✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
خدا کجاست؟؟؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



زمان چیـز عجیبیست..
میدود
جلــــو میرود
و دوست داشتنی ترین آدم های زندگیت را یا کهنه میکند یا عوض !! بعضی ها یا تغییر میکنند یا
حقیقت درونشان
مشخص میشود!!
زمان دیر یا زود
به تو ثابت خــواهـد کرد
که کدامشان ماندنی اند و کدامشان
رفتنی!
مـــن دعــا مــیکنم
زمـــان بگـــذرد و دنیـــا پُر شود از آدم هــای واقعــی …
آدم هایی که نه زمــان آنهــا را عوض کنــد و نه زمین …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دیگران را ببخشید…
بی عقلی، تهمت ها، خیانت و بی ادبی
نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست.
انسان های نارس این موارد را زیاد دارند؛
شما انسانی رسیده باشید!
با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید،
و بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید…
از کنار این ها رد شوید …
اگر هوای دلتان ابری شد و چشمهایتان باریدند،
بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند…
برای انها که نمی دانند و زمین دلشان خشک شده است.
اینجاست که دل بخشنده شما چشمه جوشانی می شود.
که به منبع عظیم لطف خدا متصل شده است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست. نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است.
آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند.
و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است.
پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست. این یکی هم حل می شود. میگذرد و تمام می شود.
غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که درسی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری!!!!!
همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی است…شک نکن!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آدمهای مهربان در مقابل خوبی های یک طرفه شان هرگز احساس حماقت نمیکنندچون خوب بودن برای آنها عادت شده است .!
آدم های مهربان از سر احتیاجشان مهربان نیستند آنها دنیا را کوچکتر از آن میبینند که بدی کنند !!
آدمهای مهربان خود انتخاب کرده اند که نبینند نشنوند و به روی خود نیاورند نه اینکه نفهمند !!
هزاران فریاد پشت سکوت آدمهای مهربان هست سکوتشان را به پای بی عیب بودن خود نگذارید !!
هرگز به آدمهای مهربان زخم نزنیدچون گوشه قلب خدا زخمی میشود …!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پسری که تنها یک دست داشت، عاشق یاد گرفتن جودو بود؛ اما مطمئن نبود که با بدن ناقص بتواند موفق شود.
استادی او را به شاگردی پذیرفت، ماهها گذشت و او تنها یک فن را با پسر تمرین می کرد. پسر دوست داشت فنون دیگر را هم بیاموزد، اما استاد اجازه نمی داد.
بعد از مدتی استاد پسر را به مسابقات جودو فرستاد. او حریف ها را یکی پس از دیگری شکست داد و سرانجام قهرمان مسابقه شد.
او روی یک ضربه تمرکز کرده بود، و در آن مهارت خاصی پیدا کرده بود. علاوه بر این، در آموزه‌های جودو تنها بدل شناخته شده برای این ضربه، گرفتن دست دیگر حریف بود. اما پسر دست دیگری نداشت!
شما در چه کاری ناقص هستید؟ هر چه هست، بزرگترین نقطه ضعف شما هم می تواند به نقطه قوتی کلیدی تبدیل شود، اگر خلاق باشید.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هنگامی که لیلی و مجنون ده ساله بودند روزی مجنون در مکتب خانه پشت سر لیلی نشسته بود . استاد سوالی را از لیلی پرسید ، لیلی جوابی نداد ، مجنون از پشت سر آهسته جواب را در گوش لیلی گفت اما لیلی هیچ نگفت . استاد دوباره سوال خود را پرسید و باز مجنون در گوش لیلی و باز لیلی هیچ نگفت و بعد از بار سوم استاد لیلی را خواند و چوب را بر پای لیلی بست و او را فلک کرد . لیلی گریه نکرد و هیچ نگفت. بعد از کلاس ، لیلی با پای کبود لنگ لنگ قدم بر می داشت که مجنون عصبانی دستش را بر بازوی لیلی زد و گفت: دیوانه ، مگر کر بودی که آنچه را به تو گفتم نشنیدی و یا لال که به استاد نگفتی . لیلی اشکش در آمد و دوید و رفت .
استاد که شاهد این منظره بود پیش رفت و گوش مجنون را کشید و گفت : لیلی نه کر بود و نه لال ، از عشق شنیدن دوباره صدای تو ، فلک را تحمل کرد و دم بر نیاورد ، اما از ضربه اهسته دست تو اشکش در آمد ، من اگر او را به فلک بستم استادش بودم و حق تنبیه او را داشتم اما تو عشق او بودی و هیچ حقی برای سرزنش کردنش نداشتی . مجنون کاش می فهمیدی که لیلی کر شد تا تو باز گویی.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ!!!
ﺑﻠﻨﺪﺍﯼ ﺩﻋﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻋﻄﺎﯾﻢ ﮐﻦ …
ﺗﻮ ﺍﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﻋﺎﻟﻢ!
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺭﺍ ﭘﯿﺸﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﻣﺎ ….
ﺧﺪﺍﯾﺎ !!!
ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻣﻦ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩﻡ؛
ﮔﺎﻩ ﮔﺎﻫﯽ ﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ ،
ﻃﻐﯿﺎﻥ
ﻣﭙﻨﺪﺍﺭﺵ !
ﮐﺮﯾﻤﺎ !!
ﻣﻦ ﮔﻨﻬﮑﺎﺭﻡ ، ﺗﻮ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ !
ﺑﮕﻮ ﺁﯾﺎ ﺍﻣﯿﺪ ﺑﺨﺸﺸﻢ ﺑﯿﺠﺎﺳﺖ ؟
ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻔﺘﯽ ﺑﺨﻮﺍﻥ !
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻤﺖ ﺍﯾﻨﮏ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﯾﺎﺏ …..
ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺟﻮﯾﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ؛
ﻧﻮﺭﯼ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﮐﻦ …
ﺩﻭ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺭﺣﻤﺘﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




برای امروز . . .
اگر کسی را دیدم که از کوچکترین چیزها لذت می برد،
محو طبیعت می شود،
کمتر سخت می گیرد،
می بخشد،می خندد،می خنداند
و با خودش در یک صلح درونییست،
می دانم که او نه بی مشکل است نه شیرین مغز!
او طوفان های هولناکی را در زندگی پشت سر گذاشته
و قدر آنچه امروز دارد را می داند.
او یاد گرفته است که لحظه به لحظه ی زندگی را در آغوش بگیرد!
کاش من هم یاد بگیرم . . .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم