✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
چشم انتظار باران


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟
 
برای همین کار وزیرش را مامور می کند که برود و این نجس ترین را پیدا کند و درصورتی که آن را پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.

وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یک سال پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه می رسد که با توجه به حرف ها و صحبت های مردم باید پاسخ، همین مدفوع آدمیزاد، باشد.

عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم، شاید جواب تازه ای داشت.
 
بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر
می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد. وزیر نشنیده شرط را
می پذیرد. چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری. وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است.

تو این کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.

خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید:

“کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع
است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری

 

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




 
درکنار انسانهای خوشبخت
همواره کسانی زندگی میکنند که در هنگام جداشدن به آنها میگویند ؛
“مراقب خودت باش"….

آنها نه اینکه به تواناییهای مان اعتماد ندارند ,
نه
بلکه با زبان بی زبانی ارزش و اهمیت من و تو را به خودشان و ما یادآوری میکنند….

در واقع “مراقب خودت باش” ، همان جمله معجزه گر و پر از معنای"دوستت دارم” است که سراپای مخاطب را سرشار از عشق و انگیزه میکند….
بیان این جمله کوتاه همیشه در روابط اجتماعی ضرورت دارد و اعجاز میکند

” مراقب خودت باش”


 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




در محضر علامه جوادی آملی:
ویژه عید #قربان

 سرِ بنفشه هميشه به طرف زمين است، امّا سرِ سرو هميشه بالاست.

 آدم اين‌قدر پَست‌ همّت مي‌شود كه مثلاً بگويد من درس بخوانم كه معلّم شوم؟! يا شيخي درس بخواند كه من امام جمعه شوم؟! «إِنَّ اللَّهَ [سبحانه و تعالیٰ] يُحِبُّ مَعَالِيَ الْأُمُور»؛ فكر های بلند, همّت ‌های بلند, ايده‌های بلند, نوآوری ها و فنّاوری های بلند, اين را خدا داد! «وَ يَكْرَهُ سَفْسَافَهَا»،

 

 اين بيان نورانی سيّدالشهداء كه مخصوص زمان و زمين نيست! فرمود شما همّت بلند داشته باش، هر چه نصيب شما شد, شد. تا جان داري درس بخوان! آدم دهان باز می كند و می گويد من فارغ‌ التحصيل شدم و كتاب را مي‌گذارد كنار؟! «تا سر رود به سر رو و تا پا به پا بپو». تا نفس می ‌كشيم درس و بحث، حالا هر چه شد؛ بقيه ديگر در اختيار ما نيست. ما تا نفس مي‌كشيم با قلم و كاغذ و گفتن و نوشتن و فهميدن و فهماندن بايد کار داشته باشيم.


 روز عید قربان یک پیام عمیق علمی برای ما دارد؛ آن مسئله ذبح گوسفند که تمثیلی و کنایه ‌ای است از تذحیه نفس و قربانی کردن نفس این مرحله اول است؛ چون جریان قربانی از زمان خلیل حق (س) بود و در جاهلیّت هم رواج داشت منتها در جاهلیت این دین آسمانی را زمینی کردند، آن معرفت‌های تجریدی و شهودی را تجربی کردند؛ یعنی در جاهلیت برای قبول قربانی این گوشت‌ها را به سینه دیوار کعبه با میخ آویزان می‌کردند که خدا قبول کند و خون‌های این قربانی را هم به در و دیوار کعبه می‌ مالیدند تا خدا قبول کند، این بخش از آیات قرآن در طرد این حس‌گرایی نازل شده؛ فرمود چرا این کار را می‌کنید؟ چرا دیوار کعبه و صحن کعبه را آلوده می‌کنید؟ (لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لکِنْ یَنالُهُ التَّقْوی‏ مِنْکُمْ)، مگر گوشت و خون به خدا می‌رسد؟! آنچه به الله می رسد تقوای این قربانی است، گوشت را بین مستمندان و همسایگانتان توزیع کنید، آنچه مقبول خداست تقواست نه خون.

 از بهترین فرصت‌ها برای تقرب به خدای سبحان همان قربانی کردن است، حالا اگر قربانی کردن گاو و گوسفند این همه فضیلت داشته باشد، قربانی کردن نفس چقدر فضیلت دارد؟! تذحیه نفس بالاتر از تزکیه نفس است، آن ( یُزَکِّیهِمْ ) برای مراحل میانی تقرب است، اما این تذحیه که آدم خودش را قربانی کند و بشود جزء مقرّبین الی الله این بالاتر از آن است.

 

برای همه مخصوصاً جوان‌ ها چه حوزوی و چه دانشگاهی این فضیلت هست که خودشان را به آسمان و زمین نفروشند چه رسد به کارهای دیگر، کارهای دیگر را خدا تأمین می‌کند، اگر انسان بالاتر از مجموعه آسمان و زمین است شایسته است که خود را ارزان نفروشد که امیدواریم این توفیق شامل حال همه بشود ان‌ شاءالله!

 (منبع : #درس_اخلاق ۹۴/۷/۲)

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




hندکی تفکر

.. این را تو خود می دانی، تو خود آن را،t او را - هر چه هست و هر که هست - باید به #منا آوری و برای #قربانی، انتخاب کنی، من فقط می توانم نشانی هایش را به تو بدهم:

آنچه تو را، در راه #ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در “رفتن"، به “ماندن” می خواند، آنچه تو را، در راه “مسئولیت” به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگی اش نمی گذارد تا ” پیام” را بشنوی، تا حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به “فرار” می خواند. آنچه تو را به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و #عشق به او، کور و کرت می کند؛ ابراهیمی و “ضعف اسماعیلی” ات، تو را بازیچه #ابلیس می سازد.

در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی ات تنها یک چیز هست که برای بدست آوردنش، از بلندی فرود می آیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او #اسماعیل توست، #اسماعیل تو ممکن است یک #شخص باشد، یا یک #شیء، یا یک #حالت، یک #وضع، و حتی، یک ” #نقطه_ضعف"!

… و اکنون، #ابراهیمی، و #اسماعیلت را به #قربانگاه آورده‌ای. #اسماعیل توکیست؟ چیست؟ مقامت؟ #آبرویت؟ #شغلت؟ #پولت؟ #خانه‌ات؟ #باغت؟ #اتومبیلت؟ #خانواده‌ات؟ #علمت؟ #درجه‌ات؟ #هنرت؟ #روحانیتت؟ #لباست؟ #نامت؟ #نشانت؟ #جانت؟ #جوانیت؟ #زیبایی‌ات؟ و …. من چه می‌دانم؟ این را باید خود بدانی و خدایت. من فقط می‌توانم نشانی هایش را به تو بدهم، آنچه تو را در راه #ایمان ضعیف می‌کند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می افکند،آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام حق را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه و تاویل‌های مصلحت‌جویانه و … به فرار می‌کشاند و #عشق به او کور و کرت می‌کند و بالاخره آنچه برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیم وارت را از دست می دهی، او اسماعیل تو است! اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد یا یک شیئی، یا حالت، یا یک وضع، و یا حتی یک نقطه ضعف! تو خود آن را هر که هست و هر چه هست باید به #منی آوری و برای #قربانی انتخاب کنی. چه: #ذبح گوسفند به جای اسماعیل قربانی است، و ذبح گوسفند به جای گوسفند قصابی!!! »

موضوعات: گلچین  لینک ثابت




 

کاش ميشد ز کَرَم چهره هويدا بکني
عالم از رويت خود واله و شيدا بکني

دل بري از همگان با رخ خود يوسف من
شور و غوغا فکني ولوله بر پا بکني

رخ نمايي و وجود همه از ياد بري
همه با ديدن خود محو تماشا بکني

قامت خود بنمايي به همه خلق جهان
همه را در طلبت غرق تمنّا بکني

کاش با يک نفسي ديدن آن چهره ناب
همه درد و غم ما تو مداوا بکني

به يکي درّ و گهر کز لب شيرين ريزي
نفس دلشدگان را همه احيا بکني

کاش ميشد که به يمن نفس حضرت تو
عالم از برکت خود باغ مصفّا بکني

کاش ميشد که شوم لايق پابوسي تو
و مرا زين شب افسرده تو پیدا بکنی

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




‍ دلنوشته انتظار 

و سالهاست…
که تو…
همان تنهاترین سفیدپوش سرزمین ابراهیمی….

سلام …
حج ات مقبول..؛
آرام دل بی قرار ما….

عید، شده…
و چشمانمان دوباره بغض آلود است…

تنهایی تو….یک طرف
و زمین گیری ما، از سوی دیگر..راه پروازمان را، مسدود کرده است…

که قربان هم با همه عظمتش، قربانی کردن نفس مان را،
به ما نیاموخته است!

پرواز…بدون تو…آرزويي محال است!

تویی؛ که ماجرای سربریدن همه زنجیرهای زمین را؛
خوب میدانی.
تویی که راه سبک شدن بالهایمان را،
در سینه ات، جای داده ای…

و ما بدون تو…
نه سربریدن تعلقاتمان را آموخته ايم…
و نه رها شدن از زمین، برای پروازهاي بلند را تجربه کرده ايم….

ساده بگویم یوسف؛

زمین… با همه عظمتش،
بدون تو…
گودالي تنگ و تاریک است…

و ما خسته تر از همیشه…
فقط برای ملاقات هیبت حیدری ات،
لحظه شماری می کنیم…

حج ات مقبول ؛
تنها ذخیره زمین!

یک نخ از جامه احرامت…
جان غبار گرفته ما را، آرام می کند….

غریب ترین حاجی هر ساله ؛
کاش بیاموزیم …

پیش پایت… همه زنجیرهای وجودمان را،
سر ببریم…

تا بیابیم..
آنچه را که قرنهاست در حسرتش، زمین گیر شده ايم!


 

 

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




 #فلسفه_قربانی

و بی گمان فلسفه قربان،
سر بریدن نیست.
دل بریدن است.
دل بریدن
از هر چیزی که به آن تعلق داری.
دل بریدن
از هر چه تو را از او می‌گیرد،
می‌خواهد شادی باشد
یا غم.
وصال باشد یا فقدان.
نور باشد یا سياهي….!

 

#منتظرالمهدی
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




عوامل ایجاد مد های منفی

تهاجم وسلطه ي بيگانگان بر تمدن يك ملت يا ملل از مهم ترين عوامل خارجي انحطاط تمدن ها به شمار مي رود واين تهاجم در قالب هاي گوناگون با ابزارهاي متفاوت صورت مي پذيرد ولي عمدتاً اين تهاجم از سه ناحيه صورت مي گيرد:

1. تهاجم فرهنگي

2.تهاجم اقتصادي

3. تهاجم نظامي

 

تهاجم فرهنگی

اصطلاح تهاجم فرهنگي از سه قسمت تشكيل مي شود ، يكي « تهاجم » به معني هياهو ، شبيخون و غوغاست كه به وسيله « مهاجمين فرهنگي » صورت مي گيرد ، دوم «فر» به معناي شكوه و جلوه است و سوم « هنگ » به معناي دسته جمعي مي باشد و مفهوم اصطلاحي تهاجم فرهنگی به اين معنی است که يک مجموعه سياسی يا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود و اسارت يک ملت به بنيان های فرهنگی آن ملت هجوم می برد . در اين هجوم باورهای تازه ای را به وضوح به قصد جايگزينی با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد آن کشور می کنند .[1]

نمونه ی بارز این تهاجم فرهنگی ،آن چیزی است که در  ايران از زمان رضاخان به جديّت شروع شد. 15 تا 20 سال اخير از دوران جنگ‎هاي ايران و روس به بعد مي‎باشد كه ايجاد جريان روشنفكري در ايران بوده است .

با عوض كردن لباس ملي يك كشور تغيير تاريخ هجري به شمسي، حجاب زدائي، بر سر داشتن آغاز شد كه مورد هجوم فرهنگ غرب قرار گرفت و دامن اين آتش تا دوره محمدرضا و تا انقلاب اسلامي ادامه داشت.

با پيروزي انقلاب اسلامي و تا پايان جنگ تحميلي ايران و همچنين تا حيات و حضور امام خمینی (ره) موج انقلاب اسلامي، غرب را كاملاً منفعل نمود و هجوم فرهنگي اسلام و دين ، غرب سكولار[2] را به مبارزه مي‎طلبيد.

تنها در اين مقطع است كه در تقابل و تهاجم فرهنگي اسلامي و غرب تا  حدودي كفه ترازوي هجوم فرهنگي تعادل خويش را به نفع غرب از دست داده است. در اين برهه زماني است كه در ايران اسلامي و متأثر از آن در بعضي نهضت‎ها و حركت‎هاي به اصطلاح بنياد گرايي، نوعي وازدگي و يا حداقل بي تأثير شدن شعارها و كمرنگ شدن فرهنگ ديني و انقلابي ملاحظه مي‎شود و متأسفانه هجوم و شبيخون فرهنگي در اين مقطع به طور بارز مطرح است. چنانچه رهبر معظم انقلاب حضرت آية الله خامنه‎اي (مدظه العالي) آن را هوشيارانه گوشزد فرمود و تأكيد مي‎نمايد.

«دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد وفحشاء سعي مي‎كند جوان‎هاي ما را از دست ما بگيرد كاري كه از لحاظ فرهنگي دشمن مي‎كند نه تنها يك تهاجم فرهنگي بلكه بايد گفت يك شبيخون فرهنگي، يك غارت فرهنگي و يك قتل عام فرهنگي است امروز دشمن دارد اين كارها را با ما مي‎كند.»[3]



[1]- بحريني ، مرضيه سادات ، جوانان و تهاجم فرهنگي، ص 26.


[2] - غرب سكولار يعني جدايي دين از سياست .


[3]- حضرت آية الله خامنه‎اي، كودك نوجوان و جوان، ص 288.

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت