✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
زندگی


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



خشكي پوست‌
1- «پنير تازه» كه آب آن را هنوز نگرفته‌اند (دلمه) معالج است.
2- آب «گرمك» را با شير بجوشيد. به مقدار مساوي مخلوط كرده، روي آن بماليد.
3- ضماد «خيار» و آب آن، پوست را لطيف مي‌كند.
4- «لوسيون شقايق»، برطرف كننده است.
5- خوردن «كنجد» همراه با لعاب اسپرزه مفيد است.
6- برگ «توت» و «تمشك» را بكوبيد. به صورت و يا دست خودتان ضماد كنيد.
7- «سياه دانه» را بكوبيد. با صابون مخلوط كنيد و به صورت و دست خود بماليد.
8- «گل زيرفون» (تيول) را بجوشانيد. آب آن را در وان حمام بريزيد. چند دقيقه داخل آب وان بدن خودتان را ماساژ دهيد.
9- «نمك» را داخل وان حمام بريزيد و خوب حل كنيد. در آب آن استحمام نماييد.
10- به وسيله «هويج»، «پوست خيار» يا «آب خيار»، «پرتقال»، «نارنج»، «زرده تخم‌مرغ»، «كدو حلوايي» ماسك درست كنيد (هر كدام را جداگانه)، هفته‌اي يك بار روي صورت خود بگذاريد و پس از چند ساعت برداريد.
11- به وسيله «سفيده تخم‌مرغ» با «فلفل بدون دانه» (فلفل دلمه‌اي)، يا مخلوطي از «لعاب اسفرزه» و «قدّومه» با «سيب زميني» رنده كرده خام تهيه نماييد. هفته‌اي يك‌بار روي صورت ضماد كنيد.
12- ورزش و تحرك زياد كه باعث ترشح عرق و چربي از راه منفذهاي پوستي مي‌گردد، مفيد است. ضمناً اگر چاق هستيد از وزن بدن خود بكاهيد.
13- ماليدن «انگور» به صورت و پوست، رنگ آن را روشن مي‌كند و به لطافت و نرمي آن مي‌افزايد.
14- ماليدن سوزانده‌ي پوست ميوه‌ي «انگور» جهت نرمي پوست مفيد است.
15- اگر مقداري از ميوه‌ي «انگور» را در «روغن زيتون» جوشانده و صاف كنيد و بر روي پوست صورت و بدن بماليد، معني نرمي و لطافت را خواهيد دانست.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ج-ح-خ-چ  لینک ثابت




خستگي‌


1- دم كرده «آويشن» شيرازي براي رفع خستگي تجويز شده است.
2- آرد «ثعلب» براي رفع خستگي منافع زياد دارد.
3- دم كرده گل هاي تازه «حلبوب» خستگي عمومي بدن را كاهش مي‌دهد.
4- يك «پياز» درشت را چهار قسمت كنيد و در سه فنجان آب بجوشانيد. تا بپزد و آب آن به يك فنجان تقليل يابد. صبح ناشتا آن را بنوشيد.
5- نوشيدن دم كرده «گل زيتون» مفيد است.
6- مقدار پانزده تا بيست گرم از گل هاي «مريم گلي» را در يك ليتر آب جوش ده دقيقه بريزيد تا دم بكشد. بعد صاف كنيد. با «عسل» شيرين سازيد. روزي سه‌بار، يك فنجان بعد از غذا مصرف كنيد.

موضوعات: درمان های مختلف, ج-ح-خ-چ  لینک ثابت




حمله قلبي‌


1- «سير» در تأخير ابتلا به حمله‌هاي قلبي اثر مسلم دارد.


2- حتي اگر نصف پروتئين مورد نياز در خوراكي‌هاي روزانه از فرآورده‌هاي «سويا» باشد، خطر حمله قلبي بسيار كاهش خواهد يافت.


3- مصرف «روغن زيتون» به عنوان داروي بسيار مؤثري براي پيشگيري حمله‌هاي قلبي و حتي پس از وقوع اوليه حمله، براي جلوگيري از حملات بعدي قلبي توصيه مي‌شود.

موضوعات: درمان های مختلف, ج-ح-خ-چ  لینک ثابت




زبان حال خانم رقیه سلام الله علیها ب پدر
بردن نام تو هرچند «خطر» داشت پدر


دخترت{ عشق} تو را مدنظر داشت پدر
ذره ای “ترس” به دل راه ندادم زیرا


دخترت مثل [ علمدار ]جگر داشت پدر
آقا جان تمام این سالها که درس خواندیم

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




 

مردى مى خواست غلامى را خريدارى كند.
غلام گفت: از تو مى خواهم اين سه شرط را مراعات كنى:


1 - هنگامى كه وقت نماز شد مرا از انجام نماز جلوگيرى نكنى.
2 - روزها در خدمت تو باشم نه شب ها.
3 - براى من يك خانه و اطاق جداگانه اى كه هيچ كس به آنجا نيايد تهيه كن.


دوست دارم وقت مرگم کربلا باشم حسین
خیره بر آن گنبد پر از صفا باشم حسین
دوست دارم أم لیلا کربلایم را دهد
تا شبی گریه کنِ پایین پا باشم حسین
<السلام علیک یا اباعبدلله>

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




با زیارت آل یاسین خودخواهی را از خود دور کنید!

در محضر روایات
یکی از علت‌های طولانی شدن غیبت امام عصر(ع) از خودخواهی انسان هاست، تا زمانی که منیت و خودخواهی به جای خداخواهی باشد، همین است. این درحالی است که شرط ظهور حضرت ولی عصر(ع) این است که ما خود را تغییر دهیم و خودخواهی را از خود دور کنیم، امام نقصی ندارد بلکه ما باید شرایط را عوض کنیم.
بنابراین یکی از تمرین ها برای بیرون آمدن از خودخواهی در دوران غیبت خواندن زیارت آل یاسین است، به این معنی که حق همان است که شما دوست دارید و باطل آن است که شما دوست ندارید، دوست داشتن و نداشتن امام مهم است. نه خودمان، اگر این معیار را در زندگی پیاده کنیم آن وقت می توانیم بگوییم منتظر واقعی امام هستیم.

در این میان حجت الاسلام عباس رمضانعلی زاده، پژوهشگر مهدوی به
پرسشی در راستای زیارت آل یاسین پاسخ می دهد:
زیارت آل یاسین مختص امام زمان(ع) است یا مشترک میان اهل بیت(ع)؟

نخستین سلام این زیارت نامه با عنوان “سلام علی آل یاسین” بین اهل بیت(ع) مشترک است و از دوران امام علی(ع) تا امام زمان(ع) به اهل بیت(ع) اطلاق می شود. به طوری که امام زمان(ع) در مورد این دعا فرمودند: هرگاه خواستید با ما سخن بگویید، این دعا را بخوانید و با “سلام علی آل یاسین” آغاز کنید.
اما باید گفت مابقی فرازها و سلام های زیارت آل یاسین مخصوص امام زمان(ع) است. امام عصر(ع) در جهت رعایت ادب نیز فرمودند: برای زیارت من قبل از هر چیز اجداد طاهرینم را زیارت کرده و بعد از آن به من سلام دهید و بگویید: “السلام علیک یا داعی الله. . .”

در روایات آمده که شخصی در زندان بود و امام عصر(ع) به خوابش می آید و می فرماید: برای رهایی از بند دعای “الهی عظم البلاء …” را بخوان. در این راستا باید گفت که حتی در بخشی از این دعا نیز قبل از توسل به امام زمان(ع) به اجداد مطهر ایشان توسل می جوییم و می گوییم: یا محمد و یا علی، یا علی و یا محمد و در ادامه می گوییم “یا مولانا یا صاحب الزمان”
ادعیه و زیارات مهدوی نیز نشان دهنده رعایت ادب و احترام امام عصر(ع) به پدران و اجداد طاهرینشان است. بنابراین بخش اول زیارت آل یاسین مشترک میان اهل بیت(ع) است و مابقی زیارت اختصاص به امام عصر(ع) دارد.
منبع :شبستان

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




پیامبری که منجّم و ریاضی‌دان بود

مورخان اسلامی، اولین‌هایی را به این پیامبر الهی نسبت داده‌اند، مانند نخستین نویسنده، نخستین خیاط، نخستین منجم، نخستین …
یکی از پیامبران الهی که قرآن از او با اوصاف رشک‌برانگیز “صابر"، “صدیق"، “نبی” و “صالح” یاد می‌کند، حضرت ادریس نبی است. او با چند واسطه به آدم ابوالبشر نسب می‌برد و نیای اعلای حضرت نوح ابوالانبیاست.درود خدا بر یکان یکانشان.
حضرت ادریس(ع) را نخستین پیامبر مرسل از نسل حضرت آدم(ع) و نخستین مدرس بشر برشمرده‌اند چنانکه در تواریخ اسلامی آمده است: ” او نخستین کسی بود که خیاطی کرد و طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت و از آن پس مردم به تدریج از لباسهای دوخته شده استفاده می کردند. او بلند قامت و تنومند و نخستین انسانی بود که با قلم خط نوشت و بر علم نجوم و حساب و هیئت احاطه داشت و آنها را تدریس می کرد. کتابهای آسمانی را به مردم می آموخت و آنها را از اندرزهای خود بهره مند می ساخت، از این رو نام او را ادریس (که از واژه درس گرفته شده) نهادند. (۱)
شاید به همین دلیل است که ابن سکیت، ادیب معروف عرب، نام مبارک حضرت ادریس را مشتق از ماده"درس” می‌داند. با این همه، برخی از مفسران همچون زمخشری در الکشاف، بر این دیدگاه خرده گرفته و معتقد است این کلمه، مشتق نیست بلکه معرب است و غیرمنصرف، چون عجمی است. لذا در قرآن آمده : واذکر فی الکتاب ادریس(و نفرموده ادریساً).
گاهی او را « مثلث الحکمه » یا « مثلّث النِعَم » یعنی دارای نعمت پادشاهی، حکمت و نبوت و « اوریای سوم » و « هرمس الهرامسه » پس از آدم و شیث علیهما السلام لقب داده‌اند(۲).
با اینکه در مجموعه معارف مکتوب دینی، حکایات تاریخی و روایی فراوانی از وی نقل شده است اما برخی از محققان اهل تدقیق، به این منقولات به دیده تردید می نگرند. چه اینکه اینکه دوره حیات حضرت ادریس پیامبر، به دوران پیش از تاریخ( قبل از طوفان نوح) برمی‌گردد و آنچه گفته می‌شود حدس‌ها و احتمالاتی صرف بیش نیست. به عنوان مثال علامه طباطبایی در المیزان، ضمن شرح تفصیلی احوال و زندگی حضرت ادریس به نقل از محدثان اسلامی، به نقد آنچه گفته شده می‌نشیند و معتقد است که: “درباره زندگانی ادریس (علیه‌السلام) و سرانجام او نیز اختلاف بسیاری وجود دارد و مطالب موجود چندان قابل اعتماد نبوده و بیش‌تر آن‌ها از زمره اسرائیلیات به حساب می‌آیند"(۳). با این همه، بر پاره‌ای اوصاف مرتبط با مقام علمی وی صحه می گذارد.

سیمای حضرت ادریس(ع) در قرآن:
در پهنه آیات قرآن، تنها در ضمن چند آیه آنهم به صورت کوتاه و موجز از حضرتش یاد شده است. یک. آیات ۸۵ و ۸۶ سوره مبارکه انبیاء: وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ * وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ [و اسماعیل و ادریس و ذاالکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند. و ما آنان را در رحمت خود وارد ساختیم؛ چرا که آنها از صالحان بودند.] دو. آیات ۵۶ و ۵۷ سوره مبارکه مریم(س): وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَبِیا* وَرَفَعْنَاهُ مَکَانًا عَلِیا [و در این کتاب، از ادریس (نیز) یاد کن، او بسیار راستگو و پیامبر (بزرگی) بود. و ما او را به مقام والایی رساندیم.]. در ذیل آیه اخیر، اغلب مفسران در این بحث کرده‌اند که منظور از رفعت مکان در این آیه چیست؟ آیا حضرت ادریس نیز مانند حضرت عیسی، درود خدا بر هر دو، به آسمان عروج کرده است یا اینکه معنای دیگری منظور نظر است؟ عده‌ای بر این باورند که حضرتش به یکی آسمان چهارم دنیا عروج داده شده و همچنان زنده است. از دیدگاه ایشان، منظور از رفعت مکان، مکان مادی و یکی از اجرام سماوی است. عده‌ای دیگر نیز مانند طبرسی در مجمع البیان، با تمسک به پاره‌ای شواهد قرآنی، آن را به معنای رفعت مکانت می‌دانند نه رفعت مکان. علامه طباطبایی صاحب تفسیر گرانسنگ المیزان می‌گوید: “از سیاق داستان‌هایى که در این سوره به ردیف ذکر مى شود و مواهب نبوت و ولایت را که از مقامات معنوى و الهى است ذکر مى کند، استفاده کرد که مراد از مکان على که خدا وى را بدان مکان رفعت داده یکى از درجات قرب باشد. زیرا رفعت مکانى و صعود دادن به جایى بلند هر چند که بلندترین مکان‌هاى متصور باشد مزیتى به شمار نمى‌رود."(۴).
در تایید سخن علامه باید گفت که کرات آسمانی و اجرام سماوی معلق در فضا، نسبت به یکدیگر، بالا و پایین نیستند. کسی که به مثلا به کره ماه رفته است، زمین را بالای سر خود می‌بیند چنانکه اهل زمین نیز، ماه را بالای سرشان می‌بینند.
گذشته از این می‌توان گفت: اطلاق لفظ مکان در معنای منزلت معنوی در ادبیات قرآن،معمول است. از جمله شواهد دال بر این سخن، کریمه ۷۷ سوره یوسف است که می‌فرماید: قَالُوا إِنْ یسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ[(برادران) گفتند: «اگر او [بنیامین‌] دزدی کند، (جای تعجب نیست؛) برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدی کرد» یوسف (سخت ناراحت شد، و) این (ناراحتی) را در درون خود پنهان داشت، و برای آنها آشکار نکرد؛ (همین اندازه) گفت: «شما (از دیدگاه من،) از نظر منزلت بدترین مردمید! و خدا از آنچه توصیف می‌کنید، آگاه‌تر است!»].

پی‌نوشت‌ها:
۱٫ کامل ابن اثیر، ج ۱، ص ۲۲٫
۲٫ اعلام القرآن، محمد خزائلی.
۳٫ المیزان، طباطبایی، محمدحسین، ج۱۴،‌ص ۷۲٫
۴٫ همان،ص۸۴٫

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیا در وقت اداری میتوان کار شخصی انجام داد؟
نوشتن گزارش های غیرواقعی و دریافت پول در برابر ساعات اضافه ای که کاری در آنها انجام نشده، جایز نیست و واجب است تا پول های اضافه ای که کارمند مستحق دریافت آنها نبوده، بازگردانده شود

باتوجه به اینکه این مساله مبتلا به و مورد سوال اکثر کارمندان و کارگران است در این جا قسمتی از احکام باید ها ونباید های محیط کار را بیان نمودیم و قبل از آن اشاره ای کوتاه به قرآن کریم ومساله ی مربوط می نماییم:
اگر انجام کارهای شخصی باعث کم کاری شود ، نوعی کم فروشی نموده ، خداوند متعال کم فروشی را مذمت نموده :« وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ؛(۱) واى بر کم‏ فروشان‏» و در وصف کم فروشان در آیه بعد می فرماید: «الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُواْ عَلىَ النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ(*) وَ إِذَا کاَلُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یخُْسِرُونَ(۲) ؛آنان که وقتى براى خود پیمانه مى‏کنند، حق خود را به طور کامل مى ‏گیرند. امّا هنگامى که می خواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم مى ‏گذارند».
بنابراین کارمندی که حقوق خود را به طور کامل دریافت می نماید. اما در انجام کارها به واسطه انجام کارهای شخصی در حین کار یا عوامل دیگر کم کاری می کند، نوعی کم فروشی نموده و از این حیث مورد مذمت آیات الهی قرار می گیرد.
انجام کار غیر موظف در وقت اداری
سؤال: آیا شرعاً جایز است که کارمندان و کارگران ادارات دولتی در ساعات اداری و کار، به عنوان تحصّن و اعتصاب (جهت رسیدگی به درخواست هایشان) دست از کار بکشند؟.
جواب: جایز نیست و باید تابع مقررات دولت اسلامی باشند. (1)
سؤال: اگر کارمند در محل کار خود، ساعات بیکاری زیادی داشته باشد و مجاز نباشد که در ساعات حضور در بخش های دیگری کار کند، آیا جایز است که در اوقات بیکاری، کارهای شخصی مربوط به خودش را انجام دهد؟.
جواب: اقدام به انجام کارهای شخصی در اثنای کار در محل کار، تابع مقررات و اجازه قانونی مسئول مربوطه است. (2)
دیر حاضر شدن و زود رفتن
سؤال: کارمندان طبق مقررات هر روز باید سر ساعت معینی در محل کار خود حاضر شوند، اگر کسی به علت دور بودن راه، سرمای شدید زمستان و یا نبودن وسیله نقلیه، یک الی دو ساعت فقط صبح های روز شنبه، استثنائاً دیر به محل کار برسد، آیا از نظر شرع مقدس درست است که جبران تأخیر خود را همان روز یا در ایام هفته بنماید؟.

ادامه »

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم