✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
خدایا قمار زندگی را لحظه لحظه باختم


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 

بسم الله الرحمن الرحيم

 

 

ابتداء نامه اعمال مؤمنین چیست؟

 

جواب را از لسان خاتم النبیاء بخوانید:

 

پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

 

شروع و ابتداء نامه اعمال مؤمنین محبّت «علی بن ابیطالب علیه السلام» است.

 

 

مــــــــنبع:

بحارالانوار  جلد39  صفحه28

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




نیست گاهی، هیچ راهی، جز به شاهی رو زدن

با غمی سنگین رسیدن پیش او زانو زدن

 

ظهرِ گرما، صحن سقاخانه می چسبد چقدر

ضامن آهو شنیدن، بعد از آن «یا هو» زدن

 

در شلوغی‌ها دو تا آرنج خوردن بی‌هوا

مست چون جامی، به دیگر جامها پهلو زدن

 

آری آداب خودش را دارد این جا عاشقی

جز بزرگان کس ندارد منصب جارو زدن

 

امتحانی کن، ببین اینجا چه حظی می‌دهد

یاعلی گفتن به وقت دست بر زانو زدن

 

شمع‌ها ! نجوای با خورشید می‌دانید چیست؟

اشک‌های بی‌صدا باریدن و سوسو زدن

 

هفت دوری نیست حج ما فقیران، این طواف

دور هشتم دارد و چرخی به دور او زدن

 

بیت هشتم هدیه‌ای از سوی قم آورده است

بوسه بر درگاه تو از جانب بانو زدن

 

بد کشیدم طرح خود را چیز دیگر شد، ببخش

دست و دل لرزیده وقت طرح این آهو زدن

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 

آقای قرائتی می‌گفت: سال 63 به همدان رفتم. شب در منزل یکی از شهدا مهمان بودم. یک پیرمرد از پنجره خانه سرک کشید و مرا دید‼️

بعد هم در زد و داخل شد و نفس زنان جلو آمد و گفت: آقای قرائتی من یک پسر داشتم که شهید شد. این پسر اینقدر اخلاص داشت که اول انقلاب وقتی مسئول توزیع کوپن بود، به یک پیرزن کوپن نرسید. او هم جلوی جمع بسیجی ها آمد و آب دهان در صورت پسرم انداخت‼️

همه میخواستند با او برخورد کنند اما پسرم آیه قرآن خواند و گفت: والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس…

بعد صورتش را پاک کرد و رفت.

آقا نمی دانید چه پسر خوب و با ایمانی داشتم الحمدلله الحمدلله…

آقای قرائتی ادامه داد: در همین لحظه پدر شهید سکته کرد و در آغوش من افتاد‼️ بعد از لحظاتی نیز از دنیا رفت.

من آن شب تا صبح نخوابیدم. این که بود. چه ماموریتی داشت؟ یک دقیقه حرف زد و از دنیا رفت‼️

ادامه دارد….

برگرفته از کتاب مزد اخلاص. اثر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

امام #حسین علیه السلام فرمودند:

 

مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ

 

 

آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را

 از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.

 

 (الکافی،ج2،ص373)

 (الکافی،ج4،ص117)

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




نماز

 

 با اینکه خداوند نیازی به نماز ما ندارد  برای چه نماز می خوانیم ؟

 خداوند بی نیاز و غنی است و نیازی به عبادت و نماز ما ندارد اما خداوند رحیم و حکیم نماز را برای بهره مندی انسان ها قرار داده است ؛ زیرا :

 

1- ما انسان ها فقیر و محتاج هستیم و باید با ارتباط با خدای بی نیاز و مبدأ قدرت و کمال نیاز خود را بر طرف کنیم ؛ چنانچه لامپ ها با ارتباط با منبع انرژی ، نور می گیرند و نور افشانی می کنند.

 

2- غفلت و فراموشی یاد خدا ، موجب انحراف ما در مسیر زندگی دنیا و ارتکاب زشتی ها می شود و «نماز» مانع این غفلت و آن زشتی ها است . « ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر » .

 

❣به همین دلیل حضرت علی (ع) فرموده اند : « ذکر الله رأس مال کل مومن و ربحه السلامة من الشیطان ؛ یاد خدا سرمایه هر مومنی است و سود آن سلامت از شیطان است.»1

 

????پس نماز یک وسیله دفاعی و یک مبارزه عملی با دشمن نفس و شیطانی است .

 

3- و بالاخره روح و روان آدمی که فطرتی الهی دارد با نمازو یاد خدا آرام می گیرد و در پرتو این اطمینان و آرامش ،زندگی با نشاط و سرورو آرامش خواهدداشت .« الا بذکر الله تطمئن القلوب » .2

 

♦️آنگاه کسی که نماز نخواند ، در دنیا و آخرت خسارت « غفلت » و « بی توجهی» خود را خواهد دید. در دنیا قلب پر اضطراب و ناآرام ، و خدای ناکرده ارتکاب زشتی ها ، و در آخرت جزای این اعمال و آن نسیان یاد خدا.

 

1- غرر الحکم، ح3621.

 

2- سوره رعد، آیه 28.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مزرعه ذهن انسان بهترین بستر برای رشد علف هرز است و خطر علف هرز این است که محصول اصلی را نابود می کند. این نابودی گاهی انحراف فکری ایجاد می کند و گاهی فرد را به مهمل گویی خارج از کنترل او دچار می کند.

بنابراین , نه تنها باید مراقب مزرعه ذهن خود بود, بلکه باید از گفتن عبارات و جملات هجو و بی فایده پرهیز کرد و حساب شده سخن گفت و به یاد داشت که:

” از کوزه همان برون تراود که در اوست".

خطر علف هرز در دنیای عرفان بسیار جدی تر است. به طور عمده, منظور از علف هرز در عرفان, بینش های غلطی است که می تواند به بینش های صحیح آسیب برساند و انسان را از مسیر کمال منحرف کند. این اتفاق می تواند در اثر جهل یا غفلت باشد. اگر فرد, معیار لازم برای تشخیص آگاهی های مثبت و منفی را نداشته باشد و نتواند آگاهی های منفی را تفکیک کند و کنار بگذارد, این آگاهی ها در نقش علف هرز, نتایج آگاهی های مثبت را به تباهی می کشند. تفسیر و تعبیر غلط آگاهی های مثبت نیز به همین صورت, خطرآفرین است. بنابراین در مسیر عرفان, مراقبت از مزرعه ذهن ضروری تر است. به این منظور باید توجه داشت:

۱- هیچ نوع سهل انگاری در مورد تجزیه و تحلیل دریافت های مثبت و استفاده از آنها جایز نیست.

۲- در هر مرحله از مسیر باید تحولات درونی خود را بازنگری کرد تا نقایص ظرفیتی و بینشی و اشکالات شخصیتی شناسایی و برطرف شوند.

۳- نمی توان از ترفندهای شیطان که با ظرافت وارد عمل می شود, غافل شد.

 

 

 "قانون علف هرز” کتاب بینش انسان

 

#زندگی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




داستان آهنگر

 

آورده اند که ( ابوالفرج جوزی ) نقل میکند که یکی از مردان صالح این چنین گفت : من در مصر آهنگری دیدم که دست در کوره آهنگری می برد و آهن را با دست خود می گرفت و بیرون می کشید و روی سندان می گذاشت ولی آتش به دست او اثر نمی کرد .

 

با خود گفتم : این از عجایب است ! آتش باید بسوزاند ! حالا که نمی سوازند ، حتما رازی در کار است . نزدیک او رفتم و سلام کردم و گفتم : ای مرد ! تو از مردان خوب روزگاری ، دعایی در حق من بفرما . گفت : من آنچنان که تو خیال میکنی نیستم .

 

گفتم : چرا تو از مردان مستحاب الدعوه نباشی و حال اینکه آهن گداخته ، دستت را نمی سوزاند ؟ در جواب داستان عجیبی نقل کرد :

 

روزی من در همین دکان نشسته بودم که ناگاه زنی بسیار زیبا که تا آن روز زنی به آن زیبایی ندیده بودم نزد من آمد و گفت : ای برادر ! آیا در راه خدا کمکی به من می کنی ؟

 

من که عاشق جمال و زیبایی او شده بودم گفتم : اگر حاضر باشی با من به خانه بیایی و خواسته مرا استجابت کنی ، در مقابل هر چه بخواهی به شما خواهم داد . زن با ناراحتی گفت : به خدا من زنی نیستم که به این کار زشت رضایت دهم . گفتم : در این صورت برخیز و از نزد من برو .

 

او برخاست و رفت . پس از چندی دوباره نزد من آمد و عرض حاجت کرد . من دوباره همان جواب را به او دادم . قدری فکر کرد و گفت : آنچنان تنگدست و فقیرم که چاره ای جزء تسلیم در برابر گناه ندارم . من فورا در دکان را بستم و با آن زن به خانه رفتیم . او گفت : چون بچه های من گرسنه اند مقداری از غذا به من بده تا به آنها برسانم ، قول میدم که زود برگردم . من هم از او عهد و پیمان گرفتم و به او پول و غذا دادم .

 

او رفت و پس از ساعتی بازگشت . من در خانه را قفل کردم . زن پرسید چرا چنین کردی ؟

 

گفتم از ترس مردم .

 

زن گفت : چرا از خدای مردم نمی ترسی ؟ !!!

 

در پاسخ گفتم : خداوند آمرزنده است .!!!

 

این سخن را گفتم و به سوی او رفتم . ولی دیدم مضطرب است و سیلاب اشک بر دیدگانش جاری است . زن گفت :

 

از خدا وحشت دارم . ای مرد ! تو را به خدا دست از سر من بردار ، که اگر از من دست برداری ، ضمانت می کنم که خدا در دنیا و آخرت تو را نسوزاند . من وقتی حالت اضطراب او را مشاهده کردم از جای برخاستم و هر چه داشتم به او دادم و گفتم : به خاطر ترس از خدا ، از تو گذشتم .

 

او خوشحال شد و رفت . من هم در همان حال کم کم خوابیدم . در عالم خواب بانویی را دیدم که تاجی از یاقوت بر سر داشت و به نزد من آمد و گفت : ای مرد ، خدا به تو پاداش خیر بدهد . پرسیدم شما کیستید ؟

 

 فرمود : من مادر همان زنی هستم که به نزد تو آمده بود و تو ، به خاطر خدا از او گذشتی و دامن او را آلوده نساختی ; خدا در دنیا و آخرت تو را نسوزاند . پرسیدم آن زن از کدام خاندان بود ؟ فرمود : از ذریه و نسل رسول خدا بود . من که این مطلب را شنیدم خیلی خوشحال شدم و خدا را شکر کردم که به من توفیق داد تا از گناه برکنار باشم .

 

به دنبال این جریان وقتی از خواب بیدار شدم ، از آن روز به حال آتش دنیا مرا نمی سوزاند ،  امیدوارم آتش آخرت نیز مرا نسوزاند .

 

امیدوارم این داستان مورد استفاده همتون قرار گرفته باشه و با خواندن این داستان آموزنده ، تکانی در درون خود انجام داده و خودمان را از آتش جهنم دور کنیم و در آخر حدیثی از پیامبر (ص) بیان میکنم  که آن حضرت فرمود : کسی که از تعرض به ناموس و آبروی مردم خویشتنداری کند ، خداوند روز قیامت گناهان او را می بخشد

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


 دل من گم شد،اگر پیدا شد

 سپارید امانات رضا(ع)

 واگراز تپش افتاد دلم

 ببریدش به ملاقات رضا(ع)

 از رضاخواسته ام تاشاید،

 بگذارد که غلامش بشوم

 همه گفتند محال است ولی

 دلخوشم من به محالات رضا(ع)

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم