✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
زنان بايد احساس مسؤوليّت كنند


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



سوال : ياران 313 نفر امام زمان از زنده ها هستند ،يا از دنيا رفته ها هم هستند
جواب:
2- تما م اين افراد از زنده هاي در زمان ظهورند و از مردگان كسي در آنجا نيست كه رجعت كرده باشد. البته رجعت بعضي از مردگان محقق مي شود ولي براي غير اين 313 نفر .
كتب ذيل مطالعه اش خالي از لطف نيست
1- مهدي منتظر ، آيه الله محمد چواد خراساني
2- چشم اندازي به حكومت مهدي «عج» . نجم الدين طبسي

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




سؤال:1ـ صفات313 نفر ياران امام زمان (عج) چيست؟
2- آيا 313 نفر دولت تشكيل مي دهند؟
3- ياران امام زمان(عج) در كجا به حضرت مي پيوندند؟
جواب:
ج1ـ امام عصر در انتظار آنان به سر مي برند، آنان از اقصي نقاط عالم جمع مي شوند ، نخستين بيعت كنندگان با حضرتند ، مدافعان مخصوص و محافظان ويژه امام زمانند ،پرچمدار و حاكمان روي زمينند ، كساني هستند كه در يك ساعت از اطراف عالم به محضر امام زمان مي رسند ، آنان با نام ونسب و نام پدر در نزد اولياي دين معروفند ، به دليل آنكه دست خدا همراه آنهاست هميشه پيروز وثابت قدم هستند ، كف دست وكف پا كليد قضا و رمز عبور از دريا است ، در مرتبه اي از علم و تقوي و معرفت قرار دارند كه همه كائنات در برابر آنها سر تسليم فرود مي آورند ، سر آمد روزگار هستند وكسي ياراي مقابله با آنها را ندارد ،50نفر از313نفر ياران امام، زن هستند.
ج2- آري حكومت تشكيل مي دهند هنگام ظهور حضرت حجت (عج ) پشت كعبه به مي دهند و ميفرمايند « اي مردم , هر كس مي خواهد , آدم و نوح و فرزندانش , ابراهيم و اسماعيل, موسي و يوشع«عليه السلام » , و عيسي «عليه السلام » را ببيند ,منم , هركس مي خواهد , حضرت محمد «صلي الله عليه واله » و علي « عليه السلام » نظركند بمن نگاه كند هركه مي خواهد به حسن و حسين « عليهم السلام » و فرزندان حسين « عليه السلام » نظر كند مرا نظاره كند پس اجابت كنيد مرا و من امروز شما را به آنچه تا كنون هشدار داده، نداده, هشدار ميدهم ( 1)
ياران امام 313 نفرند كه از نقاط مختلف جهان گرد حضرت جمع ميشوند و در مكه با آن حضرت بيعت ميكنند , خداوند قلوبشان را بهم الفت داده و از احدي ترس ووحشت ندارند مرادني هستند كه قلوبشان محكم و شك و ترديد در كارشان كه الهي است ندارند شعارشان « يا لثارت الحسين «عليه السلام » است.
يعني : انتقام گيرندگان خون حسين« عليه السلام » در هنگام ظهور حضرت مهدي «عج» نداي از آسمان شنيده ميشود كه { ايها الناس ان الله قطع عنكم مده الجبارين و ولي الامر خير امته محمد (صلي الله عليه و اله ) فالحقوا بمكه } ( 2) ترجمه :« اي مردم عالم خداوند حكومت و رياست ستمگران و جباران را به پايان رساند و و لايت و سروري بهترين اشخاص است و محمد«صلي الله عليه واله » را براي شما قرار داد به مكه هجوم آوريد و به ياران حضرت مهدي (عج) ملحق شويد .
ج3- : امام عصر « عليه السلام » در روز و ساعتي مشخص در مكه ظهور كرده و ياران او چون پروانه هاي عاشق از سراسر جهان به گرد او جمع مي شوند .
ابتدا ياران خاص حضرت يعني: همان 313 نفر خود را به مكه رسانده و با امام
« عج » بيعت مي كنند. اين تعداد از كل نقاط مختلف جهان هستند كه تعداد هر چند نفر از كدام شهر در كتاب المهدي( ع ) مكتوب است , امام (عج ) مدتي درمكه مانده و بعد بسوي مدينه حركت ميكند فضل بن عمر از امام صادق « عليه السلام » سوال كرد حضرت مهدي ( عج ) با مردم مكه چه مي كند ؟
فرمودند : آنها را دعوت به حكومت و موعظه حسنه مي كند آنها هم از وي اطاعت مي نمايند، آنگاه مردي از خاندان خود را در آنجا به نيابت خود منصوب داشته و مكه را بقصد مدينه ترك ميگويد، مفصل پرسيد در مدينه چه مي شود ؟ امام « عج » فرمودند: امام عصر پس از مبارزاتي در مدينه با سپاه خود بسوي عراق و كوفه مي آيد در كوفه با سيد حسني ملاقات كرده و سيد حسني و سپاهيانش با امام ( ع) بيعت ميكنند ( 3)
امام زمان « عج» مركز حكومتش كوفه است و محل حكومت در مسجد جامع كوفه و جايگاه تقسيم غنائم و بيت المال مسجد سهله است طول شهر كوفه زياد ميشود تا مجاور كربلا ميگردد و در آن ايام كربلا را محل رفت و آمد فرشتگان و مؤمنين خواهد نمود و بركت و نعمت را در آن سرازير خواهد كرد امام « عج » شرق و غرب جهان را فتح كرده و اسلام را بر سراسر جهان حكمفرما مي سازد او طبق سنت پيامبر «صلي الله عليه واله » و كتاب خدا و سيره اهل بيت گراميش عمل مي كند مانند جدش علي « عليه السلام » غذايش ساده , لباسش خشن است , در حكومت امام « عج » بركات زمين آشكار و ثروت و نعمت …. بسيار ميشود … خدا ان شاء الله ما و شما را جز ء اصحاب و ياران و منتظرين ايشان قرار دهد.
موفق باشيد
منابع :
1-مهدي موعود , علي دواني ,
2-رهبر جاودان , زندگي امام زمان «عج» محمد خاص .
3-در محضر لاهوتيان , زندگي عارف جعفر مجتهدي
4-توبه زيبا ترين پوزش.
5-پژوهشي دقيق در زندگي امام علي بن موسي الرضا «عليه السلام » , محمد صالحي

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




استاد فاطمی نیا :
علت خیلی از مشکلاتی که ما تو خونه هامون داریم، درگیر ها، بداخلاقی ها، عصبانیت ها، بی حوصلگی ها، غرغرها، دل شکستن ها و …
اینه که فرشته ها تو خونه مون نیستن.
تو خونه مون پر نمیزنن…
ذکر نمیگن…
♡خونه ای که توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت.♡
♡پر از لطف و صفا و شادی و یاد خدا.♡

حالا چیکار کنیم که فرشته ها مهمون خونه مون بشن؟
چه کارایی نکنیم که فرشته ها رو پر ندیم؟

1. حدیث کسا زیاد بخونیم.

❤❤❤❤❤❤

2. سعی کنیم نمازها تا جای ممکن اول وقت باشه.

❤❤❤❤❤❤

3. نماز قضا داشتن خیییلی اثر بدی داره.

❤❤❤❤❤❤
4. چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جای خونه مون همیشه پاک پاک باشه.
❤❤❤❤❤❤

5. توی خونه داد نزنیم.
حتی با صدای بلند هم حرف نزنیم.
فرشته ها از خونه ای که توش با صدای بلند صحبت بشه میرن.
❤❤❤❤❤❤

6. حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره کردن و اینا هم که مشخصه..نباید بگیم
❤❤❤❤❤❤

7. سعی کنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شکم خودمان رو تا جای ممکن تو خونه حفظ کنیم.

❤❤❤❤❤❤
8.وقتی وارد خونه میشیم با صدای واضح سلام کنیم. حتی اگه هیچ کس نیست.
❤❤❤❤❤❤
9. توی خونه زیاد صلوات بفرستیم

پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
جبرئیل نزد من آمد و عرض کرد: کسی نیست که بر شما صلوات بفرستد مگر آن که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات میفرستند، و هر که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات فرستد از اهل بهشت خواهد بود.
بحار الأنوار91: 64

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد، شخصی نشست و ساعت‌ها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا کرد. ناگهان تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی‌تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص خواست به پروانه کمک کند و با یک قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد.

پروانه به راحتی از پیله خارج شد؛ اما جثه‌اش ضعیف و بال‌هایش چروکیده بودند. آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و پرواز کند؛ اما نه تنها چنین نشد و برعکس، پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست پرواز کند.

آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.

گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم. اگر خداوند مقرر می‌کرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می‌شدیم؛ به اندازه کافی قوی نمی‌شدیم و هرگز نمی‌توانستیم پرواز کنیم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




میفرمایندکه شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضي حائري (قدس سرّه)"، برايش نماز"ليلة‌ الدّفن"خواندم، .
بعد نماز هم سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم.

چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم.
حواسم بود که از دنيا رفته است.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف چه خبر است؟
پرسيدم:
آقاي حائري! اوضاع‌تان چطور است؟

آقاي حائري که راضي و خوشحال به نظر مي‌آمد، رفت توي فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌اي دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن…

-وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري.
کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل مي‌ديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم؛
اين بود که رفتم و يک گوشه‌اي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.

ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي مي‌آيد.
صداهايي رعب‌آور و وحشت‌افزا!
صداهايي نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست مي‌کرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم.
از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود.
بياباني بود برهوت با افقي بي‌انتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک مي‌شدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشي که زبانه مي‌کشيد و مانع از آن مي‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم.
انگار داشتند با هم حرف مي‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن؛
خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمي‌آمد.
تنها دهانم باز و بسته مي‌شد و داشت نفسم بند مي‌آمد.

بدجوري احساس بي‌کسي و غربت کردم.
با همه وجود از درون ناله سر دادم:

خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده! در اينجا جز تو کسي را ندارم….!

همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايي از پشت سرم شدم.

صدايي دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقي دلنشين!

سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوري را ديدم که از آن بالا بالاهاي دور دست به سوي من مي‌آمد.

هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي‌شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر و عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.

نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم.

آقايي را ديدم از جنس نور.
نوري چشم نواز و آرامش بخش.
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمي‌توانستم حرفي بزنم و تشکري کنم؛

اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد:
آقاي حائري! ترسيدي؟
من هم به حرف آمدم گفتم :
بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي!

هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم
و خدا مي‌داند چه بلايي بر سر من مي‌آوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم:
راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد؟
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهي سرشار از عطوفت، مهرباني و قدرشناسي به من مي‌نگريستند فرمودند:

من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم.

آقاي حائري! شما 38 مرتبه به زيارت من آمديد من هم 38 مرتبه به بازديدت خواهم آمد،
اين اولين مرتبه‌اش بود.
37 بار ديگر هم خواهم آمد…!!

(السلام علیک ایهاالامام الرءوف)
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا ع
اگه دلت شکست رفتی امام رضا ع
التماس دعا

[منبع: كرامات امام رضا عليه السلام از زبان بزرگان ؛ صفحه 29

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




خدا وقتی نخواهد؛
عمر دنیا سر نخواهد شد…

گلوی خشک صحرایی
به باران تر نخواهد شد…

و تا وقتی نخواهد
برگی از کاجی نمی افتد…
و باغی از هجوم داس ها
پر پر نخواهد شد…

خدا وقتی نخواهد
دانه ای کوچکتر از باران، گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد…

و کرم کوچکی… پروانه ای زیبا… و کوهی سخت… عقیق و شیشه و اینه و مرمر نخواهد شد…

خدا وقتی بخواهد می شود وقتی نخواهد نه…
گلی بازیچه ی طوفان غارتگر نخواهد شد..
خدا وقتی بخواهد غیر ممکن می شود ممکن…

ولی وقتی نخواهد واقعادیگر نخواهد شد

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




وزی رسول خدا(ص) در اتاق ام السلمه نشسته بود که ناگاه کسی اجازه ورود خواست. حضرت پیشاپیش فرمودند: ابلیس(شیطان) است به او اجازه دهید. شیطان داخل شد و سلام کرد و عرض کرد: ای رسول خدا من به خودی خود به خدمت شما نیامدم بلکه دو فرشته ازجانب پروردگار مرا گرفتند تا به نزد شما آیم وهر چه را که از من می پرسید آن را به راستی جواب دهم وگرنه مرا به آتش عذاب خواهند کرد.
حضرت فرمودند: اول می پرسم چرا به حضرت آدم سجده نکردی؟ شیطان گفت: بخاطر حسد بود.
حضرت فرمودند: در دنیا چه کسی را دشمن خود می دانی؟ شیطان گفت: شما را.
حضرت فرمودند: به چه دلیلی؟ شیطان گفت: به جهت اینکه در دنیا امت ها را به اسلام دعوت کرده و به هدایت می رسانی و در قیامت آنها را شفاعت می کنی.
حضرت فرمودند: دیگر چه کسی را دشمن داری؟ شیطان گفت: کسی که از خدا فرمانبرداری کند و بسیار توبه کند و در نماز سستی و کاهلی ننماید و از بیم حق تعالی هراسان باشدو به پدر و مادر خود احسان و نیکی کند و دیگر به عالمی که علم او با عمل همراه است و کسی که پیوسته به عمل خیر مشغول باشد.
حضرت رسول(ص) فرمودند: در حق وصی و نائب من حضرت علی بن ابیطالب (ع) چه می گویی؟ شیطان گفت: حاشا که هرگز بر او دست یافته باشم و به این راضی هستم که مرا به حال خود وا گذارد چرا که من تاب دیدن رخسار مبارک آن حضرت را ندارم.
حضرت فرمودند: دوستانت کیانند؟ شیطان گفت: کاهل نمازان و سخن چینان و غیبت کنندگانک
پیامبر(ع) فرمودند: رفیقانت چه کسانی هستند؟ شیطان گفت:‌ خورندگان شراب. حضرت فرمودند: هم صحبتان تو کیانند؟ عرض کرد: دروغگویان.
حضرت فرمودند: دامادان تو کیانند؟ عرض کرد: زنا کاران.
حضرت فرمودند: وکیلان تو کیستند؟ عرض کرد کم فروشان.
حضرت فرمودند: خزانه دارانت کیانند؟ گفت: آنان که زکات مال خود را نمی دهند.
حضرت فرمودند: شادی و نشاط تو از چیست؟ گفت: از آنانکه قسم دروغ می خورند.
حضرت فرمودند: دردت را چه کسی درمان می کند؟ گفت: کسانی که به دروغ گواهی می دهند.
حضرت فرمودند: روی تو را چه کسی سیاه می کند؟ عرض کرد: توبه کنندگان.
حضرت فرمودند: چشمت از چه چیزی کور می شود؟ گفت: از صدقه پنهانی دادن.
حضرت فرمودند: گوشت از چه چیزی کر می شود؟ گفت: از کسانی که ذکر خدا می گویند.
حضرت رسول(ص) فرمودند: خانه تو کجاست؟ گفت در حمام ها.
حضرت پرسیدند: مسجد تو کجاست؟ گفت: بازارها.
حضرت فرمودند: با چه کسی غذا می خوری؟ گفت: با کسی که بدون ذکر نام خدا دست به سوی غذا دراز کند.
حضرت پرسیدند: در نزد تو چه کسی عزیزتر است؟ گفت: آن کسی که اهل بیت تو را خوار کند و معصیت بسیار کند.
حضرت فرمودند: مؤذنانت کدامند؟ گفت مطربان و دف زنان.
حضرت فرمودند: شکار تو از چه چیزی است؟ ا
از آن جماعت که به روی زنان مردم نگاه کنند.
حضرت فرمودند: عنایت و شفقت چه کسی بیشتر است؟ جواب داد: ساحران و جادوگران.
حضرت فرمودند: دام تو از چیست؟ گفت از موی زنان که هر تار مویشان حلقه دامی است برای هر مردی.
حضرت فرمودند: مردم را از چه نگاه می داری؟ شیطان گفت: مرا به تعداد هر یک از مردم فرزندی است که برآنان مسلط کرده ام تا وسوسه کنند مگر آنکس که همیشه در خدمت صالحان و عالمان باشد و پیوسته در عبادت خداوند باشد چنین است که بر او دست نمی یابم اما آنکس که در نماز خود با حالت خضوع و خشوع (تواضع و فروتنی و ترس از خدا) باشد او را به فکر های دنیایی می اندازم تا از نماز خود بهره نبرد و دچار سهو و اشتباه گردد.
جضرت رسول اکرم فرمودند: از چه کسی راضی هستی؟ گفت از دست زنان همچنان که من از اینان راضیم خدا از ایشان راضی مباد.
حضرت فرمودند: آیا از زنان کسی ریافت می شود که تو بر او چیره نشوی؟ عرض کرد: چهار زن هستند که مرا بر آنان چیرگی نیست اول : مریم مادر حضرت عیسی(ع). دوم : آسیه زن فرعون. سوم : حرم تو خدیجه کبری. چهارم : دخترت فاطمه زهرا(س).
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: از گناهان کدام بدتر است؟ شیطان گفت: کبر و حسد بخل و کینه که این چهار چیز آفتند. ای رسول خدا از کبر بود که من بر آدم سجده نکردم و طوق لعنت بر گردنم افتاد و عبادات شش هزار ساله ام را ضایع و تباه کرد و حرص بود که آدم را به خوردن گندم وا داشت و از روی حسد بودکه قابیل برادر خود هابیل را کشت و از بخل بودکه قارون نابود گشت.
حضرت فرمودند: خوراک این همه از لشکریانت از کجا فراهم می شود؟ شیطان گفت: از کم سنجیدن. وقتی کسی یک درهم کمتر بسنجد لشکرم صد درهم از مال او را بر می دارند. حضرت فرمودند: وای به حال اینان که هرگز هیچ چیز ندارند. شیطان عرض کرد: ای رسول خدا اگر اینان نبودند لشکرم از گرسنگی می مردندو اگر توبه در بین امت تو وجود نداشت برای من هیچ درد و غمی نبود زیرا که در هنگام مرگ هم می توانستم گریبانشان را بگیرم و ایمانشان را از دست بدهند اما اکنون با هزار رنج و مشقت
آنان را به گناه وا می دارم و تا خبر دار می شوم که توبه کرده اندرنج هایم تباه و ضایع می گردد.
حضرت فرمودند: آیا فرزندی داری؟ شیطان گفت: آری سخن چینان نور چشم منند و ربا خواران راحت تن منند و ستمگران قوت اعضا و جوارح منند ای رسول خدا من دشمنم با کسی که با صالحان و عالمان تو بسیار همنشینی کند زیرا که من هر چه کوشش می کنم تا یکی را از شر تو دور کنم باز اینان او را نصیحت می کنند و به راه حق هدایت می نمایند.
حضرت فرمودند: دیگر با کدام یک از پیامبران سخن گفتی؟ شیطان گفت: با حضرت ابراهیم در هنگامی که خواست فرزندش را ذبح کند. او مرا شناخت و از خود دور کرد.


منبع: کتاب سراج القلوب

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت





1- هماهنگی با شوهر: برای حفظ هر نظامی هماهنگی ضروری است. بنابراین چنانچه زن با شوهر هماهنگی نداشته باشد و از او تبعیت نکند، نظام خانواده به هم خواهد خورد. بدیهی است هماهنگی زن با شوهر در اموری است كه خارج از منطق و وظیفه نباشد، و متقابلاً شوهر نیز باید در این هماهنگی، مقابله به مثل نماید.

2- تمكین و تأمین نیاز جنسی: یكی از انگیزه های مهم در ازدواج نیاز جنسی است كه ضرورت دارد طرفین در ارضای این نیاز اقدام كنند.
انتخاب همسر مناسب
3- زینت و آرایش برای شوهر: زن باید برای جلب توجه شوهر به نظافت و آرایش خود برسد و لباس آراسته بپوشد. انجام این امر به قدری مهم است كه در بعضی از موارد به از هم پاشیدگی اساس خانواده می انجامد. در اینجا لازم به یادآوری است كه هیچ شوهری از زنی كه برای دیگران خودآرایی و خودنمایی كند، خوشش نمی آید.
4- داشتن پوشش مناسب: زنان باید بدن خود را از نامحرم بپوشانند. یكی از عللی كه در غرب بنیان خانواده را سست كرده و از هم گسیخته، خودنمایی زنان با بدن های عریان است. مردان ایرانی،حتی افراد بی بند و بار و به اصطلاح متجدد، زنی را كه با اندام بدون پوشش و لباس های كوتاه و تنگ در برابر نامحرم ظاهر شود، برای همسری نمی پسندند.
5- داشتن جمال و كمال: زن باید از نظر فیزیكی سالم، و از نظر زیبایی مورد پسند همسرش قرار گیرد. همسر زیبا و سالم با داشتن خصوصیات خلقی مناسب و سایر شایستگی ها، نعمتی است كه مافوق آن متصور نیست.
6- اصالت خانوادگی: چون وراثت و تربیت اساس رفتار انسان را تشكیل می دهد، بنابراین منظور از اصالت خانوادگی آن است كه دختر در خانواده ای مۆمن و با فرهنگ تربیت شده و از نظر وراثت نیز زمینه داشته باشد ؛ در این صورت متخلق به اخلاق حسنه خواهد بود.
7- عاقل و خردمند: زنی كه یك عمر با مردی مصاحبت دارد، باید باهوش و خردمند باشد. عقل و خرد از ویژگی های زن شایسته است. امیرالمومنین علی (ع) فرمود: از ازدواج با زنی كه كم خرد است خودداری كنید. زیرا مصاحبت او گرفتاری سختی است و فرزندان او ضایع و مهمل خواهند بود.
8- دیانت و تقوی و حسن خلق: همانطور كه دیانت و تقوی و حُسن خلق از معیارهای شوهر شایسته است، برای زن نیز از جمله حسنات و ضوابط شایستگی به شمار می رود.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم