✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
از کاف کریم است که میمش زیباست


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



کجاها نبایدخندید !!!!
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه یپیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت…
به جارو کردن مادرت…
به راننده ی چاق اتوبوس…
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد…
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی…
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان…
نخند …
نخند که دنیا ارزشش را ندارد …
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند…
بار می برند…
بی خوابی می کشند…
کهنه می پوشند…
جار می زنند…
سرما و گرما را تحمل می کنند…
و گاهی خجالت هم می کشند
خیلی ساده
هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان “خدا"ست، نخند !

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




محبوب تو باید چیزی باشد که روز به روز بهتر نشود، بلکه روز به روز تو بیشتر متوجه شوی که او بهتر از آن چیزی بوده که تو فکر می‌کردی. یعنی هر بار که به او نزدیک می‌شوی یا او را ملاقات می‌کنی بگویی: «وای! من که قبلاً برای او می‌مُردم نمی‌دانستم این‌قدر زیباست، تازه فهمیدم که او چه هست! من اصلاً فکر نمی‌کردم این‌قدر زیبا باشد…» و همین‌طور عشق ما را بیشتر کند و آتش روح ما را افزایش دهد و جلو ببرد.


خدا روز قیامت همین آتش‌فشان را در قلب ما شعله‌ور خواهد کرد. در عالم آخرت، هر بار که به ملاقات خودِ پروردگار عالم می‌روی، خدا برایت بیشتر جلوه می‌کند لذا حسّ تازه‌تر و بهتری پیدا می‌کنی به حدّی که همۀ ملاقات‌های قبلی از یادت می‌رود؛ گویا این اولین ملاقات تو با خداست. یعنی خدا هیچ‌وقت برایت تکراری نمی‌شود چون خدا بی‌نهایت است. و هر بار که به ملاقاتش می‌روی معرفت بیشتری به او پیدا می‌کنی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




روزی، سنگتراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگـانی رد می شد. در باز بود و او خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد.
در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمند تر است، تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می شدم!
در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است.
او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند.
پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است، و تبدیل به ابری بزرگ شد.
کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بارآرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد. ولی وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگی است و تبدیل به سنگی بزرگ و عظیم شد.
همان طور که با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگتراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!

 

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﻟﻬﻰ ﺍﺳﺖ
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﻰ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﻋﻘﻮﺑﺖ ﺍﻟﻬﻰ !
ﻭﻗﺘﻰ ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺼﻴﺒﺘﻰ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﻲ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﺑﻪ ﻣﺼﻴﺒﺘﻰ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﻣﻴﮕﻮﻳﻴﻢ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﻇﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ !
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺑﺎﺵ !

ﻗﻀﺎ ﻭ ﻗﺪﺭ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﭘﺴﻨﺪ ﺗﻮﺳﺖ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻧﮑﻦ ..
ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺘﺎﺭﺍﻟﻌﯿﻮﺏ ﺍﺳﺖ .
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺣﺎﻣﻞ ﻋﻴﻮﺏ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻟﺒﺎﺳﻰ ﺍﺯ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺶ ﺳِﺘْﺮ و ﭘﻮﺷﺶ ﺍﺳﺖ ﻧﺒﻮﺩ ﮔﺮﺩﻧﻬﺎﻯ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺧﻢ ﻣﻴﺸﺪ .
ﭘﺲ ﻋﻴﺐ ﺟﻮﻳﻰ ﻧﮑﻨﻴﻢ
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ ﻋﻴﻮﺏ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﻥ ﺩﺭﺭﮔﻬﺎ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺟﺎﺭﻳﺴت…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دوربین های مدار بسته ای که در زندگی ما نصب شده اند
چه بخواهیم و چه نخواهیم .
 هرکس باور کند که این دوربین ها در زندگی اوست و در حال فیلمبرداری است ، گناه نخواهد کرد. .
.
 دوربین اول:

خود خداست .
آیه چهاردهم ازسوره ی علق:
آیا نمیدانند که خدا آنها را نگاه میکند! .
.
 دوربین دوم:

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است .
آیه ی۴۵ سوره احزاب:
ای پیامبر ما تو را در امت گذاشته ایم ،
هم شاهد هستی و آنها را میبینی .
هرکاری که بکنند آنها را میبینی . .
.
دوربین سوم:
امامان معصومین علیهم السلام هستند .
آیه١٠۵ سوره توبه
که سه دوربین اول در این آیه جمع است:
ای پیامبر به مردم بگو هر کاری میخواهید بکنید ، اما اعمال شما را خدا میبیند ، پیامبر میبیند و مؤمنان (امامان علیهم السلام)
نیز میبینند . .
.
 دوربین چهارم:
ملائک مقرب خدا هستند . آیه ١٨سوره ق:
ازشماحرکتی سرنمیزندمگرآنکه دومأموردرحال نوشتن آن هستند.یکی مأمور نوشتن خوبی ها ویکی مأمورنوشتن بدی هاست. فقط این دوملک یک تفاوتی باهم دارند.این یکی اگرنیت خوبی هم کنیم یادداشت میکند.آن یکی نیت بدی کنیم یادداشت نمیکند. .
.
 دوربین پنجم:
زمین است.سوره زلزال:روزقیامت همین زمینی که ماروی آن نشسته ایم می آیدوخبرهای خودرامیدهد.

دوربین ششم:
زمان است.آیات اول سوره بروج وروایات صریحی ازامیرالؤمنین علیه السلام داریم که شب جمعه اعمال شماراثبت میکنند.شب وروزعرفه اعمال شمارا میبینند.ایام هم موجود زنده هستند.

دوربین هفتم:

دوربینی که ازهمه تکان دهنده تراست،اعضاءوجوارح مامیباشند.آیه ٢١سوره فصلت.

 

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




پنــــــــــــــدهای آسمــــــــــــــــــــــــانی

إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ/7
اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده ‏ايد
***نیکی به خود***
این یکی از قانون های خداوند متعال است که اعمال نیک و بدی که انسان مرتکب می شود
در نهایتبه خود او برمیگردد.انجام کار نیک و زیبا حتیبرای غیر خود"در واقعمانند گلی
است که ما در گلستان وجود خود می کاریم"در عین زیباتر شدن ما باعث لذت بردن
دیگران از رنگ و بوی آن می شود .شاعر با توجه به همین قانون الهی گفته:هر چه
کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی حکومت های مستبد و ظالم و عالم باید
بدانند که دیر یا زود شاهد تبعاتاعمال خود باشند کما اینکه در همین برهه از زمان
افراد دیکتاتوری که در راس حکومت های برخی از کشورها بوده اند"با خاری و ذلت
به دست مردم دور انداخته شده اند.

آیت الله مرعشی نجفی (ره)فرموده است:زمانی ک در نجف بودیم یک روز مادرم فرمودند:پدرت را صدا بزن تا برای صرف ناهار تشریف بیاورد.حقیر به طبقه بالا رفتم و دیدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده .مانده بودم چه کنم از طرفی میخواستم امر مادرم را اطاعت کنم و از طرفی میترسیدم با بیدار کردن پدر سبب رنجش خاطر او گردم.خم شدم و لبهایم را کف پای پدرم گذاشتم و چندین بوسه برداشتم تا اینکه در اثر قلقلک پا پدرم از خواب بیدار شد و دید من هستم وقتی این علاقه و ادب و کمال احترام را از من دید فرمود:شهاب الدین تو هستی ؟عرض کردم:بلی اقا.دو دستش را به سوی اسمان بلند کردو فرمود:پسرم خدا عزتت را بالا ببرد و تورا از خادمین اهل بیت(ع)قرار دهد.حضرت ایت الله مرعشی می فرمود:من هرچه دارم از برکت ان دعای پدرم است.1

منبع:(رمز موفقیت بزرگان ص 117-رضا باقی)


اوایل حکومت رضاخان بود .او شبی از شبها وارد قم شد و در کوچه و خیابان رفت و امد کرد و برای ارعاب مردم شهر دو جوان را دستگیر کرد و بدون انکه در ظاهر کاری کرده باشند و محاکمه و سوال و جوابی در کار باشد ان دو را در مقابل چشمان مردم به قتل رسانید.بنده از این کار زشت و کشتار ناجوانمردانه این مرد وحشی بسیار ناراحت شدم ولی از اینکه چرا این اشخاص انتخاب شدند و در حیرت مردم “نزد خود گفتم:باید حسابی در کار باشد.تحقیق کردم و از افرادی درباره یکی از ان دو نفر پرسش کردم گفتند:روز قبل از این حادثه گربه ای را گرفته و برای تفریح و خوشگذرانی خود و به خنده انداختن دیگران نفت بر سر حیوان ریخته و زنده زنده او را اتش زده و این گونه فردای ان روز به دست ظالمی دیگر به سزای عمل خود رسیده است
منبع:(ایت بصیرت ص 99-سید حسن شفیعی)

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




کوﺩﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﺗﺎ ﺳﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻠﺴﯿﻢ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ مادر ﻣﯽ ﮐﺎﻫﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﭼﺎﺭ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻮﺩ .

ﻭ ﻭﻗﺘﯽ” ﻣﺮﺩﯼ “ﺗﺤﺼﯿﻠﮑﺮﺩﻩ ‏(ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ‏) ﺷﺪ ، ﭘﺎ ﺭﻭﯼ ﭘﺎ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ :
” ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻋﻘﻞ ﺯﻥ ﮐﺎﻣﻞ نیست.

ﺁﯾﺎ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﻋﻘﻠﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺖ،ﻧﻤﯽﭘﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻋﻘﻞ ﺗﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﺎﻣﻞ ﺷﺪ ؟؟؟؟
” ﺍﺯ ﻏﺬﺍﯼ ﺻﺎﺣﺐِ ﻋﻘﻞ ﻧﺎﻗﺺ ! “

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره ماجرای سرودن شعر آمدم ای شاه پناهم بده می‌گوید:

مادرم در آخرین لحظاتی که خدمت شان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود متاسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم. و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من ! و شعر تا «تخلص» رسید. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌تواست برود. خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.
شعر کامل به شرح زیر است:

آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده

ای گل بی‌خار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که حریمت مَثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده

تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جان‌سوز به آهم بده

لشکر شیطان به کمین منند / بی‌کسم ای شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده

آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم