✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
از کاف کریم است که میمش زیباست


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



امام صادق عليه السلام:
خَمسُ خِصالٍ مَن لَم تَكُن فيهِ خَصلَةٌ مِنها فَلَيسَ فيهِ كَثيرُ مُستَمتَعٍ أَوَّلُهَا: اَلوَفاءُ و َالثّانيَةُ التَّدبيرُ و َالثّالِثَةُ الحَياءُ وَ الرّابِعَةُ حُسنُ الخُلقِ و َالخامِسَةُ و َهِىَ تَجمَعُ هذِهِ الخِصالَ، الحُرِّيَّةُ؛
پنج خصلت است كه در هر كس يكى از آنها نباشد خير و بهره زيادى در او نيست: اول: وفادارى دوم: تدبير سوم: حيا چهارم: خوش اخلاقى و پنجم: ـ كه چهار خصلت ديگر را نيز در خود دارد ـ آزادگى.
(خصال، ص284، ح33)

موضوعات: روایات  لینک ثابت




عوامل و راهبرهای و راهکارهای کاهش سن ازدواج
برای مبارزه با معضل اجتماعی افزایش سن ازدواج، راه حل های زیادی وجود دارد که کمابیش از گذشته مطرح بوده و فراروی مسئولان و متصدیان کشور قرار داشته است. به نظر می رسد دیگر زمان دادن راه حل تمام شده و باید در مسیر عملی ساختن این راه حل ها قدم برداشت. تنها راه رهایی از این مشکل آن است که ملت و دولت دست به دست هم دهند و با برنامه ریزی های کلان فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، برای رفع این مشکل بزرگ تلاش کنند. شاید نقطه آغازین و در عین حال بسیار مهم حل مشکل این باشد که ابتدا سعی کنیم تفکر و شناخت جوانان را عوض کنیم و آنان را از مادی گرایی و سطحی نگری، به معنویت و توجه به خدا و دین باوری، سوق دهیم. حال با توجه به عوامل افزایش سن ازدواج که در ابتدای مقاله بررسی شد، راهبردها و عوامل کاهش سن ازدواج را در همان غالب مطرح می کنیم:


الف) راهکارهای فرهنگی
همان طور که گفتیم، تغییر نگرش ها و شناخت های افراد، کمک زیادی به تغییر رفتار آنان می کند، و هر تغییری بدون داشتن زیرساخت های فکری محکم، دوامی نخواهد داشت. وظیفه مهم که از کارهای عمده در این حوزه است، بر عهده متصدیان امور فرهنگی مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن است که باید در این راستا برنامه ریزی جدی داشته باشند. کارهایی که می توان در راستای این هدف انجام داد، از قرار زیر است:


1ـ ارزش دانستن تأهل
اگر تأهل و همسر داشتن به عنوان ارزش، و تجرد و مجرد ماندن، ضدارزش تلقی شود، همان طور که در روایات اهل بیت آمده،16 کمک زیادی به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج می شود.


2ـ درجه بندی ملاک های انتخاب همسر
در فرهنگ دینی مهم ترین ملاک برای انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است.17 و ملاک های دیگر از اهمیت کم تری برخوردار است. این در حالی است که در جامعه کنونی ما ملاک هایی چون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلی مظاهر مادی بیشترین اهمیت را دارد. به همین خاطر تمام تلاش جوانان این است که از هر راهی، امتیازات فوق را به دست آورند و از این طریق به مقبولیت اجتماعی کافی برسند. اما از آنجا که رسیدن به این ملاک ها زمان زیادی می طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتدای جوانی محروم می شوند و به این طریق سن ازدواج افزایش می یابد. اگر مسئولین فرهنگی کشور، ارزش های واقعی را که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پیدا می کند، بلکه بسیاری از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.


3ـ گسترش فرهنگ حجاب
در جامعه ای که فرهنگ حجاب حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعی باشد و از اختلاط های مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر جلوگیری شود، زمینه ای برای ارضاء نامشروع نیازهای جنسی یافت نمی شود و در نتیجه تمتعات جنسی منحصر به خانواده و ازدواج می شود. همین امر باعث می شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آنان زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادی در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند، انگیزه آنان برای ازدواج کاهش می یابد و در نتیجه سن ازدواج بالا می رود، هم چنان که یکی از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همین موضوع است، زیرا ازدواج را مانع آزادی بی حد و حصر خود می بینند.


4ـ گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستی
اگر در جامعه، ساده زیستی و استفاده از حداقل امکانات مادی ارزش شود و یا حداقل این که ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا می کند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادی، ارزش شود و چشم و هم چشمی های زیان آور گسترش یابد، جوان امروزی ما ناچار است در پی تهیه آن وسایل باشد و تا آن را تهیه نکرده ازدواج نکند. در نتیجه از داشتن خانواده در سن جوانی، محروم می ماند.


5 ـ ازدواج در خلال تحصیل
همان طور که گفتیم یکی از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر طوری برنامه ریزی شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بین این قشر که مهم ترین و حساس ترین بخش جامعه هستند، کاهش پیدا می کند.
این امر مشروط بر این است که خانواده ها اولاً اهمیت موضوع را درک کنند و متوجه این موضوع باشند که چه خطرهای بزرگی فرزندان دانشجوی آن ها را تهدید می کند و چه مشکلات روحی و روانی زیادی در اثر تاخیر ازدواج برای آنان به وجود می آید و ثانیاً با برنامه ریزی دقیق و با هماهنگی و کمک دانشگاه و دیگر نهادهای مربوطه، ترتیباتی بدهند که دانشجویان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و در عین حال تحصیل خود را نیز ادامه دهند. جوان دانشجوی ما اگر امکان ازدواج داشته باشد، حتی به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدی قبل از عروسی، هم از برکات مادی و معنوی ازدواج محروم نشده و هم با انگیزه بیشتری تحصیل را دنبال می کند. دانشجو اگر احساس کند آینده روشنی دارد و می تواند مسئولیت زندگی را که با ازدواج بر عهده او گذاشته می شود بر دوش بکشد، کم تر به دنبال فعالیت ها و برنامه های غیردرسی و حتی ضددرسی می رود و بلکه تمام سعی و همت خود را صرف بهتر کردن زندگی و بالاتر بردن سطح آن می کند.


ب) راهکارهای اقتصادی
همان طور که گفتیم عوامل اقتصادی از عمده ترین دلایلی است که جوانان برای تأخیر ازدواج خود مطرح می کنند. برای این که این عامل مهم را کاهش دهیم باید در دو جهت برنامه ریزی کنیم: 1ـ هزینه ها را حتی الامکان کاهش بدهیم. 2ـ منابع اقتصادی و تولید ثروت را برای جوانان فراهم کنیم. بنابراین راهبردهای زیر می تواند ما را در عملی ساختن دو هدف فوق یاری دهد:


1ـ کاستن از هزینه های اضافی
بسیاری از هزینه هایی که در زندگی می شود، اعم از هزینه های جشن عقد و عروسی، یا تهیه جهیزیه، مسکن و سایر لوازم زندگی، ضرورت زیادی ندارد و امکان حذف یا کاهش آن وجود دارد. اگر پسر و دختر و خانواده هایشان تصمیم بگیرند تمام هزینه های غیرضروری را حذف کنند و به حداقل امکانات اکتفا کنند، امکان ازدواج برای اکثر جوانان ما عملی می شود. این که جوانان ما یا خانواده هایشان این تصور و ایده را داشته باشند که در ابتدای زندگی باید از همه یا اکثر امکانات مادی برخوردار باشند و در برگزاری مراسم عقد و عروسی، هزینه های سنگینی بر یکدیگر تحمیل کنند، نتیجه ای جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.


2ـ همیاری در هزینه های ازدواج
همان طور که خداوند همه مردم جامعه را به یاری جوانان برای ازدواج و تشکیل زندگی دعوت می کند، همه افراد، خصوصاً افراد متمول، وظیفه دارند در این امر خیر شرکت کنند. همچنین اگر ترتیبی داده شود که افراد نزدیک به خانواده پسر و دختر، به صورت یک رسم و عادت نیکو، قسمتی از هزینه های ازدواج را بر عهده گیرند، کمک بزرگی به تحقق این هدف می شود. این پیشنهاد گرچه ظاهر ساده ای دارد، ولی در عمل تأثیر شگفت انگیزی در هموار ساختن مسیر ازدواج جوانان دارد و چون این مشکل عمومیت دارد، و هر کسی خود را محتاج کمک می بیند، همه مردم در این امر خیر شرکت خواهند کرد.


3ـ پرداخت وام های قرض الحسنه برای ازدواج
قرض الحسنه که یکی از سنت های خوب و گره گشای اسلامی است و در آیات فراوانی از قرآن به آن تشویق و تأکید شده18، تاثیر فوق العاده ای در حل مشکلات اقتصادی جامعه دارد. اگر این سنت حسنه که امروز در گوشه و کنار جامعه تحت عنوان «وام ازدواج» وجود دارد، گسترش یابد و به این طریق وام های طولانی مدت و کم بهره به جوانان برای ازدواج و تهیه وسایل زندگی داده شود، چنانکه از برنامه های مهم دولت جدید شمرده شده است، کمک زیادی به ازدواج جوانان و در نتیجه کاهش سن ازدواج، خواهد شد.


4ـ ایجاد شغل های پاره وقت در دوران تحصیل و مانند آن
امروز دغدغه اصلی جوانان و به ویژه دانش جویان، اشتغال است. متاسفانه آموزش و پرورش و آموزش عالی ما طوری برنامه ریزی نکرده که همه فارغ التحصیلان خود را به ابزار و فنون شغلی مجهز کند. همان طور که نیروی نظامی نتوانسته برای سربازان وظیفه که خیل عظیمی از جوانان کشورند، در این زمینه کاری کند و حداقل هر یک از آنان را در مدت سربازی به فن یا صنعتی مجهز کند. البته کارهایی در تحقق این هدف انجام شده، ولی اصلاً کافی نیست. فی المثل اگر دانشجوی جوان ما، بتواند در خلال تحصیل، شغل مناسبی داشته باشد، می تواند بسیاری از هزینه های زندگی خود را تأمین کند. لازمه این کار این است که آموزش های کاردانی و کاربردی در طول تحصیل گسترش یابد و تعداد واحدهای نظری کاهش پیدا کند.


5ـ تشویق به زندگی در کنار خانواده یکی از زوجین
در زمان های گذشته اکثر جوانان، ابتدای زندگی خود را در کنار والدینشان آغاز می کردند و به مرور زمان سعی می کردند با پس انداز و امثال آن، از پدر و مادر خود مستقل شوند، اگر بتوان این فرهنگ را دوباره زنده کرد و جوانان و خانواده هایشان را به پذیرش این امر تشویق کرد، کمک زیادی به حل مشکل ازدواج می شود.


ج) راهکارهای اجتماعی
از آنجا که اجتماع و جامعه، مجموعه ای متشکل از واحدهای کوچک ترِ خانواده است، بهترین جایگاه کمک به ایجاد خانواده و فراهم ساختن ازدواج جوانان، خود جامعه است. از این رو برای حل مشکل ازدواج جوانان و جلوگیری از افزایش سن ازدواج، چاره ای جز همکاری و همیاری همه افراد و آحاد جامعه، وجود ندارد. راهبردهای اجتماعی که می توان در این زمینه ارائه دارد، از قرار زیر است:


1ـ فراهم کردن شرایط ازدواج آسان
دولتمردان و متصدیان اجتماع وظیفه دارند برنامه دقیقی برای حل این مشکل ارائه دهند. همچنین با تشویق مردم، خصوصاً افراد متمول، جوانان را در این امر یاری دهند. مسلماً اگر دولت و مسئولان امر قدمی در این راه بگذارند، همه مردم به کمک آن ها می شتابند، زیرا این یک مشکل همگانی است و همه افراد به گونه ای با آن درگیر هستند.


2ـ گسترش مراکز مشاوره ازدواج
یکی از دلایلی که جوانان را از ازدواج دور کرده است، نداشتن اطلاعات صحیح از ازدواج و وجود بدبینی های بی مورد است. بسیاری از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بی اطلاعند و برخی هم از افکار ناصحیح و خرافی در این مورد رنج می برند. وجود مراکز مشاوره ازدواج، کمک شایانی به جوانان می کند و دغدغه های بی مورد آنان را برطرف می سازد.


3ـ کنترل مهاجرت روستاییان به شهرها
از بین تمام خسارت ها و ضررهایی که در مهاجرت روستاییان به شهر وجود دارد، مشکل افزایش سن ازدواج، جایگاه ویژه ای دارد. اگر بتوان با افزایش امکانات زندگی در روستاها و ایجاد اشتغال برای آنان، از مهاجرت آن ها جلوگیری کرد و آنان را به ماندن در روستا و تولید محصولات کشاورزی و دامی و امثال آن تشویق نمود، علاوه بر حل بسیاری از مشکلات اجتماعی، از افزایش سن ازدواج نیز جلوگیری خواهد شد.


4ـ جلوگیری از بی بند وباری و ابتذال و فساد اخلاقی
یکی از راه های پیشرفت در جامعه ما اجرای قانونی اساسی و جلوگیری از متخلفین و برهم زنندگان نظم و قانون است. اگر از فساد و ابتذال، خصوصاً در حوزه اخلاق و مسائل جنسی جلوگیری نشود و با افراد متخلف برخورد جدی صورت نگیرد و در مقابل تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمن، سیاست تسامح و تساهل اجرا شود، جامعه چنان دچار آشفتگی می شود که اولین ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده می شود و جایگاه آن را تضعیف می کند. امروز کم نیستند جوانان پاک و مؤمنی که شریک زندگی مناسبی برای خود نمی یابند. تأثیر مخرب گسترش فساد و فحشا و ابتذال و مخصوصاً مواد مخدر بر تزلزل کانون خانواده و بدبینی جوانان به ازدواج، بر کسی پوشیده نیست. اگر متصدیان اجتماع برای مبارزه با مفاسد اخلاقی کمر همت ببندند و این دام های خطرناک را از جلوی جوانان بردارند، برکات زیادی نصیب جامعه خواهند کرد که یکی از آن ها هموار شدن راه ازدواج جوانان است.
به امید آن که با همت تمام نیروها و ملت و دولت، به زودی شاهد آن باشیم که جوانان عزیزمان، این سرمایه های بی نظیر کشور، در امر ازدواج مشکلی نداشته باشند و با نشاط و انگیزه و امید، آینده ای روشن و موفق برای خود و دیگران بنا کنند.

 

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




عوامل بالا رفتن سن ازدواج
کارشناسان امور اجتماعی عوامل زیادی برای افزایش سن ازدواج عنوان کرده اند که ما در این جا این عوامل را در سه بخش عمده، مطرح می کنیم:


الف) عوامل اجتماعی
زندگی اجتماعی گرچه یکی از ضروریات حیات انسان است، به طوری که بشر بدون اجتماع قادر به ادامه زندگی نیست، اما با این حال، اگر در برنامه ریزی و سیاست اداره جامعه، دقت کافی نشود، مشکلات زیاد به وجود می آید. یکی از عوامل افزایش سن ازدواج به مسائل اجتماعی برمی گردد که در ذیل به چهار عامل آن اشاره می شود.


1ـ افزایش جرایم و آسب های اجتماعی
بالا رفتن جرایم و آسیب های اجتماعی مانند: اعتیاد، بی بندوباری، همسر آزاری، طلاق، روابط سرد همسران، دخالت اطرافیان و مانند آن نه تنها موجب از هم پاشیدگی خانواده ها شده است، بلکه باعث سلب اعتماد جوانان از ازدواج گردیده و سبب شده است که جوان امروز به ازدواج به عنوان عامل خوشبختی، نگاه نکند و سرنوشت خود را به کسانی که در دام این آسیب ها گرفتار شده اند، تشبیه کند.


2ـ تحصیلات دانشگاهی
طولانی بودن مدت تحصیلات دانشگاه و افزایش نسبت دختران به پسران (که طبق بعضی آمارها تنها 35/43 درصد کسانی که در کنکور شرکت می کنند، پسر هستند)14، سبب شد اولاً، اغلب پسران و دختران تا پایان تحصیلات و بعد هم تا به دست آوردن شغل، از ازدواج سرباز زنند؛ و ثانیاً، دختران به علت داشتن تحصیلات دانشگاهی حاضر به ازدواج با پسران پشت کنکور مانده نباشند و درصد بالایی از آنان بدون همسر بمانند، یا به ازدواج ناخواسته تن بدهند؛ چنانکه امروز شاهد این معضل هستیم.


3ـ عدم توازن جمعیت پسران و دختران آماده ازدواج در ایران
بنا بر برخی آمارها، جمعیت دختران در شرف ازدواج، یک میلیون و ششصد هزار نفر بیش از پسران آماده ازدواج است و این خود سبب می شود پسران در ازدواج رقابت نکنند و در نتیجه عجله ای نداشته باشند.


4ـ به هم خوردن توازن دختر و پسر در روستاها
طبق آمارها، به علت مهاجرت پسران روستایی به شهرها برای جستجوی کار، جمعیت دختران روستایی آماده ازدواج دو برابرِ گذشته است.


ب) عوامل اقتصادی
یکی از عمده ترین دلایل تأخیر ازدواج از نظر جوانان، عوامل اقتصادی است. در یک گفتگوی ساده و خودمانی با جوانان، خصوصاً پسران، می توان به آسانی فهمید که علت نداشتن تمایل به ازدواج در اکثر آن ها برخوردار نبودن از شغل، مسکن و تهیه لوازم و ضروریات زندگی و جشن ازدواج است. در این بین خانواده های دختران هم مشکل تهیه جهیزیه را سد بزرگی برای ازدواج دخترانشان می دانند، خصوصاً خانواده هایی که چند دختر با فاصله های سنی کم، دارند.
بنابراین عدم توان اقتصادی کافی، انگیزه ازدواج جوانان را پایین می آورد و اجازه نمی دهد آنان در سن پایین ازدواج کنند. اما گاهی داشتن شغل مانع ازدواج می شود و آن در صورتی است که دختران شاغل شوند. بسیاری از دخترانی که شغلی برای خود دست و پا می کنند و مشغول به کار می شوند، رغبت خود را نسبت به ازدواج از دست می دهند. دلایلی که باعث کاهش میل آن ها به ازدواج می شود عبارت است از:


1ـ دختران وقتی شاغل می شوند، توان اقتصادی شان بالا می رود و به استقلال اقتصادی می رسند. از آنجایی که یکی از انگیزه های دختران برای ازدواج، نیاز اقتصادی است و از مجرد ماندن خود احساس سربار خانواده بودن دارند، با رسیدن به استقلال اقتصادی این انگیزه در آن ها از بین می رود و در نتیجه بسیاری از آنان رغبت چندانی به ازدواج ندارند. بنابراین دخترانی که به ازدواج به عنوان یک تکیه گاه اقتصادی نگاه می کنند، اگر با به دست آوردن شغل به منبع اقتصادی خوبی برسند، دلیلی برای ازدواج ندارند و تا مجبور نشوند، ازدواج نمی کنند. چنانکه وجود این عامل در زنان بیوه نیز بزرگ ترین مانع را برای تن دادن آن ها به ازدواج مجدد ایجاد می کند.


2ـ داشتن شغل از این جهت که هم منبع اقتصادی است و هم سرگرمی خوبی است که می تواند در انسان نشاط و شادی به وجود آورد، جایگاه خاصی در بین دختران دارد. گاهی علاقه به شغل در دختران چنان زیاد می شود که به خاطر ترس از از دست دادن آن، ازدواج نمی کنند و خواستگاران را به بهانه های مختلف رد می کنند. بنابراین شاغل شدن دختران یکی دیگر از انگیزه های ازدواج آنان که رها شدن از تنهایی و انس گرفتن به همسر است را ضعیف می کند و جانشین مناسبی برای ازدواج، نزد آن ها محسوب می شود.


3ـ دختری که شاغل است، معمولاً خواستگاران بیشتری نسبت به سایر دختران دارد. به همین خاطر از تأخیر انداختن ازدواج واهمه ای ندارد، زیرا شانس خود را برای ازدواج، حتی اگر سن او هم افزایش پیدا کند، زیاد می بیند.
بنابراین شاغل شدن دختر (بر عکس شاغل شدن پسر که سبب زیاد شدن انگیزه به ازدواج است) انگیزه او را نسبت به ازدواج کاهش می دهد. این عامل امروزه در کشورهای غربی تأثیر چشمگیری در کاهش رغبت دختران به ازدواج داشته و حتی بسیاری از دختران و زنان غربی به خاطر همین عامل، تا آخر عمر مجرد می مانند که خود می تواند سبب به وجود آمدن بسیاری از مشکلات اجتماعی و اخلاقی شود. در کشور ما نیز تأثیر شغل دختران در تأخیر ازدواج، گرچه مانند جوامع غربی نیست، ولی کمابیش دیده می شود و خطر گسترده تر شدن آن، وجود دارد.


ج) عوامل فرهنگی
گرچه کشور ما از فرهنگ غنی و کامل اسلامی برخوردار است، ولی به دلایلی چون نفوذ فرهنگ بیگانه و مانند آن، این فرهنگ کم رنگ شده و سفارش های اکید اسلام به تعجیل در ازدواج و کراهت از تأخیر آن، تا حدودی بین جوانان به فراموشی سپرده شده است. جوان ایرانی که در گذشته مهم ترین برنامه او در اولین فرصت ازدواج و تشکیل زندگی بود، امروزه دیگر چنین عقیده ای ندارد و حتی برخی زمان ازدواج را مخصوص میان سالی می دانند، و این احتمال وجود دارد که این فرهنگ مخرّب، گسترده و فراگیر شود.
به هر حال عوامل فرهنگی را می توان از سه جهت در تأخیر ازدواج مؤثر دانست:


1ـ منسوخ شدن ارزش های معنوی
منسوخ شدن ارزش های معنوی و جایگزین شدن ارزش های مادی، سبب شده بسیاری از جوانان به همه چیز، از جمله ازدواج ،رنگ و لعاب مادی بدهند و به جای این که کسب فضایل انسانی را هدف خود قرار دهند و ازدواج را عاملی برای نزدیک تر شدن به خدا و کامل شدن ایمان بدانند، در جمع مال دنیا و نمایاندن ظواهر فریبنده زندگی مادی، مسابقه بگذارند. این طرز تفکر همه چیز از جمله ازدواج را تحت تأثیر قرار می دهد. اما جوانی که دغدغه اصلی اش حفظ و کامل شدن ایمانش است، چون ازدواج را ایجاد کننده نیمی از ایمان می داند، تمام امکانات خود را برای به دست آوردن آن بسیج می کند.


2ـ آرمان گرا بودن جوانان
بعضی از جوانان امروزی، به علت خامی و نپختگی که هیچ تناسبی با زندگی پیچیده کنونی ندارد و نیز به علت عدم اعتماد به تجربه های والدین و قدیمی دانستن آن ها، از واقعیت های زندگی بی اطلاع مانده اند و در نتیجه نمی توانند درباره موضوعی چون ازدواج، واقع گرا باشند، بلکه آرمانی فکر می کنند و در عالم خیال پرواز می کنند. این طرز تفکر، یکی از دو پیامد منفی زیر را دارد: یا ازدواج نمی کنند و منتظر همسری آرمانی هستند و یا ازدواجشان مبتنی بر احساسات است که نتیجه آن شکست و سرخورده شدن از ازدواج است.

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




پرسش: ما در زمان غیبت امام زمان (عج) چه وظیفه ای داریم چون بعضی از اطرافیان ما را مسخره می کنند ، چگونه با آنها برخورد کنیم ؟

پاسخ: ما بايد به وظايف يك انسان منتظر پايبند باشيم، و در برخورد با ديگران اولا سعي كنيم برخورد و رفتار اسلامي داشته باشيم، ثانيا اگر توانايي گفتگو داريم با بحث و گفتگو به صورت صحيح مباحث امام زمان(عج) را بررسي كنيم و الا از افراد مطلع مدد بگيريم. ما نبايد به خاطر تمسخر ديگران كه معمولا از روي جهل است خود دچار انحراف در فكر يا عمل شويم، بلكه بايد از خدا كمك بخواهيم و بر او توكل كنيم و آنچه در توان داريم براي زنده كردن نام و ياد و معرفت امام زمان(ع) به صورت صحيح تلاش كنيم.

پرسش: منظور از انتظار چیست و آیا تنها دعا کردن برای فرج جزء انتظار محسوب می شود

پاسخ: حقيقت انتظار آن است كه انسان منتظر و چشم به راه، خود و محيطش را براي آمدن منتظر و منجي موعود آماده كند. اين آمادگي بسته به فرد مورد انتظار، معنا و ارزش مي‌يابد. براي مثال كسي كه انتظار زائر بيت الله را مي‌كشد و مسافر او از سفر مكه مي‌آيد، طبعا معناي انتظار براي او اين است كه خانه را مرتب كند و وسايل پذيرايي را فراهم سازد و… ، منتظر امام زمان(ع) نيز به كسي گفته مي‌شود كه خود را براي آمدن چنين بزرگ مردي آماده كند. و طبيعي است كه بايد خود را در گروه بندگان صالح قرار دهد، دين را در زندگي خود جاري سازد و ديگران و محيط را براي آمدنش مهيا كند. از اين رو انتظار فرج بنا بر فرمايش پيامبر(ص) افضل اعمال است. و هر كس تلاش دروني او براي عبادت و عبوديت و كوشش بيروني او براي زمينه سازي و جهت دهي مردم و محيط بيشتر باشد، موفق تر است. بنابراين هر چند دعا كردن يكي از وظايف منتظران است ولي كافي نيست.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: ما جوانان چگونه مي توانيم منتظر امام زمان باشيم؟ آيا دين داري کافي است؟

پاسخ: منتظر واقعي، يك ديندار حقيقي است؛ يعني، علاوه بر انجام دادن واجبات و ترك گناهان به اين فكر است كه وظيفه ديني او در زمان غيبت علاوه بر انجام دادن واجبات چيست؟ امامان معصوم از ما خواسته اند معرفت و شناخت صحيح از امام(ع) را داشته باشيم و براي ظهور آن بزرگوار دعا كنيم و به ديگران بگوييم كه هم به دستورات دين عمل كنند و هم براي ظهور دعا كنند. با يكديگر برخورد خوب داشته باشيم و به يكديگر كمك كنيم و …
دوست گرانقدر دين داري نه تنها كافي است كه همه چيز است شما چه گزينه اي را سراغ داريد كه از حيطه دين و دينداري بيرون با شد ؟ هر گاه گفته ميشود دين دار حقيقي يعني اين كه فردي است كه به تمام موازين شرع مقدس معتقد بوده و به آن عامل است و به تمام معنا در تمام ابعاد منتظر است .

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: لطفا در مورد انتظار ظهور كمي توضيح دهيد .

پاسخ: انتظار چشم به راه بودن است و به معني دقيق‌تر اميد به آينده روشن است. وقتي انسان، آينده را روشن و زيبا ببيند سعي مي‌كند به سوي آن برود و آن را نزديك و نزديك‌تر كند به اين دليل است كه انتظار تنها يك حالت دروني نيست بلكه در انسان ايجاد حركت و نشاط مي‌كند. در روايات انتظار بهترين عمل خوانده شده است. پيامبر فرمود: «افضل اعمال امتي انتظار الفرج؛برترين كار‌هاي امت من انتظار فرج است».(بحار الانوار، ج52، ص122).
انتظار به منتظر هويت مي‌بخشد و براي كار‌ها و تلاش‌هاي او سمت و سوي خاصي قرار مي‌دهد و آن زمينه سازي براي ايجاد يك جامعه خوب و با صلح و صفا و سرشار از ارزش‌هاي انساني است.
منتظر واقعي هم در راستاي معني صحيح انتظار، معني مي‌يابد. منتظر كسي است كه به سوي آن آينده روشن گام برمي‌دارد. ابتدا خود را مي‌سازد و آراسته به ارزش‌هاي انساني و الهي مي‌كند و سپس در جهت ساختن محيط پيرامون خود اقدام مي‌كند او نسبت به اطراف خود بي تعهد و بي مسئوليت نيست همانگونه كه در فساد محيط حل نمي‌شود. منتظر واقعي يك جريان سالم است كه به اندازه شعاع وجودي خود جامعه را به سمت صلاح و سلامت مي‌برد.
امام صادق(ع) فرمود: كسي كه دوست دارد از ياوران قائم(ع) باشد پس بايد منتظر باشد و در حال انتظار براي ورع و پرهيزگاري(و خودداري از زشتي‌ها) و بر محور اخلاق نيكو عمل كند.(غيبت نعماني، ص200).
انتظار مهدي(ع) ـ كه انتظار آخرين حجت خدا و آخرين جانشين پيامبر خدا است ـ به تقويت بنيان‌هاي فكري و اعتقادي منتظر مي‌انجامد و از نظر رفتاري به رفتار او شكل مي‌دهد.
جامعه منتظر بايد ويژگي‌هاي زير را دارا باشد:
1. وحدت و همدلي: جامعه منتظر به سوي هدف معلوم و مشخص خود كه هدفي الهي است متحد و هماهنگ پيش مي‌رود چون هدف يكي است، اختلاف و منيت و خودخواهي بسيار كم مي‌شود و همه تلاش مي‌كنند كه جامعه به سمت جلو پيش رود، حال به نام من تمام شود يا به نام ديگري.
2. تعاون و همكاري:
افراد جامعه منتظر ـ به دور از تنگ نظري ـ پيوسته حال فقراء و نيازمندان جامعه را پيگيري مي‌كند و از آنان بي خبر نمي‌مانند.
امام باقر(ع) به گروهي از شيعيان فرمود: «از ميان شما آنكه نيرومند است ضعيف را ياري كند و آنكه بي نياز است با نيازمندان مهرباني ورزد و هر يك از شما نسبت به ديگري خيرخواهي كند».(بحار الانوار، ج52، ص123).
3. جامعه منتظر، محيط خود را رنگ و بوي مهدوي بخشيده و نام و ياد امام را در همه عرصه‌ها منتشر كرده و گفتار و كردار امام را به عنوان سرآمد همه سخنان و شيوه‌ها در همه جا به نمايش مي‌گذارند.
تشكيل محافل مهدوي و شركت كردن فعال در آنها از جمله شاخصه‌هاي جامعه منتظر است.
4. جامعه منتظر در مقابل بدعت‌ها و انحراف‌ها در دين و رواج منكرات موضع مي‌گيرد و در حركت‌هاي جمعي در مقابل آنها ايستادگي مي‌كند و مانع رشد جريانات انحرافي و بدعت‌ها مي‌شود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چگونه می توانیم محبت خود را به امام زمان (عج) بیشتر کنیم ؟

پاسخ: توجه به سه نكته و مطلب در ازدياد علاقه انسان به امام عصر(ع) تأثير دارد:
الف. بالابردن سطح معرفت پيرامون حقيقت امامت و جايگاه امام در نظام هستي و نقش او در زندگي انسان.
ب. توجه به وظايف ديني كه همان انجام واجبات و ترك محرمات است. عمل به دستورات دين باعث طهارت نفس شده و توجه امام را به قلب آدمي بيشتر مي‌كند.
ج. ياد كردن امام در اوقات مختلف؛ عهد و پيمان بستن با او هر روز صبح با خواندن دعاي عهد، صلوات فرستادن براي سلامتي و فرج ايشان، زنده كردن نام حضرت در محافل و مجالس و تلاش براي زمينه سازي امر ظهور.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: تقرب به حضرت حجت (عج) با چه اعمالی و یا اذکاری سریعتر حاصل می شود ؟

پاسخ: تقرب به حضرت در سايه عمل به دستورات دين حاصل مي‌شود. در اين ميان توجه به چند عمل پيشنهاد مي‌شود:
ـ نماز در اول وقت مخصوصاً همراه با جماعت؛
ـ خدمت صادقانه به مردم و تلاش براي حل مشكل آنان؛
ـ تلاوت قرآن و نافله شب و احسان به والدين؛
ـ دقت فراوان در مال كه از راه حلال باشد؛
ـ صله رحم؛
ـ دوري از جمع مال دنيا و دنيا طلبي.
در كتاب دلايل الامامة در جريان ديدار امام عصر(ع) با علي بن مهزيار آمده است كه آن بزرگوار فرمود: علت دوري شما از ما اين است كه شما به جمع مال روي آورديد و به ضعفاء ظلم مي‌كنيد و قطع رحم كرده‌ايد، و اين علت دوري شما از ما است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم