✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
من دل شکسته ام تو چرا گریه می کنی؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




گویند سربازان سر دسته راهزنان را گرفته و پیش فرمانروای شهر یزد آوردند چون او را بدید بی درنگ شمشیر از نیام بیرون کشیده و سرش را از بدن جدا ساخت یکی از پیشکاران گفت گرگ در گله خویش بزرگ می شود این گرگ حتما خانواده دارد بگویید آنها را هم مجازات کنند . فرمانروا که سخت آشفته بود گفت آنها را هم از میان برخواهم داشت تا کسی هوس راهزنی به سرش نزند . همسر و کودک راهزن و همچنین برادر او را نزد فرمانروا آوردند کودک و زن می گریستند و برادر راهزن التماس می کرد و می گفت چاه کن است و گناهی مرتکب نشده اما فرمانروا در کوره خشم بود و هیچ کس در دفاع از آن نگون بختان دم بر نمی آورد .

چون فرمانروا دست به شمشیر برد یکی از رایزنان پیر سالخورده گفت وقتی برادر شما محاکمه شد شما کجا بودید . فرمانروا به یاد آورد که زمانی برادر خود او را به جرم دزدی و غارت از دم تیغ گذرانده بودند. پیرمرد گفت من آن زمان همین جا بودم ، آن فرمانروا هم قصد جان نزدیکان برادر شما را داشت اما همانجا گفتم فرمانروای عادل ، بیگناهان را برای ایجاد عدل نمی کشد .
فرمانروای یزد دست از شمشیر برداشت و گفت این بیچارگان را رها کنید.

 

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود ، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد .سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود ، مورچه به داخل دهان او وارد شد ، و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود ، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت .
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت : ” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند . خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم . خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد .
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم .”
سلیمان به مورچه گفت : (( وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟ ))
مورچه گفت آری او می گوید :
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن

 

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




“شیرین” ملقب “ام رستم” دختر رستم بن شروین از سپهبدان خانان باوند در مازندران و همسر فخرالدوله دیلمی(387ق. ـ 366ق.) که پس از مرگ همسر به پادشاهی رسید او اولین پادشاه زن ایرانی پس از ورود اسلام بود. او بر مازندران و گیلان، ری، همدان و اصفهان حکم می راند.
به او خبر دادند سواری از سوی محمود غزنوی آمده است.
سلطان محمود در نامه ی خود نوشته بود: باید خطبه و سکه به نام من کنی و خراج فرستی والا جنگ را آماده باشی.
ام رستم، به پیک محمود گفت: اگر خواست سرور شما را نپذیرم چه خواهد شد ؟ پیک گفت آنوقت محمود غزنوی سرزمین شما را براستی از آن خود خواهد کرد.
ام رستم به پیک گفت: که پاسخ مرا همین گونه که می گویم به سرورتان بگویید: در عهد شوهرم همیشه می ترسیدم که محمود با سپاهش بیاید و کشور ما را نابود کند ولی امروز ترسم فرو ریخته است برای اینکه می بینم شخصی مانند محمود غزنوی که می گویند یک سلطانی باهوش و جوانمرد است برروی زنی شمشیر می کشد به سرورتان بگویید اگر میهنم مورد یورش قرار گیرد با شمشیر از او پذیرایی خواهم نمود اگر محمود را شکست دهم تاریخ خواهد نوشت که محمود غزنوی را زن جنگاور کشت و اگر کشته شوم باز تاریخ یک سخن خواهد گفت محمود غزنوی زنی را کشت.
پاسخ هوشمندانه بانو ام رستم، سبب شد که محمود تا پایان زندگی خویش از لشکرکشی به ری خودداری کند. به سخن دانای ایرانی حکیم ارد بزرگ: “برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک، بیرون خواهند کشید. “
ام رستم پادشاه زن ایرانی هشتاد سال زندگی کرد و همواره مردمدار و نیکخو بود.

 

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت





“خسرو” (اشک بیست و چهارم) فرمانروای ایران پس از آنکه توسط مجلس مهستان به پادشاهی دودمان اشکانیان ایران انتخاب شد .
شنید عده ایی از رایزنان دربار به شاهزادگان ” اُمیت ” و ” روژوه ” ، فرزندان “پاکور” پادشاه پیشین ایرانزمین نهیب می زنند که پادشاهی از آن شماست و نه عمویتان خسرو!
هر دو برادر با این سخنان سرافکنده و سرشکسته می شدند ، بیشتر روزها در انزوا و تنها بودند .
پادشاه ایران ماجرای این دو را شنید از این روی امیت و روژوه را فراخواند و به آنها گفت : ریش سفیدان و خردمندان ایران مرا به فرمانروایی برگزیده اند اما باز هم برای من ارزش برادرم پاکور که اکنون در بین ما نیست و شما فرزندان او، بسیار مهمتر از این عنوان است . حال اگر هر دو شما به این نتیجه رسیده اید که بهتر است من در این موقعیت نباشم نامه ایی برای مجلس مهستان می نویسم و از آنها خواهم خواست این عنوان را به کس دیگری بدهند ، شاید انتخاب آنها شما باشید .
فرمانروا ، پسران پادشاه پیشین را تنها گذاشت تا فکر کنند . وقتی برگشت دید در مقابل تخت پادشاهی دو تاج شاهزادگی پسران پاکور است و این بدان معنا بود که آنها به شرایط جدید تن داده و نظر مجلس مهستان را پذیرفته اند و دیگر سهمی از قدرت برای خود قائل نیستند .
پاکور دستور داد تاج ها را به آنها برگردانند و از آنها خواست در کشورداری تنهایش نگذارند . و به آنها گفت قوی باشند و به سخن بدخواهان توجه نکنند. و اینچنین بود که در طی 19 سال پادشاهی خسرو پادشاه اشکانی ، این دو برادر یاور او و افسرانی شجاع برای کشورمان ایران بودند .

 

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.

اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!

دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !

سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !!!

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد : اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد . اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست…

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت





در این مقاله به معرفی مسجدی می پردازیم که در و دیوارش شاهد نجواها و نیایش ها و عبادت های امام زمان عج و بارها محل رسیدن عاشقان آن حضرت به یار غایب از نظرشان بوده است.
در احادیث معصومان تأکید شده است که این مسجد منزلگاه و بیت المال امام مهدی عج پس از ظهور است.
نام های این مسجد:
بنی ظفر/ القری / یری/ بنی عبدالقیس / سهیل / سهله
در روایات فضائل زیادی برای این مسجد نقل شده است از جمله:
√ آنجا محل ریسندگی حضرت عیسی ع بوده و ایشان از آن مکان به آسمان عروج کرده اند.
√ حضرت ابراهیم از این مسجد به یمن رفته است.
√ حضرت داوود از این مکان مقدس به سوی جالوت و ظالوت رفته است.
√ در این مسجد صخره ای سبز رنگ وجود دارد که تصویر تمام پیامبران در آن وجود دارد و گل تمام آن ها از زیر آن صخره گرفته شده است.


احادیث زیادی از امامان درباره این مسجد وجود دارد؛
امام علی (ع) می فرماید: «این مسجد منزلگاه حضرت خضر است و غمگینی اینجا نیامد مگر اینکه خداوند گشایش برای او حاصل کرده است.1»
امام سجاد ع نیز فرموده اند: «هرکه دو رکعت نماز در مسجد سهله بجا آورد، خداند دو سال عمر او را افزایش می دهد.2»


√√ ویژگیهای خاص مسج سهله:
°-محل عروج پیامبر
°- محل نزول فرشتگان
°- اقامتگاه حضرت مهدی عج پس از ظهور
°- اقامتگاه حضرت ابراهیم
°- محل نیایش امام زمان عج
°- دمیده شدن صور در این مسجد
°- مرکز بیت المال حضرت مهدی عج
°- محل تقسیم غنایم در عصر ظهور
°- استجابت دعا در این مسجد
°- محشر به سوی این مسجد است.
در بخشهای مختلف صحن این مسجد محراب هایی وجود دارد که به نام پیامبران و امامان نامگذاری شده و به آنها مقام می گویند.


این مقامها عبارتند از:
*-مقام حضرت ابراهیم
*- مقام حضرت یونس
*- مقام حضرت ادریس
*- مقام حضرت صالح
*- مقام امام سجاد ع
*- مقام امام صادق ع
*- مقام امام زمان (ع)،
که این مقام به نام صاحب الزمان یا صاحب العصر شناخته می شود و در جنوب مسجد قرارگرفته است و به این دلیل مشهور است که امام در آن نماز خوانده و عبادت کرده است.
ابوبصیر نقل کرده که امام صادق ع به ایشان فرمودند
«ای ابا بصیر! گویی روزی را می بینم که حضرت مهدی عج با خانواده اش در مسجد سهله فرود می آیند.»
ابوبصیر می گوید به حضرت عرض کردم آن مسجد منزل قائم خواهد بود؟
فرمودند: «آری» ؛ دوباره عرض کردم حضرت قائم همیشه در آنجا خواهند بود؟
حضرت فرمود: «آری».3
در طول این یازده قرن غیبت کبرا، بسیاری از دوستداران و منتظران امام به امید اینکه او را ببینند به مسجد سهله رفته اند اما فقط تعداد بسیار کمی از آنها موفق به دیدار با حضرت شدند.
محمد بن ابی رواد رواسی: که در این مسجد دعای معروف اللهم یاذالمنن السابغة را از آن حضرت شنیده اند.
آیت الله حاج میرزا مهدی اصفهانی: که توانستند امام را در آنجا ببینند و این جمله را بر سینه حضرت مشاهده کردند: «طلب المعارف من غیر طریقنا الاهل البیت مساوی لانکارنا»
طلب کردن معارف دینی بجز از طریق ما اهل بیت با انکار ما مساوی است.» 4


———————
1- البلدان، ص 174
2- المشهدی، المزارالکبیر
3- بحارالانوار، ج 97، ص 435، ح 3
4- ابواب الهدی، مقدمه، ص 46

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت





شباهت های حضرت معصومه به حضرت زهراء علیهما السلام

با‌ این كه حضرت موسی‌بن‌جعفر علیهماالسلام غیر از فاطمه‌ی معصومه علیهاالسلام دختران دیگری نیز داشتند امّا در میان همه‌ی آنها، تنها حضرت معصومه سلام‌الله علیهاست كه دارای امتیازات والایی است.
او همچون جدّه اش حضرت زهرا علیهاالسلام در علم و عمل و قداست و كمالات، گوی سبقت از دیگران ربود و به راستی حضرت معصومه، فاطمه‌ی دوم و جلوه‌ی دوباره‌ی حضرت زهرا علیهاالسلام است.
پژوهشگر معاصر علامه بزرگوار حاج محمد تقى تسترى مولف قاموس‏‌الرجال مى‏ نویسد: «درمیان فرزندان امام کاظم علیه السلام با آن همه کثرت‌شان بعد از امام ‏رضا علیه‌السلام کسى هم‌سنگ حضرت معصومه علیهاالسلام نمى‏ باشد. »
محدث گرانقدرحاج شیخ عباس قمى به هنگام بحث از دختران حضرت موسى‌بن‏‌جعفر علیهما السلام مى‏ نویسد: «برحسب آنچه به مارسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه‏ بنت امام موسى علیهاالسلام، معروف به حضرت معصومه سلام الله علیها است.»
مقام و منزلت ایشان آنقدر بالاست که از ایشان به عنوان فاطمه دوم یاد می شود.
در این نوشتار ما به 4 مورد از شباهت های حضرت معصومه و حضرت زهراء سلام الله علیهما اشاره ای کوتاه خواهیم داشت1


1- دارای مقام عصمت
بر اساس روایتى که مرحوم سپهر در «ناسخ‏» از امام رضا علیه‌السلام روایت کرده، لقب «معصومه‏» را به حضرت معصومه، امام هشتم‏ اعطا کرده‌اند. طبق این روایت امام رضا علیه السلام فرمودند:
«من زار المعصومه بقم کمن زارنى‏؛ هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.»
با توجه به این که حضرت معصومه علیها‌السلام نام شریفشان «فاطمه‏»است و در حال حیات به «معصومه‏» ملقب نبودند، تعبیر امام علیه السلام دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف “تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است‏” دلالت‏ حدیث‏ شریف برعصمت آن بزرگوار بى‌‏تردید خواهد بود.
واز آن جایی كه هیچگاه امام علیه‌السلام در سخنانش به گزافه گویی و غلوّ نمی‌پردازد، این سخن گهربارش بر عصمت حضرت معصومه علیهاالسلام دلالت دارد.
تشریف فرمایی دو شخص ناشناس كه به احتمال قوی امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام بودند ـ برای مراسم تجهیز و نماز این بانوی بزرگوار2، تأیید واضحی بر عصمت وی می‌باشد. زیرا مطابق اعتقاد قطعی شیعه «جنازه معصوم را فقط معصوم به خاك می‌سپارد»
البته تردیدی نیست كه عصمت نیز مانند كمالات دیگر انسانی دارای مراتب و درجاتی است كه عالی‌ترین درجه آن را پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله و فاطمه زهرا علیهاالسلام و دوازده جانشین پیامبر علیهم السلام دارا هستند.


2- شفاعت گسترده
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامى اسلام است که در قرآن‏ کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. و گستردگى آن باجمله بلند «وَ لَسَوْفَ یُعْطیكَ رَبُّكَ فَتَرْضى»‏3 بیان گردیده است.
دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده‌‏اى دارند که بسیار وسیع‏ و جهان شمول است و مى‌‏تواند همه اهالى محشر را فراگیرد:
1- خاتون محشر، صدیقه طاهره، حضرت فاطمه زهرا سلام الله ‏علیها.
2- شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه علیها السلام.
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که‏ شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحى طاق‌ه‏ای ابریشمى از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه ‏فاطمه زهرا را شفاعت گنه‌کاران از امت محمد صلی الله علیه و آله قرار داد.» نقش بسته بود.
این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است.
بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگى شفاعت،هیچ بانویى به شفیعه محشر، حضرت معصومه سلام الله علیها نمى‌‏رسد.
امام صادق علیه‌السلام می فرمایند: «اَلا وِ اِنّ قُم، الْكُوفَةُ الصّغیرةُ، اَلا اِنّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِیَةَ اَبْوابٍ ثَلاثَةٌ مِنْها اِلی قُمْ، تُقْبَضُ فیها اِمْرَأةٌ مِنْ وُلْدی اسمُها فاطِمَة بنتَ مُوْسی، و تُدْخَلُ بشفاعَتِها شیعَتی الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ؛4قم كوفه ی كوچك است و بهشت هشت در دارد، سه در از آن ها به روی قم باز است و بانویی از فرزندان من در آن جا دفن خواهد شد كه فاطمه دختر موسی نام دارد. و با شفاعت وی همه ی شیعیان وارد بهشت می شوند».


3- فداها ابوها
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای تجلیل و قدردانی از دخترش زهرا علیهاالسلام و مقامات او، بارها درباره اش این جمله را بیان فرموده بود كه: «فَداها اَبُوها»5 پدرش قربانش گردد.
پدر بزرگوار حضرت معصومه علیهاالسلام ، امام كاظم علیه السلام ، نیز درباره ی وی چنین جمله ای فرموند.
جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ به سؤال های خود، وارد مدینه شدند تا به محضر امام كاظم علیه السلام برسند، آن حضرت در مسافرت بود. آن ها ناگزیر بودند، از آن سفر مراجعت كنند. پرسش های خود را نوشتند و به افراد خانواده ی امام كاظم علیه‌السلام تحویل دادند تا در سفر بعد به جواب آن نائل شوند.
هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه علیهاالسلام (كه حدود شش سال داشت) پاسخ سؤالات آن ها را نوشته و آماده نموده است.
بسیار شادمان شدند و آن نامه را گرفتند. هنگام مراجعت، در راه با امام كاظم علیه‌السلام كه از سفر باز می گشت، ملاقات كردند و ماجرا را به عرض امام رساندند، امام علیه السلام آن نوشته را از آن ها طلبید و مطالعه كرد و پاسخ های حضرت معصومه علیهاالسلام را درست یافت، آن گاه به نشان تمجید از حضرت معصومه علیهاالسلام و تصدیق او سه بار فرمود: «فَداها اَبُوها: پدرش فدایش باد»6.
این حادثه ی جالب بیانگر آن است كه حضرت معصومه علیهاالسلام چون زهرا مرضیه، عالمه غیرمعلّمه است و در خردسالی از رشد، شناخت، علم و كمال بالایی برخوردار است.


4- بارگاه حضرت معصومه علیهاالسلام تجلّی‌گاه مرقد حضرت زهرا علیهاالسلام
مرحوم آیت الله سیّد شهاب الدین نجفی مرعشی رحمه الله می فرمود:
«پدرم ـمرحوم آیة الله علاّمه سیّد محمود مرعشی رحمه الله كه در نجف اشرف می‌زیستـ بسیار علاقه‌مند بود، محلّ قبر شریف جدّه‌اش حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابد، برای این مقصود، ختم مجرّبی انتخاب نمود، چهل شب به آن مداومت كرد تا شاید از محلّ مرقد شریف حضرت زهرا علیهاالسلام آگاه گردد.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسّل فراوان، به بستر خواب رفت در عالم خواب به محضر امام باقر (یا امام صادق) علیهما السلام رسید.
امام علیه‌السلام به او فرمود: «عَلَیْكَ بِكَرِیمَةِ اَهْلِ الْبَیْتِ» به دامن كریمه اهل بیت چنگ بزن.
ایشان تصوّر كرد، منظور امام علیه السلام از این جمله، حضرت زهرا علیهاالسلام است.
عرض كرد: «آری قربانت گردم، من نیز ختم را برای همین گرفتم كه محل قبر شریف آن حضرت را دقیق‌تر بدانم، و زیارتش كنم» امام علیه السلام فرمود: «منظور من قبر شریف حضرت معصومه علیهاالسلام در قم است».
سپس افزود: به خاطر مصالحی، خداوند اراده فرموده است كه قبر حضرت زهرا برای همیشه برای همگان مخفی باشد، از این رو قبر حضرت معصومه علیها السلام را تجلّی‌گاه قبر شریف حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است.
مرحوم آیة الله سید محمود مرعشی، وقتی از خواب برخاست، تصمیم گرفت به قصد زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام به قم مهاجرت كند.
او بی‌درنگ با همه ی اعضای خانواده اش از نجف اشرف، عازم قم شد و به زیارت مرقد مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام مشرّف گردید7.
امام خمینی ره مقام آن حضرت را آن قدر ارجمند می‌دانست كه در قصیده‌ای حضرت معصومه علیهاالسلام را با حضرت زهرا علیهاالسلام مقایسه كرده و هر دو را بك نواخت ستوده است كه بیانگر شباهت این دو بانوی برگزیده الهی است.8


اشعاری از این قصیده زیبا:


نور خدا در رسول اکرم پیدا؛ کرد تجلی ز وی به حیدر صفدر
وز وی تابان شده به حضرت زهرا؛ اینک ظاهر ز دخت موسی جعفر
آبروی ممکنات جمله از این نور؛ گر نبدی باطل آمدند سراسر
دختر چون این دو از مشیمه قدرت؛ نامد و ناید دگر هماره مقدر
آن یک، امواج علم را شده مبدأ، وین یک افواج حلم را شده مصدر
لم یلدم بسته لب و گرنه بگفتم، دخت خدایند این دو نور مطهر
آن یک بر ملک لایزالی، تارک؛ وین یک بر عرش کبریایی، افسر
آن یک خاک مدینه کرده مزین؛ صفحه قم را نموده این یک، انور


———————————-
1- برگرفته از مقاله ویژگی های حضرت معصومه سلام الله علیها ؛ هادی دانشور؛ با کمی دخل و تصرف
2- اعیان الشّیعة، ج 8،ص 391 به نقل از تاریخ قم، تألیف حسن بن محمد؛ بحارالانوار، ج 60، ص 219؛ ناسخ التواریخ، جلد امام كاظم علیه السلام جلد 7، ص 337
3- سوره مبارکه ضحی ، آیه 5
4- بحار الانوار، ج 6، ص 228
5- بحارالانوار،ج 43، ص 86
6- حضرت معصومه فاطمه دوم، محمد محمدی اشتهاردی، ص 133
7- حضرت معصومه فاطمه دوم محمد محمدی اشتهاردی، ص 140 ـ 141
8- دیوان امام خمینی رحمه الله ، ص 257 ـ 253.

موضوعات: بانوی کرامت  لینک ثابت




چرا امام صادق(ع) قیام نکرد؟

• در حالیکه زمینۀ قیام برای امام صادق(ع) بسیار مهیا بود، چرا باوجود پیشنهادها و اصرارها قیام نکردند؟/رفتار حضرت شبیه رفتار امیرالمؤمنین(ع) بود؛ امام نمی‌خواست یک حکومت ناپایدار و موقت تشکیل دهد/ /بعد از حکومت دینی، دشمنی‌ها با دین و خوبان صد برابر می‌شود

توقع امام صادق(ع) از یارانش برای برقراری حاکمیت، در حدّ شیعۀ تنوری بود/ فرهنگ سیاسی جامعۀ ما با فضای بیانات امام صادق(ع) فاصله دارد/ ما باید از سیاسیون خود بیشترین تقوا، ولایتمداری و محبت به اهل ایمان را انتظار داشته باشیم، اما چنین انتظاری نداریم/ ضعف مهم جامعۀ ما اینست که اساساً مردم از مسئولین سیاسی زیاد انتظار تقوا ندارند

مسلماً وضعِ زمانۀ‌ ما از وضع زمانۀ امام صادق(ع) بهترست، ولی هنوز در حدّ مطلوبی که حضرت بیاید و حاکمیت دینیِ مطلق را برقرار کند، نیستیم/ یکی از دلایل اینکه هنوز به وضع مطلوب نرسیده‌ایم، اینست که انتظارات ما از تقوای مسـئولین، زیاد بالا نیست، باید انتظارات‌مان را بالا ببریم/ در این شرایط، باید زیر بیرق نائب امام زمان(ع) «کادرسازی» کنیم

موضوعات: مکتب امام صادق(ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم