✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
ريشه ي حُسن زِ زیبایی نام حَسن است


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 





به امید روزی نزدیک شعر در محضرت بخونم

نزد تو یوسف زهرا من از مادرت بخونم


باید از خدای رحمان با گریه تو را بخواهیم

اگه که پر اشکه چشمات یار من ما رو سیاهیم


بی تو ای عزیز زهرا به خدا حال مون خوب نیست

یوسفا حال دل ما بهتر از حال یعقوب نیست


گفته بودی برمی گردی ولیکن خیلی گذشته

مجنونا بیا ببین که چیا به لیلی گذشته


بیا ز دریای نورت قطره ای مرا نصیب کن

پیر عشق تو شوم من لحظه ای مرا حبیب کن


منتظر تو می مونم تا زمان و تا زمان هست

عشقم به تو مهربانا بی امان و بی امان هست


قسمت می دم تو یارا قدمی گذار به چشمم

با نگاه تو مسیحا به خدا می میرم در دم


تا زمانی که بیایی جونم به لب می رسونم

به امید روز وصلت روزم به شب می رسونم


اگر از دلم خبر هست می دونی کارم تمومه

زندگی بدون دلبر برای دلم حرومه


ولی شوق دیدن تو دلمو زنده نگه داشت

شوق تو سردار دل ها منو رزمنده نگه داشت


به امید روزی نزدیک که فدایی بشوم من

به شوق تو یارا در خون دست و پایی بزنم من

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




کربلا نگرانم….. نکند خواب بمانم؟

کربلا نگرانم…
نگرانم…
نکند خواب بمانم؟

نکند بغض من از شدت غم،
نه ببارد،
نه بکاهد،
ابد الدهر بماند…؟

نکند اشک نریزم؟

نکند کرب و بلا
و
نجفم را ندهی

حضرت ارباب؟

نکند باز نخوانم که حرم،
اهل حرم،
میر و علمدار نیامد؟

نکند باز بمانم؟
نکند
پای پیاده حرم ات باز بماند

به دلم حسرت و آه ش…؟

نگرانم….

نگرانم……

نکند دیر شود،جای بمانم….

 

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




 

**انتظار فرج**


انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند…


معلوم می شود که انتظار یک عمل است،


بی عملی نیست ،


نباید اشتباه کرد و خیال کرد که انتظار یعنی دست روی دست بگذاریم ومنتظر بمانیم تا یک کاری بشه !!!


انتظار یک عمل است ،


یک آماده سازی است،


یک تقویت انگیزه در دل و درون است،


یک نشاط و تحرک و پویایی است،


در همه زمینه ها…



گزیده ای از بیانات رهبری

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




اصلاح گران در قرآن…


وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْ‌ضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ﴿١١﴾
أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـٰكِن لَّا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿١٢﴾بقره

و چون آنان را گویند در زمین فساد نکنید ،می گویند : ما کار به صلاح می کنیم( اصلاح گریم)(11)
آگاه باشید انان خود مفسدند ولی نمی دانند (12)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




طنز جبهه!

توی سنگر هر کس مسئول کاری بود .
یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر
به خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است.
نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند ..
***********
کم کم بچه ها به رسول شک کردند ، یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش .
صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید !
سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا !!
تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده .
خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت ..


شهید رسول خالقی
شوخ طبعی از سیره ی شهدا بود…

 

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت







ﺟﻤﻌﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺷﻤﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﺑﻐﺾ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﺳﯿﻨﻪ ﻓﺸﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ ‌

ﺑﺲ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﻤﻌﻪ ﻏﺮﻭﺏ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﮐﺮﺩ
ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ ‌

ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ ﺁﻗﺎ
ﻫﯿﭻ‌ﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ ‌

ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﮐﻦ، ﮔﺮﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻝ ﻣﻦ
ﺭﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺩﻟﻢ ﭘﯿﺶْ ﻧﺒﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ ‌

ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﯾﺶْ ﺳﺆﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﻧﻤﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ؟ ‌

ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺏِ ﺩﻝِ ﺧﻮﺩ، ﻫﺮﭼﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪگی‌اﻢ ﺳﻮﺩْ ﻧﺒﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ ‌

ﮔﺬﺭﯼ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻣﺰﺍﺭﻡ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺤﺘﺎﺟﻢ
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺩﻝِ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ… ‌

 

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




اگر مثل غازها باشیم!!!!!

اگر به غازها وقتی از سرمای زمستان به مناطق گرمسیر مهاجرت میکنند نگاه کنید خواهید دید که آنها به شکل Vپرواز میکنند .
میدانید چرا ؟!

راندمان پرواز با این کار تا 71% افزایش می یابد …
درس اول
در یک مسیر حرکت کردن و در قالب یک تیم کارکردن کمک میکند تا سریع تر و آسان تر به مقصد برسیم ( با کمک به یکدیگر نتیجه چشمگیرتر خواهد بود )
وقتی غازی گروه را ترک میکند ناچار است مشکلات تنها پرواز کردن و مقاومت هوا را تحمل کند بنابراین فورا به گروه می پیوندد و از قدرت گروهی که پیشاپیش او حرکت میکند بهره می جوید ….
درس دوم
در میان و هماهنگ با گروه بودن و در یک جهت حرکت کردن رسیدن به هدف را آسان تر میکند در چنین شرایطی هر کسی کمک میرساند و هم دریافت کننده کمک خواهد بود ……
وقتی رهبر گروه از پرواز خسته می شود به انتهای گروه رفته و غاز دیگری رهبری گروه را به عهده میگیرد

درس سوم
رهبری را به اشتراک بگذارید و اجازه دهید در همه وقت احترام متقابل بین ما حاکم باشد و مشکلات و اتفاقات طاقت فرسا را بین هم تقسیم کنیم توانایی ها و استعدادهایمان را رووی هم بگذاریم و منابع و قدرتمان را شریک شویم ..
وقتی غازها به شکل 7 پرواز میکنند با سرو صدای خود یکدیگر را به جلو رفتن تشویق میکنند و در این صورت همه با یک سرعت به پیش می روند
درس چهارم
وقتی تشویق شویم و به ما شجاعت داده شود ، پیشرفت ها چشمگیرتر خواهد بود و ایجاد انگیزه میکند تا بهترین نتیجه حاصل شود
وقتی غازی مریض یا خسته میشود ….مجبور است گروه را ترک کند …در این صورت برخی از غازها گروه را ترک کرده به او کمک می رسانند و او را حمایت میکنند و این غاز ها با او خواهند ماند تا بمیرد یا بتواند دوباره به گروه باز گردد در این صورت غازهای کمک رسان یا گروه دیگری را تشکیل میدهند و یا به گروه قبل باز میگردند .
درس پنجم
بیائید در کنار هم بمانیم و به اینکه چه اختلافاتی با هم داریم توجه نکنیم …خصوصا در مشکلات و چالش های بزرگ ..
در این صورت است که میتوانیم بر مشکلات فائق آئیم
اگر ارزش دوستی را درک کنیم و اگر از احساس ما بودن و مشارکت آگاه باشیم …..زندگی آسان تر خواهد شد و عمر پربار تر خواهد گذشت

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





عشق و دیوانگی

درزمانهاي بسيار قديم، وقتي هنوزپاي بشر به زمين نرسيده بود، فضيلت ها و تباهي ها دور هم جمع شدند خسته تر وكسل تر از هميشه.
ناگهان ذكاوت ايستاد و گفت: بياييد يك بازي بكنيم مثلا ” قايم باشك…”
همه از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا” فرياد زد : من چشم ميگذارم. و از آنجايي كه هيچ كس نمي خواست دنبال ديوانگي بگردد، همه قبول كردند او چشم بگذارد و به دنبال آنها بگردد.
ديوانگي جلوي درختي رفت و چشمهايش را بست و شروع كرد به شمردن: يك … دو … سه …
همه رفتند تا جايي پنهان شوند.
لطافت خود را به شاخ ماه آويزان كرد
خيانت داخل انبوهي از زباله ها پنهان شد
اصالت در ميان ابرها مخفي شد
هوس به مركز زمين رفت
دروغ گفت به زير سنگ ميروم ولي به ته دريا رفت
طمع در كيسه اي كه خودش دوخته بود مخفي شد .
و ديوانگي مشغول شمردن بود: هفتادونه … هشتاد … هشتادويك …
و همه پنهان شده بودند بجز عشق كه همواره مردد بود و نمي توانست تصميم بگيرد و جاي تعجب هم نيست چون همه مي دانيم پنهان كردن عشق مشكل است.
در همين حال ديوانگي به پايان شمارش رسيد. نود و پنج … نود و شش … نود و هفت …
هنگامي كه ديوانگي به صد رسيد عشق پريد و در بين يك بوته گل رز پنهان شد. ديوانگي فرياد زد : ” دارم ميام، دارم ميام…”
اولين كسي را كه پيدا كرد تنبلي بود زيرا تنبلي ، تنبلي اش آمده بود جايي پنهان شود.
لطافت را يافت كه به شاخ ماه آويزان بود . دروغ در ته درياچه و هوس در مركز زمين يكي يكي همه را پيدا كرد.
بجز عشق.
او از يافتن عشق نااميد شده بود . حسادت ، در گوشهايش زمزمه كرد : ” تو فقط بايد عشق را پيدا كني و او پشت بوته گل رز است.”
ديوانگي شاخه چنگك مانندي را از درخت كند و با شدت و هيجان آن را در بوته گل رز فرو كرد و دوباره و دوباره تا با صداي
ناله اي متوقف شد.
عشق از پشت بوته بيرون آمد. با دستهايش صورت خود را پوشانده بود و از ميان انگشتانش قطرات خون بيرون ميزد.
شاخه ها به چشمان عشق فرو رفته بود. او نميتوانست جايي را ببيند.
او كورشده بود.
ديوانگي گفت : من چه كردم، چگونه ميتوانم تو را درمان كنم؟
عشق پاسخ داد : تو نميتواني مرا درمان كني اما اگر ميخواهي كاري بكني راهنماي من شو.
و اينگونه شد كه از آن روز به بعد …
عشق كور شد و ديوانگي همواره همراه اوست.

 

موضوعات: داستان  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم