
6- ميوه «زيره» جلوي سكسكه را مي‌گيرد.
7- «شويد» را جهت سكسكه تجويز كرده‌اند.
8- «ميخك» سكسكه را بند مي‌آورد.
9- پخته «دارچين» با «سركه» و «مصطكي» جهت درمان سكسكه تجويز شده است.
10- خوردن روزي 5/1 گرم «برگ و بذر سداب»، درمان سكسكه مداوم است.
11- خوردن دانه‌هاي «نانخواه»، ناشتا براي سكسكه مفيد است.
12- «بادرنجبويه» سكسكه را درمان مي‌كند.
13- جوشانده «درمنه» جهت مداواي سكسكه تجويز مي‌شود.
14- برگ و سرشاخه‌هاي گلدار «ماش هندي» را مي‌توانيد مانند چاي دم كرده بنوشيد. سكسكه را برطرف مي‌كند. 15- عصاره «ديوخار» جهت جلوگيري از سكسكه توصيه شده است.
16- «چوبك» مسكن سكسكه است.
17- خوردن پنج گرم «گل نسرين» از سكسكه قوي جلوگيري مي‌كند.
18- «خرمالو» براي آرام كردن سكسكه نافع است.
19- دم كرده «حاشا» براي سكسكه بسيار نافع است .

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, س-ش- ع-غ  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم