✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
راست گفته اند ...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



دوست داشتم بجای چهارتا دختر و پسر سرخوش بالاشهری، کسان دیگری خوشحالی می کردند…

کارگرانی که از کار بیکار شده اند، آنهایی که در به در دنبال دارو می گردند…

بازماندگان هواپیما های سقوط کرده… فارغ التحصیلانی که مدرک را گذاشته اند در کوزه…

آنها که حقوق شان چند ماه است عقب افتاده…

قربانی های کارخانه های تعطیل شده…

میلیون ها خانواده ای که منتظر تحویل کلید خانه هایشان هستند…

مغزهایی که بار سفر بسته اند و…

دوست دارم باور کنم که توافق خوبی کرده ایم. دوست دارم باور کنم غصّه ها کم می شود و وضع مان بهتر…

دوست دارم باور کنم از حالا به بعد هم چرخ سانتریفیوژش ها میچرخد هم چرخ زندگی…

اما خوشحالم. هرچه هست حالا دولت محترم هیچ بهانه ای برای کار نکردن ندارد. اصلا ما می پذیریم همه چیز خوب و خوش تمام شده، حالا بسم الله. منتظر چرخیدن چرخ زندگی می مانیم.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





چه کسانی در آزمون ماه رمضان موفق هستند؟

باید بدانیم که خداوند حکیم، خیرخواه و دانا به سرنوشت انسان ها، اموری را بر آنها واجب می کند که تاثیری مثبت در هدایت و سرنوشت بشر داشته باشد و قطعاً روزه یکی از امور تاثیرگذار در این زمینه است. از باب نمونه یکی از آثار روزه این است که انسان میزان صبر، طاقت و بردباری خود ر ا در برابر نیازهایی که دارد امتحان می کند. به عبارت دیگر خداوند می خواهد ببیند که انسا ن ها در برابر نیازهایی که برای خود احساس می کنند - با وجود این که امکان انجام آن کار را دارند - اما چه قدر می توانند به دلیل اطاعت امر و دستور الهی در برابر آن مقاومت کنند. انواع غذاها، خوراکی ها و سایر چیزهایی که روزه را باطل می کنند در برابر انسان موجود است اما انسان با روزه داری در معرض آزمایش قرار می گیرد تا ببیند آیا به آنها نزدیک می شود یا نمی شود؟ در حالی که همه چیز برای وی مهیا است خود را می آزماید تا بداند که چه قدر می تواند در برابر خواهش نفس خود صبوری کرده و و با اراده، خود را کنترل کند؟

اثر دیگر روزه آن است که به وسیله آن، انسان خود را مشغول به دعاها و اذکاری می کند که او را به یاد مرگ، آخرت و قیامت انداخته و از گرفتاری های دنیا و ابتلاء و نزدیک شدن به حاجات دنیایی فاصله می گیرد. انسان روزه دار هر روز قرائت قرآن دارد، به یاد فقرا و نیازمندان است، در جماعات و جلسات مذهبی شرکت می کند و … که چنین اموری در غیر ماه مبارک رمضان کمتر از او سر می زند و کمتر چنین فرصت هایی دست می دهد. لذا این امکان در ایام رمضان برای روزه دار فراهم می شود که به مساجد برود، با قرآن مانوس باشد، در جماعت شرکت کند.
این فرصت یک ماهه، به مثابه آزمونی برای انسان هاست و کسی در این آزمایش موفق و سعادتمند خواهد بود که در برابر امور و فرایض این ماه، از خود عکس العملی مثبت و در شان این آزمون نشان دهد.

روزه داری (صوم) آثار فراوانی دارد که فراتر از صِرف گرسنگی و تشنگی است. انسان می تواند با انجام روزه مراحل بالایی از کمالات و درجات را کسب کند. به عنوان مثال توجه به کارهای مستحبی مانند شب زنده داری و اقامه نماز شب که در ماه رمضان بیشتر فرصت آن فراهم می شود، یا توجه به قرائت قرآن و توجه به نزول قرآن و در دقت در آثار و برکات آن از آن جمله است! برخی انسان های ساده، تنها به گرسنگی و تشنگی روزه توجه می کنند اما انسان های کامل تر و با ایمان تر و کسانی که به دنبال سعادت ابدی هستند به برکات بالاتری از روزه داری توجه دارند. مانند توجه به آثار و برکات قرائت قرآن، توجه به معانی قرآن، توجه به عباداتی که در این ماه فرصت آن برای انسان فراهم می شود و در روزهای غیر روزه داری این اعمال کمتر انجام می شوند.
در روایات ما نیز برای روزه داری مراتب مختلفی شمرده شده است که پایین ترین درجه آن، همین مفهوم عادی و ساده گرسنگی و اجتناب از خوردن و آشامیدن است. یک درجه بالاتر انجام مستحبات و واجبات به نحو کامل، و بالاتر از این مراتبی است که اولیای الهی از روزه داری کسب می کنند. یعنی تقرب الهی و نزدیک شدن به خدا در اثر همین انجام واجبات و ترک محرمات. از خداوند غفور و رحیم قبولی عبادات و طاعات همه مومنین و مومنات را را خواهانیم. ان شاء الله.

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




تا حالا دندون پزشکی رفتید… ؟!

اول دکتر چند تا سوزن میزنه تو لثه تون ، بعد اون مته رو می گیره دستش…!!

بعضی وقتا از شدت درد دسته های صندلی رو محکم فشار میدیم و اشک تو چشمامون جمع میشه …

چرا نمی زنیم تو گوشش ؟ چرا داد و بیداد نمی کنیم؟ این همه درد رو تحمل می کنیم خب اعتراض کنیم بهش …

چرا اعتراض نمی کنیم ؟؟!!

تازه می خوایم بیایم بیرون میگیم : آقای دکتر ببخشید وقت بعدی کی هستش؟؟

نمی خوای خدا رو اندازه داندانپزشک قبول داشته باشیم ؟؟

به دکتر اعتراض نمی کنیم چون می دونیم این درد فلسفه داره و منجر به بهبودی میشه ..می دونیم یه حکمتی داره ،

خب خدا هم حکیمه اصلا قبلا هم به دکتر می گفتند حکیم. یعنی کارهای او از روی حکمت است.

وقتی درد و رنجی رو تو زندگی ما فرستاد،ازش تشکر کنیم ، بگیم نوبت بعدی کی هستش ؟

رنج بعدی ؟

مدرک خدا رو قبول نداریم ؟؟

اون خیلی وقته خداست … !!

کاش میتونستم حکمت و قسمتت رو بفهمم خدا …

کاش …

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





اهميت تغذيه در اسلام:

در قرآن خداوند فقط وقتي انسان و غذاي طيب را آفريد خود را ستود(14مؤمنون – 64غافر)
واين نشان ازاهميت زياد غذاي طيب است. سلامتي و عمر را خدا به انسان هديه ميكند(11فاطر)ولي اين انسان است كه بايد آن را حفظ كند و آن را به خطر نيندازد كه نه تنها ازلذات دنيوي بي بهره ميماند بلكه درآخرت هم بايد جوابگو باشد.چرا همه فکر میکنند عمر که به50رسید،باید با مریضی زندگی کرد و دیگر آخر عمر است؟ چه شده كه عمر140ساله ايرانيان به40رسيده و اين همه بيمار داريم؟اکثر بیماریها مثل:آلزایمر،اِم اِس،میگرن، دیابت ، چربی ، انواع سرطانها و…وقتی به وجود آمد که تغذیه مردم را عوض کردند وگر نه انسانيكه تغذيه سالم و طيب داشته باشد نه مریض میشود و نه ميميرد مگر اينكه بقدري پير شود كه فقط پوست و استخوان شود كه اينطور مرگ براي او راحت خواهد بود و اين است مرگ طبيعي نه اينكه هركس در خواب بميرد بگویيم با مرگ طبيعي مرده.اگر قرار بود40سالگي بميريم كه اسلامي وجود نداشت چون پيامبر تازه در40سالگي به پيامبري مبعوث شدند!از40سال به بعد روح رشد ميكند ولي الآن چنان شده كه وقتي جسم به40سالگي ميرسد به قدري بدحال است كه جايي براي رشد روح نيست.پس كِي ميخواهيم ازاين بدن استفاده كنيم!؟غذايي كه ميخوريم به دو ماده لطيف يا متخلخل(غذاي روح)وكثيف يا متراكم (غذاي جسم)تقسيم ميشود.غذا به خون تبديل شده و روح از خون لطيف ساخته مي شود.در وسط مغز اتاقك هاي خالي تونل مانندي وجود دارد كه جايگاه روح است وانسان غذاي طيب را كه ميخورد اين تونل ها پاك و نوراني مي شود ودر نتيجه{سيماهم في وجوه}(29فتح)چهره نوراني شده،اخلاقش تغيير ميكند،زندگي‌اش جهت ميگيرد و ميل به خدا پيدا ميكند و درنتيجه در دنيا وآخرت سربلند خواهد بود اما در مقابل90روزبه طول مي‌انجامد كه سلولهاي فعال شده از تمام بدن،يك وعده غذاي فاسد را ازآخرين عضو(يعني مفصل)خارج كند.پس كِي روح وجسممان وقت خودسازي به خود مي بيند؟{اي انسان به غذا خود بنگر كه چه مي خوري}(24عبس)پس چه خوب است كه به اين دستور قرآن عمل كنيم كه حتي كوچكترين ضرري به خود نرسانيم.خوردن هر نوع غذا اثرات همان غذا را در روح و روان شخص دارد و سرنوشت او را رقم مي زند.همانطور كه غذاي حرام روح انسان را ميكُشد و عامل بسياري ازگناهان ميشود،غذاي خبيث هم به‌گونه‌اي در روح و جسم و عمل شخص مؤثر است ولي بالعكس غذا علاوه بر اينكه بايد حلال باشد اگر طيب هم باشد باعث رشد و تجلي روح و جسم شده و انجام عمل صالح را در انسان دروني ميكند{غذاي طيب تناول كن تا بتواني عمل صالح داشته باشي}(51مؤمنون).به اين دليل اسلام تأكيد زيادي بر روي تغذيه دارد وتقريباً يك سوم احاديث ما در مورد تغذيه است.علما بر اين باورند كه اگر تشيع بر3پايه قرارداشت يك پايه آن علم بدن‌شناسي است.در سال 1897كه پروتوكولهاي صهيونيستها نوشته ميشد روزنامه نگار يهودي به نام هِرتزل كه رئيس جلسه بود،اشغال فلسطين را به عنوان اسرائيل مطرح ميكند.همه موافقت ميكنند،ولي فقط يك سؤال مطرح ميشودكه : با اشغال فلسطين جواب تاريخ را چه بدهيم؟هِرتزل درجواب ميگويد:تاريخ را ما مينويسيم،يعني اینکه:1.توسط آتاترك درتركيه حروف مسلمانان را عوض كنيم تا فرهنگ،احاديث و تاريخشان را آن گونه كه ما مينويسيم،بخوانند.2.هرچه دارند محتوايش را عوض كنيم وظاهرش را نگه داريم.(مثلاً نمكي را كه پيامبر فرموده بخوريد تا فشارتان پايين آيد،علمش را از ما گرفته و با تغيير محتواي آن در كارخانجات،نمكي را به ما ميدهند كه نه تنها فشار را بالا ميبرد بلكه بيماريهاي بسيار ديگري را هم ايجاد ميكند و اينطور احاديث و علوم ما را يك به يك كنار زدند.)دستهای پنهانِ یهودیان صهیونیست،حاكمان اكثر كشورهاي جهان حتي اسرائيل،آمريكا و انگليس را به دلخواه خود انتخاب و جابه‌جا ميكنند.تمام سازمانهاي‌بين المللي ساخته دست آنها و حافظ حقوق آن ميباشد و آنها در تمام تصميمات بزرگ جهاني دست دارند و اكثر رسانه‌هاي جهان در مشت آنهاست.آنها با نفوذ در كشورها،فرهنگ و علوم آنان را به غارت ميبرند و فرهنگ و علوم را همانطور كه به صورت حساب شده،از قبل آماده كرده‌اند در كشورها جا مي‌اندازند.مثلاً علوم طب سنتي،اسلامي ما يعني طب ابن سينا كه سالها در جهان متداول بوده را از ما گرفتند و خود استفاده كردند وعلم پزشكي غلط و مخالف با مباني اسلام را در تمام كشورها جا انداختند.آنها در هر كشوري كه نفوذ كردند تمام كارها را كارخانه‌اي كردند وبا اين كار ميخواستند با يك تير چند نشان بزنند يعني اولاً هرچه را كه بخواهند به عنوان علم در مواد غذايي به خورد مردم دهند ثانياً با ايجاد كارخانه، مغازه‌ها را جمع كنند تا روابط عمومي مردم( كه در اسلام به آن تأكيد شده )را كم كنند تا مردم دچار افسردگي وبيماريهاي روحي شوند واتحاد وهمدلي آنها كمرنگ شود وثالثاً كار درجامعه كم شود و درنتيجه هرج ومرج ايجاد شود،وازسويي ديگر پزشكي را تكه‌تكه كردند يعني علم طب،دارو وتغذيه را از هم جدا كردند تا پزشك از تغذيه سالم آگاهی نداشته باشد.اينكه بگوييم پزشكان تمام كشورها شيوه پزشكي و تغذيه كنوني را تأييد ميكنند كه دليل نميشود،چون اولاً همه آنها علمشان را از دست ساخته‌هاي صهيونيست ميگيرند و بدون تحقيق بر روي آن به ديگران منتقل ميكنند كه پيامبر در اين باره ميفرمايند:«براي دروغگويي مردمان همين بس كه هرچه را مي شنوند نقل قول ميكنند و هركس فقط ترجمه وبعد منتقل كند دچار جهل است.»ثانياً خداوند فرموده:{اگر از بيشتر مردم پيروي كني تو را گمراه ميكنند}(116انعام) ثالثاً پزشكي جديد فقط بر روي ميكروب تمركز كرده و به قيمت شيميايي كردن مواد غذايي ميخواهد ميكروب آنها را ازبين ببرند(در حالي كه ميكروبها نابودشدني نيستند و فقط در يك گِرَم بزاق دهان100000ميكروب وجود دارد كه نميتوانند آن را از بين ببرند)بدن در برابر ميكروب نيروي دفاعي دارد اما در مقابل مواد شيميايي بي دفاع است.درمان بیماری در پزشکی جدید نسبت به طب سنتی اساسی انجام نمیشود،بسیار پرهزینه است و همراه عوارض خطرناک و غیرقابل جبران است(زن بارداری که عفونت گوش کرده،از نظر پزشکی جدید یا باید بچه سقط يا ناقص شود و یا گوش مادر برای همیشه کَر شود،در صورتی که طب سنتی با ریختن کمی عسل در گوش مشکل را کاملاً برطرف ميکند یا درمان آلرژی در پزشکی جدید فرار از آلرژنهاست که این کار برای بیمار غیرممکن است؛در صورتی که طب سنتي با حجامت آلرژی آن را برطرف ميکند،یا درمان زردی نوزادان در طب سنتی با حجامت بلاشرط برطرف ميشود درصورتیکه پزشکی جدید درمان قطعي براي آن ندارد،و یا بیماریهای دیگر مثل دیابت یا چربی خون که با حجامت و تغذیه مناسب برطرف میشود،که همه اینها دلیل بر برتری طب سنتی است.)در صحيفه نور،امام(ره)به كساني كه طب سنتي را پيگيري ميكردند فرمودند:«نه این است كه ندانم علومي كه در ممالك ما بود دسيسه ها اسباب آن شد كه اين علوم را عقب زدند و علوم غرب را آوردند و محتوا را از ما گرفتند و الآن وضع ما چنان شده كه خيال مي كنيم هر چه هست در غرب است وما هيچ نداريم. مغزهاي ما را شستشو دادند و مغز ديگري جاي آن گذاشتند. ..بعد كه اساس مملكت را مستقر كرديم شما برويد دنبال طب سنتي وآقايان بروند دنبال طب وارداتي… پزشكي جديد هيچ خدمتي نكرده مگر در جراحيها كه آنهم مقدار زياديش زير سؤال است كه با داروي ساده اي حل ميشود… حكيمان در طب سنتي بيماران را با داروي گياهي معالجه اساسي ميكردند نه اينكه يك مريض چندين سال بايد داروشيميايي مصرف كند.»(صحيفه نور،جلد9،ص7)جمهوري اسلامي وقت رسيدگي به اين مسائل را نداشته و به جاي فرهنگسازي اول به مسائل اقتصادي،سياسي و نظامي رسيدگي كرده(و هنوز در دانشگاههايمان كه علوم غرب تدريس ميشود و پزشكانمان كه بدون تحقيق از علوم آنها پيروي ميكنند، تغييري ايجاد نكرده)ولي حال كه اساس مملكت را مستقر كرديم،وقت آن رسيده كه فرهنگسازي را شروع كنيم.

اين نوشته برگرفته ازمنابع معتبر اسلامي همچون قرآن،احاديث،سخن وكتب دانشمندان بزرگ اسلامي و تجربه7000 ساله طب سنتي،اسلامي ايران به تحقيق دكتر حسين روازاده ميباشد.

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




● رازی که میخکوب تان می کند
شماره 10 قانون جذب


من عاشق میلیونر شدن هستم و شب و روز به این موضوع فکر می کنم. قانون جذب به من یاد داده که خودم را در خانه زیبا و اتومبیل های مجلل تصور کنم و با تکرار عبارات تاکیدی مثبت رؤیای میلیونر شدن را سوی خودم جذب کنم. کمی بعد، ناگهان در محیط کاری من اتفاقی جدید می افتد. رئیس بخشی که در آن کار می کنم، سمت من را به سمتی بالاتر تغییر می دهد و حقوق من به همین اندازه افزایش پیدا می کند. اما بعد از اینکه در سمت جدیدم مشغول به کار شدم آنچنان از این وضعیت متعجب و شگفت زده هستم که بیشتر از اینکه به تثبیت کارم فکر کنم، ترس از دست دادن سمت جدیدم جایگزین همه افکار مثبت من می شود تا جایی که حتی خودم را لایق درآمد بیشتر نمی‌دانم و به همین دلیل بعد از مدتی سمت جدیدم را به راحتی از دست می دهم. این مثالی است که دکتر لیپتون می زند. در واقع ۹۹درصد (به این رقم دقت کنید) زندگی شما در دست ذهن ناخودآگاه شماست و حققیت تلخ این است که بخش عمده ای از ذهن ناهوشیار شما توسط افکار منفی پر شده است که تنها با تصویرسازی رؤیاها و تکرار عبارات تاکیدی نمی‌توانید آنها را از ذهنتان پاک کنید. مثل این می ماند که هوا کاملاً تاریک است و شما مدام تکرار می کنید «هوا روشن است.» در این شرایط تکرار عبارات تاکیدی در مورد روشن بودن هوا نمی‌تواند اصل موضوع را تغییر دهد پس کمی به آن فکر کنید.

موضوعات: آداب زندگی - قانون جذب  لینک ثابت





هیچ کس بدشانس نیست
شماره 9 قانون جذب


کمتر کسی را می توان پیدا کرد که از ثروتمند شدن خوشش نیاید. زمانی که قانون جذب برای اولین بار مطرح شد و میلیونرهای موفق پرده از این راز بزرگ برداشتند، هرکس وسوسه شد تا برای یک بار هم شده این قانون را در زندگی شخصی اش به کار گیرد. حتی آنهایی که در ظاهر مخالف این موضوع بودند در خلوت خودشان عبارات تاکیدی را مثل یک اکسیر جادویی به زبان می آوردند تا با چشم های خودشان از صحت این موضوع باخبر شوند.

بر اساس قانون جذب، شما می توانستید هرچیزی را در زندگی تان جذب کرده و برای این کار تنها کافی بود چشم هایتان را ببندید و جذب کنید. جذب کردن با تکرار عبارات تاکیدی مثبت و تجسم کردن راهی میانبر برای رسیدن به رؤیاهایی بود که همیشه سرکوبش می کردید. حتماً شما هم برای یک بار هم شده این کار را انجام داده اید اما جز موارد جزئی نتوانستید نتیجه شگفت انگیزی که قانون جذب از آن صحبت می کرد را به دست بیاورید و نتیجه این شد که دیگر خودتان را از گروه دوستداران قانون جذب کنار کشیدید و باز هم با کسالت و از سر ناامیدی گفتید:« آدم باید کمی شانس داشته باشد» این جمله شما و خیلی از افرادی است که دیگر اعتقادی به قانون جذب ندارند. اما نتیجه مطالعات دکتر «بروس لیپتون» روانشناس، نشان داده هیچ اشتباهی در قانون جذب اتفاق نیفتاده است بلکه گره اصلی این معمای پیچیده ذهن ناخودآگاه شماست.

موضوعات: آداب زندگی - قانون جذب  لینک ثابت




پرسش: اينکه مي گو يند جنگ و خو نريزي و بيماري شايع مي شود و بسياري از مردم هلاک مي شوند موجب عدم اميد به زندگي در زمان ظهور است آيا دو سوم مي ميرند ؟ و اين مطالب صحيح است ؟ توضيح دهيد.

پاسخ: سخن جنگ و خون‌ريزي‌ها در دو مرحله مطرح مي‌شود:
الف. قبل از ظهور: در مورد جنگ‌هاي قبل از ظهور مطلب خاصي كه از درجه اعتبار برخودار باشد بيان نشده است. بلكه به صورت كلي از مرگ و مير‌هاي زياد و جنگ و كشتار خبر داده شده است. از اين رو به زمان و مكان و گروه خاصي نمي‌توان اشاره كرد. به علاوه كه اين حوادث مربوط به اختيار انسان‌ها است و لذا انسان مي‌تواند با برخي اختيار‌ها و انتخاب‌ها از بروز برخي حوادث جلوگيري كند. لذا در آيه قرآن به لوح محو و اثبات اشاره شده است.
البته اگر رويدادهاي ناخوشايند واقعاً بخواهد رخ بدهد، اهل بيت به ما آموزش داده‌اند كه با دعا و حركت سنجيده بلا را از خود دور كنيد تا در گروه نجات يافتگان باشيد.
ب. هنگام ظهور: آنچه از مجموع روايات به دست مي‌آيد اين است كه چون حضرت حركت خود را با تبليغ و تبيين كامل شروع مي‌كند اكثر قريب به اتفاق مردم با توجه به فطرت الهي خود، پيام و دعوت حضرت را مي‌پذيرند، و جنگ و كشتار در مقياس كوچكي رخ مي‌دهد.
در مورد رواياتي كه پيرامون جنگها و كشتار‌هاي مربوط به آخر الزمان و ظهور وارد شده، توجه به چند نكته راهگشا است:
الف. سند برخي از اين روايات اشكال دارد و راويان آنها در مواردي اشخاصي دروغگو بوده‌اند لذا چنين روايت‌هايي قابل پذيرش نيست.
ب. تشديد ظلم و ستم در برهه اي از زمان طبيعي بوده و سابقه تاريخي هم دارد. وقتي به فرعون گفتند: از بني اسرائيل فرزندي به دنيا مي‌آيد كه پادشاهي و حكومت تو را از بين مي‌برد؛ او ظلم و ستم بر بني اسرائيل را شدت بخشيد و حتي به دستور او زنان حامله را شكم دريدند و بچه‌ها را (جنين‌ها) از شكم مادران خارج كرده و كشتند.
در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده است كه بيش از بيست هزار زن حامله را شكم دريدند. خداوند در قرآن به فشار فراوان فرعون در آن روزگار اشاره كرده و بي حرمت شدن زنان و سر بريدن فرزندان را يادآور مي‌شود. چنين رفتاري از كساني كه خداوند را به طور كلي فراموش كرده و فقط به فكر دنيا و منافع آن هستند، دور از ذهن و واقعيت نيست!! بنابراين شدت يافتن ظلم در روزگار نزديك ظهور قابل پيش بيني است.
ج. با نگاه به طول تاريخ شيعه به دوره‌هايي بر مي‌خوريم كه فشار بر شيعيان بسيار فراوان بود. آنان به جرم شيعه بودن تحت شكنجه و آزار بودند و حتي برخي از بزرگان شيعه، فقط به جهت عقيده و مرام تشيع به شهادت مي‌رسيدند. برخورد معاويه و حجاج در صدر اسلام و آل سعود(در اوايل قدرت يافتن) و صدام، از جمله مواردي است كه نيازي به اثبات ندارد. كتاب‌هاي تاريخي مملو از ثبت چنين وقايع دلخراش است. شهيد اول صاحب كتاب لمعه و شهيد ثاني شارح كتاب لمعه، فقط به علت شيعه بودن به شهادت رسيدند. از اين رو، امامان ما راه تقيه را پيش گرفتند و براي حفظ مكتب تشيع و جان شيعيان در بسياري از موارد، سكوت كردند و به شيعيان دستور تقيه دادند.
وضعيت فعلي عراق ـ حتي پس از صدام ـ خود شاهد ديگري بر اين ادعا است. بسياري از كشتار‌ها مربوط به شيعيان مظلوم عراق است كه تنها جرمشان آن است كه پيرو مكتب شيعه‌اند. بنابراين كشتن اشخاص (به جرم شيعه بودن) در همين دنياي كنوني امر بعيدي نيست.
د. هر چند امامان معصوم(ع) برخي از وقايع ظهور را پيشگويي كرده و خبر داده‌اند؛ اما، ما را با امر «بداء» نيز آگاه كرده و اختيار انسان را در تغيير سرنوشت و امور خود يادآور شده‌اند. قرآن كريم در آيه يازدهم سوره رعد مي‌فرمايد:«خدا تغيير نمي‌دهد آنچه مربوط به قومي است مگر آنكه خود انسان‌ها تغيير دهند». بنابراين نوع رفتار و اختيار انسان در چگونگي حوادث مربوط به آنها مؤثر است.
بر اين اساس مي‌توان منتظر امر ظهور بود و براي فرج امام عصر(عج) دست به دعا برداشت و براي زمينه سازي ظهورش تلاش كرد. حركت اختياري انسان‌ها در امر ظهور دخالت تمام دارد و مي‌توان با حركت‌هاي صحيح و ثبات قدم، در صراط مستقيم شاهد تعجيل در فرج آن بزرگوار بود. حضرت مهدي(عج) خود در نامه‌اي براي شيخ مفيد به اين شرط مهم اشاره كرده، مي‌فرمايد:«اگر شيعيان ما ـ كه خداوند آنان را در طاعتش ياري دهد ـ در وفاي پيماني كه از ايشان گرفته شده اجتماع كنند و مصمم باشند؛ البته نعمت ديدار به تاخير نمي‌افتد و سعادت ملآقات ما براي آنان با معرفت كامل و راستين نسبت به ما تعجيل مي‌گردد.(بحار الانوار، ج53، ص176) پس مي‌شود ظهور را درك كرد و برخي از اين گونه حوادث نيز رخ ندهد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: ايران در هنگام ظهور چگونه خواهد بود ؟

پاسخ: با توجه به روايات مي‌توان شرايط ايران را تا حدودي اين گونه ترسيم كرد: «دانش و معارف دين اسلام و مكتب تشيع، از ايران و قم، به جهانيان صادر مي‌شود. لذا موقعيت علمي ايران ممتاز است و اصلي ترين مركز دين اهل بيت(ع) خواهد بود. در روايتي از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: «به زودي، كوفه، از مؤمنان خالي مي‌گردد و دانش مانند ماري كه در سوراخش پنهان مي‌شود، از آن شهر رخت برمي‌بندد؛ سپس علم ظاهر مي‌شود در شهري به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل مي‌گردد(و از آنجا به ساير شهر‌ها پخش مي‌شود) به گونه‌اي كه باقي نمي‌ماند در زمين جاهلي نسبت به دين، حتي زنان در خانه‌ها. اين قضيه نزديك ظهور قائم(ع) واقع مي‌شود … علم، از قم به ساير شهر‌ها در شرق و غرب پخش مي‌شود و حجت بر جهانيان تمام مي‌شود به گونه‌اي كه در تمام زمين، فردي پيدا نمي‌شود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام مي‌كند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) مي‌شود؛ زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمي‌دارد، مگر وقتي كه حجت را انكار كنند»؛ (بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خيزش و جنبشي بزرگ براي دعوت مردم به طرف دين، در ايران روي مي‌دهد. از امام كاظم(ع) نقل شده است: «مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق دعوت مي‌كند. گروهي، دور او اجتماع مي‌كنند كه مانند پاره‌هاي آهن‌اند و باد‌هاي تند(حوادث) نمي‌تواند آنها را از جاي بركند. از جنگ خسته نمي‌شوند و كناره‌گيري نمي‌كنند و بر خدا توكل مي‌كنند. سر انجام، پيروزي براي متقين و پرهيزكاران است».(بحار، ج60، ص216، ح37).
گويا اين حركت، همان حركتي است كه از امام باقر(ع) نقل شده است: «گويا مي‌بينم گروهي از مشرق زمين خروج مي‌كنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمي‌شود. مجدداً برخواسته‌ي خود تاكيد مي‌كنند ولي جواب نمي‌شنوند. پس چون چنين ديدند، شمشير‌ها را به دوش مي‌كشند، در مقابل دشمن مي‌ايستند تا حق به آنها داده مي‌شود، اما اين بار قبول نمي‌كنند بلكه قيام مي‌كنند و نمي‌دهند آن را (پرچم قيام را) مگر به صاحب شما(امام زمان(ع))».(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سيد حسني و خراساني كه در روايات به آنها اشاره شده است را مي‌توان در اين باره دانست. بنابراين، موقعيت اجتماعي آن روز ايران حركت به سوي حق طلبي و دعوت به آمادگي براي ظهور است.
در بستر اين جامعه نيز ياران حضرت شكل مي‌گيرند. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: «قم را قم ناميدند، چون اهل او، اجتماع مي‌كنند با قائم آل محمد(ص) و با او قيام مي‌كنند و او را ياري مي‌كنند».(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در رواياتي كه به نام ياران و شهر‌ها اشاره دارد، شهر‌هاي متعددي از ايران ذكر شده است. خلاصه آن كه ايران، مركز صدور دين و معارف اهل بيت است و زمينه‌سازي براي ظهور مي‌كند.
در برخي از روايات اهل بيت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدي(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملت‌هاي غير عرب است، ولي به احتمال زياد بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود به ويژه كه مركز شيعه در ايران است.
مجموعه روايات وارده در مورد ايرانيان نشان مي‌دهد كه اين گروه، زمينه‌سازان حكومت حضرت مهدي(ع) در جهان هستند و بيشترين تأثير را در روند استقرار حكومت آن خورشيد عالم‌تاب دارند، و در حقيقت حضرت مهدي(ع) به همراه ياران از جمله ايرانيان با دشمنان به مبارزه برمي‌خيزد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم