✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



این سودا و سودازدگی که دائم این رسانه ها ازش دم می زنند می دونید چیه؟ طبیعت سرد و خشک که الان فصل پائیز سمبل آن می باشد، همانطور که ائمه (ع) سفارش کردند خود را از باد پاییز بپوشانید و تن خود را در معرض باد بهار قرار دهید.


دو نقطه مهم که فورا” تحت تاثیر باد پائیز قرار می گیرند و عامل ایجاد زکام می شوند گودی کمر و شعاع یک وجب درست از وسط فاصله دو کتف می باشد، یعنی اینکه وسط دو تا کتف را توی کمر پیدا کن و به اندازه شعاع یک وجب دایره رسم کن! این ناحیه دقیقا” محلی است که باد پاییز روی آن تاثیر می گذارد و حتی المقدور باید این دو ناحیه (محل کتف و گودی کمر) را باید پوشانید تا دچار زکام نشوید.


حالا بعضی ها عادت کردند می روند توی سونا بخار می خوابند و باعث تحلیل چربی این دو ناحیه می شوند و به نوعی لایه محافظ بدن خود را در این دو ناحیه تحلیل می برند و هی فرت و فرت آب دماغشون آویزونه! دلیلش هم تاثیر گرفتن فوری از هوای بیرون می باشد، البته برای افراد بلغمی و صفراوی، ران پا هم نقطه کلیدی و حساس در مقابل سرما می باشد و تا در معرض قرار می گیرد باید دو روز توی رختواب بخوابند.
گفتم سودا! بد نیست بدونید یکی از نشانه های بالا رفتن سودا و سنگینی خون در بدن عدم ارتباط با محیط بیرون و یا به قول پیامبر عزیزمون قطع صله رحم می باشد، به عنوان مثال تشریف ببرید بازار تهران و اکثر این افراد مسن مغازه دار و حجره دار و قدیمی های بازار را ببینید! اکثر این پیرمرد بازاری های ما دچار پادرد در ناحیه پای چپ (به خصوص زانو) هستند و ناحیه پیشانی آنان تیره تر از بقیه نقاط بدن و دچار رویش موی خشن و سفت در سر خود می باشند! این ها علامت سودای بالای بدن می باشند که این عزیزان به خاطر محصور شدن در چهار دیواری زندگی شان و عدم ارتباط با محیط بیرون دچار آن هستند، با اکثر این بزرگواران صحبت کنید، حوصله سفر و رفت و آمد و این چیزها را ندارند و صبح می روند سر کار و شب می روند منزل، فقط همین!


دومین سئوالی که از من شده راجع به این بحث بچه دار شدنه !! بعضی از زوج ها مراجعه می کنند که بعضا” هرکاری می کنند بچه دار نمی شوند و معلوم نیست عیب از کدومشونه! برای این منظور کافیه مرد و زن هر کدام در دو کوزه جداگانه ۱۲۰ گرم جو بریزند و ۸ روز مدام صبح زود در این کوزه ها ادرار کنند (می دونید که جو توسط ادرار می روید) و این کار را ظرف این هشت روز تکرار کنند، بعد از این مدت باید جوها شروع به سبز شدن نمایند، آن کوزه ائی که جوهای درون آن رو به زردی بود و بی حال، مربوط به شخصی است که مشکل و مورد دارد


و اما میخچه یا پینه : همانطور که می دانید نواحی ضخیم شده پوست بر روی دست ها و پا ها که در نتیجه اصطکاک به وجود آمده اند میخچه نام دارند، البته بعضی از پینه ها با مرطوب شدن در آب گرم به مدت ۱۰ دقیقه و سپس مالیدن سنگ پا از بین می روند، ولی بهترین روش درمان برای از بین بردن آن برگ درخت تازه گردو یا انجیر کال می باشد که باید روی پینه ضماد شوند، همچنین می توانید بر روی میخچه یک عدد پنیر تازه بگذارید و شب تا صبح روی آن را ببندید.
یا یک تکه گوجه برروی محل ببندید بمدت48 رفع خواهد شد
و در آخر بریم سراغ عرقیات گیاهی :
طبق مستندات اولین قومی که فن عرق گیری و تقطیر مایعات را اختراع کردند ایرانیان بودند و اگر در فصل و زمان درست برای عرق گیری استفاده شود، اکثر خواص گیاهی در این عرقیات حفظ خواهد شد، البته در ولایت ما (قمصر کاشان) بعضی از عرقیات را بعد از یکبار تقطیر دوباره روی آتش قرار داده و به قول معروف از عرق آن به عنوان مایع تقطیر استفاده می شود و به همین جهت عرق دوباره آن به دو آتشه معروف است، من به همه دوستان توصیه می کنم برای امتحان هم شده در لیوان چائی خود ۲ قاشق غذاخوری گلاب بریزند و چائی خود را با نبات شیرین کنند و میل کنند.
و اما عرقیات ترکیبی می توانند خاصیت درمانی را چندین برابر کنند که به عنوان مثال در زیر برای شما توضیح خواهم داد:


جهت تصفیه خون و جلوگیری از انسداد عروق : این عرقیات را به نسبت مساوی با هم ترکیب کنید : پونه+گشنیز+بومادران+شاهتره و قبل از غذا نصف استکان میل نمائید.
جهت درمان رماتیسم و دردهای استخوان و مفاصل : عرقیات گزنه+آویشن+بومادران + گلپر نصف استکان قبل از غذا
جهت درمان اختلالات هضمی، نفخ و ترشی معده : عرقیات رازیانه+شیرین بیان+نعناع+کاکوتی نصف استکان قبل از غذا و نصف استکان بعد از غذا
جهت درمان سرفه شدید و تنگی نفس و برونشیت : عرقیات ریشه شیرین بیان+آویشن+پونه+پنیرک نصف استکان قبل از غذا
جهت درمان چربی خون، تصلب شرائین و قند خون : عرقیات گزنه+شنبلیله+کاسنی+مریم گلی نصف استکان بعد از غذا
خب سوالات:
مریم از اهواز؟ در صورتی که طفل شما دچار آبریزش چشم به دلیل غیر طبیعی و مستمرشده است، کمی روغن ویکس به ملاج طفل بمالید، همینطور می توانید کمی گندم خام را گرم کنید و در پارچه ائی بریزید و روی ملاج طفل قرار دهید.
شهرام از تهران؟ علل بیشماری باعث ورم کبد می شود از جمله: تومورها، کیست ها، عفونت ها، سرطان و خوردن بیش از حد چربی ها و آب خوردن بعد از غذای چرب، برای درمان آن تخم خیار یا مغر خیار را میل کنید، در ضمن عرق کاسنی را با عسل شیرین کنید و میل نمائید و در ضمن هر شب ۷ عدد انجیر خشک را در سرکه خانگی بخیسانید و صبح ناشتا میل کنید.

فائزه از شوشتر؟ برای درمان زخم وسط انگشتان پا باید هر روز پاها را با آب جوشانده بسفایج بشوئید.
محمد رضا از تهران؟ کومبوچا فراورده ائی از گلسنگ ها می باشد (کومبو یعنی خزه قهوه ائی و چا به معنای چائی) که ترکیبی است از تعدادی باکتری و مخمرها که با شیوه پرورشی مخصوص تهیه می شود و پر از موجودات باکتریائی زنده می باشد که بدن به آنها نیاز دارد و بهترین نوشیدنی آسیائی می باشد، اصل اولیه آن از اقیانوس به دست آمده است و هیچ ضرری ندارد، این چائی دارای موجود قارچ مانند زنده ائی است که وقتی در چای شیرین کشت داده می شود نیاز تمام میکرو ارگانیسم های بدن را تامین می کند.
شیرین از بندعباس؟ برای درمان جوش صورت پیشرفته و چرکین ضمن پرهیز از چربی ها و ترشی ها، سفیداب قلع+کف دریا از هرکدام ۱۰ گرم (توی تمام عطاری های کشور موجود است) برگ خشک عناب ۲۰ گرم و تخم مورد ۳۰ گرم همه را نرم بکوبید بعد با لیوان سرکه مخلوط کرده و روزی سه مرتبه بمالید، برای درمان جوش داخل موهای سر گل ارمنی+گوگرد را با آب کرفس مخلوط کنید و با آن سر خود را بشوئید.
قربان از بابل؟ برای ترک اعتیاد باید هر روز صبح و عصر آب جوشانده ریشه زرشک و آبلیمو تازه میل کنید، تخم تاتوره سیاه ۵ گرم و زنجفیل و ریشه ریوند چینی از هرکدام ۱۰ گرم را نرم بسائید با آب زرشک ترکیب نموده و حب هائی به اندازه دانه تسبیح و اندازه نخود درست کنید و روزی ۳ عدد میل نمائید. ( این نسخه را عطاری ها درست می کنند و با قیمت کلان به دست مردم می دهند)
یادتون باشه: خداوند مهربان درمان هر درد را در ساده ترین راه ممکن در دسترس ما قرار داده است
نویسنده : آرش روشن
عضو هیئت مدیره کانون طب سنتی ایران

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, درمان های مختلف  لینک ثابت





دوران نامزدی و قوانین حاکم بر آن را بهتر بشناسید

آگاهی خانواده ها و جوانان آنها از قوانین حاکم بر دوران نامزدی و تفاوت های عرفی موجود در جامعه یکی از راهکارهای مناسب برای کاهش ترافعات حقوقی و اختلافات بین خانواده های طرفین خواهد بود.

افزایش سطح آگاهی مردم در حوزه ی قضایی یکی از راهکارهای اساسی برای کاهش جمعیت کیفری ، سبک تر کردن پرونده های متشکله و افزایش سرعت در رسیدگی به مسائل مختلف را به همراه خواهد داشت ، چه بسا همین مهم سبب شود مردم قبل از بوجود آمدن ترافعات حقوقی ، از بروز آنها جلوگیری نمایند.یکی از مسائل بسیار مبتلابه خانواده ها “مباحث دوران نامزدی” جوانانشان با یکدیگر است ، پرونده های متفاوتی ازجمله هدایای دوران نامزدی و شرایط بازپسگیری آنها ، وضعیت های خاص حقوقی این دوران ، چگونگی مطالبه خسارت های احتمالی برهم زدن نامزدی و … همواره در سیستم قضایی تشکیل و روند رسیدگی های متفاوت را طولانی تر می نماید.

همچنین موارد متفاوت دیگری از جمله مهریه و نفقه و شرایط ازدواج های دائم و موقت و ارث بری زوج از زوجه و برعکس را نیز باید به حوزه پیش گفته شده اضافه نمود که اطلاع و اگاهی مردم قبل از برقراری رابطه ازدواج و نامزدی به مراتب می تواند باعث کاهش چشگیر مراجعات به دستگاه قضایی شده و عملا علاج واقعه را قبل از وقوع مشاهده کرد.

آشنایی خانواده‌ها برای ازدواج فرزندان، از آن رویدادهایی است که نیاز به آگاهی‌های حقوقی دارد. باورهای غلط و بی‌اطلاعی از قلمرو حقوقی روابط، منجر به اختلاف و گاه طرح شکایت‌هایی می‌شود که حتی ممکن است از همان مراحل ابتدایی آشنایی و خواستگاری آغاز شود. عقد نکاح موقت و دائم، مهریه، نفقه و حضانت و سایر وقایع حقوقی، دارای اثراتی است که بی اطلاعی خانواده‌ها، زمینه دردسرهای بزرگ و حضور در دادگاه‌ها را فراهم می‌کند.

دوران نامزدی که با هدف آشنایی بیشتر طرفین در نظر گرفته می‌شود،دوره‌ای است هر یک از زوجین، دیگری را برای تشکیل زندگی آرام و تفاهم‌آمیز محک می‌زند. خانواده‌های متشرع با محرم کردن دختر و پسر، شرایط این آشنایی را در محیطی مناسب‌تر فراهم می‌کنند. هر چند این دوران هیچ منع اخلاقی، قانونی و شرعی ندارد و برای آشنایی و محکم کردن پایه‌های زندگی مشترک ضروری به نظر می‌رسد اما این احتمال که طرفین در این دوره به جمع بندی مشترکی نرسند، وجود دارد و هر یک از آنها یا هر دو از ازدواج انصراف می‌دهند. در این صورت، در قبال یکدیگر از حقوق و تکالیفی برخوردارند.

آثار و برخی نکات دوران نامزدی :

این دوران به صورت عرفی فاصله ی زمانی مناسبی برای طرفین است تا بتوانند ضمن کسب تدریجی آمادگی لازم برای تشکیل خانواده و شناخت بیشتر یکدیگر برای برقراری روابطی مستحکم تر دوران استقلال فردی خود را نیز آرام آرام به روابطی مستقل اما در قالبی جدید و با شرایطی متنوع تر تبدیل نمایند. دورانی که با گذشت بیشتر از سوی طرفین و احساس مشترک برای غلبه بر مشکلات ناشی از نزدیکی فرهنگ ها و خانواده ی بعضا نا آشنا با سنتها و خلق و خوی طرفین به واقع یکی از زمانهای خاص و حساس قبل از ازدواج بوده که لازم است تفاوت های قانونی حاکم بر این دوران را به نسبت آنچه بین مردم شایع است بدانیم.در این دوران به واقع خانواده ها خود را برای دوری فرزندشان و برپایی مراسم عروسی آماده نموده و زوجین نیز در این فرایند غیر رسمی ارتباطی سعی بر این دارند تا بدور از تزویر و فریبکاری ، واقعیت های رفتاری و شخصیتی همدیگر را بیشتر شناخته ، علاقه مندی خود را به هم افزایش داده و تمرینی برای تشکیل “زندگی مشترک موفق” داشته باشند. بنظر مناسب ترین راه برای اخذ بهترین نتیجه حاصل از این دوران ، به منظور ادامه رابطه ، استفاده از تجربه خانواده ها و نیز بهره مندی از نظرات کارشناسان و مشاوران زبده در این حوزه باشد.یکی از مسائل مهم در این موضوع که بیشتر خانواده ی متشرع با آن مواجه میشوند عدم آشنایی بار حقوقی صیغه محرمیت می باشد. خانواده زوجه به منظور شرعی نمودن روابط دخترشان ، اقدام به جاری نمودن صیغه محرمیت می نمایند غافل از اینکه بدانند این صیغه ، همان صیغه موقت بوده و برخلاف عرف ، هیچ تفاوت حقوقی با عقد موقت ندارد.چه بسا در این دوره با برقراری زوجیت ، و امتناع زوج از جاری شدن صیغه دائم ، بواسطه ی مهریه اندکی که به منظور محرمیت صرف در نظر گرفته شده ، عملا خانواده زوجه و خانواده ی او بسیار متضرر شده و هیچ گونه دستاویز حقوقی نیز نداشته باشند.

البته این مشکل یک روی دیگر نیز دارد و آن زمانی خواهد بود که مرد در قبال تقبل مهریه سنگین در مقابل جاری شدن صیغه موقت در دوران نامزدی ، به ناگاه با امتناع زوجه از جاری شدن دائمی صیغه مواجه شده و متقبل پرداخت مهریه سنگینی در ازای مدت موقت محرمیت خواهد شد. هماطور که مشاهده شد این شرایط برای طرفین قابل وقوع بوده و خانواده ها باید بدانند که صیغه محرمیت صرفا یک اصطلاع عرفی است ، و قوانین نکاح موقت بر آن حاکم می باشد.

مطابق ماده 1035 قانون مدنی مادامیکه بین طرفین عقدی جاری نشده باشد ، تعهدی برای ازدواج بوجود نیامده است و هرآنچه در مراسم مثلا بله برون بین طرفین مطرح و موافقت آن حاصل شده باشد نیز تعهد آور نخواهد بود و از همین منظر باید گفت که دوران نامزدی تا قبل از جاری شدن صیغه عقد ، یک قرارداد “جایز” ( غیر الزام آور ) و قابل فسخ از طرف هر یک از مرد و زن خواهد بود.

مستند به مواد 1037 و 1038 قانون مدنی ، در مورد باز پس گیری هدایا نیز باید به این نکته توجه شود که ، این هدایا به منظور الفت بین قلوب تبادل شده و چنانچه اصل ازدواج مرتفع شود ، عملا دلیلی برای باقیماندن هدایا نزد طرفین وجود نداشته و چنانچه عین آنها موجود باشد قابل مطالبه بوده و اگر هدایا از جنس کالاهای مصرف شدنی باشد ، هدیه دهنده حق مطالبه ی قیمت آنها را نخواهد داشت. اما اگر از اموال مصرف نشدنی باشد مانند ساعت، پارچه و امثال آن باشد، هدیه دهنده می‌تواند مطالبه قیمت کند؛ مگر اینکه هدیه بدون تقصیر گیرنده تلف شده باشد. تقصیر شامل تعدی و تفریط می‌شود و تشخیص آن با عرف است یا موردی که به هم خوردن نامزدی ناشی از فوت یکی از نامزدها باشد.اما در موردی که یکی از طرفین، نامزدی را بدون علت موجه بهم زده باشد ، هدیه دهنده می‌تواند از او مطالبه خسارت کند.‏

موضوعات: ازدواج و رازهای طلایی همسرداری  لینک ثابت






اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری،

ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد؛

اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی،

ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی؛

اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی،

ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی؛

اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید،

ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی؛

اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی،

ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی؛

اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو،

در پوشش بودن های تو،

ارزشی قائل نباشند؛

اینکه جوری حرف بزنی، قدم برداری و پوشش داشته باشی که

همکارت، استادت، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد؛

اینکه با همه این تناقض ها دست به گریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود؛

همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو فاطمه زهرا(س) را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید:

«خدایا!

دختران امت پدرم ، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و زشت نبودند،

ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند؛

پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن!

طوری که هیچ چشم و ابرویی،
ناز و کرشمه ای،
پول و مکنتی،
نتواند جایگزین آن شود!»

 حجاب،پرچم دلدادگی تو به آن بانوست

 

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




چادر لذت دارد، باور کن!


گفتند: چادرت را بردار، حالا چه اشکالی داره با مانتوی بلند، حجاب کامل داشته باشی؟ چادر که واجب نیست!
جواب دادم:همیشه بهترین کار این است که بین خوب و برتر، برتر را انتخاب کرد و من هم چادر حجاب برتر را انتخاب کردم.


گفتند: درسته که چادر حجاب برتره ولی زحمت زیادی دارد، در این گرما، اذیت نمیشی؟


گفتم:گرما که مهم نیست. غرق شدن عبد در معبود لذت داره.


چادر لذت دارد، باور کن!

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




ویژگی ها برجسته ایت اله بهجت

1. تقوا و خود سازی
چنانکه گذشت ایشان در نوجوانی به میدان خودسازی گام نهاد، و در فراگیری علوم و تزکیه نفس چنان جدی بوده و هستند که گویا کاری غیر از آن ندارند، و همواره در آموزش های اخلاقی بر این نکته اصرار دارند که تلاشی پیگیر و ریاضتی فراگیر لازم است تا انسان در جبهه ستیز با رذیلتهای اخلاقی و در جهاد اکبر با هواهای نفسانی، سر بلند و پیروز گردیده و به سازندگی خویش بپردازد، و همواره معتقد به لزوم همپایی دانش و اخلاق بوده و مؤکداً به خطر جدایی علم و تزکیه هشدار می‌دهند و زیان عالم غیر مهذّب و دانش بدون تزکیه را از هر ضرر و زیان دیگری بیشتر می‌دانند.
آن بزرگوار، انسان مخلص و مشتاقی است که در همه حال عقربه زندگی و حیات خوی را به سوی خدا چرخانده، و کوشیده است تا پیوسته در حوزه جاذبه الهی قرار گرفته و به همه چیز و همه کس با دید خداخواهی بنگرد.
یکی از مجتهدان بزرگ در این باره گفته است:
« ایشان را نمی شود گفت آدم با تقوایی است، بلکه ایشان عین تقوا و مجسمه تقواست. »

آیت الله شیخ جواد کربلایی می گوید:
« یکی از آقایان که کم و بیش از حالات ایشان مطلع و از هواداران ایشان نیز بودند می گفت: آقا هر شب یا غالب اوقات وقت خود را به خلوت و فکر در مجاری معارف الهی می گذرانند، و هیچ گاه حاضر نبودند که وقت خود را به باطل بگذرانند و در محافل بیهوده شرکت کنند، و کاملاً در مقام احتراز از صحبتهای بیهوده بوده و وقت رفتن به درس و یا تشرف به زیارت حضرت امیر- روحی فداه- عبایش را بر سر کشیده و بدون التفات و توجه به کسی می رفتند، که چند بار خودم نیز مشاهده کردم… ایشان کاملاً کتوم هستند مخصوصاً درباره حالات شخص خودشان، و همچنین درباره بیان الطاف خاصه ای که حق تعالی به ایشان مرحمت فرموده کتوم هستند. »
2. زهد و ساده زیستی
اولیای خدا بر خلاف عموم مردم که به ظاهر دنیا چشم دوخته اند و سرگرم آن هستند، همواره به حقیقت دنیا می نگرند، و به فردای خویش می پردازند و بدینسان هماره از قید مطامع گریخته و با صفای قناعت و ساده زیستی، روحی سرشار از معنویت را به دست می آورند، در حالی که مردم در انبوه ظلمت های غفلت و تشریفات زندگانی و آزمندیهای آن غرق و سرگردانند.
آیت الله بهجت نیز از این دسته اولیای خدا می باشد. ایشان زاهد عارفی است که پیوسته بی رغبت به دنیا و آزاده و بی تکلف زیسته است، آن بزرگوار از برجسته ترین چهره های زاهد و وارسته زمان ماست که چنان در جاذبه معنویات قرار گرفته و به حقیقت و باطن دنیا توجه داشته که ذره ای به تعلقات و مادیات آلوده نگشته و از هر چه رنگ تعلق پذیرفته آزاد بوده است. او نه تنها چنین اندیشیده و از دنیا و مظاهرش گریزان بوده بلکه در عمل و زندگانی معیشتی نیز در همین راستا حرکت کرده است.
زندگی ساده او در خانه ای قدیمی و محقر در قم، و مقاومت ایشان در برابر خواسته های مکررعلما و مردم برای تعویض خانه، گواهی صادق بر روح بزرگ و زاهدانه این پیر فرزانه است.

آیت الله مصباح در مورد زهد و ساده زیستی ایشان می گوید:
« آیت الله بهجت منزلی جنب مدرسه حجتیه اجاره کرده بودند، و بعد تغییر منزل دادند و در اوائل خیابان چهار مردان فعلی یک خانه ای اجاره کرده بودند که ظاهراً دو اتاق بیشتر نداشت، و در وسط آن اتاقی که ما خدمت ایشان می رسیدیم پرده ای کشیده شده بود که پشتش خانواده شان زندگی می کردند و ما این طرف پرده می نشستیم و از حضور ایشان بهره مند می شدیم. زندگی بسیار ساده و دور از هر گونه تکلف و توأم با یک عالم نورانیت و معنویت…

الان نیز خانه ایشان ظرفیت اینکه تعداد زیادی در آن اجتماع بکنند ندارد، و دو سه اتاق کوچک دارد با همان گلیمهایی که از چهل- پنجاه سال پیش داشتند. بعد از مرجعیت نیز منزلشان هیچ تغییری نکرده، لذا جای پذیرایی و ملاقات از بازدید کنندگان کم است، از این رو در اعیاد و ایام سوگواری در مسجد فاطمیه جلوس می فرمایند، و کسانی که می خواهند ایشان را زیارت کنند آنجا خدمتشان می رسند. »

آیت الله مسعودی نیز می گوید:
« بارها آمدند برای ایشان خانه بخرند قبول نکردند، من خودم چند مرتبه به ایشان گفتم: آقا! این منزل خراب است، از نظر وضع شرعی هم معلوم نیست آدم بتواند اینجا زندگی کند. اصلاً توجهی نکردند. »
3. عبادت
یکی از عوامل مهم موفقیت انسان که می تواند برای دیگران الگو و راهنما قرار گیرد، تقید ایشان به اعمال عبادی و تعبد ایشان است.

ادامه »

موضوعات: کلام آیت الله بهجت  لینک ثابت




ناگفته‌هایی از آیت الله بهجت از زبان پسرش
علی بهجت فرزند آیت الله بهجت گفت: از شدت ناراحتی برای اتفاقات دنیای اسلام توان پدر برای درس دادن تحلیل می‌رفت و می‌گفتند سفیانی از حتمیات است اینها به اسم می‌کشند. شما چه می‌دانید؟! با این درندگان چه کنیم؟ نمی‌دانیم، مرددیم دعا کنیم آیا بمانیم تا ظهور؟!
علی بهجت فرزند آیت الله بهجت گفت: از شدت ناراحتی برای اتفاقات دنیای اسلام توان پدر برای درس دادن تحلیل می‌رفت و می‌گفتند سفیانی از حتمیات است اینها به اسم می‌کشند. شما چه می‌دانید؟! با این درندگان چه کنیم؟ نمی‌دانیم، مرددیم دعا کنیم آیا بمانیم تا ظهور؟!

به گزارش مهر، حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت فرزند آیت ‌الله بهجت شب گذشته در برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما بیان داشت: در طول تاریخ شیعه علمای زیادی بوده‌اند که زحمت زیادی کشیده اند اما از این میان تعدادی در کنار سیر عملی‌شان، سیر انفسی داشته‌اند و مسلما تنها این افراد توانسته‌اند که به سیر الی الله و یقین برسند و آیت‌الله بهجت نیز از این دست علما بودند.

آیت‌الله بهجت از سن 12 سالگی باطن گناه را می‌دید

ادامه »

موضوعات: کلام آیت الله بهجت  لینک ثابت





معاش به قدر كفاف

عدة من اءصحابنا عن اءحمد بن محمد بن خالد عن يعقوب بن يزيد عن ابراهيم بن محمد النوفلي رفعه الي علي بن الحسين عليه السلام قال : مرّ رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم براعي ابل فبعث يستسقيه فقال : امّا ما في ضروعها فصبوح الحيّ و امّا ما في آنيتنا فغبوقهم فحلب له ما في ضروعها و اكفاء ما في انائه في اناء رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و بعث الي بشاة و قال : هذا ما عندنا و ان اءحببت اءن نزيدك زدناك قال : فقال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اللهم ارزقه الكفاف فقال له بعض اءصحابه يا رسول الله دعوت للذي ردّك بدعاء عامّتنا نحبّه و دعوت للذي اءسعفك بحاجتك بدعاء كلّنا نكرهه فقال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم : ان ما قلّ و كفي خير ممّا كثر و اءلهي اللهم ارزق محمدا و آل محمد الكفاف ؛(1)
رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از بياباني مي گذشت ، شتراني ديد كه مشغول چرا هستند و شترچران مراقب آنهاست . حضرت كسي را نزد او فرستاد تا قدري شير براي رفع عطش از وي بخواهد.
شتربان گفت : شيري كه در پستان شترهاست ، غذاي صبح عشيره است و شيري كه در ظروفمان هم اكنون موجود است ، غذاي شب آنهاست و چيزي به فرستاده رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نداد.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم درباره اش دعا كرد و فرمود: ((بار الها! مال و اولادش را زياد كن !))
از آنجا گذشتند، به چوپاني رسيدند كه گوسفند مي چراند. براي گرفتن شير، شخصي را نزد وي فرستادند. او گوسفند را دوشيد و در ظرف پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ريخت ، به علاوه شيري را كه در ظرف خود قبلا دوشيده بود، در ظرف شير آن حضرت اضافه كرد و گوسفندي را نيز فرستاد و پيام داد: ((اين چيزي بود كه نزد ما وجود داشت و اگر دوست داريد بر آن بيفزاييم .))
رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم درباره او دعا كرد و گفت : ((بار الها! به وي به اندازه كفاف زندگي عطا فرما!))
بعضي از اصحاب عرض كردند: ((شما درباره كسي كه ردّتان نمود، دعايي كرديد كه همه ما دوستدار آن هستيم و درباره كسي كه حاجت شما را برآورده ساخت ، دعايي نموديد كه همه ما نسبت به آن كراهتي داريم و بي ميليم .))
حضرت فرمود: ((مال كم كه براي زندگي كفايت مي كند، بهتر از مال بسياري است كه موجب غفلت آدمي از خداوند مي شود.)) آنگاه درباره محمد و آل محمد دعاي كفاف فرمود.(2)


1- الكافي ، ج 2، ص 141.
2- شرح و تفسير دعاي مكارم الاخلاق ، ج 3، ص 227.

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت




استجابت دعا

قومي به امام صادق عليه السلام عرض كردند: دعا مي كنيم و به استجابت نمي رسد، چرا چنين است ؟
حضرت فرمود: براي اين كه شما كسي را مي خوانيد كه او را نمي شناسيد و درباره اش به شايستگي معرفت نداريد.
در حكومت بني اميه و بني عباس افراد با ايمان و شريفي همانند علي بن يقطين بودند كه در ظاهر به دولت جبار خدمت مي كردند و در باطن ، انجام وظيفه ديني مي نمودند، حتي در مواقعي بعضي از ائمه معصومين عليهم السلام به آنان نامه محرمانه مي نوشتند و درباره افراد مظلوم توصيه مي كردند و آن ماءمورين پاكدل با علاقه مندي وظيفه محوله را انجام مي دادند و مومن گرفتاري را از بلا خلاص مي كردند.
عبدالله هبيري يكي از افرادي است كه با نيروي ايمان خود قدرت جباري را در هم شكست و عملا اثبات نمود كه براي آفريدگار جهان شريكي قرار نداده است . خداوند هم بر اثر استقامت و ثبات ايماني او دعا و تمنايش را به اجابت رساند و در كمال عزت و سربلندي ، وي را به هدفش نايل ساخت . در اين جا خلاصه اي از قضيه او به عنوان شاهد بحث ذكر مي شود.
عبدالله هبيري از افاضل دبيران بود. در عهد مروانيان كارهاي مهمي به عهده داشت . در دولت عباسيان مدتي بيكار ماند و در مضيقه مالي قرار گرفته بود. براي حل مشكل خود ناچار هر روز بر اسب لاغري كه داشت سوار مي شد و در خانه وزير مقتدر ماءمون به نام ((احمد ابوخالد)) مي رفت . او مردي تند و زودرنج بود. هر روز كه هبيري به او سلام مي كرد، ناراحت و رنجيده خاطر مي شد و ديدارش براي وزير، گران بود.
روزي وزير بر اثر پيشامدي آزردگي خاطر داشت . اول صبح كه از منزل خارج شد، هبيري نزديك آمد و به وزير سلام نمود. وزير، آن روز از ديدن و سخت رنجيد. يكي از دبيران جوان خود را طلب نمود، به او گفت : برو هبيري را ملاقات كن و بگو: ((مرد پير و محنت زده اي هستي ، هر روز به ديدار من مي آيي و مرا مي رنجاني . من به تو شغلي نخواهم داد و كاري از تو برنمي آيد. برو در گوشه اي به عبادت مشغول باش ! اگر به اميد كاري نزد من مي آيي ، از من قطع اميد كن كه به تو كاري نخواهم داد.))
دبير جوان مي گويد: پيام وزير تند بود و من شرم داشتم از اين كه آن سخنان را به هبيري بگويم . لذا سه هزار درهم از خود تهيه نمودم ، به دست غلامي دادم و او را با خود به منزل هبيري بردم . چون مرا ديد احترام كرد. به هبيري گفتم : آقاي وزير سلام رسانده و پيام داده براي من سنگين است كه پيرمرد محترمي هر روز در منزل من بيايد. فعلا شغل مهيا نيست . مبلغي را براي شما فرستاده ، خرج كنيد، شايد بعدا كاري مهيا شود.
چهره هبيري گرفت . هنگامي كه غلام پول را نزدش آورد، از من پرسيد: ((چقدر است ؟)) گفتم : ((سه هزار درهم !)) سخت ناراحت شد. گفت : ((برادر! من نه گدا هستم و نه از او صدقه مي خواهم .))
جوان دبير مي گويد: ((از سخن هبيري ناراحت شدم و گفتم : اين پول از من است ، وزير براي شما پول نفرستاده است . من شرم داشتم پيام تند وزير را آن طور كه گفته است به شما بگويم .))
هبيري گفت : ما علي الرسول الا البلاغ ؛ پيام آور، وظيفه اي جز ابلاغ پيام ندارد، هر چه وزير گفته ، تمام و كمال بگو و يك حرف آن را باز مگير! تمام پيام وزير را شرح دادم .
هبيري پس از استماع سخنان وزير گفت : ((اينك سخنان مرا بشنو و تمام و كمال آن را براي وزير بگو! بگو: آفريدگار، هيچ كس را بي وسيله رزق ندهد، اين عالم ، جهان اسباب و علل است و اينك كليد رزق عده اي را خداوند در كف تو نهاده و ذات تو در قبضه قدرت اوست ، و من براي دست يافتن به رزق خداوند، دري را جز مثل تو نمي شناسم .
خداوند متعال اگر رزقي مقدر فرموده است ، به وسيله تو به من مي رسد و اگر مقدر نفرموده ، از تو رنجش ندارم . چون كليد رزق من در دست توست ، بخواهي يا نخواهي هر روز در خانه ات خواهم آمد و از تو دست نمي كشم .))
جوان منشي مي گويد: ((من از قوت يقين او به شگفت آمدم . فردا صبح كه به خانه وزير رفتم ، ديدم هبيري آمده و ايستاده است . وزير كه از منزل خارج شد، چشمش به هبيري افتاد سخت ناراحت گرديد. به من گفت : مگر پيام مرا ندادي ؟ گفتم : داده ام و او جوابي داده كه وقتي به درگاه خلافت رسيديم ، آن را شرح خواهم داد.))
پس از رسيدن به دربار، جواب را به وزير گفتم . به شدت خشمگين شد و از غضب نمي دانست چه كند.
در اين بين ، وزير احضار گرديد و او به حضور ماءمون رفت . ابتدا امور كشور را كه بايد شرح دهد، به عرض رساند.
وزير در آن روز مي خواست عبدالله زبيري را به سمت استاندار مصر معرفي كند. شروع به صحبت كرد و گفت : ((اوضاع مصر قدري مختل گرديده ، مرد لايقي لازم است كه به آن جا برود.))
خليفه گفت : ((به نظرت چه كسي براي اين كار شايسته است ؟))
وزير خواست بگويد: ((عبدالله زبيري ، گفت : عبدالله هبيري .))
خليفه پرسيد: ((او زنده است ؟ حالش چطور است ؟))
وزير گفت : ((اشتباه كردم ، مقصودم ((عبدالله زبيري)) بود، نه عبدالله هبيري .))
خليفه گفت : ((براي عبدالله زبيري فكري خواهيم كرد، از هبيري بگو! زماني كه من خراسان بودم ، گاهي نزد من آمد. او فردي حق شناس و خدمت نگاهدار است .))
وزير گفت : ((او لايق اين شغل نيست .))
خليفه گفت : ((او مردي بزرگ است و در كارهاي خطير، ورزيده است .))
وزير گفت : ((او از دشمنان آل عباس است .))
خليفه گفت : ((آل مروان درباره پدران او لطف كردند و آنان تلافي نمودند، ما نيز به او خدمت مي كنيم تا اخلاص او در دولت ما ظاهر شود.))
وزير گفت : ((او مدتي است كه بيكار است و نمي تواند مصر را اداره كند.))
خليفه گفت : ((با حمايت خود او را تقويت مي كنيم و پيشرفتش مي دهيم .))
سپس به وزير گفت : ((به جان من بگو چرا با او اين قدر مخالفت مي نمايي ؟))
وزير پيغام خود و جواب هبيري را به عرض خليفه رسانيد. مامون گفت :
((چه خوب گفته و مطلب همان است كه او گفته است . ما ولايت مصر را به او داديم و سيصد هزار درهم از خزانه به وي انعام نموديم تا مقدمات سفر خود را فراهم آورد. به جان و سر من قسم ، فرمان ولايت مصر و انعام ما را كسي جز خودت به وي نرساند.))
وزير اطاعت كرد، به منزل هبيري رفت ، از وي بسيار عذرخواهي كرد و جريان امر را گفت .(1)
عبدالله هبيري براي وزير نيرومند عباسي قدرت مستقلي قائل نبود و مخالفت او را مهم نمي شمرد، تمام توجه هبيري به ذات اقدس الهي معطوف بود و در عالم وسايل و اسباب ، وزير را مجري روزي رساندن خداوند به بعضي از افراد مي دانست و در پيامي كه به وزير داده بود، صريحا گفته بود: ((ذات تو در قبضه قدرت الهي است .))
عبدالله هبيري يك موحد واقعي و يك مسلمان حقيقي بود، او حريم مقدس باريتعالي را محترم مي شمرد، اداي وظيفه عبوديت مي نمود، براي خداوند ضدي قرار نداده و بر اثر اين خلوص واقعي و ايمان محكم ، خداوند در سخت ترين شرايط، دعايش را به بهترين وجه مستجاب نمود.(2)



1- جوامع الحكايات ، ص 283.
2- شرح و تفسير دعاي مكارم الاخلاق ، ج 3، ص 244.

موضوعات: حکایات منبر  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم