✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بای ذنب قتلت....؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



دلت که تنگ بشود اختیار چشمانت هم از کف میدهی…

فارغ از هر زمان و مکانی…

فقط یک تلنگر کوچک کافیست که اسمان چشمانت بی وقفه ببارد…

این کلمات بهانه است برای وصف حال دل خسته …

چندیست دل تنگم و بی قرار…و در پی کمی قرار…

گشته ام گشته ام و یافتم مان که قرار بی قراری های من است…

توان ناتوانی های من است…

امید دل خسته ی من است…

و آن شما بودی مولا…همانی که مدتی از بودنتان غافل شده بودم…

اما باز با هرچه دارم و ندارم آمده ام سوی شما..و محتاجم،مجتاج نیم نگاهی از شما..

خواهی ردم کنی خواهی بپذیرم…

اما من محال است که دیگر فراموشتان کنم…

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




جزعشق چیزی ندیدیم…

عشق ارباب حسین(ع) بود که همه را در این راه کشاند…با تمام خستگی ها و…

عشق یعنی بی خیال پای تاول زده بشوی و راه بیفتی به سمت کربلا…

آن وقت یاد سه ساله که می افتادی پاهایت توان میگرفت…

عشق یعنی وقتی افتادی دستانت زخمی شد،پاهایت درد گرفت…ناله نزدی،گریه نکردی،خجالت میکشیدی در راه کربلا
شکایت کنی….

یاد سختی ها عمه سادات می افتادی…از خودت خجالت می کشیدی…

این سختی ها کجا سختی های حضرت زینب(س) کشید کجا….!!

عشق یعنی دلت می خواست کمی استراحت کنی اما وقتی به بودن در شب جمعه در کربلا فکر میکردی یکسره راه میفتی

فقط به عشق ارباب….

عشق یعنی با صدای زمزمه ی گروهی که از کنارت عبور میکنند و میگویند “خدا میدونه تا حرم دیگه راهی نمونده”
توان میگیری بی خیال استراحت شوی و راه بروی عمودها را طی کنی و برسی به آخرین عمود..

عشق یعنی وقتی رسیدی به آخرین عمود،چشمانت افتاد به حرم حضرت عباس(ع) باران اشکانت بارید و
با تمام دلتنگی ها و بی قراری هادلت آرام شدو….

عشق یعنی حسین (ع) …کربلا…

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




مرا در تن بود تا جان علی گویم علی جویم
بجنبد تا رگم در جان علی گویم علی جویم


ز پیدا و ز پنهانم همین یک حرف را دانم
که در پیدا و در پنهان علی گویم علی جویم


اگر اهل خراباتم وگر شیخ مناجاتم
به هر آئین ، به هر دستان علی گویم علی جویم


علی دین است و ایمانم ،علی درد است و درمانم
چه با درد و چه با درمان علی گویم علی

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




ابودرداء می گوید:

شبی امیرمؤمنان(ع) را دیدم که از مردمان کنار گرفته و در مکان خلوتی مشغول مناجات با پروردگار و گریه و زاری است و می فرمود: بار خدایا! چه بسیار گناهانی که با بردباری از عقوبتش درگذشتی و چه بسیار جرایمی که به کرم و بزرگواری ات آن را آشکار نساختی! بار خدایا!…
ناگاه دیدم صدا خاموش شد, گفتم: حتماً حضرت را خواب برده است. رفتم تا آن حضرت را بیدار کنم. چون ایشان را حرکت دادم, دیدم همچون چوب خشک شده ای است. گفتم: إنّا لِلّهِ وَإنّا إلَیهِ راجِعُون. حضرت از دنیا رفت.
به خانه آن حضرت رفتم و فاطمه(س) را از این امر آگاه ساختم. فرمود: این حالتی است که از ترس خدا هر شب بر او عارض می شود. پس از اندکی, آب بر چهره او پاشیدم تا به هوش آمد.

به نقل از: اسرار الصلوة, ص214ـ

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




دلـــم گــرفـــتــــه بــــرای دیــــار کـرب و بـلا
ربـــود صــبــــر و قــــرارم مــــزار کـرب و بـلا


حـرم حـرم هـمـه جــا گـفـتــم و نـدیـدم مـن
شـدم ز هـجــر حـرم بـی قــرار کـرب و بــلا


اسـیـــر قـبــه شــاه و امـیـــــر علـقــمــه ام
اسـیـــر بــیـــرق آن تــک ســوار کـرب و بـلا


اگـر کـه روزی چشـمـان مـن شـود حـرمــت
بـه الـتــمـــــاس بـگـــویـــم کنـار کـرب و بـلا


که ای حسین دعا کن که جان دهم ز غمت
کـه هـسـت نــوکـــر تــو داغــدار کـرب و بـلا


بـگـو چــقــدر تـحـمـــل کــنـــم فــراق تــو را
وصـال کـو ؟!! چه قـدر انتظار کرب و بـلا ؟!!


به قـاب عکس حرم اشک نوکر تو چکیــد
جنـون زده به سرش شـد دچــار کـرب و بـلا…

 

روی قبرم بنویسید به یک خط درشت…
حسرت دیدن دلدار مرا آخر کشت…

 


صلي الله علي سيدنا المظلوم…يا اباعبدالله…

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




دل سوخته دلها بود محفل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب


همان داغ برادر، بود قاتل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب


دو چشمش به برادر، دو دستش به سلاسل
نگاهي به حسينش، نگاهي سوي قاتل


کند گريه به زخمِ، سرش، چوبه ي محمل
که از خون جبين، سرخ شده محمل زينب


امان از دل زينب، امان از دل زينب
سر از سنگ شکسته، قد از غصّه خميده


به دل داغ برادر، ز رخ رنگ پريده
شرارش به دل زار، اشکش به دو ديده


بوَد از همه عالم، فزون مشکل زينب
امان از دل زينب، امان از دل زينب


فلک محو کمالش، ملک مات جمالش
شکسته کمر کوه، ز اندوه و ملالش
کند تا به سر ني، تماشاي هلالش
امان از دل زینب ..

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




جان عالم بر لب آمد‌ای خدا مهدی نیامد

دیده پر خون شد جدا و دل جدا مهدی نیامد

 

بزم انس ما ندارد بی‌حضور او صفایی

عید ما رنگ عزا دارد چرا مهدی نیامد

 

پرچم سرخ حسینی نامد دلیل آنکه گویم

طالب خون شهید کربلا مهدی نیامد

 

هر چه گفتم یابن طا‌ها یابن یاسین یابن احمد

العجل یابن نبی المصطفی مهدی نیامد

 

هر چه گفتم یا مغیث الشیعه نشنیدم جوابی

هرچه گفتم یا معزالاولیا مهدی نیامد

 

ذکر من امن یجیب است به مضطر حقیقی

من دعا کردم ولی روح دعا مهدی نیامد

 

مجلس ختم از برای مادرت زهرا گرفتیم

هر که بود آمد ولی مهدی نیامد

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟

صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است

 

طرف پنجره فولاد هیاهو شده است

باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است

 

مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد

دست و پای فلجی باز شفا می گیرد

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم