✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
خـــــــدا خواست تو "ریحان" باشی بانو


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



خدا با اسم اعظم یا علی گفت
ملک در اولین دم یا علی گفت

عجب سری است در خلقت که از خاک
چو برمی خاست آدم یا علی گفت

عصا در دست موسی اژدها شد
کلیم آنجا مسلم یا علی گفت

مسیحا دم از آن گردید عیسی
که در دامان مریم یا علی گفت

محمد در شب معراج برخاست
به قصد قرب اعظم یا علی گفت

ز لیلایی شنیدم یا علی گفت
به مجنونی رسیدم یا علی گفت

مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت

چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و او هم یا علی گفت

نسیمی غنچه ای را باز می کرد
به گوش غنچه کم کم یا علی گفت

علی را ضربتی کاری نمی شد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت

مگر خیبر ز جایش کنده می شد
یقین آنجا علی هم یا علی گفت

موضوعات: اهل بیت (ع), حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




سرم را می زنم از بی کسی گاهی به درگاهی

نه با خود زاد راهی بردم از دنیا، نه همراهی

اگر زاد رهی دارم همین اندوه و فریاد است

“نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی”

غروبی را تداعی می کنم با شوق دیدارش

تماشا می کنم عطر تنش را هر سحرگاهی

دلم یک بار بویش را زیارت کرد… این یعنی

نمی خواهد گدایی را براند از درش شاهی

نمی خواهم که برگردد ورق، ابلیس برگردد

دعای دست می گویی، چرا چیزی نمی خواهی؟

از این سرگشتگی سمت تو پارو می زنم مولا!

از این گم بودگی سوی تو پیدا می کنم راهی

به طبع طوطیان هند عادت کرده ام ، هندو

همه شب رام رامی گفت و من الله اللهی

هلال نیمه ی شعبان رسید و داغ دل نو شد

دعای آل یاسین خوانده ام با شعر کوتاهی

اگر عصری ست یا صبحی تو آن عصری تو آن صبحی

اگر مهری ست یا ماهی تو آن مهری تو آن ماهی

دل مصر و یمن خون شد ز مکر نابرادرها

یقین دارم که تو آن یوسف افتاده در چاهی

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت





آقا امير المومنين ميفرمايند:
در حيرتم كه بني آدم به خاطر چه چيزي فخر ميفروشند
در حالي كه اولشان نطفه
وآخرشان گوشت گنديده و كرم خورده است
و روزيه خود را نميتوانند به دست آورند
و نميتوانند خطري را از خود دفع كنند

موضوعات: روایات  لینک ثابت




ﻧــﻤــﻴﺪﺍﻧﻢ
ﮐُــﺠــﺂ؟
ﮐـِـﮯ؟
ﮐُـــــــــﺪﺍﻡ ﺭﻭﺯ؟
ﭼـــه ﺷُــﺪ؟
ﮐـــﮧ ﻳﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﺩَﺳـﺘــﻢ ﺍُﻓــﺘــﺂﺩ
ﻭ ﺣــﺂﺻـِـﻠَــــش ﺗــﻤــﺂﻡ ِ ﺯَﻣــﯿــﻦ ﺧــﻮﺭﺩﻧﻬـﺎﻳﻢ ﺍﺳــﺖ!
دلم ﻣــﮯ ﺧــﻮﺁﻫَــﺪ ﺁﺭاﻡ ﺻـِـﺪﺍﻳَﺖ ﮐُــﻨَــﻢ:
” ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ ﯾـﺎ ﺷـﺎﻫـِﺪَ ﮐُـﻞِّ ﻧـَﺠْـﻮﻯ ”

ﻭ ﺑـِـﮕـــــــــﻮ ﯾَــﻢ ﺗــﻮ ﺧــﻮﺩ ِ ﺁﺭﺁﻣـِـــــــــﺸــﮯ
ﻭ ﻣـَـﻦ ﺧــﻮﺩ ِ ﺧــﻮﺩ ِ ﺑــﯿــﻘَــﺮﺁﺭ…
ﺧﺪﺍﯾــــــﺎ !
ﺧــــﺮﺍﺑﺖ ﻣﯽ ﺷــــﻮﻡ
ﻣﺮﺍ ﻫﺮ ﮔــــﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧـــــﻮﺍﻫﯽ ﺑﺴـــــﺎﺯ …
” ﺍﻟﻬـــــﯽ ﻭ ﺭﺑـــــﯽ ﻣﻦ ﻟـــــﯽ ﻏﯿﺮﮐــــ “

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یه سحر بریم پیش امام رضا

یه سحر بریم به سمت کربلا

بشه روزیمون بازم سر بذاریم

روی شش گوشه ی ارباب باوفا

یه سحر بریم با اشک و شور و شین

بشینیم میون بین الحرمین

دور صحن با صفاش طواف کنیم

تا نفس داریم بگیم حسین حسین

راهی شیم با اشک و آه و زمزمه

سمت مرقد امیر علقمه

اونجا که شبای جمعه می پیچه

پای سرداب بوی یاس فاطمه

اونجا نوکریمونو نشون بدیم

دلمونو دست روضه خون بدیم

اگه افتاد نگامون به قتلگاه

روی تل زینبیه جون بدیم

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت





در امتحان بندگی اش اشتباه کرد

برگ سپید دفتر دل را سیاه کرد

حتی به راز عطر خوش سیب پی نبرد

در محضر امام زمان هم گناه کرد

بیچاره آن کسی که جوانی خویش را

در راه سرکشی و معاصی تباه کرد

امثال ما مسبب این روضه ها شدند

یک عمر مرتضی سر خود را به چاه کرد

کو رزق گریه؟ دخل دلم خاک می خورد

این کسب را چگونه شود رو به راه کرد؟

با این همه گناه قیامت نمی شود

در چشم های حضرت زهرا نگاه کرد

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




بی تو تمام آینه ها تار می شود

شیعه به درد فتنه گرفتار می شود

گرد و غبار دل همه ی شهر را گرفت

بی نور روی تو همه جا تار می شود

این آخرالزمان چه شد ای آخرالزمان

رخساره ی نفاق پدیدار می شود

اینجا زبیر و طلحه شدن سهل و راحت است

سخت آن کسی که میثم تمار می شود

مردودی خواص ؟ جمل یا خوارج است

این قصه ی علی است که تکرار می شود

خوارش نما، فکن به زمین از بلندیش

هرکس به چشم رهبر ما خوار می شود

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




نمی دانم چه می شود بر من …

که از تو کَنده می شوم …

صبرم تمام شد ، که شده

دوباره بنده می شوم …

توکلم به سوی توست …

تویی امید و روشنی …

نگو دگر به خانه ام …

رنگ خودت نمی زنی …

صبر تمام شده خدا …

نه ، تو تمام نمی شوی …

امید من باز تویی …

تو که تمام نمی شوی …

هر چه شود بر سر تو ، می شکنم …

خیالی نیست …

غافل از اینکه آن دم هم

جز کمکت مجالی نیست …

هیچ ندارم که دگر …

ناله زنم برای آن …

خدا فقط تو مانده ای …

خدا کنارمن بمان

موضوعات: مناجات  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم