✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
تصاویر متحرک ولادت حضرت معصومه و روز دختر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




نحوه ی خواندن نماز مستحبی نافله صبح

نافله به كار مستحبی، كار نیكو، كه بر انسان واجب نیست. اطلاق می شود. هم چنین به معنی نوه، غنیمت و عطاء نیز آمده است.[ المنجد ج2، ص 1986، مولف: لویس معلوف مترجم: محمّد بندریگی] و در اصطلاح فقهاء: به نمازهای مستحبی در شرع مقدس اسلام نافله می گویند. بیشترین استعمال نافله در نمازهای مستحبّی است.[مصطلحات الفقه ص 528 ؛ آیت‌ الله مشكینی]

معنای اصطلاحی نافله اخصّ است و فقط شامل نماز مستحبّی می شود. ولی معنای لغوی اعّم است. هم شامل نماز مستحبّی و هم شامل غنیمت و عطاء می شود. بین معنای لغوی و اصطلاحی عموم و خصوص من وجه است.

اهمیّت نافله

در دین اسلام تأكید فراوانی بر انجام نمازهای مستحبّی شده و ثوابهای فراوان برای آن منظور گردیده است. و در میان نمازهای مستحبّی نماز شب از فضیلت بیشتری برخوردار است. و در روایات رسیده از معصومین (علیهم السلام) كه نماز شب به خاطر عظمت شأن آن خداوند ثوابش را آشكار نكرده است.

روایات در مورد اهمیّت نافله فراوان از معصومین (علیهم السلام) است كه برای تبرّك چند نمونه ذكر می‌شود.

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: بر شما باد دوری از تنبلی و كسلی! همانا پروردگار شما مهربان است. كه چیز كم را سپاس و شكر می‌گوید. همانا مردی برای رضا و خشنودی خدا دو ركعت نماز مستحبّی بجا آورد خداوند به خاطر خواندن این دو ركعت مستحبّی او را داخل بهشت می‌كند.[ وسایل الشیعه ج 4، ص 44،باب 12 حدیث 4 مولف: شیخ حر عاملی (ره)]

مشروعیت نافله

ادله متعدّدی بر مشروعیّت آن دلالت دارد. روایات موجود در مورد نمازهای نافله كه در كتب حدیثی فراوان است كه به چند نمونه از آن اشاره می‌شود.

1. بالاسناد عن فضیل بن یسار عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال:

«الفریضةُ والنافلةُ احدی و خمسون ركعةً. منها ركعتان بعد العتدیةِ جالساً تعدّان بركعةٍ وهو قائمٌ الفریضةُ منها سبع عشرة ركعةً والنافلةُ اربعُ و ثلاثون ركعةً»[ وسایل الشیعه، ج 4، ص 46 باب 13 حدیث 3: همان آدرس شماره 3]

«نمازهای واجب و نافله پنجاه و یك ركعت هستند. از نافله دو ركعت بعد از عشاء نشسته خوانده می‌شود و ایستاده بخواند یك ركعت محسوب می‌شود نمازهای واجب هفده ركعت می‌باشد. و نمازهای نافله سی و چهار ركعت می‌باشند».

2. خود پیامبر (صلی الله علیه وآله) و معصومین (علیهم السلام) كه در تاریخ نقل شده است. نمازهای مستحبّی فراوان می‌خواندند و قول و فعل آنان برای ما حجّت است و این نافله خواندن آنان دلیل بر مشروعیّت نافله است.

محمد بن حسن از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده‌اند. كه امام فرمودند:

«حضرت علی (علیه السلام) در آخر عمرش در هر روز و شب هزار ركعت نماز می‌خواندند»[وسایل الشیعه، ج، ص 97 باب 30 حدیث 1: همان آدرس شماره 3.]

نافله در باب صلاة دارای دو قسم می‌باشد. 1- نافله رواتب روزانه 2- نافله غیر رواتب. نافله رواتب روزانه: نافله‌های شبانه، در غیر روز جمعه سی‌وچهار ركعت می‌باشند؛ كه هشت ركعت از آنها نافله ظهر و هشت ركعت نافله عصر و چهار ركعت نافله مغرب و دو ركعت نافله عشاء و یازده ركعت نافله شب و دو ركعت نافله صبح می‌باشد و چون دو ركعت نافله عشاء نشسته خوانده می‌شود یك ركعت حساب می‌شود. و در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر چهار ركعت اضافه می‌شود[ تحریر الوسیله ج 1، ص 123 و ص 124، مولف: حضرت امام خمینی (ره)]

طریقه خواندن نافله

نمازهای نافله مثل نماز صبح به صورت دو ركعتی خوانده می‌شوند همراه با تشهد و سلام.[ جواهر الكلام ، ج 7 ص 52، مولف: شیخ محمد حسن نجفی (ره) چاپ هفتم بیروت 19810] و می‌توان آن را هم نشسته و هم ایستاده خواند. ولی بهتر است نماز گزار دو ركعت نافله نشسته را یك ركعت حساب كند. مثلاً كسی كه می‌خواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند شانزده ركعت بخواند.[ تحریر الوسیله ج 1، ص 124، همان آدرس شماره 9.]

چگونگی نماز نافله صبح

دو ركعت است:در ركعت اول پس از سوره حمد سوره قل یا ایّها الكافرون و در ركعت دوم پس از سوره حمد سوره توحید را بخواند،و چون سلام‏ داد،به طرف قبله به صورت مرده در قبر به پهلوى راست بخوابد،و گونه راستش را بر روى دست راست بگذارد و بگوید:

اِسْتَمْسَكْتُ بِعُرْوَةِ اللّهِ الْوُثْقىَ الَّتى لاَانْفِصامَ لَها وَاعْتَصَمْتُ بِحَبْلِ اللّهِ الْمَتینِ وَ اَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ وَ اَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ

چنگ زدم به دستاویز محكم‏تر خدا،كه گستنى نیست برایش،و تمسّك جستم به رشته استوار خدا،و پناه مى‏برم به خدا،از شرّ فاسقان عرب و عجم،و پناه مى‏برم به خدا از شرّ بدكاران جنّ و انس‏.

آنگاه سه مرتبه بگوید:

سُبْحانَ رَبِّ الصَّباحِ فالِقِ الاِْصْباحِ

منزّه است پروردگار بامداد،شكافنده سپیده.

و پنج آیه آل عمران را كه در سطور قبل ذكر شد بخواند،سپس برخیزد و بنشیند و تسبیح حضرت زهرا علیها السّلام را بگوید.

پنج آیه سوره آل عمران

اِنَّ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لاَ یاتٍ لاِ وُلىِ الاَْلْبابِ الَّذینَ یَذْكُروُنَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ رَبَّنا اِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النّارَ فَقَدْ اَخْزَیْتهَ وَ ما لِلظّالِمینَ مِنْ اَنْصارٍ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادى لِلاْیمانِ اَنْ امِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُ نُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَلاتُخْزِنا یَوْمَ الْقِیمَةِ اِنَّكَ لاتُخْلِفُ الْمیعادَ

به درستى كه در آفرینش آسمانها و زمین،و رفت‏وآمد شب و روز،نشانه‏هایى است براى صاحبان خرد،آنان‏كه خدا را در حال‏ ایستاده و نشسته و پهلو خفته یاد مى‏كنند،و در آفرینش آسمانها و زمین اندیشه مى‏نماید،پروردگارا این‏ همه را به ناحق نیافریدى،منزّهى تو،ما را از عذاب دوزخ حفظ كن،پروردگارا هركه تو وارد آتش دوزخ كنى به یقین او را رسوا نموده‏اى،و براى ستمكاران یاورى نیست.پروردگارا شنیدم فریاد كننده‏اى براى ایمان فریاد مى‏زند به پروردگارتان ایمان‏ بیاورید،پس ما ایمان آوردیم،پروردگارا گناهان ما را بیامرز،و بدى‏هاى ما را بپوشان،و ما را همرا نیكان بمیران،پروردگارا آنچه بر رسولانت‏ وعده كردى به ما عنایت كن،و در قیامت ما را رسوا مكن،كه تو هرگز خلف وعده نمى‏كنى.

برای خود خانه ای در بهشت بسازید

در كتاب(من لا یحضره الفقیه) فرموده: روایت شده: هر كه بین دو ركعت نافله صبح و نماز صبح، صد مرتبه بر محمّد و آل محمّد صلوات فرستد، حق تعالى چهره او را از حرارت آتش حفظ كند، و كسى ‏كه صد مرتبه بگوید: سبحان ربّى العظیم و بحمد استغفر الله ربّى و اتوب الیه‏ حق تعالى خانه‏اى در بهشت براى او بنا كند،و كسى‏ كه بیست‏ و یك مرتبه قل هو اللّه احد بخواند،خداى تعالى در بهشت خانه‏اى براى‏ او بنا كند،و اگر آن را چهل مرتبه بخواند،حق تعالى او را بیامرزد.

بنده من به سبب نوافل به من نزدیک می شود

آیت الله العظمی سیداحمد خوانساری (ره) تا آخر عمر نوافل را ایستاده به جای می آوردند. پیرمردی در حرم امام رضا(علیه السلام) بود که حدود 100 سال عمر داشت ولی نسبت به نوافلش مقید بود و ایستاده هم می خواند. در ارشادالقلوب آمده است که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: خداوند متعال می فرماید پیوسته بنده من به سبب نوافل به من نزدیک می شود در حالی که خالص برای من است تا این که او را دوست می دارم، پس هنگامی که او را دوست داشتم گوش او می شوم که با آن می شنود و چشم او می شوم که با آن می بیند و دست او می شوم که با آن انتقام می گیرد و اگر از من حاجتی بخواهد به او می دهم و اگر از چیزی به من پناه آورد، او را پناه می دهم.

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




بزرگترین عامل افسردگی های ما!

اى موسى! همچون ستمگران و همانند كسانى كه دنیا را به منزله مادر و پدر مى شمارند به آن دل نبند … و آنچه را كه از دنیا نیازى بدان ندارى رها كن

به دور و اطراف که می‌نگرم افراد مختلف با خصوصیات متفاوتی را می‌بینم. انسان‌هایی با احوالات گوناگون، تفکرات متفاوت و ظواهری مختلف. لکن در این میان همیشه گروهی برایم خاص بوده‌اند. افرادی که دیر می‌خندند و دیر گریه می‌کنند. به سختی از چیزی هیجان‌زده می‌شوند و یا کم اتفاق می‌افتد موضوعی ناراحت و غمگینشان سازد. انسان‌هایی آرام، صبور و حلیم. افرادی باگذشت و پرطاقت. بی‌شک از این دست افراد پیرامون شما هم وجود دارند.
انسان‌هایی که همیشه این علامت سۆال بزرگ را در ذهنمان ایجاد می‌کنند که چرا غمگین نمی‌شوند؟!!! بی‌شک آن‌ها نیز دل دارند. از احساساتی زیبا چون سایر هم‌نوعان خویش بهره‌مند هستند. آن‌ها نیز چون ما موجوداتی زمینی‌اند و از کره‌ای دیگر پا به این زمین خاکی نگذاشته‌اند. به راستی رمز این‌گونه زیستن در چیست و چگونه می‌توان بدان دست یافت. کلید این پرسش را نیز چون بسیار سۆالات دیگر می‌توان در کلمات معصومین (علیهم السلام) جست و جو کرد.

ریشه غم و اندوه در چیست؟

برای یافتن این پرسش ابتدا باید این نکته را در نظر گرفت که چه چیز سبب ناراحتی و غم در انسان می‌شود. اندکی دقت در احوالات فردیمان در طول روز می‌تواند این امر را به خوبی نشان دهد. به عنوان نمونه یک روز خود را در نظر بگیرید. صبح با خوشحالی تمام از خواب برمی‌خیزید. آماده رفتن به محل کار می‌شوید. بهترین لباس خود را بر تن کرده‌اید. هوای بارانی شب گذشته باعث خیس شدن معابر گردیده. ماشینی با سرعت از کنار شما رد شده و آب گل‌آلودی را بر لباس شما می‌ریزد. نتیجه: ناراحت و غمگین می‌شوید. به محل کار خود می‌رسید.
یکی از دوستان شما با سردی به شما سلام می‌کند. نتیجه: ناراحت می‌شوید. به شما خبر می‌دهند سرمایه‌ای که در بانک گذاشته بودید به دلیل ورشکستگی بانک از بین رفته است. نتیجه: ناراحت می‌شوید. و هزاران اتفاق کوچک و بزرگ دیگری که ممکن است برای تک تک ما در زندگی اتفاق افتاده باشد به گونه‌ای که به یاد آوردن آن‌ها حتی نیاز به فکر کردن ندارد. ریشه این ناراحتی‌ها را می‌توان در کلام امام صادق (علیه السلام) یافت که می‌فرمایند: “الـرَّغبَهُ فِـى الـدُّنیـا تـُورِثُ الغَمِّ وَ الحُزنِ وَ الزُّهـدِ فـِى الدُّنیا راحَهُ القَلبِ وَ البَـدَنِ"؛ “رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بـى‌میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است". (تحف العقول، ص 358)

آری! کسی که به دنیا دل‌بسته و تمام هم و غم خود را در امور مادی قرار داده است با از دست دادن آن‌ها اندوهگین می‌شود و غم سراغش می‌آید. اما کسی که به فانی بودن دنیا یقین داشته باشد می‌داند که حقیقت در جایی دیگر و در سرایی دیگر انتظارش را می‌کشد و او نباید به دلیل پوچی‌های دنیایی جان خویش را آزرده خاطر کرده و در مسیر زندگی کُند شود.
پیامبر (صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏ آله) در روایتی می‌فرمایند: “اَلدُّنیا دارُ بَلاءٍ وَ مَنزِلُ بُلغَةٍ وَ عَناءٍ قَد نَزَعَتْ عَنها نُفُوسُ السُّعَداءِ وَ انتَزَعَت بالْكُرهِ مِن أیدِى الأْشْقیاءِ فَأَسعَدُ النّاسِ بِها أرغَبُهُم عَنها و أشقاهُم بِها أرغَبُهُم فیها"؛ “دنیا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است. خوشبختان از آن دل كنده‌‏اند و از دست بدبختان به زور گرفته مى‌‏شود پس خوشبخت‏‌ترین مردم، بى‌میل‌ترین آنان به دنیا و بدبخت‌ترین مردم، مایل‏‌ترین آنان به دنیاست". (اعلام الدّین فی صفات المومنین/ص 342)

در روایتی از امام علی (علیه السلام) نیز چنین آمده است: “وَ مـَا نِلْتَ مِنْ دُنْیاكَ فَلاَ تُكْثِرْ بِهِ فَرَحاً، وَ مَا فَاتَكَ مِنْهَا فَلاَ تَاءْسَ عَلَیْهِ جَزَعاً وَلْیَكُنْ هَمُّكَ فِیَما بَعْدَ الْمَوْتِ"؛ “بـه آنـچـه از دنـیـا مـى‌رسى آنقدر خوشحال مباش! و آنچه را كه از دنیا از دست مى‌دهى بر آن تأسف مخور و جزع مكن! هّمتت در آن باشد كه پس از مرگ به آن خواهى رسید".
به همین دلیل است که مۆمنان واقعی در هنگام از دست دادن مال، مرگ خویشان نزدیک، روی دادن اتفاقات بسیار بد و اندوهناک و … جزع و فزع نکرده و دل به رضای الهی می‌بندند. آنان یقین دارند خداوند ناظر آنان است و اوست که تدبیر امور را در دست گرفته است. یقین دارند که او علیم، حکیم، سمیع و بصیر است. در هر کارش حکمتی است هر چند بر ایشان معلوم نباشد. آنان می‌دانند که صبر کلید حل مشکلات است و دنیا سرایی است فانی که خستگی‌های آن را باید در بهشت برین و در جوار رحمت حق از تن به در آورد.
البته دل نبستن به دنیا به معنای عزلت و کناره‌گیری نیست. بلکه باید تلاش در راه رسیدن به روزی و داشتن زندگی خوب را در خود تقویت کرد. اما به یافته‌ها و آمال دلبسته نشد. از این روست که خداوند سبحان به حضرت موسی (علیه السلام) می‌گوید: “یا موسى، لا تَركَن إلى الدنیا رُكونَ الظالِمینَ، و رُكونَ مَنِ اتَّخَذَها اُمّاً و أباً … و اترُكْ مِنَ الدنیا ما بِكَ الغِنى عَنهُ". “اى موسى! همچون ستمگران و همانند كسانى كه دنیا را به منزله مادر و پدر مى شمارند به آن دل نبند … و آنچه را كه از دنیا نیازى بدان ندارى رها كن". (الکافی/ج 2/ص 135)

دنیا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است. خوشبختان از آن دل كنده‌‏اند و از دست بدبختان به زور گرفته مى‌‏شود پس خوشبخت‏‌ترین مردم، بى‌میل‌ترین آنان به دنیا و بدبخت‌ترین مردم، مایل‏‌ترین آنان به دنیاست

امام علی (علیه السلام) در روایتی عواقب دل بستن به دنیا را چنین نام می‌برند:
“حُبُّ الدُّنیا یُفسِدُ العَقلَ وَ یُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ یوجِبُ اَلیمَ العِقابِ"؛ “دل بستگى به دنیا، عقل را فاسد مى‌كند، قلب را از شنیدن حكمت ناتوان مى‌سازد و باعث عذاب دردناك مى‌شود". (مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل/ج 12/ص41).
آدم ابو البشر در وصیت خود به فرزندش شیث می‌فرماید:” لا تَركَنُوا إلى الدنیا الفانیَةِ ، فإنّی رَكَنتُ إلى الجنّةِ الباقیَةِ فما صَحِبَ … لی و اُخِْرجْتُ مِنها". “به دنیاى فانى دل مبندید؛ زیرا من به بهشت جاویدان دل بستم، اما با من وفا نكرد و از آن بیرون رانده شدم". (بحار الانوار/ج 75/ص 452)
بله! هیچ چیز حتی بهشت ارزش دل بستن را ندارد. تنها و تنها خدا را باید دوست داشت و گرامی شمرد و بدان دل بست.

نتیجه
مهم‌ترین دلیلی که سبب می‌گردد حزن و اندوه بر آدمی چیره گردد و اتفاقات کوچک و بزرگ او را ناراحت و یا گاه ناامید سازد، دل بستن به دنیا است. بررسی روایات پیرامون این موضوع نشان می‌دهد کسانی که دنیا را محل گذر دانسته و به لذات و خوشی‌های آن دل نبندند از داشته‌هایشان زیاده از حد خوشحال نشده و از دست رفتن بسیار چیزها نیز آنان را آزرده خاطر نمی‌سازد. اینان دنیا را فانی و آخرت را باقی می‌دانند و برای رسیدن به لذات حقیقی تلاش می‌کنند. رسیدن به چنین درکی از دنیا کار آسانی نیست و نیاز به ممارست و تمرین دارد. اما شدنی است. همان طور که بسیاری توانسته‌اند و خود شاهد آن بوده‌ایم.

 

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت





هر کس آیة الکرسى را بعد از هر نماز بخواند، هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خدا به سوى خواننده‎اش نظر رحمت افکند …

آیه ۲۵۵ سوره مبارکه بقره مشهور به آیه الکرسی است که بنابر روایات از فضیلت بسیار و آثار و برکات فراوان برخوردار است.

آنچنان که آمده است که رسول اکرم (ص) در هنگام خواندن آیه الکرسی تبسم می کردند و می فرمودند: “آیه الکرسی گنج بزرگ و رحمانی است که زیر عرش (همان کرسی) به من نازل شد و نیز در روایت آمده است که هنگام نزول آیه الکرسی هزار فرشته تا رسیدن به پیامبر (ص) این آیه مبارک و عظیم را همراهی می کردند.”

همچنین، ایشان فرمودند: “هر کس آیة الکرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، چیزى مانع از ورودش به بهشت نخواهد شد، مگر مرگ. (کنایه از این که وقتی مرگش برسد به بهشت می‎رود) و کسی بر قرائت آن، مواظبت نمى‎کند، مگر آن کس که صدیق و راستگو باشد.”

امام صادق (ع) فرمودند: “وقتی مؤمنی، ثواب قرائت آیة الکرسى را به اهل قبور هدیه کند، خداوند برای هر حرفى از این آیه، فرشته ‎ای قرار می‎دهد که خداوند را براى قاری آن، تا روز قیامت تسبیح کند. و به وى پاداش شصت پیامبر را دهد و خدا در هر قبرى از شرق تا غرب، چهل شمع از نور قرار می‎دهد و قبرهاى آنها را وسعت دهد.”

از پیامبر اکرم (ص) نیز روایت است که فرمودند: “هر کس آیة الکرسى را بعد از هر نماز بخواند، هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خدا به سوى خواننده‎اش نظر رحمت افکند و پس از آن فرشته‎اى را برانگیزد که از آن هنگام تا فرداى آن روز، کارهاى خوبش را بنویسد و کارهاى بدش را محو نماید.”

در کتاب الخصال شیخ طوسی آمده است: آیه الکرسی عظیم ترین آیه ای است که بر پیامبر (ص) نازل شد ابوذر رحمته الله علیه می گوید: وارد مسجد شدم دیدم که رسول مکرم اسلام (ص) تنها نشسته اند. فرصت را غنیمت شمردم به خدمتشان رسیدم و سوالی کردم: یا رسول الله (ص) عظیم ترین و بزرگترین آیه ای که خداوند بر شما نازل کرده کدام آیه است؟ حضرت (ص) فرمودند: آیه الکرسی، سپس ادامه دادند: ای اباذر! آنچه در آسمان هفتگانه می باشد در کرسی مثل حلقه ای است در بیابان بی آب و گیاه افتاده باشد.

علاوه بر این، در خواص و آثار آیه الکرسی آمده که اگر برای کسی کار مهمی پیش آمده باشد و بخواهد که زود انجام شود و به صحرایی رود که در آنجا کسی نباشد و خطی دور خود بکشد و رو به قبله با تواضع بنشیند و ۷۰ بار آیه الکرسی را بخواند. بدون شک در آن روز حاجات او بر آورده شود.

رسول اکرم (ص) فرموده اند: “هرگاه برای حاجتت از خانه خود بیرون آمدی آیه الکرسی را بخوان که حاجتت به خواست خدا برآورده گردد.”

امیرالمومنین علی (ع) فرمودند: “هرگاه یکی از شما اراده حاجتی کند پس صبح روز پنجشنبه در طلب آن بیرون رود و در وقت بیرون رفتن آخر سوره آل عمران (آیه ۱۹۰ تا آخر) و آیه الکرسی و سوره قدر و حمد را بخواند، زیرا که در خواندن این ها حوائج دنیا و آخرت برآورده می شود.”

همچنین از ایشان روایت شده است که پیامبر اکرم (ص) هر گاه غم و اندوهى برایش ایجاد می‎شد، بعد از خواندن آیة الکرسى این دعا را مى‎خواندند و مى‎فرمودند: “مسلمانى نیست که این دعا را سه بار بخواند، مگر آن که درخواست خود را به دست آورد.”

“یا حَىُّ یا قَیِوم، یا حَیّا لایَموت، یا حَىَّ لا اِلهَ اِلا انت کاشِفَ الهَمّ، مُجیبَ دَعوة المُضطَرین، اَسالُکَ بِانَّ لکَ الحَمد لا اِله اِلا انت، المَنّان، بَدیع السموات والارض، ذوالجلال و الاکرام، رَحمان الدنیا والاخرة و رَحیمها ربِّ ارحَمنى رَحمَةً تُغنینى بِها عَن رَحمةٍِ مِن سِواکَ یا ارحمَ الراحمین.”

جابربن عبدالله می گوید رسول خدا (ص) فرمودند: “خدای تعالی به موسی بن عمران (ع) وحی نمود، هر کس بر آیه الکرسی مداومت کند و بعد از هر نمازی تلاوت نماید خداوند به او دل شاکران، مزد پبامبران و عمل صدیقان را می دهد و او رامشمول رحمت خود می گرداند و مانعی جز مرگ ما بین او و بهشت فاصله نینداخته است. موسی (ع) عرضه داشت: چه کسی بر آن مداومت می کند خطاب شد ای موسی! مداومت بر آن نمی کند مگر پیامبری یا صدیقی و یا کسی که من از او راضی باشم یا مردی که شهادت را روزی او کرده باشم.”

در روایتی از امام باقر آمده است: “هر کس آیه الکرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگی در امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد.”

 

موضوعات: قرآن کریم  لینک ثابت




و قالت : قالَ لی رسولُ الله: یا فاطمةُ مَن صَلّی عَلَیکِ، غَفَرَاللهُ لَهُ وَ اَلَحَقَهُ بی حَیثُ کَنتُ فی الجَنَةِ.

و فرمودند: « روزی رسول خدا خطاب به من فرمودند: ای فاطمه هرکس برای تو صلوات بفرستد خداوند او را مورد آمرزش خویش قرار می دهد و در هر کجای بهشت که من باشم او را به من ملحق خواهد ساخت.»

و در این مورد صلوات مخصوصی برای آن حضرت نقل کرده که آثار عجیبه ای در آن مشاهده شده و آن صلوات مخصوص به صورت زیر است:

” اللهُمَ صلِ علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحَاطَ بِهِ عِلمُک “

و همچنین متناسب با این صلوات برخی بزرگان ادعیه خاصی را توصیه کردند که در اینجا به ذکر دو مورد از آنها کفایت می شود:

1-در وصیت نامه آیت الله مرعشی نجفی آمده است که تو صیه فرمودن اند به قرائت مداوم این دعا در قنوت نمازهای یومیه:

« اللهُمَ انی أسألُکَ بِحَقِ فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَدَعِ فیها أَن تُصلیَ علی مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَدٍ وَ أَن تَغفِرَلی ذُنُوبی و لا تَفْعَلَ بِى ما أنَا أهْلُهُ وَ تَفعَل بی ما أَنتَ أَهلُهُ »

2- و در کتاب مستدرک الوسائل این دعا از لسان برخی عرفا نقل شده است که برای روشنی و قوت چشم بسیار مفید است:

” اللهُمَ رب الکَعبَةِ وَ بانیِها وَ فاطِمةَ وَ ابیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها نَوِِِّر بَصَری وَ بَصیرَتی.”

دعا کردن از دیدگاه شیخ حسنعلی نخودکی

در چند سال اخیر عده‌ای زیادی از جوانان کنار مزار شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در حرم مطهر رضوی(ع) می‌ایستند، یاسین می‌خوانند و امید به اجابت دعاهایشان دارند.

اما از نظر شیخ نخودکی، طریقه دعا کردن چگونه است؟

اضطرار و احساس درماندگی، عین دین است ولی دعا و خواهش بسیار با عدم معرفت حق، علامت خذلان و رسوایی است آن کس که ذلت نفس و ذلت قلب و ضمیر خود را زیر فرمان خداوند احساس نمی‌کند در خواهش و دعای در حقیقت به خدا دستور و فرمان می‌دهد و بدیهی است که چنین عملی تجری و تجاسر در پیشگاه باری تعالی محسوب می‌شود.

چنین مردمی اعمالشان از همه زیانبارتر است و مشمول این آیه شریفه‌اند:

«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»؛ گو آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم، آنها کسانى‏‌اند که کوشش‌‏شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى‌‏پندارند که کار خوب انجام مى‌‏دهند.

این بیچارگان نیز گمان می‌کنند که توفیق عبادت یافته و قرب به حق حاصل نموده‌اند در حالی که دعای آنها که با عدم معرفتشان همراه است اسباب بُعد و دوری از پروردگار و رحمتش را فراهم می‌کنند.

بنده خدا باید که در دعا به ذلت‌های سه‌گانه خود متوجه و معترف باشد؛ به طور مثال هرچند که معصیت و گناهی از او سر نزده است بازهم ملتفت ذات نفس خویش باشد زیرا که لازمه طبیعت نفس آدمی، گناه و معصیت است و اگر توفیق ترک آن دست داده باشد آن را اثر لطف حق بداند.

همچنین به ذلت قلب که همان اخلاق رذیله و صفات ناشایسته است متذکر باشد و چنانچه این اخلاق و صفات مانند بخل، نفاق و حسد از قلب او بیرون رفته، به اخلاق حمیده و پسندیده متخلق است باید این آراستگی از مشیت پروردگار و توفیق و عنایت کردگار بداند.

مرتبه ذلت نفس که مرتبه اول بود، مرتبه عوام است و مرتبه ذلت قلب، مرتبه خواص است؛ یعنی خواص نیز باید بدانند که اخلاق حمیده آنها از خودشان نیست.

مرتبه سوم یا ذلت سر و باطن، مرتبه مخلصین است در این مرتبه عبادت محضاً لله بوده و از شوائب و گمان‌های خوف دوزخ و طمع بهشت منزه است. بنده گمان نبرد که این خلوص و اخلاص از ناحیه خود اوست بلکه کرامت و عنایتی است از سوی خداوند باری تعالی و به رحمت خاص اوست که باطن بنده از خیالات فاسد و آنچه جز رضای حق است صافی و مهذب می‌شود.

این نکته بر شما پوشیده نیست که در تمام امور مشکل و صعب باید از ارباب آن امور استعانت و یاری جست و برای ورود به خانه‌ها از در آنها استفاده کرد. پس بدان که خدای تعالی، امر به رفتن به در خانه‌اش را نمود و سپس فرمود: برای رفتن به سوی او در طلب وسیله برآیید پس بر شما واجب است که به امامان بزرگوار توسل جویید و من در این راه، علماً و عملاً شما را یاری و مساعدت خواهم کرد.

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت





ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺷﺎﺩﺍﺏ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻃﺒﯿﺒﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﺶ ﻋﺎﺟﺰ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯﺷﺎﻩ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺕﺷﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﻋﻼﻥ ﻧﻤﺎﯾﺪ .
ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﻨﻤﺎﯾﻢ ،
ﮐﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ !
ﺍﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺮﺑﺨﻮﺍﺑﺪ . ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﻗﺒﺮ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ
ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺷﺐ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ،ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻮﺩ.
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ ﻭ ﺭﻭﺯﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥﻭ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ .
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﻩ ﺨﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪﻧﮑﯿﺮ ﻭ ﻣﻨﮑﺮ ﺑﺎﻻﯼ ﻗﺒﺮﺵ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ . ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯿﭙﺮﺳﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﮕﻭﯾﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟ ﻓﻘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﺮﮐﺐ ‏( ﺧﺮ ‏) ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ .
ﺍﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ ﺧﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺮ ﺧﺮﺧﻮﺩ ﺑﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺭﺍﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﺩﺭ
ﻓﻼﻥ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺧﺮﺕ ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﻭ ….
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﻇﻠﻢ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﻨﺪ ﺷﻼﻕ ﺁﺗﺸﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﺍﺯ ﺳﺮﺵ ﭘﺮﯾﺪ .
ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺻﺒﺢ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺟﺪﯾﺪ ﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺒﺮ ﺑﯿﺮﻭﻧﺶ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪﺵ .
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﻦ …!
ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ ﺟﯿﻎ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻮﻡ ﻭﺍﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻢ …


ﺍﯼ ﺑﺸﺮ ﺍﺯ ﭼﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺳﺖ
ﻭﺭﻧﻪ ﭘﻨﺪﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺟﻞ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮﺳﺖ


ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﯼ، ﻣﺎﻝ ﻣﻮﺭ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﺎﻝ ﮔﻮﺭ …

ﻫﺮ ﭼﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﺎﻝ ﻭﺍﺭﺙ، ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺎﻝ ﺗﻮﺳﺖ

موضوعات: داستان  لینک ثابت




در نزدیکی ده ملا نصرالدین مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد می شد.
دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی،
ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی !
ملا قبول کرد.
شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.
گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟
ملا گفت: نه، فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است.
دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی !
ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند، اما نشانی از ناهار نبود !
گفتند: ملا، انگار نهاری در کار نیست !
ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده، دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود !
ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم !
دوستان به آشپزخانه رفتند ببینند چگونه آب به جوش نمی آید !
دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده ! !
گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند !
ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند ! ؟
شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود ! ! !

نکته:
با همان متری که دیگران را اندازه گیری می کنید اندازه گیری می شوید…!!!

 

موضوعات: داستان  لینک ثابت





دلتنگ که شدی
منتظر نباش کسی دل گرفته ات را باز کند
بلند شو و قدمی بردار
دل کسی را شاد کن
دلت خود به خود باز می شود
قوی باش
و پیش از آنکه کسی را دوست داشته باشی
خودت را دوست داشته باش
تا همچنان باشی
در لحظه هایی که کسی برای تو نیست
صبور باش
زمان خیلی چیزها را حل خواهد کرد
گاهی مساله های به ظاهر بزرگ و پبچیده
توانایی و هوش زیادی نمی خواهد
کمی زمان می خواهد تا آرام تر شوی
و مساله را کوچک تر و ساده تر ببینی
و عاشق باش
برای آنکه دوستش داری دعا کن
بدون آنکه دلیلی برای دوست داشتنت بیابی
ببین چه احساس رضایتی پیدا خواهی کرد…!!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





يه خانم سفيد پوست پنجاه و خورده اى، توى يكى از پروازهاى شلوغ،

به محض رسيدن به صندليش، از نشستن بر روى آن خوددارى كرد.

جاى خانم كنار يك آقاى سياه پوست بود

و خانم از نشستن در آنجا حالش خراب ميشد.

خانم فورا خدمه پرواز را صدا ميزنه و درخواست يك جاى جديد ميكنه.

خانمه گفت: من اصلا حاضر به نشستن كنار اين مرد سياه پوست نيستم.

مهماندار هواپيما گفت :

اجازه بديد كه من براى يك جاى ديكر نگاهى به ليست مسافران بكنم.

بعد مدت كوتاهى مهماندار برگشت و گفت

كه در قسمت درجه دو هواپيما هيچ جاى خالى ديگرى نيست

ولى ميتواند با خلبان صحبت كند بلكه يك جاى خالى در قسمت درجه يك باشد.

بعد از ده دقيقه مهماندار برگشت و گفت :

جناب خلبان گفتند كه يك جاى خالى در قسمت درجه يك ميباشد

ولى در قوانين اين شركت هواپيمائى به هيچ وجه امكان انتقال يك مسافر از قسمت درجه دو به قسمت درجه يك نيست.

ولى از طرفى هم نشاندن يك مسافر محترم در كنار يك شخص ناخوشايند و بى شعور، يك جنجال و اقدامى غير انسانيست.

به همين دليل جناب خلبان با انتقال از قسمت درجه دو به درجه يك موافقت كرده اند.

قبل از اينكه خانم مسافر بتواند جوابى بدهد ،

مهماندار همواپيما رو به مرد سياه پوست نمود و با لحن محترمانه اى گفت :

آقاى محترم، اگر لطف كنيد و وسايل شخصى خودتون رو جمع كنيد تا من شما را به قسمت پر رفاه درجه يك هدايت كنم.

همانطور كه جناب خلبان گفتند، اصلا كار غير انسانيست كه شما در كنار يك شخص بى شعور بنشينيد.

بعد از بيان اين جملات، تمام مسافران كه شاهد اين ماجرا بودند، اين عمل رو با دست زدن هاى طولانى تائيد و تشويق كردند.

 

موضوعات: داستان  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم