✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
آقا جان


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎن ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ :
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ ……
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ!!!
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ …….
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﻴکﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ
ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ …
ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻲ!!!
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ !!!
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می فرمایند :
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍست روزی آن……..
ماهيان ازآشوب دريا به خدا شكايت بردند،درياآرام شد وآنهاصيد تور صيادان شدند!!!!
آشوبهاي زندگي حكمت خداست.ازخدا،دل آرام بخواهيم،نه درياي آرام!!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امیر مومنان (علیه السلام):


بهترین شفاعت آن است که میان دو نفر در ازدواج میانجیگری کنی تا خدا آن دو را گرد هم آورد.


(الکافی،ج5،ص331)

 


رسول خدا(صل الله و علیه و آله و سلم):


هرکس در کار ازدواج دو نفر اقدام کند و خدا نیز آن دو را گرد هم آورد،خدا در برابر هر قدمی که وی در این راه برداشته و هر سخنی که گفته ثواب یک سال عبادت می دهد.


(جامع الاخبار،ص102)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




“الهــــي”

همه “نام هــاي” ِ قشـنگ ِ"تــو”
را مي گذارمـــشان روي ِ زخــم هاي ِ “دلَم". . . . .

گفــــته بــــودي “اَلجَبّــــار”
يعنــــي کســـي کـــه “جُــــبران مــي کنـــد” همـۀ
شکستگـــــي هـــايِ “دلَم” را

گفـــــته بـــودي “اَلمُصَـوِّر”
يعنــــي کســـي کــه از “نُــــو مـــي ســــازد”
همـــۀ آنـــچه را “ويـران” شـــده اســـت درون ِ “دلم”

گفــــته بــــودي “الشّــــافــــي”
يعنــــي کســــي کـــه “شِــــفا” مـــي دهــد تمـــام ِ
“زخــــم هــــايِ عمــــيق” و “نـــا عــــلاج” را. . . .

هــــواي ِ “دلـم” ســـبک مــي شـــود بــا زمـــزمـۀ نـامت…

موضوعات: مناجات  لینک ثابت





از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا کردی؟
فرمودند : بر چهار اصل:
۱٫ دانستم رزق مرا دیگری نمی‌خورد، پس آرام شدم؛
۲٫ و دانستم که خدا مرا می‌بیند، پس حیا کردم؛
۳٫ و دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی‌دهد، پس تلاش کردم؛
۴٫ و دانستم که پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.


بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۲۲۸؛
مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۲٫

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بزغاله ای روی پشت بام بود
و به شیری که از پایین عبور
می کرد توهین میکرد و
ناسزا می گفت.
شیر گفت :
این تو نیستی که به من ناسزا
می گوید ،
بلکه این جایگاه توست
که به من ناسزا می گوید.
مبادا بوسیله جایگاهت به دیگران
توهین کنی، که تکیه گاهت با گذر زمان سست شده و فرو میپاشد، آنگاه تو میمانی و آنهایی که تحقیرشان کردی……

پس در اوج قدرت مرد باش
(شیخ بهایی)

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




آیت الله خوشوقت (ره)

(امتحانات درشت) برای هر انسان مناسب با همان انسان(است). خُب کسانی که اهل علم نیستند هیچ­وقت خیلی از امتحانات برایشان پیش نمی­آید، (او) اهل علم نیست، امّا برای اهل علم یک امتحاناتی پیش می­آید که باید حواسشان جمع باشد. برای پولدارها یک امتحانات مخصوصی پیش می­آید که برای فقرا پیش نمی­آید. برای فقیر هم یک امتحانی پیش می­آید که برای دیگران نمی­آید. هر کسی متناسب با خودش گاهی از آن امتحانات درشت (برایش) پیش می­آید. امّا انجام واجب و ترک حرام همیشه هست. این امتحانات دائمی است.

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




بســــــــم الله الرحمــــــن الرحیــــــــــم
روزی حضرت سلیمان از خداوند اجازه خواست تا به شکرانه ی حشمت و سلطنتی که خداوند بر او بخشیده است ، مهمانی برگزار کند و به همه ی مخلوقات سوری بدهد
خداوند اجازه فرمود و سلیمان هم سفره ی عظیمی تدارک دید و از همه ی مخلوقات دعوت کرد تا یک وعده غذا مهمان او باشند
روز مهمانی ، یک ساعت مانده به وقت پذیرائی ، ماهی بزرگی که نامش هَــــــلوع بود ، سر از زیر آب بیرون آورد به حضرت سلیمان عرض کرد گویا امروز ناهار مهمان شما هستیم . سلیمان گفت آری . سلیمان از او خواست که صبر کند تا همه ی میهمان ها بیایند و با هم غذا بخورند ، اما هلوع نپذیرفت و لذا سلیمان قبول کرد که او سهم خودش را زودتر بخورد . هلوع دهانش را باز کرد و در یک نفس همه آنچه را که در سفره بود ، بالا کشید و به سلیمان گفت که من با این غذا سیر نشدم ، آنچه خوردم ، نیم قورت بود ، در حالی که من باید سه قورت غذا بخورم تا سیر شوم ، لذا دو قورت و نیم باقی مانده است
حضرت سلیمان با دیدن این صحنه به سجده افتاد و به عجز خویش در پیشگاه الهی اقرار کرد و از خدا خواست که آبروی او را حفظ کند و برای سیر شدن مهمان هایش که در راه بودند ، رزق بفرستد
آنگاه حضرت سلیمان از هلوع پرسید که خداوند هر روز تو را چطور سیر می کند؟
هلوع عرض کرد برگ سبزی را برای من می فرستد که با خوردن آن سیر می شوم
قـــــرآن فرمود : خلق الانسان هَـلوعاً ، انسان هلوع (حریص) آفریده شده است . لذاست که جز خدا هیچ چیز انسان را سیر نمی کند . همین که انسان با قلب یاد خدا کرد ، سیر می شود
به همین خاطر بود که پدر و مادرهای قدیمی در مورد بچه های پرخورشان می گفتند: مگر خدا سیرش کد و الا سیری ندارد ، چه حرف درستی بود
شرح حکمت : حضرت سلیمان در این داستان یک منم زد و خواست که حشمت خودش را بر همه نشان بدهد و همه خلق را سر سفره خودش مهمان کند اما خدا به حضرت سلیمان نشان داد که اگر تو روزی دهنده بودی حتی یکی از مخلوقات مرا هم نمی توانی سیر کنی ، لذا حضرت سلیمان به سجده افتاد که خدایا فقط تویی که می توانی مخلوقاتت را سیر کنی و من نمی توانم
انسانی که اهل حرص است مانند آن هَـــــلوع است و اگر همه عالم را هم بخورد دو قورت و نیمش هنوز باقی است . یعنی اگر قرار باشد کسی با دنیا سیر شود محال است که سیر بشود ، چون اگر تمام پول و ثروت و مقام دنیا را هم که به او بدهند باز هم سیر نمی شود
تمام ثروتمندان بزرگ عالم را نگاه کنید تا دقیقه آخر عمرشان حرص اضافه کردن به ثروتشان را دارند ، چون سیر نشده اند . بزرگترین و قدرتمندترین آنها مانند آمریکا را ببینید که مایل است حیطه قدرت و سلطه خود را در دنیا گسترده تر بکند بخاطر این است که سیر نمی شود و به همین دلیل آرام و قرار ندارد . انسان هَــــــلوع است . و اگر بخواهد خودش را با دنیا سیر کند ، دنیا نیم قورتش هم نیست و هنوز دو قورت و نیم دیگرش باقی است
لذا جز خدا هیچ چیز انسان را سیر نمی کند . همین که انسان با قلبش یاد خدا را بکند و به خدا راه پیدا کرد و با خدا صمیمی شد از همه چیز عالم سیر می شود و تشنه هیچ چیزی نیست
فقط خداوند است که می تواند روح انسان را اشباع و سیر کند . هیچ چیزی جز لقای خدا ، جز ربط با خدا ، جز قرب خدا ، جز رسیدن به مقام عندالهی ، نمی تواند انسان را سیر کند


مصباح الهدی، فرمایشات مرحوم حاج اسماعیل دولابی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 آیت الله جوادی آملی دام ظله:

مردم عادی عمر خود را از حرکت زمین به دور آفتاب به دست می آورند. مثلا کسی که می گوید من پنجاه سال عمر دارم، منظورش این است که من پنجاه سال روی زمینی زندگی کرده ام که پنجاه بار به دور آفتاب گشته است؛
ولی این عمر زمین است، نه عمر کسی که بر روی آن زندگی می کند؛
مگر این که فرد مزبور در این مدت، پنجاه مرحله علمی و عملی را بگذراند؛ وگرنه چنین شخصی کودک پنجاه ساله ای بیش نیست.
دلیل ندارد که زمین به دور آفتاب حرکت کند، ولی عمر این شخص زیاد شود؛ چون زندگی هر کس محصول حرکت خود اوست، نه محصول حرکت دیگری.
  بنابراین سیرت و سنت هر کس، شناسنامه اوست و اگر کسی بدون هیچ گونه حرکت علمی و عملی در مدت زندگی اش، حرکت زمین به دور آفتاب را عمر خود به حساب آورد، این وصف حال متعلق به موصوف است.
اگر انسان تحولی در علم و عمل پیدا کرد، این تحول حقیقتاً محصول عمر اوست و مبنای محاسبه عمر به شمار می آید.


  کتاب مهر.آیت الله جوادی آملی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم