✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
روزی به قصد دانستن جای تو از همه پرسیدم: کجاست؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




خارش سر
1- چهل گرم «سدر» و «شاهتره» و ده گرم «جوش شيرين» را با مقداري ماست مخلوط كنيد، به سرتان بماليد و پس از چند ساعت بشوييد.
2- «گل بابونه شيرازي»، «گل ختمي» و «سدر» را با «آب غوره» مخلوط كنيد، مثل حنا به سرتان بماليد و پس از چند ساعت بشوييد.
3- هرگاه خارش سر و احياناً دردسر به علّت ضعف عمومي باشد، مقداري «گندم» را برشته كنيد. داغ داغ داخل كيسه‌اي بريزيد. روي ملاج سرتان بگذاريد، و پس از سرد شدن دوباره اين كار را تكرار كنيد.
4- شستن سر با آب دم كرده «شنبليله» براي از بين رفتن خارش سر ناشي از يبوست و زخمهاي سرد مفيد است.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ج-ح-خ-چ  لینک ثابت




كفران نعمت

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: در روزگار گذشته قوم دانيال نبي بر اثر كفران نعمت دچار قحطي شدند و كارشان به آدم خواري كشيد.
قالت امراءة لاءخري و لهما ولدان يا فلانة تعالي حتي تاءكل اءنا و اءنت اليوم ولدي و اذا كان غدا اءكلنا ولدك قالت لها نعم فاءكلتاه فلمّا اءن جاعتا من بعد راودت الاءخري علي اءكل ولدها فامتنعت عليها فقالت لها بيني و بينك نبي الله فاختصما الي دانيال عليه السلام فقال لهما و قد بلغ الاءمر الي ما اءري قالتا له نعم يا نبي الله و اءشد قال فرفع يده الي السماء فقال اللهم عد علينا بفضلك (1)
زن بچه داري به زن ديگر، كه او نيز فرزند داشت ، پيشنهاد كرد كه فلاني ! بيا امروز من بچه خود را مي گذارم و هر دو نفر گوشتش را مي خوريم و روز بعد تو بچه ات را بياور تا هر دو بخوريم ! گفته او مورد قبول واقع شد.
زن اول كه خود پيشنهاددهنده بود از فرزندش دل برگرفت و هر دو نفر طفلش را قطعه قطعه كردند و خوردند. نوبت بعد كه گرسنه شدند، زن اولي به دومي مراجعه كرد ولي زن دوم از كشتن بچه خود امتناع نمود و كار به خصومت و دعوا كشيد. براي حكميت به دانيال مراجعه كردند، دانيال نبي از شنيدن چنين دعوايي سخت ناراحت شد و گفت : ((كار گرسنگي به اين جا كشيده شده است ؟)) گفتند: ((بلي ! و از اين هم سخت تر شده است .))
دانيال دست به دعا برداشت و از پيشگاه الهي درخواست تفضل و رحمت نمود و خداوند قحطي را برطرف نمود.(2)

1- الكافي ، ج 6، ص 302.
2- جوان از نظر عقل و احساسات ، ج 2، ص 404.

 

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت




تشويق به كارهاي خوب

اولياي بزرگ اسلام به كارهاي پسنديده مردم در امور ديني و دنيوي توجه كامل داشتند و به وسيله تشويق و تحسين ، آنان را به نيكي و پاكي ، شادمان و دلگرم مي نمودند. براي نمونه دو مورد را به عرض شما مي رسانم .
رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مرد عربي را ديد كه در نماز خود دعا مي خواند و مضامين بسيار عالي و پرمعناي را به پيشگاه الهي عرض مي كند.
سخنان عميق و پرمغز آن مرد كه حاكي از مراتب معرفت و كمال ايمانش بود، در پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم تاثير كرد. لذا شخصي را بر او گمارد و دستور داد، وقتي عرب از نماز فارغ شد، او را به حضورش بياورد.
عرب به محضر حضرت عليه السلام آمد. رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم قطعه طلايي را كه به آن حضرت هديه داده بودند، به او عطا فرمود و سپس پرسيد: ((از كدام قبيله هستي ؟))
عرض كرد: ((از بني عامر بن صعصعه))
فرمود: ((آيا مي داني اين طلا را براي چه به شما بخشيدم ؟))
عرض كرد: ((به اعتبار نسبت و رحمي كه بين من و شماست .))
حضرت عليه السلام فرمود: ((البته براي رحمت حقي است ولي اين طلا را از آن جهت به تو بخشيدم كه در پيشگاه الهي خداي را به نيكي و شايستگي ثنا گفتي))(1)
تشويق و تحسين پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از طرفي مرد عرب را بيش از پيش دلگرم كرد و از طرف ديگر آنان را كه ناظر اين جريان بودند، اميدوار نمود.(2)

1- حيوة الحيوان ، ج 2، ص 63.
2- كودك از نظر وراثت و تربيت ، ج 2، ص 313.

 

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت





دادخواهي امام عليه السلام

روزي علي عليه السلام در شدت گرماي بعد از ظهر، به طرف منزل آمد. زني را ديد كه بر در خانه ايستاده است . به حضرت عرض كرد: ((شوهرم به من ستم مي كند، تهديدم مي نمايد و قسم ياد كرده است كه مرا بزند.))
حضرت فرمود: ((صبر كن تا شدت گرما تخفيف پيدا كند. به خواست خداوند با تو مي آيم و به كارت رسيدگي خواهم كرد.))
زن با نگراني و اضطراب عرض كرد: ((با طول غيبت من از منزل ، خشم شوهرم تشديد مي شود و كار سخت تر مي گردد.))
حضرت با شنيدن اين سخن سر فروافكند و چند لحظه فكر كرد. سپس سر برداشت و فرمود: ((نه ! به خدا قسم كمترين تاءخير، بايد حق مظلوم گرفته شود.))
اين سخن را گرفت و پرسيد منزلت كجاست ؟ در معيت زن حركت كرد تا به در خانه اش رسيد.
فوقف فقال السلام عليكم فخرج شابّ فقال علي عليه السلام يا عبدالله اتّق الله فانك قد اءخفتها و اءخرجتها فقال الفتي و ما اءنت و ذاك و الله لاءحرقنّها لكلامك ؛ (1)
علي عليه السلام جلوي خانه ايستاد و از بيرون منزل ، به صداي بلند سلام كرد. جواني از در خانه در آمد. حضرت به وي فرمود: ((از خدا بترس ! تو زنت را ترسانده اي و او را از منزلت بيرون كرده اي .))
جوان با خشونت و بي ادبي عرض كرد: ((كار همسر من به تو چه ربطي دارد؟ به خدا قسم براي گفته تو، زنم را آتش خواهم زد!))
علي عليه السلام از شنيدن سخنان جوان كه از قانون شكني او حكايت مي كرد، سخت برآشفت . شمشير از نيام كشيد و فرمود: ((من تو را امر به معروف و نهي از منكر مي كنم و فرمان الهي را ابلاغ مي نمايم ، اما تو از گناه سخن مي گويي و از امر حق سرپيچي مي كني ؟!))
در اين فاصله كه بين آن حضرت و جوان رد و بدل مي شد، كساني كه از آن كوچه عبور مي كردند، گرد علي عليه السلام جمع شدند و به عنوان اميرالمؤ منين عليه السلام به آن حضرت ، سلام مي كردند.
جوان كه حضرت را نشناخته بود، از سلام مردم متوجه شد كه با شخص اول مملكت سخن مي گويد. تكان خورد و به خود آمد و با شرمندگي سر را به طرف دست علي عليه السلام فرود آورد و گفت : ((يا اميرالمؤ منين ! از لغزش من درگذر! به خدا قسم امر تو را اطاعت مي كنم و حداكثر تواضع را نسبت به همسرم معمول خواهم داشت .))
حضرت شمشير خود را در غلاف فروبرد و به زن نيز توصيه كرد كه با شوهرت طوري رفتار كن كه اينگونه خشمگين نشود.
از اين روايت استفاده مي شود كه مرد تفوق طلب براي آن كه برتري خود را اثبات نمايد و حكمران خانواده باشد، به همسر خويش اهانت مي كند و با تندي و خشونت ، عزت نفس و شخصيتش را درهم مي شكند. او را به زدن و سوزاندن تهديد مي نمايد و زندگي را بر وي ، طاقت فرسا و غيرقابل تحمل مي سازد.
زن از مشاهده اعمال نارواي شوهر برتري طلب ، سخت نگران و ناراحت مي شود. براي چاره جويي و دفاع از شرافت و شخصيت خود به پناه قانون مي رود و از رئيس حكومت استمداد مي كند تا بدين وسيله از خطر ناامني و اسارت رهايي يابد.
خوشبختانه زمامدار حكومت ، مرد حق و عدالت بود و در اولين فرصت و بدون تشريفات و اتلاف وقت به دادخواهي زن ستمديده قيام نمود و شخصا با شوهر برتري طلب و خودخواهش سخن گفت و سرانجام او را به اطاعت از قانون و احترام همسر خود وادار ساخت و در نتيجه آن صحنه وحشت زا و خطرناك پايان پذيرفت و محيط خانه از نعمت امنيت و آسايش برخوردار گرديد.
اگر آن زن به حكومت دسترسي پيدا نمي كرد، يا آن كه حكومت از او دادخواهي نمي نمود، يا حكومت ضعيف بود و قدرت دادخواهي نمي داشت و خلاصه اگر زن ستمديده نمي توانست از قانون و حكومت استفاده كند، در مقابل فشارهاي طاقت فرسا و جانكاه شوهر برتري طلب خود، چه كند؟ و چگونه شكست خويش را جبران مي نمود؟
اين سوال در مورد آن زن و درباره تمام مردم ضعيفي كه مورد تعدي برتري طلبان قرار مي گيرند و قدرت دفاع ندارند، قابل طرح است . ولي نمي توان به اين پرسش ، پاسخ صريح و قطعي داد. زيرا اولا در اين موارد اوضاع و احوال و شرايط زمان و مكان يكسان نيست .
ثانيا روحيه و طرز تفكر افراد با يكديگر متفاوت است . بنابراين در جواب بايد گفت : مردم در شرايط مختلف با داشتن افكار متفاوت ، عكس العمل هاي گوناگون از خود نشان مي دهند.(2)

1- مستدرك الوسايل ، ج 12، ص 338؛ بحارالانوار، ج 9، ص 521.
2- بزرگسال و جوان از نظر افكار و تمايلات ، ج 1، ص 243.

 

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت





ورزش در سيره ائمه عليهم السلام (3)

اولياي گرامي اسلام ، علاوه بر تشويق مردم ، خود شخصا در اين مسابقات مكرر شركت كردند و پيروزي هاي درخشاني به دست آوردند، تا جايي كه در بعضي از مواقع زبردستي و مهارتشان باعث تعجب بينندگان مسابقه مي شد.
از انس بن مالك سوال شد: ((آيا شما در زمان پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم در مسابقه شركت مي كرديد.))
جواب داد: ((بلي !)) پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم خودشان با اسبي كه داشتند، مسابقه دادند و مسابقه را بردند و اين پيروزي باعث مسرت و اعجاب آن حضرت شد.(1)
چند نفر از مشركين براي دستبرد به گوسفندهاي مردم ، به اطراف مدينه آمدند. رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و جمعي از مسلمين براي سركوبي آنان بر اسب ها سوار شدند و به خارج مدينه روي آوردند. مشركين كه احساس خطر نموده بودند، به سرعت فرار كردند و خود را از دسترس مسملين دور ساختند.
((ابوقناة)) كه يكي از سواران بود، به حضرت عرض كرد: ((دشمن برگشته است ، اگر موافقت فرماييد در اين فرصت يك مسابقه اسب دواني برقرار كنيم .))
رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم جواب مثبت داد. مسابقه آغاز شد. سرانجام آن حضرت از همه پيشي گرفت و مسابقه را برد.(2)

1- مستدرك الوسايل ، ج 2، ص 517.
2- وسائل الشيعة ، ج 4، ص 231؛ جوان از نظر عقل و احساسات ، ج 2، ص 451.

 

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت




ورزش در سيره ائمه عليهم السلام (2)

رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بر مردمي از انصار كه مشغول تيراندازي بودند، گذر كرد و داوطلب شد كه در مسابقه آنها شركت كند. فرمود: من با گروهي كه ابن اردع در آن است همكاري مي كنم . دسته مقابل با شنيدن سخن آن حضرت ، از تيراندازي دست كشيدند و گفتند: گروهي كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در آن تيراندازي كند، هرگز مغلوب نخواهد شد.
براي آنكه مسابقه تعطيل نشود، فرمود: من با هر دو گروه همكاري مي كنم . مجددا مسابقه شروع شد و پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم با هر دو دسته تيراندازي كرد.(1)

1- مبسوط، سبق و رمايه ؛ جوان از نظر عقل و احساسات ، ج 2، ص 451.

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت




ورزش در سيره ائمه عليهم السلام (1)

طبق روايت (1) امام صادق عليه السلام شخصا در تيراندازي حاضر مي شد.
امام صادق عليه السلام فرمود: من در معيت پدرم به مجلس هشام بن عبدالملك در شام وارد شديم . او بر كرسي خلافت نشسته بود. نظاميان و نزديكانش در اطراف وي برپا ايستاده بودند. در ديدگاه خليفه ، هدفي براي تيراندازي قرار داشت و بزرگان قومش در حضور وي تيراندازي مي كردند. به محض آنكه وارد مجلس شديم ، از پدرم خواست كه با شيوخ عرب تيراندازي كند.
حضرت فرمود: ((من پير شده ام ، ممكن است مرا معاف بداري ؟))
او قسم ياد كرد غيرممكن است و به يكي از شيوخ بني اميه اشاره كرد كه كمانت را به امام باقر بده ! پدرم ناچار كمان را گرفت . تيري در آن گذارد و رها كرد. تير در وسط هدف نشست . سپس تير ديگري گرفت و آن را روي تير اول نشاند. و آن را شكافت و خلاصه چند تير روي هم زد.
اين قدرت تيراندازي و هدف گيري ، هشام را مبهوت و پريشان خاطر ساخت . به امام باقر عليه السلام عرض كرد: مهارت شما از تمام تيراندازان عرب و عجم بيشتر است و سپس آن حضرت را به سرير خود دعوت كرد. از جا برخاست ، دست در گردن پدرم انداخت و او را طرف راست خود نشاند. آنگاه دست به گردن من انداخت و مرا در سمت راست پدرم نشاند و به امام باقر گفت : اين تيراندازي را از چه كسي و در چه مدتي آموخته ايد؟
حضرت فرمودند: ((مي داني كه اهل مدينه مسابقات تيراندازي به پا مي كردند و با علاقه در آن شركت مي نمودند. من نيز در ايام جواني به اين كار علاقه داشتم و در آن وارد بودم و سپس ترك كردم . اكنون كه از من خواستي ، به روزگار جواني برگشتم و تير انداختم .))
هشام گفت : ((من هرگز تصور نمي كردم كسي باشد كه اين طور تيراندازي كند! آيا فرزند شما جعفر نيز مثل شما تيرانداز است ؟))
حضرت باقر عليه السلام فرمودند: ((ما همه وارث كمالات پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم هستيم .))
گرچه مسابقات اسب دواني و تيراندازي از اين جهت كه عضلات را به فعاليت وامي دارد و باعث تقويت جسم مي شود، جنبه ورزشي دارد و از اين نظر كه در ساعات فراغت وسيله اساسي پيشواي اسلام در تشويق اين مسابقه ، عالي تر از جهات ورزشي و تفريحش بود، پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي خواست عموم مردم در آن روز فنون نظامي و تعاليم سربازي را فراگيرند و براي مقابله با دشمن مجهز شوند تا در ميدان جنگ به خوبي از حقوق اسلام و مسلمين دفاع نمايند و كشورشان را از هجوم بيگانگان محافظت كنند.
در دنياي امروز وضع سربازي و تمرين هاي نظامي تغيير كرده است ، اگر بعضي از جوانان در اوقات فراغت به مسابقه اسب دواني و تيراندازي دست يابند، مي توانند از جنبه ورزشي و تفريحي آن به خوبي استفاده كنند.
از طرفي به سلامت و نيرومندي خود كمك كنند و از طرف ديگر قسمتي از شناوري براي جوانان يكي ديگر از ورزش هاي مفيد و ثمربخش و از تفريحات سالم و نشاطآور است كه مورد توجه پيشواي اسلام قرار گرفته و پيروان خود را به فراگيري آن تشويق كرده است .

1- وسائل الشيعة ، ج 4، ص 231.


ادامه دارد…

 

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت





7فايده ي خربزه درختي
آيا تا به حال راجع به فوايد خربزه درختي فکر کرده ايد؟ حتماً چون خربزه درختي نوعي ميوه محسوب مي شود حدس زده ايد که براي بدن مفيد است. بله درست است. در اين مطلب، به هفت فايده ي مفيد آن اشاره کرده ايم:

* خربزه درختي حاوي آنتي اکسيدان است.
يکي از فوايد خوردن پاپايا پيش گيري از سرطان است. پاپايا يک منبع غني از آنتي اکسيدان است که بدن براي جنگ با سلول هاي عامل سرطان به آن احتياج دارد. ويتامين E، C و بتاکاروتن آنتي اکسيدان هايي هستند که از همه ي انواع سرطان ها پيشگيري مي کنند. بنابراين اضافه کردن يک واحد پاپايا به رژيم روزانه مي تواند خطر بروز سرطان را در شما کاهش دهد.

* خربزه درختي براي برطرف کردن مشکلات گوارشي به کار مي رود.
پاپايا منبع فوق العاده اي براي آنزيم هاي پروتئوليتيک است که در هضم غذا بسيار مهم هستند. مهم ترين اين آنزيم ها که در پاپايا يافت مي شود پاپايين است که با شکستن پروتئين ها به هضم بهتر غذاها کمک مي کند.
پاپايين يراب افراد مبتلا به فيبروزسيستيک و کساني که دچار التهاب لوزالمعده هستند، تجويز مي شود تا آن چه بدن آن ها به طور طبيعي نمي تواند توليد کند، براي شان بسازد. خوردن خربزه درختي در اينجا هم يک نکته مثبت است چون دريافت دهاني پاپايين بي نظمي هاي گوارشي کمتري (مثل نفح و سوء هاضمه مزمن) ايجاد مي کند. براي اين مورد پاپايين عصاره گيري شده، خشک مي شود و به صورت قرص در مي آيد.

* پاپايا باعث افزايش نيرومندي مردان مي شود.
خربزه درختي داراي آنزيمي موسوم به آرژينين است که موجب افزايش خون رساني بهتر در مردان مي شود.

* پاپايا مانع پيري زودرس مي شود.
بسياري از پزشکان طب جايگزين معتقد هستند که يکي از فوايد پاپايا پيش گيري از پيري زودرس است. چون باعث مي شود بدن به طور مناسب غذا را هضم کند و وقتي غذا به درستي هضم شود بدن مواد مغذي لازم را دريافت مي کند و براي زمان طولاني شاداب مي ماند.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم