✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بای ذنب قتلت....؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 

روزی دو بازرگان به حساب معامله هایشان می رسیدند. در پایان، یکی از آن دو به دیگری گفت: «طبق حسابی که کردیم من یک دینار به تو بدهکار هستم.»
بازرگان دیگر گفت: «اشتباه می کنی! تو یک و نیم دینار به من بدهکار هستی؟»
آن دو بر سر نیم دینار با هم اختلاف پیدا کردند و تا ظهر برای حل آن با هم حرف زدند اما باز هم اختلاف، سر جایش ماند. هر دو بازرگان از دست هم خشمگین شدند و با سر و صدا تا غروب آفتاب با هم درگیر بودند. سرانجام بازرگان اولی خسته شد و گفت: «بسیار خوب! تو درست می گویی! یک روز وقت ما به خاطر نیم دینار به هدر رفت.»
سپس یک و نیم دینار به بازرگان دوم داد. بازرگان دوم پول را گرفت و به سمت خانه اش به راه افتاد. شاگرد بازرگان اولی پشت سر بازرگان دوم دوید و خودش را به او رساند و گفت: «آقا،انعام من چی شد؟»
بازرگان، ده دینار به شاگرد همکارش انعام داد. وقتی شاگرد برگشت، بازرگان اولی به او گفت: «مگر تو دیوانه ای پسر؟! کسی که به خاطر نیم دینار ،یک روز وقت خودش و مرا به هدر داد چگونه به تو انعام می دهد؟!»
شاگرد ده دینار انعام بازرگان دومی را به اربابش نشان داد. آن مرد خیلی تعجب کرد و در پی همکارش دوید و وقتی به او رسید با حیرت از او پرسید: «آخر تو که به خاطر نیم دینار این همه بحث و سر و صدا کردی، چگونه به شاگرد من انعام دادی؟!»
بازرگان دومی پاسخ داد: «تعجب نکن دوست من، اگر کسی در وقت معامله نیم دینار زیان کند در واقع به اندازه نیمی از عمرش زیان کرده است چون شرط تجارت و بازرگانی حکم می کند که هیچ مبلغی را نباید نادیده گرفت و همه چیز را باید به حساب آورد، اما اگر کسی در موقع بخشش و کمک به دیگران گرفتار بی انصافی و مال پرستی شود و از کمک کردن خودداری کند نشان داده که پست فطرت و خسیس است. پس من نه می خواهم به اندازه نیمی از عمرم زیان کنم و نه حاضرم پست فطرت و خسیس باشم.»
بر اساس حکایتی از کتاب قابوس نامه

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




اگر در رابطه هایتان احساس نا خشنودى و فلاكت ميكنيد، درگير يك يا چند مورد از موارد چهارگانه زير هستيد كه اساسا تلاش براي كنترل ديگري است.
١- شما ميخواهيد ديگري كاري را انجام بدهد كه خودش نميخواهد و معمولا از طرق مختلف، به طور ضمني يا علني، سعي ميكنيد مجبورش كنيد خواسته شما را انجام دهد.
٢-فرد ديگري تلاش ميكند شما را به انجام كاري مجبور كند كه شما نميخواهيد.
٣-شما و ديگري هر دو، تلاش ميكنيد يكديگر را به انجام كاري مجبور كنيد كه نميخواهيد.
٤- شما خود را مجبور به انجام كاري ميكنيد كه برايتان دردناك و يا حتي غير ممكن است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت
من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند هرروز و گاه نيز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست.
عارف گفت شايد اقوام باشند.
گفت نه من هرروز از پنجره نگاه ميکنم گاه بيش از ده نفر متفاوت ميايند بعدازساعتى ميروند.عارف گفت:کيسه اى بردار براى هرنفريک سنگ درکيسه اندازچند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم.
مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد.
بعد از چند ماه نزد عارف آمد وگفت من نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است شما براى شمارش بياييد..
عارف فرمود يک کيسه سنگ را تا کوچه ى من نتوانى چگونه ميخواى با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى ؟؟؟
حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن…
چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعدازمرگ وصيت کرد شاگردان و دوستارانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند.
اى مرد انچه ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت…
همانند توکه درواقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان …
بیایید ديگران را قضاوت نكنيم..

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شب باش : در پوشیدن خطای دیگران
زمین باش : در فروتنی
خورشیدباش : در مهر و دوستی
کوه باش : در هنگام خشم و غضب
رودباش : در سخاوت و یاری به دیگران
دریاباش : در کنار آمدن با دیگران
خودت باش : همانگونه که می نمایی
ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻧﮑﻨﯿﺪ :
ﺍﻭل ﺁﻧﭽﻪ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ…ﺩﻭﻡ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﻧﭽﻪ هستید .
همیشه یادمان باشد که نگفته ها را میتوان گفت ولی گفته ها را نمیتوان پس گرفت!
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ بزنی شکست با کوزه است

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وقتی میشود دقایق عمرت را با آدمهای خوب بگذرانی،
چرا باید لحظه هایت را صرف آدمهایی کنی که با دلهای کوچکشان مدام درگیر حسادتها و کینه ورزی های بچه گانه اند…
یا مدام برای نبودنت،برای خط زدنت تلاش میکنند!
نه !
همیشه جنگیدن خوب نیست!
من همیشه جنگیده ام تا چیزی را عوض کنم،اما این روزها فهمیده ام که با آدمهای کوته نظر نباید جنگید.
فهمیده ام برای اثبات دوست داشتن نباید جنگید،
برای بدست آوردن دل آدمها نباید جنگید،
برای اثبات خوب بودن نباید جنگید!
“بعضی چیزها وقتی با جنگیدن بدست می آیند بی ارزش می شوند”
این روزها نسخه فاصله گرفتن را میپیچم برای هر کسی که رنجم می دهد
از آدمهایی که زیاد دروغ می گویند فاصله میگیرم
از آدمهایی که زیاد ظلم میکنند فاصله میگیرم،
از آدمهایی که حرمتم را نگه نمیدارند فاصله میگیرم،
با حقارت برخی آدمها و دلهایشان نباید جنگید،
باید نادیده شان گرفت و گذشت،
می بخشمشان؛
نه برای اینکه مستحق بخششند
برای اینکه من مستحق آرامشم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هيچ وقت از خودمون پرسيديم قيمت يه روز زندگى چنده؟
ما که قيمت همه چيزو با پول ميسنجيم تا حالا شده از خدا بپرسيم:
قيمت يه دست سالم چنده؟
يه چشم بى عيب چقدر مى ارزه؟
چقدر بايد بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنيم؟
قيمت يه سلامتى فابريک چقدره؟
و خيلى سوال ها مثل اين….
چيه…؟
خيلى خنده داره نه؟
اگه يه روزى فهميديم قيمت يه ليتر بارون چنده؟
قيمت يه ساعت روشنايى خورشيد چنده؟
چقدر بايد بابت مکالمه رايگان با خدا پول پرداخت کنيم؟
يا اينکه چقدر بديم تا بى منت نفسمون رو،با طراوت طبيعت پر کنيم….

تموم قشنگى هاى دنيا مال ما،مجانى مجانى
خدايا برای تمام نعمتهايت هزاران بار سپاس

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




زندگی….
ساختنی ست…
نه ماندنی….
بمان برای «ساختن»
نسازبرای«ماندن».
منتطرنباش…
کسی برایت گل بیاورد!
خاک رازیروروکن…
بذررابکار…
ازان مراقبت کن…
«گل خواهدداد»

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




همه امور را به خدا بسپار
مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود . با اینکه از همه ثروتهای مادی دنیا بهرهمند بود قلبش هیچگاه شاد نبود .
او خدمتکاری داشت که ایمان به خداوند درونش موج می زد.
روزی خدمتکار وقتی که دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت ” ارباب , آیا حقیقت ندارد که خداوند پیش از به دنیا آمدن شما جهان را اداره می کرده است ؟ “
او پاسخ داد : ” بله “….
خدمتکار پرسید ” آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آن را اداره میکند . “
ارباب دوباره پاسخ داد “بله”
خدمتکار گفت : “پس چطور است به خداوند اجازه بدهید وقتی که شما در این دنیا هستید او آن را اداره کند؟”
به او اعتماد کن, وقتی که تردید های تیره به تو هجوم می آورد !
به او اعتماد کن , وقتی که نیرویت کم است!
به او اعتماد کن , زیرا وقتی که به سادگی به او اعتماد کنی , اعتمادت سخت ترین چیز ها خواهد بود.
آیا راه سخت و ناهموار است؟.
آن را به خداوند بسپار . !
آیا می کاری و برداشت نمی کنی؟
آن را به خدا بسپار.
اراده انسانی خود را به او واگذار .
با تواضع گوش کن و خاموش باش.
ذهن تو از عشق الهی لبریز می شود .
آن را به خداوند بسپار !
در این دنیای گذارا دنیایی که چیزها می آیند و می روند , هیچ چیز باقی نمی ماند .پس آیا چیزی ارزش نگران شدن دارد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم