✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
حرف زدن راجع به دیگران


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




صدر آخرالزمان آیا چنین نیست که انسان ها آرزو كنند كه دنيا به آخر برسد چون از زندگي سير شده اند؟

سوال: در آخرالزمان كه حضرت مهدي (عج) ظهور مي كنند و عدالت برقرار مي شود و همه به آسايش و رفاه كامل مي رسند آیا چنین نیست که انسان ها آرزو كنند كه دنيا به آخر برسد چون از زندگي سير شده اند؟
پاسخ:نوشته ايد همة مردمان عصر مهدي (عج) به جايي مي رسند كه آرزوي به پايان رسيدن حكومت حضرت را مي كنند چون از زندگي و رفاه كامل آن سير شده اند واقعيت اين است كه دراحاديثي كه سيماي حكومت امام مهدي (عج) را ترسيم كرده اند هيچ حديثي كه حتي اشاره اي اندك به مطلب مورد نظر شما داشته باشد وجود ندارد بلكه بالعكس دربارة اشتياق مردم به آن روزگاران احاديث متعددي وجود دارد يعني مردم آرزو مي كنند كه زمان بيشتري در خدمت حضرت و حكومت او باشند،
مثلاً در روايت آمده است: در روزگار حضرت مهدي (عج) خردسالان آرزو مي كنند كه اي كاش بزرگ بودند و بزرگسالان آرزوي كودكي و خردسالي مي نمايند.»[1] آرزوي خردسالي مي كنند چون دوست دارند زمان بيشتري را در حكومت آن حضرت به سر برند و خردسالان آرزوي بزرگسالي دارند، زيرا مي خواهند مكلّف باشند و در اجراي برنامه هاي حكومت الهي حضرت ولي عصر (عج) نقش داشته باشند و به پاداش اخروي دست يابند.[2] و در روايتي از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده است كه «مهدي (عج) چنان عدالتي در جامعه برپا مي كند كه زنده گان آرزو مي كنند، كاش مرده گانشان زنده بودند و از آن عدالت بهره مند مي گرديدند.»[3] بنابراين نه تنها زنده گان عصر مهدي آرزوي مردن نمي كنند بلكه آرزو مي كنند اي كاش برزخيان زنده مي شدند و حكومت سرشار از عدالت او را مي ديدند.
در بهشت نیز دلزدگی بوجود نمی آید. در بهشت نيز دلزدگي به وجود نمي آيد به فرمودة علامه طباطبايي (ره) در بهشت، لذتي است كه آميخته با الم و درد نيست، و سروري هست كه با هيچ غم و اندوهي نيست و اهل بهشت نه تنها هر چه دوست بدارند در دسترسشان هست، بلكه لذت هايي هست كه مافوق آنها است.»[4] از طرفي اوصافي براي بهشت[5] و اهل آن ذكر شده است گوياي اين واقعيت است كه در بهشت جز نشاط و سرور چيزي ديگر حتي در قالب دلزدگي وجود ندارد.
ظهور برای مؤمن نمونه ای از بهشت است پس درآن دلزدگی نیست.
خلاصة سخن در آخر الزمان و در حكومت حضرت مهدي (عج) علم، پيشرفت زيادي مي كند و عدالت و امنيت برقرار مي شود و رفاه كامل به وجود مي آيد ولي هيچ كس آرزوي به پايان رسيدن دنيا را نمي كند بلكه آرزو مي كنند اي كاش مرده گانمان زنده مي شدند و حكومت و عدالت حضرت را مي ديدند و بهشت نيز هرگز باعث دلزدگي نمي شود بلكه در هر روزش نشاط خاصي است.
براي مطالعة بيشتر به كتاب عصر زندگي محمد حكيمي و چشم اندازي به حكومت حضرت مهدي (عج) نجم الدين طبسي مراجعه فرماييد.
حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: مردي از امت من قيام مي كند كه مردم زمين و آسمان او را دوست مي دارند.
الشيعه والرجعه، ج 1، ص 216.


پي نوشت:
[1] . ابن حماد فتن، ص 99، خطي، كتابخانه المتحف انگلستان، الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 78، القول المختصر، ص 21.
[2] . نجم الدين طبسي، چشم اندازي به حكومت مهدي (عج)، ناشر بوستان كتاب، چاپخانه دفتر تبليغات، ص 168.
[3] . علي بن ابي بكر هيثمي، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، دارالكتاب العربي، بيروت ج 7، ص 315.
[4] . علامه طباطبايي (ره) ، تفسير الميزان، ترجمة سيد محمد باقر موسوي همداني، ج 20، نشر بنياد علمي و فكري علامه طباطبايي، چاپ نگين، ص 644
[5] . سورة انعام، آية 127.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

ده خاطره از شهید حسین علم الهدی


1)چهارده ساله بود كه شنید یک سیرک مصری آمده اهواز. مسئول سیرک آدم فاسدی بود. فقط برای خنداندن اهوازی ها نیامده بود. حسین همراه چند تا از دوستانش، چادر سیرک را آتش زدند و فرار كردند.
دو سال بعد، مسیر دسته های سینه زنی عاشورا، میدانی بود که مجسمه شاه در آن نصب شده بود. حسین دلش نمی خواست دور شاه بگردد. مسیر را عوض کرد و بعد از آن، همه هیئت ها پشت سر هم مسیر حرکت خود را تغییر دادند. پلیس عصبانی شده بود و دنبال عامل می گشت. با همکاری ساواک، سرنخ ها رسید به حسین. در مدرسه دستگیرش کردند. برای بازجویی، می خواستند خانه حسین را هم بگردند. ریختند توی خانه. حسین فریاد زد: «ما روی این فرش ها نماز می خوانیم، کفش هایتان را دربیاورید.» مأمور ساواک خشکش زده بود.


2) حسین را انداختند توی بند نوجوانان بزهکار. صبوری به خرج داد. چند روز بعد صدای نماز جماعت و تلاوت قرآن از بند، بلند بود. مأموران حسین را گرفتند زیر مشت و لگد. می گفتند تو به اینها چه کار داشتی؟! از آن به بعد شکنجه حسین، کار هر روز مأموران شده بود. یکبار هم نشد که زیر شکنجه، اطلاعات را لو بدهد. نوجوان شانزده ساله را می نشاندند روی صندلی الکتریکی و یا این‌که از سقف آویزانش می کردند.
شهید علم الهدی,شهید سید حسین علم الهدی,دانشجو,سجاد جعفری,جنگ تحمیلی,تصویر سازی,نقاشی چهره,هویزه,امام خمینی,قرآن شهید علم الهدی,شهید سید حسین علم الهدی,دانشجو,سجاد جعفری,جنگ تحمیلی,تصویر سازی,نقاشی چهره,هویزه,امام خمینی,قرآن
برای دریافت تصویر با کیفیت روی عکس کلیک نمایید


3)رشته مورد علاقه اش «تاریخ» بود. سال 1356 در دانشگاه فردوسی مشهد قبول شد. هر روز نماز صبحش را در حرم می خواند. توی مسجد کرامت مشهد جلسات تفسیر قرآن آیت الله خامنه ای را پیدا کرده بود. بچه های دانشجو را به این جلسات می‌برد.


4)هل مطالعه و تحقیق بود. با اشتیاق می خواند. گاهی با اساتید به شدت بحث می کرد، مخصوصاً اساتیدی که برداشت صحیحی از تاریخ اسلام نداشتند. می گفتند: «اگر حسین در کلاس باشد، ما به کلاس نمی آییم.» اهل تحلیل بود. در دوره ای که گروه های مختلف سیاسی در حال جذب جوانان بودند، با رهنمودهای آیت الله خامنه ای و شهید هاشمی نژاد، ذره ای از مسیر صحیح انقلاب دور نشد.


5) قبل از پیروزی انقلاب یک بار به اهواز آمد. از این‌که روی دیوارها شعاری نوشته نشده بود، بسیار ناراحت شد. شبانه با یکی از دوستانش رفتند و اولین شعاری که نوشت این بود: «تنها ره سعادت، ایمان، جهاد، شهادت.» اهل آرامش نبود. گروه «موحدین» را تشکیل داده بود و مرتب برای انقلاب فعالیت می کرد. تکبیر می گفت. بعد از تبعید امام از عراق به مقصد نامعلوم، شبانه برای نشان دادن خشم ملت ایران، کنسولگری عراق را در خرمشهر به آتش کشید. برنامه چریکی بعدی اش زمینه سازی برای اعتصاب شرکت نفت بود.


6)بنی‏ صدر دستور داده بود كه باید نیروهای مستقر در هویزه عقب‏نشینی كنند و به سوسنگرد بیایند. حسین می‏گفت: هویزه در دل دشمن است و ما از اینجا می‏توانیم به عراق ضربه بزنیم. شخصاً با بنی‏صدر هم صحبت كرده بود. وقتی كه دید راه به جایی نمی‏برد، نامه‏ای به آیت‏الله خامنه‏ای نوشت و گفت كه تعداد اسلحه‏های ما از تعداد نیروها هم كمتر است، ولی می‏مانیم!


7)چهارم دی 1359 بیست تا سی نفر از جوانان با دست خالی، اما با دل استوار از ایمان و توكل، مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستادگی كردند. هیچ كس زنده نماند!


8)عراقی‏ها با تانك از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازه‏ها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت‏ الله خامنه‏ ای.


9)مادر حسین نیز شیرزنی بود. بعد از تبعید امام در سال 1342، تلگرافی برای شاه فرستاد: «اگر مسلمانی چرا مرجع تقلید ما را تبعید كرده‏ای و اگر مسلمان نیستی، بگو ما تكلیف خودمان را بدانیم.» زینب‏وار در تمام سختی‏ها ایستادگی كرده بود. در سال 67 به رحمت ایزدی رفت و بنا به وصیتش در كنار حسین، در هویزه آرام گرفت.


10)اتاق كوچكى از ساختمان نهضت سوادآموزى اهواز در اختیار سید حسین بود، ایشان و چند نفر از دوستانش از جمله من، به آنجا رفت و آمد داشتم. یكى از شب‏ها، من و حسین در این اتاق مشغول مطالعه بودیم.
نیمه‏ هاى شب بود كه نهج البلاغه می‏خواند. من نگاه كردم به ایشان، دیدم چهره ‏اش برافروخته شده و دارد اشك می‏ریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه كردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز كردم، دیدم همان خطبه‏اى است كه حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله می‏كند و مب‏فرماید :أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ كجاست عمار؟ كجاست…


[برگرفته ازسایت : تبیان]

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




آیت الله العظمی جوادی آملی
شیطان چگونه بر انسان مسلط می شود؟

به ما گفته ‏اند هرگز از جانتان غفلت نكنيد، مبادا بيگانه ‏اى به جاى شما بنشيند، تصميم بگيرد و شما خيال كنيد خودتان هستيد. خيلى ‏ها مى‏ گويند: من نظرم اين است؛ در حالى كه اين نظر را وقتى مقابل سخنان حضرت امير عليه السلام قرار دهيد، مى ‏بينيد رو در روى سخن آن حضرت است.

گفتاری از آیت الله العظمی جوادی آملی در خصوص تسلط شیطان بر انسان را منتشر می کند.
وجود مبارك حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام كه هم انسان كامل و هم انسان ‏شناس كامل است، مى‏فرمايد:
گروهى شيطان را پشتوانه خود گرفتند و او از آنها دام‏ ها بافت؛ در سينه ‏هايشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت‏ «اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِامْرِهِمْ مِلاكاً، وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً. فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِى صُدُورِهِمْ. وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِى حُجُورِهِمْ. فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ. وَ نَطَقَ بأَلسِنَتِهِم».
شيطان را پشتوانه خود گرفتند و او از آنان دام ها بافت، در سينه ‏هاشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت. پس آنچه مى ‏ديدند، شيطان بديشان مى ‏نمود و آنچه مى ‏گفتند سخن او بود.
شيطان اول فريب مى ‏دهد و پس از آن كم كم وارد حرم دل مى ‏شود. گاهى انسان گناهى را انجام مى‏ دهد و از آن متنفّر است؛ بعد استغفار مى‏كند و چهار قطره اشك مى ريزد و جبران مى ‏كند. گاهى بعد از انجام يك گناه از آن لذت مى ‏برد و در صدد توجيه اين كار بر مى‏آيد؛ مى‏گويد اين كار بدى نبود، كم كم مى‏ گويد: نه تنها بد نيست بلكه كار خوبى است؛ وقتى گفت: كار خوبى است. يعنى حرم أمنِ دل را براى پذيرش شيطان باز كرد؛ آن وقت شيطان بر او احاطه مى‏ يابد.
به اين ترتيب است كه شيطان درون قلب به تخم‏ گذارى مى ‏پردازد: «باضَ و فَرَّخَ» باضَ يعنى تخم‏ گذارى كرد؛ اول تخم مى ‏گذارد و بعد آنها را به بچه شيطان تبديل مى‏كند- اين‏ ها چيزى نيست كه انسان با دستگاه بفهمد كه شيطان آمده و تخم‏ گذارى كرده است؛ فقط آنكه چشم ملكوتى دارد مى ‏بيند- وقتى تخم‏گذارى كرد اين تخم‏ ها به صورت جوجۀ شيطان در آمده و جنب و جوش پيدا مى ‏كنند و «دَرَجَ» يك وقت شما مى ‏بينيد در درونتان غوغايى است كه شما را مى ‏شوراند و آرام نيستيد. وقتى به سخن حضرت على عليه السلام نگاه كنيد، مى ‏بينيد اين غوغا و بلوا ناشى از بچه شيطان ‏ها است.
خاطرات بد، شورشى درونى ايجاد مى ‏كند. شيطنت هم يعنى همين، اين ‏ها افسانه و خيال نيست؛ اين شورش كه ما در خود احساس مى‏كنيم، همين است. انسان وقتى به اين جا رسيد هر چه مى‏خواهد راهش را برگرداند، نمى ‏تواند؛ چرا؟ براى اين كه شيطان آمد، آشيانه ساخت، تخم‏ گذارى كرد و تخم ‏ها را به جوجه تبديل نمود. بعد از اين كم كم صاحب خانه را منزوى و در يك گوشه اسير مى‏ كند، دست و پايش را مى ‏بندد، بعد: «فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بأَلسِنَتِهِمْ». با زبان اين ‏ها حرف مى‏ زند، آن وقت انسان بيچاره نمى‏داند كه گويندۀ شيطان است.
آن كه در مقابل خدا ايستاد و گفت: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ» همو امروز با زبان تو حرف‏ مى ‏زند و گرنه تو يك بچه مسلمان و شيعه هستى، چگونه چنين ادعايى دارى و مى ‏گويى من نظرم اين است، دلم مى ‏خواهد اين كار را بكنم، دلم مى ‏خواهد اين گونه بپوشم، دلم مى ‏خواهد اين طور از خانه بيرون بروم. اين ‏ها همه تصميم‏ هاى شيطان است كه به وسيله انسان اجرا مى ‏شود.
اين است كه به ما گفته ‏اند هرگز از جانتان غفلت نكنيد، مبادا بيگانه ‏اى به جاى شما بنشيند و تصميم بگيرد و شما خيال كنيد خودتان هستيد. خيلى ‏ها مى‏ گويند: من نظرم اين است؛ در حالى كه اين نظر را وقتى مقابل سخنان حضرت امير عليه السلام قرار دهيد، مى ‏بينيد رو در روى سخن آن حضرت است يا در مقابل قرآن قرار دهيد، مى ‏بينيد مخالف آن است.
در اوايل سوره نساء آمده است: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً» آنها كه مال حرام مى ‏خورند مخصوصاً مال يتيم، اين ‏ها در شكمشان آتش است. كسى كه چشم ملكوتى دارد اين حقايق را مى ‏بيند؛ چنانكه برخى از بزرگان در كتاب تفسيرشان نوشته ‏اند.
انسان تا جوان است خيلى به اين دنيا مى‏ چسبد، ولى وقتى سن يك مقدار بالا رفت مى ‏بيند به چيزى علاقه ندارد. مثل ميوه خام كه محكم به درخت چسبيده است، اما بعد از مدتى كه رسيد، اگر باغبان نچيند بالاخره مى ‏افتد. ميوه وقتى رسيد (انسان در اواخر عمر مى‏ رسد) كم كم آن خوشه و شاخه را رها مى ‏كند؛ چه سيب و گلابى شيرين باشد چه حنضل تلخ، ولى بالاخره شاخه را رها مى‏ كند.
همه ما همين طورى هستيم. سن كه يك قدر بالا آمد، اين همه علاقه‏ اى كه نسبت به دنيا داريم يكى پس از ديگرى از دست مى ‏رود و آن وقت همه چيز را بايد بگذاريم و برويم؛ آن هم به كوى ابد؛ سخن از يك سال و دو سال و يك ميليون سال و يك ميليارد و اين ‏ها كه نيست؛ سخن از بى نهايت است.

منبع: دفتر بيستم -در محضر حضرت آيت الله جوادى آملى؛ ص25
(1)- نهج البلاغه –خطبه هفتم، ص 53
(2)- سوره صاد، 76
(3)- نساء، 10

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




پرسش: در رابطه با نفس زکيه توضيح دهيد ؟

پاسخ: قتل نفس زکيه:


پس از آنکه اراده خداوند بر ظهور حضرت در دهم محرم قرار گرفت، بر اساس روايات 15 روز قبل از آن شخصي در مسجد الحرام کشته ميشود. قتل وي که به قتل نفس زکيه مشهور است يکي از پنج علامت حتمي ظهور شمرده شده است.
از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت فرمود:
“ليس بين قيام قائم آل محمد و بين قتل النفس الزکيه الا خمسة عشر ليلة … ؛ بين قيام قائم و کشته شدن نفس زکيه [فاصله] نخواهد بود مگر پانزده شب".
از برخي روايات استفاده ميشود که اين شخص جواني است از فرزندان پيامبر به نام محمد بن الحسن که گويا چون انسان پاک و وارستهاي بوده و بدون گناه کشته ميشود؛ به نفس زکيه معروف گرديده است. وي در مسجد الحرام به شهادت ميرسد.
در فرازي ار روايت امام باقر(ع) که پيرامون امام زمان(ع) از آن بزرگوار نقل شده چنين آمده است:"و جواني از آل محمد(ص) که نام او محمد بن حسن ـ نفس پاک ـ است بين رکن و مقام کشته ميشود".
در مورد علت و کيفيت کشته شدن وي در روايتي از وجود مقدس امام باقر(ع) چنين نقل شده است: “حضرت قائم(ع) به اصحاب خود ميگويد، اي قوم اهل مکه مرا نميخواهند ولکن من کسي را به سوي آنان ميفرستم تا برايشان اتمام حجت کند به آنچه سزاوار است مانند من بر آنها احتجاج کند. پس مردي از اصحاب خود را ميخواهد، و به او ميفرمايد: به سوي اهل مکه برو و بگو اي اهل مکه من فرستاده از طرف فلان(امام زمان(ع)) به سوي شمايم، و او ميگويد به شما: به درستي که ما اهل بيت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستيم و ما از فرزندان محمد(ص) و از تبار و سلاله پيامبرانيم و به درستي که ما مورد ظلم و ستم واقع گرديده و مقهور شديم و از زماني که پيامبرمان از دنيا رفت تا امروز حق ما از ما گرفته شده است، پس اکنون ما شما را به ياري ميطلبيم پس ياري کنيد.
چون آن جوان اين کلام را بگويد مردم به سوي او بروند و او را بين رکن و مقام ذبح کنند واوست نفس زکيه".

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت





توصیه ای شنیدنی از حاج میرزا اسماعیل دولابی درباره روضه خانگی

برای زن و بچه ات روضه بخوان

عزیز من ! ان شاء الله این نعمت عظمی را در خانه هایتان کم نکنید. اگر هم شده خودت این کتاب های تعزیه و سینه زنی قدیمی را بگیر و در خانه ات بخوان. کسی هم که نیست ، زن و بچه خودت هستند . گاهی وقت ها، ماهی یک دفعه به آن ها بگو که بنشینند و برایشان بخوان. آن وقت می دانی در تمام این یک ماه در خانه ات عزت می بارد و هر وقت از در وارد شوید ، همه سلام می کنند. آن وقت دیگر این حرف هایی که می خواستی با دعوا درست کنی هیچ لازم نیست. شما این کار را بکن . یک روز صبح که چایت را خوردی ،چند تا کلمه از آن ها را که خودت بلدی، بخوان و بگو سینه بزنید . می گویی و آن ها سینه می زنند و گریه می کنند، والسلام! ماهی یک دفعه، باز هم بگویم! سالی یک دفعه . این قدر اثر دارد.

طوبای محبت/جلد چهارم

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت





چند نکتــــــــہ ے اخلاقـــــــــے

آيت الله علي آقاي قاضي:
اگر كسي نماز را اول وقتش بخواند و به مراتب عالي نرسد مرا نفرين كند.
اگر به جائي رسيده ام از دو چيز است: قرآن و زيارت حضرت سيد الشهدا.
اما نماز شب؛ پس هيچگاه چاره و گريزي براي مؤمنين از آن نيست و تعجب از كسي است كه مي خواهد به كمال دست يابد در حالي كه براي نماز شب قيام نمي كند. و ما نشنيديم كه احدي بتواند به آن مقامات دست يابد مگر بوسيله نماز شب .

عبدالكريم كشميري رضوي:
نسبت به خدا حالت توجه داشته باشيد تا با خدا رفيق شويد نه تنها رفيق كه او شفيق نيز هست.
خيلي مهم است كه به نفس بها داده نشود.
اگر يكي از استوانه هاي تقوي بميرد بعد آن مصيبت خواهد آمد.
دائم الذكر باشيد و در همه حال ياد خداوند كنيد .

شيخ جعفر مجتهدي:
کوتاه ترين و مطمئن ترين راه كمال محبت اهل بيت عليهم السلام و خدمت خالصانه به خلق است.
گناه حجاب بين مخلوق و خالق است. اين آلودگي را با آب توبه بشوييد.

آيت الله كوهستاني:
من حرف بيهوده زدن را کمتر از غذاي حرام نميدانم.
مگر راهي غير از خدا هست؟

آيت الله سيد رضا بهاء الديني:
لذات روحاني نصيب زبان هرزه و چشم هرزه نميشود. بايد خود را اصلاح كرد.
همه جا رفق و مدارا مي تواند دگرگوني بوجود بياورد.

برگرفته از کتاب “ستارگان سپهر سلوک” خلاصه

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




احکامی پیرامون حضرت علی علیه‌السلام

فقها در مورد حضرت علی علیه‌السلام نکاتی را بیان فرموده‌اند:

1- لقب «امیرالمؤمنین» از مختصات امام علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام است و به هیچ‌کس حتی امامان دیگر هم نمی‌‌شود این لقب را اطلاق نمود؛ بعضی از فقهای شیعه در این باب رساله مستقل نگاشته‌اند.


2- ائمه جمعه بنابر احتیاط، مکلف می‌باشند در خطبه دوم نماز جمعه، نام پیامبر و حضرت علی و حضرت زهرا و اولاد پاک ایشان سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین را برده بر آنان درود بفرستند. (صلاةالجمعة، آیةالله شیخ مرتضی حایری (م1406)، ص233)


3- شایسته است خطیب جمعه در مقام وعظ و نصیحت مردم، بعضی از خطبه‌های منسوب به حضرت علی یا سایر ائمه‌ علیهم‌السلام را انتخاب نموده برای شرکت‌کنندگان در نماز جمعه بیان کند. (تحریرالوسیلة، امام خمینی/1/233، دارالعلم، چاپ اول)


4 - بنابر احتیاط واجب شخص بی‌وضو و جنب و حایض و نفسا نباید دست به نام مقدس آن‌حضرت و فرزندان طاهرین ایشان بزند. ولی برخی از فقها در این زمینه احتیاط مستحب دارند. لازم است در این مورد به نظریات فقها مراجعه شود. (توضیح‌المسایل محشی، امام خمینی (م1409)/1/212)


۵- خوارج و شورش‌کنندگان بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام و هر امام معصوم دیگر، محکوم به کفر می‌باشند هرچند ادعای اسلام نمایند. (جواهرالکلام فی شرح شرائع‌الاسلام، محمدبن حسن‌بن باقر نجفی (م1266)/22/337)


6- غلوکنندگان در مورد امیرالمؤمنین علیه‌السلام و معتقدین به الوهیت آن‌حضرت یا هر شخص دیگر اگر ملتفت به گفته خویش هستند، کافر می‌باشند. (همان/28/38)


7- نواصب (دشمنان و بدگویان علی علیه‌السلام و فرزندان معصوم ایشان) در حکم کافرند و احکام مسلمان بر آنان مترتب نمی‌گردد. (الحدائق‌الناضرة فی احکام العترةالطاهرة، یوسف‌بن احمد‌‌بن ابراهیم‏ بحرانى (م1186)/22/199)


8- گرچه شهادت ثالثه (اشهد ان علیا ولی‌الله) جزو اذان و اقامه نیست، ولی به فتوای برخی از فقها در اذان اعلامی نباید ترک گردد، آیةالله‌العظمی تبریزی قدس‌سره در این زمینه می‌نویسند: از آن جهت که شهادت ثالثه شعار شیعه گردیده است و حفظ شعار شیعه در تبلیغ وصایت علی علیه‌السلام لازم است، باید شهادت ثالثه باقی بماند مخصوصاً در زمان ما که هجمه بر اعتقادات شیعه از جانب دشمنان زیاد شده.


9- شهادت ثالثه در تشهد نماز نباید گفته شود. امام خمینی در این زمینه می‌نویسند: باید تشهد نماز به همان‌‌طور كه وارد شده و متعارف است خوانده شود. (استفتائات/امام خمینی (م1409)/1/166)


10- مستحب است نام‌گذاری فرزندان به‌نام محمد و علی و فاطمه. جناب شیخ حر عاملی (متوفای 1104ق) در کتاب گرانسنگ «وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل‌الشریعة» بابی را منعقد نموده است تحت عنوان «‌باب استحباب‌التسمیة بعلی» در این باب این روایت ذکر شده سلیمان جعفری می‌گوید از امام رضا علیه‌السلام شنیدم که فرمودند: فقر وارد خانه‌ای نمی‌گردد که در آن نام محمد، احمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبد‌الله و از زنان نام فاطمه باشد. و در روایتی از امام حسین علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: اگر صد پسر داشته باشم دوست دارم نام همه آن‌ها را علی بگذارم. (همان/396)


11- محدثین و فقها زیارت‌های مختلفی برای آن‌حضرت در مناسبت‌های گوناگون ذکر نموده‌اند مانند تولد و شهادت آن‌حضرت، عید مبعث و تولد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و امثال این موارد.


12- فقها در مقام بیان احکام دفن میت فرموده‌اند: مستحب است پیش از آن كه لحد را بپوشانند، دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیك گوش او ببرند و به شدت حركتش دهند و سه مرتبه بگویند «اسمع افهم یا فلان‌بن فلان» و به جاى فلان، اسم میت و پدرش را بگویند آن‌گاه در ضمن دعایی خاص، شهادتین و امامت علی‌بن ابی‌طالب و اولاد طاهرین ایشان‌ علیهم‌السلام را ذکر نمایند، به این عمل در اصطلاح رساله‌های عملیه «تلقین» گفته می‌شود.

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




ﻗﻠﺒﺖ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻦ…

ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻨﺸﯿﻦ ﻭ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻮﺕ ﻫﺎﯾﺖ…
نﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﺖ…
ﺑﻪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻰ ﻫﺎﯾﺖ…
بﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ…
ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ…
ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮔﺬﺍﺷﺖ…
ﮔﺎﻫﯽ ﯾﮏ ﺟﺎﯼ ﺩﻧﺞ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ…
ﮔﺎﻫﯽ ﯾﮏ ﺟﺎﯼ ﺷﻠﻮﻍ…
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻦ…
ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ…
ﻫﻢ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺑﯽ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ…
ﺩﻝ ﻣﺸﻐﻮﻟﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﮔﺎﻫﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﺮ ﺣﺲ ﮐﻦ…ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﯽ ﭼﺘﺮ ﺑﺸﻨﺎﺱ…
ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺰﻥ…

* ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺗﻮ “ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻰ"*

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم