✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بای ذنب قتلت....؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




سؤال: آيا در قرآن، دليلى براى شركت در راهپيمايى و تظاهرات داريم؟
پاسخ: خداوند در قرآن مى‏ فرمايد:
«ولايَطؤون مَوطئاً يَغيظُ الكفّار … الّا كُتب لهم به عَملٌ صالح» « سوره توبه، آيه 120»
هيچ حركت دسته جمعى كه كفّار را عصبانى كند، صورت نمى‏ گيرد مگر اين كه براى آن، پاداش عمل صالح ثبت مى‏ شود.
آرى، راهپيمايى‏ هايى كه دشمنان اسلام و مسلمين را عصبانى كند، عمل صالح است.
اين راهپيمايى‏ ها (بخصوص آنگاه كه از طريق وسايل ارتباطى و ماهواره‏ ها منعكس مى‏ شود) اگر براى اهداف‏ مقدسى صورت گيرد، نوعى حضور در صحنه، عبادت دسته جمعى و امر به معروف و نهى از منكر عملى و عامل تقويت روحيّه مردم و تهديد دشمن است.


[كتاب تمثيلات حجه الاسلام قرائتي صفحه 98].

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




اول:درود و رحمت خداوند وملائکه

رسول خدا فرمود:جبرئیل به من بشارت داد که حق تعالی می فرماید:هر بتده ای که بر تو صلوات بفرستدهفتاد هزار ملک بر او صلوات می فرستد و هرکس هفتاد هزار ملک بر او صلوات بفرستد از اهل بهشت خواهد بود .۱

دوم:اطاعت از امر پروردگار
فرستادن صلوات اطاعت از امر خداو رسول و موجب رستگاری است.

سوم:تشبه به ملائکه
فرستادت صلوات انسان را شبیه به ملائکه می کند.در نتیجه از رحمتی که ملائکه درآسمان برخوردارند نیز سهمی دارند.۲

چهارم:قرب به حضرت حق
امام حسن عسکری (ع) می فرماید:خداوند حضرت ابراهیم (ع) را به عنوان خلیل خود انتخاب کردبه دلیل اینکه زیاد صلوات می فرستاد.۳

پنجم:خشنودی خداوند
امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود:صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجتهای شما است و خدا را از شما راضیو اعمال شما را پاکیزه می کند.۴

ششم: شفاعت پیامبر (ص)
پیامبر گرامی فرمود: یا علی هرکس در هر روز ویا شب بر من صلوات بفرستد شفاعت من برای او واجب می گردد هرچند گناهان کبیره کرده باشد.۵

هفتم:اجر و ثواب دوچندان
امام صادق(ع) فرمود:هرکس خدا را یاد کند ده حسنه برای او نوشته می شود و هرکس رسول خدا(ص) را یاد کند ده حسنه برای او نوشته می شود.زیرا که حق تعالی حضرت را قرین خود گردانیده است.۶

هشتم:کفاره گناهان
امام رضا (ع):هرکس نتواند با کارهای نیک گناهانش را بپوشاند بسیار صلوات بفرستندزیرا که صلوات گناهان را نابود می کند.۷

نهم:پاکیزه شدن اعمال
رسول خدا (ص) فرمود:صلوات فرستادن شما بر من موجب پاکیزه شدن اعمال شما است.۸

دهم:نجات در روز قیامت
رسول خدا(ص) فرمود:رستگار ترین شما از هنگامه قیامت آن کسی است که بر من صلوات بفرستد.۹

۱.جامع الاخبار فصل ۲۸ ص ۶۸
۲.مستدرک سفینه البحار ج۵ ص۳۲۳
۳.علل الشرایع ج۱ ص۳۴
۴.شرح فضایل صلوات ص۸۴
۵.شرح فضایل صلوات ص۸۶
۶.علل الشرایع ج۲ ص۲۶۶
۷.آثار صادقین ج۱۱ ص۲۴۱
۸.امالی طوسی ج ۱ ص ۲۱۹
۹.شرح فضایل صلوات ص۱۱۳

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




دلبستگی به خانواده، حفظ و حراست از بستگان و رسیدگی به آنان، اهتمام به صله‌ی رحم، استوار ساختن پیوند خویشاوندی، ازسنت‌های نیکو و از اصول اساسی در فرهنگ اسلام است و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر سنت و اصل صله رحم بسیار پای فشرده و تأکید فرموده است.
امام علی(علیه‌السلام) نیز در این زمینه پیشتاز بوده است؛ چنان که خود در یکی از سخنانش به این مطلب تصریح کرده است: «هیچ کس، در پذیرش دعوت حق و صله‌ی رحم، چون من پیشتاز نبوده است.»[1] در سخنی دیگر می‌فرماید: «ای مردم، بی گمان هیچ کس[هر چند دارای ثروت فراوان و مکنت بی شمار باشد] از خویشان و بستگان خود بی نیاز نیست که از وی با زبان و دست دفاع کنند. خویشاندان بزرگترین گروه از مردم هستند که از انسان پشتیبانی می‌کنند و ناراحتی او را از بین می‌برند. هنگامی که حادثه‌ای برای شخص پیش آید، آن‌ها پر عاطفه‌ترین مردمند. آگاه باشید که نباید از بستگان و خویشان بینوای خود روی تأیید و از آنان چیزی را دریغ دارید که اگر بر آنان اتفاق نکنید، بر دارایی نیفزاید و اگر به آنان اتفاق کنید، کاستی در مالتان پدید نیاید. هر کس از یاری عشیره و خویشان خود دست فرو بندد، فقط یک دست از یاری آنان کاسته شده؛ ولی وی خویش را از دست‌های بسیاری محروم ساخته است. هرکس بانزدیکان و اطرافیان خویش مدارا کند، همواره دوستی و مهربانی آنان را نصیب خویش ساخته است.»[2]
حضرت در یکی دیگر از سخنان خود درباره‌ی خویشاوندان چنین سفارش می‌کند: «کسی که خداوند به او توانگری داده، باید پیوند خویشاوندی را استوار سازد[صله رحم کند] و از میهمانان به خوبی و شایستگی پذیرایی کند.»[3] و در وصیتی به فرزند خود، امام حسن(علیه‌السلام) می‌فرماید: «خویشانت را گرامی بدار که بال‌های تواند و به نیروی آنان می‌توانند پرواز کنی و همچنین که با آنان به دشمن یورش می‌بری.»[4]
به این ترتیب حضرت پیوند خانودگی و خویشاوندی را بسیار محترم می‌داشت و به حفظ پیوندی خویشاوندی سفارش می‌فرمود و خود در این راه پیشگام و پیشتاز بود.
پی‌نوشت:
[1]. نهج البلاغه، خطبه‌ی 139
[2]. همان
[3]. همان، خطبه‌ی 142
[4]. همان، نامه‌ی 31

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت






آورده اند كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را گفتند: يا رسول الله ! فلان كس را ديدي كه به سفر دريا شد به اندك سرمايه اي و زود باز آمد و چندان سود آورد كه همسايگان و خويشان وي بر وي حسد مي بردند؟
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم گفت : من شما را خبر دهم از كسي كه باز آمدنش زودتر بود و غنيمتش عظيم تر؟ گفتند: بلي يا رسول الله !
گفت : بنگريد بدين مرد كه روي به شما دارد، نگاه كرديم مردي را ديديم كه مي آمد از انصار جامه اي كهنه پوشيده پيش وي باز شديم و وي را بشارت داديم .
چون به حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم آمد، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم گفت : ياران را خبر ده كه امروز چه كار كرده اي .
گفت : هر روز ديناري كسب مي كردم . امروز آن كسب از من فوت شد. گفتم : بروم و عوض آن در روي علي عليه السلام نگاه كنم كه رسول صلي الله عليه و آله و سلم فرموده است كه : النظر الي وجه علي عباده يعني : نظر در روي علي عليه السلام عبادت است .
برفتم و ساعتي در روي علي نگريستم .
خواجه صلي الله عليه و آله و سلم گفت : تو هر روز ديناري زر كسب مي كردي ، امروز آن از تو فوت شد و تو به عوض ، در روي علي عليه السلام نگاه كردي .
تو را چندان ثواب حاصل شده است كه اگر بر اهل زمين قسمت كنند، كمترين نصيبي كه يكي را رسد آن بود كه گناهش را بيامرزند و بر وي رحمت كنند.


داستان عارفان / کاظم مقدم

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت





شهر بیت المقدس که پیش از اسلام به نام هایی؛ چون اورشلیم و ایلیا نیز خوانده می شد، از جمله شهرهایی است که هر یک از
ادیان اسلام، مسیحیت و یهود، تقدس خاص و ویژه ای برای آن قائل اند.
در این شهر تپه ای وجود دارد که به تپۀ موریا شهرت دارد و در بالای آن، مکانی است که به مجموع محدودۀ آن، حرم شریف گفته می شود. این مکان، جایگاه های زیارتی بسیاری دارد که تعدادی از آنها از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این مقال به تشریح تعدادی از آنها می پردازیم. این مکان، مقدس ترین بخش شهر برای مسلمانان است.
در قسمت جنوب غربی حرم نیز دیواری وجود دارد که از سنگ های بزرگی ساخته شده است که برای یهودیان تقدس بسیار دارد؛ آنان معتقدند که این دیوار تنها قسمت بازمانده از هیکل سلیمان است؛ لذا این مکان به صورت تمام وقت به روی بازدید کنندگان باز بوده و یهودیان در کنار آن به دعا و ندبه می پردازند؛ و به همین دلیل به آن دیوار ندبه و در عربی حائط المبکی و در زبان انگلیسی به آنWestern Wall ، گفته می شود. در میان مسلمانان نیز معروف است که پیامبر در شب معراج، براق خود را بر این دیوار بست. البته ما دلیلی بر این مطلب نیافتیم. در مورد بستن براق در تاریخ تنها این گونه آمده:
«پیامبر براق خود را به حلقه ای بست که انبیاء گذشته چهارپایان خود را بدان می بستند».[1]
در هر صورت این دیوار بیشتر برای یهودیان معتبر است و آنان این مکان را بسیار مقدس و با ارزش می دانند.

اما مسیحیان، مکانی در شهر بیت المقدس که آن را کلیسای قیامت می نامند، مقدس ترین مکان شهر می دانند و آن همان مکانی است که به اعتقاد مسیحیان، عیسی در آن جا به صلیب کشیده شده و از آن جا به آسمان رفت. این مکان نیز همیشه توسط مسیحیان مقدس بوده است.
حال برای روشن شدن مناطق زیارتی مسلمانان در تپۀ موریا، قسمت های مختلف آن را به صورت جداگانه بررسی می کنیم:
حرم شریف
در محدوده بالای تپه موریا حصاری کشیده شده است که مسلمانان تمام آن را «حرم شریف» می نامند. این حرم، بخش های زیارتی بسیاری دارد. به حسب ادله ای که خواهد آمد، این حرم شریف همان مسجد الاقصی ای است که در قرآن از آن یاد شده است. البته در این محوطه مسجدی وجود دارد که به آن نیز مسجد الاقصی گفته می شود، اما با توجه به دلایل و شواهد، مسجد الاقصی ای که در قرآن آمده و قبلۀ اول مسلمانان بود که خداوند درباره آن فرمود: «بَارَکْنَا حَوْلَه»،[2] همین محوطۀ حرم شریف است.[3] البته سخنان دیگری نیز وجود دارد که مسجد موجود در آن حرم را مسجد الاقصای حقیقی می دانند.[4] اما به نظر ما ادله ای وجود دارد که قول اوّل را تأیید می کنند:
1. مکانی که امروزه مسجد الاقصی نامیده می شود، بعد از اسلام ساخته شده و پیش از اسلام بنایی به این نام وجود نداشت، بلکه عبدالملک مروان خلیفۀ مروانی آن را بنا کرده است.[5] پس نمی توان منظور از مسجد الاقصی در قرآن را این بنایی دانست که در زمان نزول قرآن، هیچ وجود خارجی نداشت.
2. مفسران در تشریح کلمه مسجد الاقصی که در قرآن آمده، آورده اند که منظور از آن بیت المقدس است.[6] بیت المقدس در ادبیات قبل از اسلام، اشاره به مکانی دارد که جایگاه هیکل سلیمان بوده و در بالای کوه موریا قرار داشت و امروزه نیز در بخش غربی حرم دیواری وجود دارد که آن را دیوار ندبه می نامند و یهودیان معتقدند، این دیوار باقی مانده از هیکل سلیمان است. پس بیت المقدس محوطه ای بزرگ تر از محوطه ای است که امروزه مسجد الاقصی نام دارد؛ لذا نمی توان مقصود از بیت المقدس را آن مکانی دانست که مسجد الاقصی نامیده می شود، بلکه منظور از مسجد الاقصای مذکور در قرآن، همان بیت المقدس است که امروزه بدان حرم شریف می گویند.
مسجد الاقصی
در قسمت جنوبی حرم شریف، مکانی وجود دارد که آن را مسجد الاقصی می نامند. این مسجد با گنبدی تقریباً سبز رنگ مزین شده و از نظر معماری بنایی جالب توجه است. بنای این مسجد توسط عبدالملک مروان نهاده شد. این بنا به مرور زمان آسیب های جدی به خود دید که در دوره های مختلف نیز مورد بازسازی قرار گرفت، امّا همان گونه که بیان شد، این مکان با این که اسم مسجد الاقصی را به همراه دارد، اما به هیچ عنوان تمام مسجد الاقصی نیست، بلکه بخشی از مسجد الاقصی است که در اسلام، مقدس شمرده شده است.

قبة الصخرة
در بالاترین قسمت کوه موریا، صخره ای وجود دارد که بر روی آن ساختمانی بنا شده است. این صخره بالاترین نقطه کوه است که منابع تاریخی می گویند پیامبر از روی این صخره به معراج رفت.[7] در کنار این صخره گودالی چند متری نیز وجود دارد[8] که در دوران های مختلف کاربرد های مختلفی برای آن ذکر شده است و حتی امروزه نیز این گودال موجود است. در مورد این صخره گفتارهایی در میان مردم شایع است مبنی به این که این صخره در هوا معلّق بوده است،[9] این ادعا در بعضی از کتاب ها نیز آمده، اما ما متنی موثق در تأیید آنها نیافتیم. در هر صورت بر روی این صخره ساختمانی بنا شده است که ساختمانی هشت ضلعی با گنبدی زرد رنگ است و معمولاً توسط رسانه ها، به عنوان مسجد الاقصی نشان داده می شود. این بنا نیز توسط عبدالملک مروان ساخته شد.[10]
در عکس زیر می توان مسجد الاقصی، قبه الصخره و را مشاهده کرد:

لازم به ذکر است که در فتح بیت المقدس توسط مسلمانان که با صلح بین دو طرف صورت پذیرفت، خلیفۀ دوم وارد بیت المقدس شد، و در قسمتی از حرم نماز گزارد که در آن مکان مسجدی بنا شد.[11]
البته در این که آن مکان، کدام بخش بوده، چندان روشن نیست. تاریخ در تشریح این حادثه این گونه آورده است:
«خلیفه دوم عمر در فتح بیت المقدس حاضر شد و از صخره سؤال کرد، پس آن را یافت در حالی که تبدیل به زباله دانی شده بود. او آن جا را از زباله ها پاک کرد و بر روی آن مسجدی بنا کرد …».‏[12] حال با توجه به این که در روایات علاوه بر صخره ای که از آن صحبت شد، از تمام کوه موریا نیز تعبیر به صخره شده است، فهم این روایت دچار مشکل می شود و نمی توان دقیقاً جای آن مسجد را مشخص کرد. اگر چه انصرافش به خود صخره بیشتر است و امروزه نیز اصطلاح مسجد عمر در مورد مسجد قبه الصخره به کار می رود.
به هر حال، احادیث از بیان صریح این موضوع، قاصرند. اما آنچه مسلم است این است که هر دو بنا بعد از اسلام و تسلّط عبدالملک مروان ساخته شده اند[13] و حین نزول آیه قرآن پیرامون این مسجد، بنایی به این صورت وجود نداشت و نمی توان مکانی را که امروزه به عنوان مسجد الاقصی نامیده می شود، مکان مورد نظر قرآن از مسجد الاقصی دانست.
آیات و روایات پیرامون بیت المقدس
قدر مسلم این است که از مسجد الاقصی در اسلام، به عنوان یک مکان مقدس یاد شده و آیاتی پیرامون آن وجود دارد، از جمله آیۀ معراج پیامبر،[14] آیات تغییر قبله[15] که به این مسجد اشاره کرده اند و روایات نیز در فضیلت این مسجد مطالبی را آورده اند:
پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «همانا خداوند چهار شهر را برگزیده است؛ خداوند فرموده: (وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ وَ طُورِ سِینِینَ وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ‏) منظور از تین مدینه، زیتون بیت المقدس، طور سنین کوفه و بلد امین مکه است».[16]
همچنین امام علی (ع) می فرماید: «چهار قصر بهشتی در این دنیا وجود دارد: مسجد الحرام، مسجد النبی، بیت المقدس، مسجد کوفه».[17]
امام باقر (ع) نیز فرمود: «نماز واجب در مسجد الحرام، مسجد النبی، بیت المقدس و مسجد کوفه با ثواب یک حج و نافله در این مساجد با ثواب یک عمره برابری می کند».[18]
جعلیات بنی امیه
از زمانی که شام به دست بنی امیه افتاد، آنها تلاش کردند اعتبار بسیاری برای خود و منطقه حکمرانی شان به دست آورند؛ لذا احادیث بسیاری را جعل کردند. از جمله این مقدسات، بیت المقدس بود که اعتبارش در اسلام مورد قبول بود، بنی امیه و بنی مروان نیز تلاش کردند با جعل احادیثی پیرامون بیت المقدس، به اعتبار آن بیفزایند. در مقابل اینان، ائمۀ شیعی نیز تلاش کردند با این احادیث جعلی مبارزه کنند. در روایتی این جعل و مبارزه با آن، به وضوح مشاهده می شود:
«زراره می گوید: من در کنار ابو جعفر باقر (ع) نشسته بودم و ابو جعفر رو به کعبه زانوهاى خود را قلّاب کرده بود. ابو جعفر به من فرمود: زرارة، این را بدان که تماشاى کعبه هم عبادت است. در این هنگام مردى آمد و گفت: کعب الأحبار یهودى مى‏ گفت: هر روزه صبحگاهان خانه کعبه در برابر بیت المقدس سر به خاک مى‏ ساید. ابو جعفر به او گفت: در این باره تو چه مى‏ گوئى؟ آن مرد گفت: کعب الاحبار راست گفته است. سخن درست همان است که کعب الاحبار گفته است. ابو جعفر در خشم شد و با تندى گفت: «تو دروغ گفته‏ اى و کعب الاحبار هم با تو دروغ گفته است». من تا آن روز ندیده بودم که ابو جعفر با تندى و صراحت به کسى بگوید «تو دروغ مى ‏گوئى». ابو جعفر به سخن خود ادامه داد و گفت: خداوند- عزّ و جلّ- هیچ بارگاهى نیافریده است که نزد او محبوب تر از این خانه (کعبه) باشد، و نه گرامی تر. خداوند، همان روزى که آسمان ها و زمین را آفرید، چهار ماه را به خاطر زیارت این خانه حرام کرد. سه ماه را پى در پى ویژه حج ساخت که ماه شوّال و ذى قعده و ذى حجّه باشد و یک ماه تک را براى عمره مقرّر کرد که ماه رجب باشد».[19]
قدس موضوعی سیاسی
تا این جا پیرامون اهمیت دینی بیت المقدس مطالبی بیان شد، اما افزون بر آن، اهمیت سیاسی بسزایی نیز دارد. این مسجد تنها مسجد بزرگ اسلامی است که سال ها در دست غیر مسلمانان بوده و غیر مسلمانان نیز بر این مسجد ادعاهایی داشته اند. این درگیری از زمان جنگ های صلیبی آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه دارد و مسلمانان و مسیحیان و یهودیان سال های بسیاری در به دست آوردن این مسجد با یک دیگر جنگیده اند و خون های بسیاری نیز در این راه ریخته شده است. جنگ هایی که در برخی دوران، بیشتر کشورهای اسلامی و بیشتر قاره اروپا را در بر گرفت. این درگیری های سیاسی سبب شد تا بیت المقدس ارزش چند برابری پیدا کند و به عنوان یک دغدغه برای تمام مسلمانان مطرح شود؛ لذا باید در تحلیل جایگاه بیت المقدس به ارزش و اهمیت سیاسی آن نیز توجه جدی شود.
[1]. ابن الأثیر، عز الدین أبو الحسن على بن ابى الکرم، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 52، بیروت، دار صادر، دار بیروت، 1385/1965.ُُُُُُُُُُُُُُُّّّّّّّّّّّّّّّ
[2]. اسراء، 1، «سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلىَ الْمَسْجِدِ الْأَقْصَا الَّذِى بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرُیَهُ مِنْ ءَایَاتِنَا …».
[3]. محمد محمد حسن شراب، المعالم الأثیرة، ترجمه بی نام، ص 84، مشعر، تهران، 1383ش.
[4]. قبادیانى مروزى، ناصر خسرو، سفر نامه ناصر خسرو، ص 43، انتشارات زوار، تهران، چاپ هفتم، 1381ش.
[5]. ابن کثیر دمشقى، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 280، بیروت، دار الفکر، 1407/ 1986.ُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّّ
[6]. طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 13، ص 7، انتشارات جامعه‏ى مدرسین، قم، چاپ پنجم، 1417 ق.
[7] الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 52.
[8]. ابن بطوطه، شمس الدین ابى عبد الله محمد بن عبد الله اللواتى الطنجى، رحلة ابن بطوطة، ج1، ص 96، اکادیمیة المملکة المغربیة، الرباط، 1417ق.
[9]. این قول در سفرنامه ناصر خسرو آمده و از ایشان معمولا نقل می شود، اما خود ایشان در کتابشان این مطلب را از دیگری نقل می کند؛ ر.ک: سفر نامه ناصر خسرو، ص 52
[10]. البدایة و النهایة، ج ‏8، ص 280.
[11]. البدایة و النهایة، ج ‏7، ص 56.
[12]. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد بن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 443، دار الفکر، چاپ دوم، 1408 ق.
[13]. البدایه و النهایه، ج 8، ص 280.
[14]. اسراء، 1.
[15]. بقره، 142.
[16]. حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، ج 14، ص 361، مؤسسة آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1409 ق.
[17]. وسائل الشیعة، ج ‏5، ص 283.
[18]. صدوق، محمد بن على ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ج ‏1، ص 229، انتشارات جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1413 ق.
[19]. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج ‏4، ص 240، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق.
منبع: خبر گزاری تسنیم
سایت شهید آوینی

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت





تاریخ رو مطالعه کردی؟

به “زبیر “میگفتن سیف الاسلام، منا اهل البیت،فقط زبیر بود تو تشییع جنازه حضرت زهرا"س"،باشمشیرش میدونی چه گره هایی توراه اسلام بازکرد؟

به” ابن ملجم “میگفتن شیعه امیرالمومنین،خودش به امیرالمومنین گفت حب وعشق تو تو خون ورگ من هست…

“شمر"جانباز صفین بود داشت به درجه رفیع شهادت میرسید میدونی؟
میدونی وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟
از بس نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود.

میدونستی “عمرسعد"روز عاشورا نماز صبح که تموم کرد “قربت الی الله”
گفت واولین تیررو به سوی خیمه “سیدالشهدا” نشونه زد؟

میدونستی همه اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن واهل نماز وروزه؟
همشونم “قربت الی الله"گفتن واومدون برای کشتن” سیدالشهدا"…

“زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود واومدبرای یاری ابی عبدالله!

“شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن
ابی عبدالله…

بصیرت نداشته باشی… خسر الدنیا والآخره

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




از پیغمبر سئوال شد:

یارسول الله،ما وقتی صحبتمون، حرفمون با یکی تموم میشه،
پایان کلاممون، او را به خدا
می سپاریم، به بیان پارسی
می گوییم:
خداحافظ و به زبان عربی
می گوییم:
فی امان الله
اگر بدون خداحافظی کردن،
در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم.
شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:تو را به خدا می سپارم!
آخرین جمله ی رد و بدل شده ، بین شما و خدا چه بود؟
حضرت فرمودند:
پایان صحبت،
خداوند سبحان به من گفت: “یاعلی”
من نیز به خدای خود ” یا علی”
گفتم.
این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود.
یاعلییییییییییی
خدمت شیعیان مرتضی علی (ع)

منبع:کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص ۴٩ - معراج ص١٣

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




 

این آیه شریفه بیان می کند که چگونه کوه ها نقش جلوگیری از تکانها در زمین را ایفا می کنند. این واقعیت، یکی از نتایج مطالعات و پژوهشهای نوین انجام گرفته در دانش زمین شناسی است.
پیشتر تصور می شد که کوه ها تنها یکسری برآمدگیهایی بر روی سطح زمین اند. امروزه دانشمندان دریافته اند که این سخن درست نیست، و برآمدگیهایی که ما به عنوان کوه می شناسیم، به اندازه 10 تا 15 برابر ارتفاعشان در زیر زمین امتداد یافته است. با این ویژگی، کوه ها مشابه میخهایی اند که بر سطح زمین فرو رفته اند. به عنوان مثال، کوه اِوِرِست، که قله آن حدود 9 کیلومتر از سطح زمین بالاتر است، دارای ریشه ای عمیقتر از 125 کیلومتر است.
کوه ها در اثر حرکت و برخورد صفحات سنگینی که پوسته زمین را تشکیل می دهند پدیدار می شوند. هنگامی که دو صفحه با یکدیگر برخورد می کنند، صفحه محکمتر به زیر دیگری می لغزد و صفحه رویی خم شده و بلندیها و کوه ها را شکل می دهد. صفحه زیرین درون زمین بیشتر فرو رفته و ریشه عمیقی را به وجود می آورد.
تفاوت اساسی بین کوه های قاره ای و کوه های اقیانوسی در جنس آنهاست. اما وجه مشترک هر دو آنها، برخورداری از ریشه است که آنها را در زمین تثبیت کرده است. بنابراین طبق قانون ارشمیدس، نقش ریشه کوه ها، نگاه داشتن آنها است.
در یکی دیگر از آیات قرآن کریم، کوه ها به میخ تشبیه شده اند: «آیا ما زمین را بستر و کوه ها را به مثابه میخ قرار ندادیم؟» (نباء-6،7). در آیه دیگری می فرماید که خداوند «کوه ها را محکم و تثبیت نمود» (نازعات-32). واژه «اَرساها» در این آیه به معنی ریشه دار بودن و تثبیت شدن مشابه میخ است. به این ترتیب کوه ها با تثبیت پوسته زمین مانع از لغزش آنها بر روی توده مذاب زیر زمین یا لغزش لایه های پوسته زمین بر روی یکدیگر می شود. به عبارت ساده تر، کوه ها را می توان مشابه میخهایی درنظر گرفت که تکه های الوارهای چوبی را به یکدیگر نگه داشته است. در منابع علمی به تاثیر تثبیت کنندگی کوه ها، اصطلاحاً «ایزوستاسی» گفته می شود. ایزوستاسی همان وضعیت تعادل میان نیروی رو به بالا از طرف لایه جبه و نیروی روبه پایین از طرف پوسته زمین است. کوه ها می توانند در اثر فرسایش یا آب شدن یخچالها جرم خود را از دست داده و یا با تشکیل مجدد یخچالها یا فورانهای آتشفشانی به جرم آنها افزوده شود. بنابراین، با کاهش جرم کوه ها، به سمت بالا هل داده شده و با افزایش جرم، بیشتر درون جبه فرو می روند. باید به این نکته مهم اشاره نمود که در اثر نقش تثبیت کنندگی کوه ها است که پوسته زمین پابرجا بوده و امکان حیات و زندگی بر روی آن فراهم شده است.
جهت دوران زمین The Earth’s Direction of Rotation
«تو کوه ها را می بینی و آنها را جامد و بیحرکت می پنداری؛ در حالیکه آنها همانند ابرها در حال حرکت اند» (نمل-88). در این آیه شریفه نه تنها به دوران زمین، بلکه به جهت دوران آن نیز اشاره شده است. جهت حرکت توده های اصلی ابرها در ارتفاعات 3500 تا 4000 متری همواره از غرب به شرق است. به همین دلیل است که در گزارشهای پیش بینی های هواشناسی عمدتاً وضعیت آب و هوایی سمت غرب یک منطقه مورد بررسی قرار می گیرد. علت اصلی اینکه چرا توده های هوایی و ابرها از غرب به شرق کشیده می شوند، جهت دوران عرضی زمین است. همانگونه که می دانیم، زمین حول محور خویش در حال دوران بوده که جهت دوران آن از شرق به غرب است. مشابهت حرکت کوه ها (در اثر حرکت عرضی زمین) با حرکت ابرها (که آن هم ناشی از حرکت عرضی زمین است) نکته ظریف و لطیفی است که در این آیه شریفه مورد اشاره قرار گرفته است.

موضوعات: معجزات علمی و ریاضی قرآن  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم