✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
تصاویر متحرک ولادت حضرت معصومه و روز دختر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




انسان امروزی دوست دارد انسان باشد اما از آنچه او را متفاوت کرده فقط

نفهمیدن را یاد گرفته است

انسان امروزی دوست دارد در رویاها باشد و در رویا ها زندگی کند اما قدمی

برای تحقق آن برنمی دارد

انسان امروزی دوست دارد در بالا ها پرواز کند اما حرف پرواز ، عروج نمی آورد

انسان امروزی دوست دارد به هر چه میخواهد برسداما منتظر است تا برسانندش

انسان امروزی چه راحت حرف می زند و می خواند اما چه دشوار است

جمله ای را فعل کردن

انسان امروزی می کوشد تا خوب باشد و خوب تر شود اما در زمان خوب بودن

بدترین می گردد

انسان امروزی در یک لحظه انسان هست اما بعضی وقتها هم فقط شبیه

انسان هست

انسان امروزی فقط می خواهد بماند اما چگونه ؟ به هر قیمتی!

انسان امروزی با یک نگاه عاشق میشود به همین سادگی و به همین کوچکی

و به این زیبائی اما در ادامه با یک فریاد همه چیز را تمام می کند

انسان امروزی فقط برای ماندن اسم خوبی میکند نه برای خوشنودی آفریدگار

انسان امروزی شکستن یک ظرف سفالی زیبا ناراحتش می کند اما شکستن

یک دل هیچ چیز

انسان امروزی حکم اخلاق به پول و ثروت می دهد و برای صفت و صفات

ارزشی قائل نیست

انسان امروزی ذهنش را هوس و شهوت مملو کرده است و به شرف و غیرت

نیم نگاهی ندارد

انسان امروزی دلش برای یک لحظه سکوت می میرد اما در خواستهای قرن

خود احساس کمبود می کند

انسان امروزی تنهائی را دوست دارد و می گوید عاشق یه جای خلوت هستم

اما در دنیای اطراف به دنبال هزارمین دوست خوداست

انسان امروزی فقط به دنبال جملاتی زیبا برای نمایش خود است زیرا فهمیده

انسانهای امروزی فقط نمایش را دوست دارند

انسان امروزی چه می خواهد از جان انسان امروزی ؟ هیچ نمی داند!

انسان امروزی چه سخت به دنیا می آید و چه سخت تربیت می شود و چه

سخت پرورش می یابد و چه سخت زندگی می کند و چه آسان می میرد

انسان امروزی چرا به یاد مرگ نیست و چرا از مرگ می ترسد و چرا به انسان

امروزی وابسته است؟ چرا؟

انسان امروزی چه فرق کرده با آنچه خدا آفریده! هم در صورت، هم در سیرت

انسان امروزی از بی کسی و بی درمانی و بی فکری خود نگاه به خرافات

بسته و برای حل مسائل فعلی به مسائل هزار سال پیش می نگرد

انسان امروزی بهشت را بهانه خوبی می داند نه خشنودی خدا را

انسان امروزی بدون تمرین وارد مسابقه می شود و به تمرین و پیروزی اعتقادی

ندارد

انسان امروزی در جهل تمام خود را عاقل می داند

انسان امروزی به دیگری می خندد و به خود می بالد

انسان امروزی دیگران را گناهکار و خود را منزه می داند

انسان امروزی برای آرامش و آسایش دوست دارد دیگران تغییر کنند و خود

ثابت

انسان امروزی چه ساده می میرد در حالیکه خود را در سرای آسمانها

می دانست

انسان امروزی دیگر در نفس نفس زدنهایش خدا را فراموش کرده و بر باد تکیه

کرده است

انسان امروزی بسیار حقیرانه دین و مکتب و ایمان را به ریالی می فروشد

انسان امروزی از سردی دیگری سردش نمی شود و از درد دیگری دردش

نمی گیرد و در گشنگی دیگری ، سیر است

انسان امروزی در هنگام خواب به یاد کارهای روزمره خود نیست

انسان امروزی برای خود ، دیگران را فدا و برای دیگران خود را از مجلس

یاری رسانی دور می کند

انسان امروزی چه پست و باوقار از کنار نیازمندان واقعی می گذرد

ما یه سگ داشتیم که هر وقت از خونه بیرون می اومدم تا جایی که

میتونست دنبال ماشین میدوید و من رو راهی میکرد چند لحظه

می ایستاد تا من از دیدگانش دورشم بعد بر میگشت و وقتی که

برمیگشتم انگار چند سالی بود منتظر من بود و این ور اون ور

می پریدحالا هر چقدرکه انسانهای امروزی رو بیشترمیشناسم

و با خصوصیات درونیشون بیشتر اشنا میشمدلم برای اون

سگمون بیشتر تنگ میشه.همانطوری که نیما در شعرش میگه:

در جنگل انسانها گرگم ارزوست

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




بسیارند کسانی
که نخست میمیرند
اما سالها بعد
به خاکشان می سپارند

بسیارند کسانی
که نخست به خاکشان می سپارند
اما سالها بعد می میرند
و کم نیستند کسانی
که نه می میرند
نه به خاکشان نیازی هست

 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




بار الها ….

تنها کوچه ای که بن بست نيست
کوچه ياد توست …
مهربان خدای من…
از تو خالصانه ميخواهم…
هيچ انسانی در کوچه پس
کوچه هاي زندگی ..
اسير و گرفتار هيچ بن بستی نگردد ….
که تو بهترين راهنمایی …
خدای مهربانم خودم
وخانواده ام و دوستانم
راعاشقانه به تو می سپارمح
پناه مان باش که آغوشی امن تراز توسراغ ندارم
آمين يا رب العالمين

الهی دلتون شاد و قلب مهربونتون همیشه تپنده باد،،،،

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




ازایـــــــن تـــــــکرار ساعت هــــــــــــا

از این بــــــــیهوده بودن هـــــــــــا

از این بـــــــیتاب ماندن هـــــــــــا

از ایـــــــــن تـــــــــردید ها ، نــــــیرنگ هـــــــا

شکـــــ هــــــا خیانـــــــت ها

از ایـــــــــن رنــــگین کـــــــمان سرد آدمــــــــها

و از ایــــــــن مـــــرگ باور ها و رویـــــــا هـــــــــا

پــــــــــــریشانم … دلـــــــــم پــــــــــــــــــــــــــــرواز می خواهد…

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




همیشه دلخوری ها را…
نگرانی ها را….
به موقع بگویید….

حرفهای خود را به یک دیگر با “کلام” مطرح کنید؛ نه با ” رفتار”

که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛

ولی از رفتارتان هزاران برداشت….

قدر بدانید” داشتنها ” را

مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یادمان باشدکه: “حق الناس ” همیشه پول نیست!
گاهی “دل” است
دلی که:
باید بدست می آوردیم ونیاوردیم!
دلی که:
شکستیم و رهاکردیم!
دلهای غمگینی که…
بی تفاوت از کنارشان گذشتیم!
خدا…ازهرچه بگذرد
ازحق الناس نمی گذرد!!! حواسمان باشد…
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩﮔﺮﻓﺖ
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ!
با “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ!
ﺑﺎ “ﺯباﻥ” ﻣﯿﺸود جدایی انداخت!
با “زبان” میشود آتش زد!
با “زبان” میشود آتش راخاموش کرد!
حواسمان به دلهایمان باشد: “آلوده اش نکنیم”

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




روزهای رفته ی سال را ورق میزنم …….
چه خاطراتی که زنده نمیشوند…….
چه روزهاکه دلم میخواست تا ابد تمام نشوند
وچه روزهاکه هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد…….
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود…….
چه لبخندهاکه بی اختیار برلبانم نقش بست و چه اشک هاکه بی اراده از چشمانم سرازیر شد……
چه آدم هاکه دلم راگرم کردند و چه آدم ها که دلم را شکستند……
چه چیزهاکه فکرش را هم نمیکردم وشد و چه چیزهاکه فکرم را پرکردو نشد…….
چه آدم هاکه شناختم و چه آدم هاکه فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان…….
وچه…….
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود…….
کاش ارمغان روزهایی که گذشت و یک ماه باقیمانده از سال آرامشی باشد از جنس خدا……
آرامشی که هیچگاه تمام نشود……
آرامشی که همیشه با ما باشد…

خدایا ……. آرامشم باش …..

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





اکثر دوستداران علم با شنیدن نام اینشتاین به یاد نظریه‌ی جنجالی #نسبیت و فرمول هم‌ارزی جرم و انرژی (E=mc2) می‌افتند، نظریه‌ای که نگاه انسان به جهان را از فیزیک کلاسیک #نیوتنی جدا کرده و کیهان را با قوانینی جدید توضیح می‌دهد. علاوه بر نظریات علمی که او را به یکی از بزرگترین فیزیکدان‌هایی که تاکنون به جهان پاگذاشته تبدیل می‌کند، دیدگاه‌های فلسفی، سیاسی و اعتقادی نام وی را هنوز پس از گذشت حدود ۶ دهه از مرگش در اذهان نگه داشته است. حتی دانشمندی به بزرگی اینشتاین نیز همانند باقی افراد در کنار موفقیت‌ها، اشتباهاتی نیز مرتکب شده است. زندگی وی جنبه‌های مثبت و منفی زیادی دارد که می‌تواند درس‌های بزرگی برای آیندگان در پی داشته باشد. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به ۱۰ حقیقت از زندگی این دانشمند بزرگ که شاید نمی‌دانستید.

۱ – اینشتاین دیرتر از کودکان معمولی لب به سخن گشود

طبق سخنان خود اینشتاین وی تا سه سالگی سخن گفتن را آغاز نکرد و پس از آن نیز تا سن بیشتر از ۷ سالگی به ندرت صحبت می‌کرد، این موضوع در کنار ذهن متمرکز وی در حل مسائل فیزیک، ذائقه‌ی موسیقیایی و بی توجهی به بعضی درس‌های مدرسه و در مقابل توجه به مطالب مورد علاقه باعث شده عده‌ای بر این باور باشند که اینشتاین از #سندرم اسپرگر رنج می‌برد. دانشمندان بزرگ دیگری مانند اسحاق نیوتون و ماری کوری نیز احتمالاً به این مشکل مواجه بوده‌اند.

۲ – نمرات اینشتاین در مدرسه

در مورد آلبرت اینشتاین نیز مشهور است که وی در دوران مدرسه دانش‌آموزی کند ذهن بوده و تا سنین بالا به موفقیتی دست نیافته است اما حقیقت این است که وی در سنین نوجوانی سرآمد درس‌های فیزیک و ریاضی بوده است. او در حالی که ۱۲ سال بیشتر نداشت به مطالعه‌ی #دیفرانسیل و #انتگرال می‌پرداخت و چگونگی استفاده از حروف یونانی و لاتین را در معادلات می‌دانست. اما شایعه‌ی ضعیف بودن اینشتاین در مدرسه احتمالاً از اینجا می‌آید که یک سال سیستم نمره دهی در محل تحصیل وی معکوس شد و به جای اینکه نمره‌ی A بالاترین نمره محسوب شود بالاترین نمره F شد، و آلبرت جوان بالاترین نمره را کسب کرد.

۳ – اینشتاین دختری نامشروع با سرنوشتی نامشخص دارد
در مؤسسه‌ی پلی تکنیک زوریخ اینشتاین با میلوا ماریخ صربستانی آشنا شد، او تنها زنی بود که در رشته‌ای که اینشتاین درس می‌خواند پذیرفته شده بود. طی سال‌ها آلبرت ۱۷ ساله و میلوای ۲۱ ساله روابط عاشقانه‌ای پیدا کردند و در نتیجه‌ی آن قبل از ازدواج رسمی در سال ۱۹۰۲ صاحب دختری به نام لیسرل شدند. پس از ادواج نیز آن‌ها صاحب دو فرزند پسر شدند که پسر کوچکتر آن‌ها مبتلا به بیماری #اسکیزوفرنی بود. سرانجام سال ۱۹۱۹ پس از پنج سال زندگی جداگانه آلبرت و میلوا به صورت رسمی از هم جدا شدند در حالی که سرنوشت دختر آن‌ها در هاله‌ای از ابهام باقی‌مانده است.

۴ – اینشتاین زندگی خانوادگی پر هیاهویی داشته است

پس از آنکه در سال ۱۹۱۴ اینشتاین از میلوا ماریچ جدا شد روابط نامشروع متعددی را داشته که یکی از آن‌ها با دختر عمویش السا بود و سرانجام به ازدواج آن‌ها منجر می‌شود، اگرچه گفته می‌شود او حتی قصد ازدواج با دختر السا یعنی دختر خوانده‌ی آینده‌ی خود را نیز داشته است. بعدها در نامه‌ای به السا اینشتاین از علاقه‌ی پدرانه‌ی خود به دخترخوانده‌‌ی کوچک‌اش مارگوت می‌نویسد: به اندازه دختر خودم و یا شاید بیشتر، مارگوت را دوست دارم، و کسی چه می‌داند اگر من پدر او بودم چه بچه بداخلاقی از او پدید می‌آمد! در طول مدت ازدواج با السا اینشتاین خیانت می‌کرد و السا این موضوع را می‌دانست اما به شرطی که سر و صدایی در نیاید اجازه‌ی این کار را می‌داد. آلبرت اینشتاین برای جدا شدن از همسر اولش قول داد در صورت برنده شدن جایزه‌ی نوبل منافع مادی آن را به وی و پسرانشان هدیه بدهد. سال ۱۹۲۱ وی توانست به خاطر تحقیقاتش در مورد اثر فوتوالکتریک جایزه‌ی نوبل را کسب کند و طبق قولی که داده بود منافع مادی آن را به میلوا داد تا زندگی خود و پسرانش را بگذراند.


۵ – اینشتاین سال‌های سختی را پشت سر گذاشته است
سال ۱۹۰۵ اینشتاین چهار مقاله منتشر کرد که پایه‌های علم فیزیک را لرزاند و دیدگاه انسان به #فضا، زمان، ماده و انرژی را متحول کرده و فیزیک نوین را پایه گذاشت؛ تمام این‌ها در زمانی اتفاق افتاد که او در حال به پایان رساندن دکترا بود و همچنین به عنوان ممتحن در دفتر ثبت اختراع سوئیس کار می‌کرد. پس از فارغ التحصیلی اینشتاین برای تدریس در بسیاری از آکادمی‌های آموزشی پذیرفته شد اما مدرسه به مدسه او را رد کردند زیرا در بخشی از رزومه‌اش با حماقت تمام از توصیه نامه‌ی هاینریش وبر که کلاس‌های زیادی را خراب کرده بود استفاده کرده بود. همین مثال نشان می‌دهد هوش بالا برابر با خردمندی نخواهد بود و انسان‌های باهوش نیز اشتباهاتی مرتکب می‌شوند. اگرچه این پذیرفته نشدن سرانجام باعث شد زمان بیشتری در اختیارش قرار بگیرد و چهار مقاله‌ی خود را جمع‌بندی کرده و در یک مقاله منتشر کند که سرانجام به دریافت جایزه‌ی نوبل منتهی شد.

ادامه »

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم