✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سعودیه و دستهای پنهان دیگر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



مراقب چشم زخم باشیم

چشم زخم حق است و در قرآن ذکر شده…
خونه ها پر شده از بیماریها و مشکلات…طلاق،مرگ و میر…و دلیل اون خود ماییم،
تعجب نکنید…
خواهران و برادرانم….
نیازی نیست دیگران بدونند که آیا من در زندگی مشترکم با همسر خود خوشبختم یا نه!
نیازی نیست از غذا یا نوشیدنی خود عکس بگیریم آن را برای گروهها بفرستیم(حتی اگر همسرمون یه دونه شکلات واسمون میاره. از اون عکس میگیریم و می‌فرستیم گروه و زیرش مینویسیم ای تاج سرم…ازت ممنونم)

برادرم…خواهرم..،
شاید دختری مجردی دم بخت باشد و به خاطر شرایط زندگی خواستگار نداره…شاید پسری وضعیت مالی مناسب فعلا برای ازدواج نداره…حواسمونو جمع کنیم کسی آه نکشه…
که آه یه انسان دلشکسته عرش و به صدا درمیاره

نیازی نیست مردم بدونن کجا رفتی و از کجا داری میای
جزییات زندگی ما واسه دیگران مشخص شده!
دنیای مجازی واسه این ساخته نشده که ما بیاییم شرایط زندگیمون رو به رخ دیگران بکشیم…
چون هر مردی وسعش نمیرسه به زنش هدیه بده….خواهرم مراقب باش
هرکسی توانایی اینو نداره که مسافرت بره…
هرکسی نمیتونه به رستوران بره و هر ماه یه ست لباس بخره….
یه خانوم میاد جهیزیه 70،80میلیونی دخترش رو فیلم میگره میزاره توی دنیای مجازی که چشم همه درآد….
هیچ فکر کردید شاید دختری پدر نداره…یا پدر داره و مادر نداره که واسه جهیزیه اش سنگ تموم بزاره…
یا شاید پدری دستش به دهنش نمیرسه….
میخاییم به کی فخر بفروشیم با این کارامون…خدا عالمه….فقر فرهنگی داریم شاید….
خواهران و برادرانم…
ما اهمیت توکل بر خدا رو انکار نمیکنیم…
رازهای زندگی و خونتون رو پیش خودتون نگه دارید…

میاییم توی گروهها جوک میزاریم…
دوست دخترم زنگ زده بیا خونمون من تنهام…
و هزاران پست مشابه دیگر که داریم با زبون بی زبونی به نوجوونا و جوونا میگیم که این کارا عیب نیست…
کم کم داریم. با این جوکها نشون میدیم که عفت و عصمت دختر یه مسئله بی ارزشه که هر پسری از راه برسه دخترامون باید خودشونو در اختیارش قرار بدن..،
حواسمون باشه که توی گروهها دخترای کم سن و سال هم هستن که شاید فکر کنن دنیای بیرون از فضای مجازی هم باید اونطوری باشن

کسی داشت راه میرفت،پایش به سکه ای خورد…
فکر کرد طلا است،نور کافی هم نبود،
کاغذی را آتش زد که ببیند چه بوده…
دید یک سکه 50تومانی است…
بعد متوجه شد کاغذی که آتش زده دو هزار تومانی بوده است
گفت:
چی را برای چی آتش زدم!
واقعا این زندگی غالب ما انسانهاست…
ما چیزهای بزرگ را برای چیزهای بسیار کوچک آتش میزنیم…
و خودمان هم خبر نداریم?

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امام حسین علیه السلام:

مَن طَلَبَ رِضَی الله بِسَخَطِ النّاس کَفاهُ اللهُ اُمورَ النّاسّ وَ مَن طَلَبَ رِضَی النّاسِ بِسَخَطِ اللهِ و َکَلَهُ اللهُ إلَی النّاسِ.

هر که خشنودی خدا را بطلبد هر چند به قیمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بی نیاز می کند و هر که رضایتِ مردم را با ناخوشنودی خدا طلب کند خداوند او را به مردم وا می گذارد.

الامالی (صدوق) ، ص201 -مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ، ج12 ، ص209

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

يك مشت سوزن، سنجاق، تيغ، ميخ، اگر توي يك نايلون بريزي غير از اين است كه سوراخ سوراخ مي‌شود؟
باور كن حسادت مثل همان سوزن و تيغ است اول خودت را از پا در مي‌آورد.
به همين خاطر بود كه اميرالمؤمنين(ع) فرمود:
«صِحَّةُ الجَسَدِ مِن قِلَّةِ الحَسَدِ»
سلامتي تن در كم كردن حسادت است.
هر چه حسادت كمتر تن هم سالم‌تر. مثل دو كفه ترازو؛ هر چه آن كفه پايين‌تر آن كفه بالاتر

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هرکه خواهد با حسین گیرد تماس

ابتدا باید شود زینب شناس

 

لال گردد آن زبانهای عناد

دخت حیدر کی ز سر معجر بداد

 

ترس دشمن از حجاب زینب است

حفظ چادر انقلاب زینب است

 

عارفان را نقش ماتم زینب است

عمه مولای عالم زینب است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

حاجی نوری در دارالسلام نقل فرموده که برایم نقل کرد عالم جلیل و سید حسن حسینى اصفهانى که : چون پدرم وفات کرد من در نجف اشرف مقیم و مشغول تحصیل بودم و کارهاى آن مرحوم به دست بعضى از برادران من بود، و من به تفصیل ، علم به آن نداشتم ، و چون هفتم ماه از وفات آن بزرگوار گذشت والده ام به رحمت الهى پیوست . جنازه آن مرحوم را به نجف آوردند و دفن کردند.

در یکى از روزها در خواب دیدم که گویا در اطاق خود نشسته ام که ناگاه مرحوم والدم وارد شد. من برخاستم و سلام کردم پس در صدر مجلس ‍ نشست و مرا نوازش کرد و در آن وقت بر من معلوم شد که مرده است ؛ پس ‍ استدلال نموده و به او گفتم که شما در اصفهان وفات کردید چگونه شد که شما را در اینجا مى بینم ؟ فرمود: بلى ، لکن بعد از وفات ، ما را در نجف منزل دادند مکان ما الآن در نجف است . گفتم : که والده نزد شما است ؟ فرمود: نه . وحشت کردم از آنکه گفت نه . فرمود: او در نجف است لکن در مکان دیگر است ؛ آنوقت فهمیدم که پدرم عالم است و محل عالم بالاتر است از محل جاهل ؛ پس سؤ ال کردم از حال آن مرحوم ؛ فرمود: من در ضیق و تنگى بودم و الآن الحمد لله حالم خوب است ، و از آن شدت و تنگى گشایش و فرجى براى من حاصل شد.

من از روى تعجب گفتم که آیا شما هم در ضیق و شدت واقع شدید؟ فرمود: بلى ؛ حاج رضا پسر آقا بابا مشهور به نعلبند، از من طلبى داشت ، از جهت طلب او حال من بد بود که اصلاح شد پس تعجب من زیاد شد و از خواب بیدار شدم با حال ترس و تعجب ، صورت خواب را براى برادرم که وصى آن مرحوم بود نوشتم و از او درخواست نمودم که براى من بنویسد که آیا حاج رضاى مذکور از مرحوم والد طلب دارد یا نه ؟ برادرم براى من نوشت که من در دفترى که اسامى طلبکاران بود مراجعه کردم هر چه تفحص کردم اسم این مرد در آنجا نبود. من دوباره نوشتم که از خود آن شخص سؤ ال کند. برادرم بعد از آن براى من نوشت که من از او سئوال کردم گفت : بلى من هیجده تومان از آن مرحوم طلبکارم و غیر از خدا هیچکس بر آن آگاه نیست ، و بعد از فوت ایشان از شما پرسیدم که اسم من در دفتر طلبکاران آن مرحوم هست ؟ شما گفتید: نه . پس من با خود گفتم که اگر ادعاى طلب خود کنم قدرت بر اثبات ندارم ؛ چون حجت و بینه نداشتم و اعتماد به آن مرحوم بود که در دفتر خود ثبت مى کند. معلوم شد که مسامحه نموده ؛ پس ‍ من از وصول طلب خود ماءیوس شدم و اظهار نکردم . پس من صورت خواب شما را براى او نقل کردم و خواستم که وجه او را بدهم ، گفت : من ذمّه او را برى نمودم و طلب خود را بخشیدم .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


 استاد جاودان

 

می گویند یک روز شاگردان مرحوم بحرالعلوم رضوان الله علیه دیده بودند ایشان خیلی خوشحال است. چه شده آقا؟ یا خودشان فرمودند یا اینها سوال کردند. یک صفتی را فرمود. شاید یک نقلش بخل باشد. شاید یک نقلش ریا باشد. فرمود من فهمیدم ریا ندارم. خیلی است ها. من یادم هست که حاج آقای حق شناس نمی دانم ظهر بود یا شب بود که فرمود من دیشب یک زنجیر پاره کردم. این را کاملا یادم هست.

احتمالا یک یا دوبار این را از ایشان شنیدیم. فرمود من یک زنجیر پاره کردم. یعنی چند سال؟ این بخش اینطور است. ببینید شما یک روزه می توانی به چشمت مسلط شوی. اگر یک ذره اراده داشته باشی، یک ذره اراده داشته باشی، می توانی بر چشمت مسلط باشی و به نامحرم نگاه نکنی. از امروز تصمیم بگیری و دیگر به نامحرم نگاه نکنی. از امروز تصمیم می گیری و دیگر به نامحرم نگاه نمی کنی. مثلا. خب می شود. اما برای اینکه من خیرخواه مردم باشم یا تواضع داشته باشم، یک ذره زحمت دارد و طول می کشد. اما خوشبختانه اصلا ساختمان جهان این است. خوشبختانه شما می توانی. اگر همت کنی، می توانی.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





هرگز فکر نکنید با داشتن پول زیاد شما ثروتمند خواهید بود.
در دنیای امروزی ثروت فراتر از پول است.
ناپلون هیل در کتاب کلید طلایی 12 نوع ثروت را معرفی می کند که داشتن آنها ما را ثروتمند میکند.
این ثروت های دوازده گانه عبارتند از:
1.رویکرد ذهنی مثبت.
2.تندرستی واقعی.
3.هماهنگی در روابط انسانی.
4.رهایی از ترس.
5.امید به موفقیت.
6.نیروی ایمان.
7.اشتیاق به بخشش
8.عشق ورزیدن به کار.
9.تعصب نداشتن به همه موضوعات.
10.انضباط شخصی.
11.توانایی درک دیگران.
12.امنیت اقتصادی.
میشود رفت و زودتر به مقصد رسید،
میشود باشتاب رفت و گلهای کنار جاده را ندید،
رهگذر: کمی آهسته تر!!
اینجا زندگیست…!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





با تو گویم تا بیابی آگهی
عیب خود را ابله نه بیند در جهان
باشد اندر جستن عیب کسان
تخم بخل اندر دل خود کاشتن
وانگه امید سخاوت داشتن
هر که خلق از خلق او خشنود نیست
هیچ قدرش بر در معبود نیست
هر که او را پیشه بدخویی بود
کار او پیوسته بدرویی بود
خوی بد بر تن بلای جان بود
مردم بدخو نه از انسان بود
بخل شاخی از درخت دوزخست
وان بخیلک از سگان مسلخست
روی جنت را کجا بیند بخیل
پشه افتاده اندر پای پیل
باش از بخل بخیلان برکران
تا نباشی از شمار ابلهان

عطار

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم