✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سعودیه و دستهای پنهان دیگر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 یک نمره ارفاق !!

خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد.
خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته است.
پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود، سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم، می‌شود… می‌شود یک نمره به من ارفاق کنید؟
خانم معلم با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟!!! این ممکن نیست. من طبق جواب‌هایی که در برگۀ امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام.
او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمی‌خواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری.
پسر با صدایی که نشان می‌داد خیلی ترسیده است، گفت: اما مادرم کتکم می‌زند.
خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک می‌کرد که می‌خواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمی‌توانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او می‌دانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمی‌کند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آن‌ها را از تحصیل بازدارد. نمی‌دانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت می‌کند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت.
نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود.
عاقبت رو به پسرک کرد و با صدای ملایمی گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول می‌کنی یا نه؟ . من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمی‌کنم. فقط می‌توانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی2نمره، به من پس بدهی. خوب است؟
پسرک با شادی غیر قابل وصفی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس می‌دهم.
او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت.
از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس می‌خواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. وقتی در مراسم اعطای جایزه نگاهش به خانم معلم افتاد، از دیدن لبخندی که معلمش به او می‌زد، احساساتی شد و گریه کرد.
از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد.
او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف می‌کند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده می‌شود. زیرا می‌داند که نمره‌ای که خانم معلم به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد.
مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد
باشیم!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله افتاد که از پدر و مادرش
اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد .

به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت .

به پدرش گفتم من قصد اذیت او را نداشتم .

گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است.
کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند.

  

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




#غدیر

 واقعه غدیر خم و جن های‌ مسلمان‌

علامه طباطبایی می فرماید:
استاد ما، سید علی آقای قاضی
می فرمود:

در روز عید غدیر خم جنیان مسلمان هم
حضور داشتند
وابلاغ امامت امیرالمومنین علیه السلام
را شاهد بودند واز آنجایی که جنها از
معمرین هستند(عمر طولانی دارند)
لذا به نسلهای بعد از خودشان
جریان غدیر خم را گفتند

  به همین علت است که
در بین جنهای مسلمان ،سنی وجود ندارد
تمام جن های مسلمان شیعه هستند.
قابل توجه اینکه جنیان یا مسلمانند یا کافر وهمه جنیان مسلمان شیعه ی امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب هستند.

به نقل از آیت الله جوادی آملی
در درس تفسیر 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




تفسیر خطبه غدیر
 

حمد و ثنای الهی
ستایش خداوندی را که در یگانگی، والا و در بی¬همتایی، نزدیک و در اقتدار شکوهمند، و در ارکان خود بسی بزرگ است. دانشش بر همه چیز احاطه دارد و حال آنکه او در مقام خوش است و آفریدگان، همگی مقهور قدرت اویند. بزرگی که پیوسته بوده و ستوده¬ای که همیشه خواهد بود. پدید آورنده آسمانهای بلند و گستراننده گستره شده¬ها و فرمانروای مطلق زمینها و آسمانهاست و بی¬اندازه پاک و بینهایت پاکیزه است. پروردگار فرشتگان و روح¬القدس و نسبت به هر آنچه آفریده، فزونبخش است و چه ساخته و پرداخته، غرقه عطا و فضل اویند. هر دیده¬ای را می¬بیند، و هیچ دیده¬ای را توان دیدار او نیست.

 


 

تفسیر خطبه غدیر
 

حمد و ثنای الهی
ستایش خداوندی را که در یگانگی، والا و در بی¬همتایی، نزدیک و در اقتدار شکوهمند، و در ارکان خود بسی بزرگ است. دانشش بر همه چیز احاطه دارد و حال آنکه او در مقام خوش است و آفریدگان، همگی مقهور قدرت اویند. بزرگی که پیوسته بوده و ستوده¬ای که همیشه خواهد بود. پدید آورنده آسمانهای بلند و گستراننده گستره شده¬ها و فرمانروای مطلق زمینها و آسمانهاست و بی¬اندازه پاک و بینهایت پاکیزه است. پروردگار فرشتگان و روح¬القدس و نسبت به هر آنچه آفریده، فزونبخش است و چه ساخته و پرداخته، غرقه عطا و فضل اویند. هر دیده¬ای را می¬بیند، و هیچ دیده¬ای را توان دیدار او نیست.

بزرگوار و بردبار و بخشنده ایست که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و منعمی است که بر همه مخلوقات منت دارد.

در اجرای کیفر مجرمان شتاب نمی¬کند و به عذابی که در خور آنند تعجیل نمی¬نماید. به اسرار نهان و به سویداء سینه¬ها آگاه است و هیچ رازی از او پوشیده نیست و هیچ امر پنهانی او را به اشتباه نمی¬افکند.

ادامه »

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




 
نویسنده: سید جعفر خاتمی - پنجشنبه ٥ دی ،۱۳٩٢


قرعه هفت فضیلت به نام علی (ع)

 
پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

یَومُ غَدیرِ خُمٍ اَفضَلُ اَعیادِ اُمَّتی.

روز غدیر خم، بهترین و بالاترین عید امت من است.

 

در آن روز من به دستور پروردگارم، برادر خود علی بن ابی طالب را راهنما (جانشین) برای امتم قرار دادم تا به وسیله ی او، هدایت یابند. و همان روز خداوند دین خود را کامل، و نعمت را بر جمیع امتم تمام کرد، و اسلام را ( با ولا یتعهدیش ) برای مردم پسندید.

بزرگداشت این روز خجسته، ( 18ذی الحجه ) و هفت روز بعد از آن تا 25 ذی الحجه، که هفت فضیلت و کرامت برجسته ( با اینکه فضائل آن حضرت بی شمار است ) در شأن حضرت علی (علیه السلام) به وقوع پیوسته و مورد اتفاق شیعه و اهل سنت می باشد، موجب تعظیم شعائر دینی و خشنودی پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) خواهد بود.

فضائل هفتگانه حضرت علی (علیه السلام):

1.       ( 19 ذی حجه ) ازدواج با حضرت فاطمه (سلام ا… علیها).

2.       ایراد خطبه خلافت و طرح برنامه حکومتی اسلام.

3.       بخشش انگشتری در رکوع نماز و نزول آیه ولایت.

4.       حدیث شریف بساط (سیر فضائی با جمعی از اصحاب).

5.       عقد اخوت و پیمان برادری با رسول گرامی (صلی ا… علیه و آله و سلم).

6.       مباهله، و نامیدن خداوند، آن حضرت را نفس و جان پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم).

7.       ( 25 ذی حجه ) نزول سوره هل اتی در شأن حضرتش.

اینک، بطور فشرده، ماجرای این فضائل را با برخی مدارک تاریخی از شیعه و اهل سنت می نگریم.

 

فضیلت یکم- ازدواج آسمانی

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

اِنّ اللهَ اَمَرنی اَن اُزَوِّجَ فاطِمةَ مِن علیٍّ.

فاطمه، یگانه گوهر عصمت زنان عالمیان، چون به سن بلوغ رسید، اشراف قریش برای خواستگاری او، از یکدیگر سبقت می گرفتند، و پیامبر(ص) در پاسخ همه می فرمود:

« اختیار ازدواج فاطمه، با خداست »

تا اینکه روزی حضرت علی (علیه السلام) ( چنان که معمول آن زمان بود) با شرح و حیا به خانه پیامبر آمد، سر به زیر انداخت و گفت:

ای رسول خدا! از خاطرم نمی رود که مرا از کودکی به آداب خود تربیت نموده و همواره پشت و پناهم بوده اید، هم اکنون می خواهم همسری اختیار کنم که تسکین قلبم باشد و به خدمت شما رسیده ام تا از دخترتان فاطمه خواستگاری کنم.

پیامبر که چهره اش از شادی و مسرت می درخشید، فرمود: ای اباالحسن! خداوند عقد شما را در آسمان بسته است پیش از آنکه در زمین شما را به همسری هم درآورم.

مراسم عقد، با کمال سادگی برگزار شد و در شب جمعه نوزدهم ذی حجه

سال دوم هجری، فضای خانه علی (علیه السلام) به نور زهرای اطهر، روشن گردید و این دو دریای عصمت، به هم پیوستند.

فاطمه، یگانه گوهر عصمت زنان عالمیان، چون به سن بلوغ رسید، اشراف قریش برای خواستگاری او، از یکدیگر سبقت می گرفتند، و پیامبر(ص) در پاسخ همه می فرمود: « اختیار ازدواج فاطمه، با خداست »
فضیلت دوم- خطبه خلافت

 پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

عَلیٌّ خَلیفَتی فیکُم فَاسمَعُوا له و اَطیعُوا.

بعد از 25 سال از رحلت پیغمبر ( صلی ا… علیه و آله و سلم ) سرانجام مردم با نگرشی روشن، از هر سو برای بیعت به جانب اسوة حق و عدالت، حضرت علی (علیه السلام) شتافتند و با اجتماع شورانگیز و بی نظیر، در مسجد مدینه شاهد خطبه خلافت آن حضرت بودند، که چنین آغاز فرمود:

« ذِمَّتی بِما اَقُولُ رَهینَةٌ وَ اَنَا به زَعیمٌ… »

این خطبه معجزه آسا، به گفته ادیب توانا و عالم ربانی سید رضی (ره) در مرتبه ای از بالندگی و فن سخنوری است که زبانها از وصف آن عاجز و هیچ کس به عمق آن، دست یازی ندارد.

 

ویژگیهای خطبه:

1.       لزوم شایستگی کامل برای احراز مقام خلافت.

2.       تحکیم وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف.

3.       سفارش به تقوا و دوری از گناه و معصیت.

4.       رعایت قوانین اسلام، در پرتو قرآن و سنت پیامبر ( صلی ا… علیه و آله و سلم ).

5.       شناساندن اهل بیت پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ) امتیازات آنان بر دیگران.

تاریخ ایراد این خطبه را، سیره نویسان در سال 35 هجری، یک یا دو روز پس از قتل عثمان، نقل کرده اند. که مقارن با بیستم ذی حجه می باشد.

 

فضیلت سوم- بخشش انگشتری

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

عَلیٌّ وَلیّکُم مِن بَعدی.

با نزول آیه ولایت، حضرت علی (علیه السلام) به عنوان ولی و سرپرست مسلمین، معرفی گردید. سبب نزول این آیه را، مفسرین چنین گفته اند:

روزی مستمندی به هنگام نماز ظهر در مسجد پیغمبر اظهار احتیاج کرد و چون پاسخی نشنید گفت:

بارالها شاهد باش که کسی از یاران پیامبرت، مرا کمک نکرد. ناگهان حضرت علی (علیه السلام) در رکوع نماز، با اشاره، او را به جانب خود فرا خواند و انگشتری گرانبهای خویش را به او بخشید.

پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) که نظاره گر این صحنه بود، گفت خداوندا! هم چنان که برای موسی، وزیر و یاوری برگزیدی، برای من وزیری و یاوری انتخاب کن، تا پشتیبانم باشد. که بی درنگ، این آیه بر پیامبر اکرم (صلی ا… علیه و آله و سلم) نازل گشت:

اِنّما وَلیِّکُم اللهُ و رَسُولُه و الّذینَ امَنوا الّذینَ یُقیمُونَ الصّلاةَ و یُؤتُونَ الزَّکاةَ و هُم راکِعُونَ.

« فقط ولیّ و سرپرست شما، خدا و رسول و کسانی می باشند که ایمان به خدا آورده و در رکوع صدقه (انگشتری) می دهند. »

مورّخان، این فضیلت را در 21 ذی حجه نوشته اند.

 

فضیلت چهارم- حدیث بساط

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

مَن اَرادَ … وَ اِلی سُلَیمانَ … فَلیَنظُر اِلی علیٍّ.

 

معجزه سیر فضایی حضرت علی (علیه السلام) ( چون سلیمان پیغمبر ) با جمعی از مدینه تا شام، و مکالمه با اصحاب کهف را، انس بن مالک، چنین می گوید:

ما به دستور پیامبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) همراه با علی (علیه السلام) در بساطی گرد آمدیم، بساطی که به فرمان علی (علیه السلام)، شبانه از مدینه، چون ابر در آسمان به پرواز درآمد و در کنار غاری به زمین نشست. شگفت زده پرسیدیم به کجا آمده ایم؟ فرمود: این جایگاه اصحاب کهف و رقیم است، برخیزید و به برادران خود سلام کنید. ما همه سلام نمودیم، اما جوابی نشنیدیم، تا اینکه نوبت به آن حضرت رسید، برخاست و سلام کرد، که ناگهان از درون غار سلامی با کمال تحیت و احترام بر او فرستاده شد. پرسیدیم چگونه سلام ما را بی جواب گذاشتند؟ خطاب آمد: ای اباالحسن! ما مأموریم تنها به پیامبر و وصیّ او پاسخ دهیم… دیری نگذشت که در بساط نشستیم و به مدینه برگشتیم، و نماز صبح را با پیامبر در مسجد به جا آوردیم.

وقوع این معجزه را مورخان، در شامگاه 23 ذی حجه و برخی در 21 ذی حجه آورده اند. 

 

فضیلت پنجم- عقد اُخوّت

 پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

یا علی! اَنتَ اَخی و اَنَا اَخُوک.

 

به هنگام نزول آیه « اِنّما المُؤمنُونَ اِخوَةٌ » (حجرات/10)، پیامبر، جمعی از مهاجرین و انصار را بنابر منزلتی که داشتند، با یکدیگر برادر قرار داد. و در پایان، تنها حضرت علی (علیه السلام) را به برادری خود برگزید و دست او را به نشانه این افتخار، بلند نمود و دو بار فرمود:

« هذا اَخی فی الدُّنیا و الآخِرَةِ »

« این ( علی ) برادر من است در دنیا و آخرت »

بدیهی است این برادری، که امیرالمؤمنین (علیه السلام) بارها در مواضع گوناگون، از آن به عنوان برتری خویش استدلال می کرد، تنها، هم پیمانی با پیامبر نموده، بلکه همان گونه که یکی از علمای بزرگ اهل سنت در کتاب « العمّدة » می گوید، این امتیاز بزرگ را پیامبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) اختصاص داد، زیرا فقط او را نظیر خود در اصل ( نسب )-  عصمت ( آیه تطهیر )-  ولایت ( آیه ولایت )-  اداء تبلیغ ( سوره برائت )- مولای امت ( حدیث غدیر )- مماثلت نفس ( آیه مباهله ) و فتح باب مسجد و دیگر صفات و فضائل، غیر از نبوت، می دانست.

روز مواخات را، مورخان در سال اول هجری در 24 ذی حجه ذکر کرده اند.

چون حسنین، دو فرزند دلبند پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) بیمار شدند، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برای بهبودی آنان نذر کردند که سه روز پی در پی روزه بدارد. حضرت زهرا و فرزندان هم به پیروی از آن حضرت، چنین نذری نمودند و در روز اول و دوم و سوم به هنگام افطار، غذای خود را به سائِل ( فقیر و یتیم و اسیر ) بخشیدند و فقط با آب افطار کردند. خداوند پیامبرش را از این فضیلت بزرگ آگاه ساخت و او را به وجود چنین اهل بیتی تبریک گفت و سوره هل اتی را در شأن پر برکت آن امام همام، نازل کرد
فضیلت ششم- آیه مباهله

پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

 
عَلیٌّ مِنّی کَنَفسی.

مباهله، به معنای نفرین و درخواست عذاب الهی برای گروه باطل است. در شأن نزول آیه مباهله، گفته اند:

چون نصارای نجران از قبول اسلام سرباز زدند، خداوند به پیامبرش، فرمود:

« قُل تَعالَوا نَدعُ اَبنائَنا و اَبنائَکُم و نِسائَنا و نِسائکُم و اَنفُسَنا و اَنفُسَکُم  » ( آل عمران / 59 )

بگو (ای پیامبر) بیایید تا فرزندان و زنان و جانهایمان را (علیه یکدیگر به نفرین) بخوانیم.

در تفسیر ثعلبی آمده: رسول خدا (صلی ا… علیه و آله و سلم) در روز مباهله، در حالی که حسین شیرخواره را به سینه چسبانیده و دست حسن را در دست گرفته و علی و فاطمه به دنبال آن حضرت در حرکت بودند، به این عرصه پیکار حقّ و باطنی حاضر شد. آنگاه فرمود: آیا ایمان می آورید، یا نابودی شما را از خدا بخواهم؟

اسقف نجران به نصارا گفت: من کسانی را در این مباهله می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهها را از جا بَر کَند، بر آورده می سازد؛ و اگر مباهله کنیم، همه هلاک می شویم و در روی زمین، جز مسلمانان، کسی باقی نمی ماند و پس از تسلیم، راضی به پرداخت جزیه ( دو هزار حُلّة قیمتی ) در سال شدند.

جریان مباهله که قرآن کریم، حضرت علی (علیه السلام) را نفس و جان پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) معرفی می کند در 24 ذی حجه، صورت گرفته است.

 

فضیلت هفتم- نزول سوره هل اتی

جبرئیل به پیامبر اکرم ( صلی ا… علیه و آله و سلم ):

هَنّاک اللهُ فی اَهلِ بَیتِک.

در شأن نزول سوره هل اتی، نوشته اند: چون حسنین، دو فرزند دلبند پیغمبر (صلی ا… علیه و آله و سلم) بیمار شدند، امیر المؤمنین علی (علیه السلام) برای بهبودی آنان نذر کردند که سه روز پی در پی روزه بدارد. حضرت زهرا و فرزندان هم به پیروی از آن حضرت، چنین نذری نمودند و در روز اول و دوم و سوم به هنگام افطار، غذای خود را به سائِل ( فقیر و یتیم و اسیر ) بخشیدند و فقط با آب افطار کردند. خداوند پیامبرش را از این فضیلت بزرگ آگاه ساخت و او را به وجود چنین اهل بیتی تبریک گفت و سوره هل اتی را در شأن پر برکت آن امام همام، نازل کرد.

وَ یُطعِمُونَ الطّعامَ عَلی حُبِّه مِسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً.

اکثر سیره نویسان، تاریخ نزول این سوره را روز 25 ذی حجه می دانند. پایانه؛

رَحِم اللهُ اِمرَءً اَحیا اَمرَنَا

بیایید ای شیفتگان دلسوختة ولای امیر المؤمنین، در این برهه از زمان که مظلومیت آن حضرت، بیش از پیش، از افق سرد و بی روح افکار جامد ملیتها هویداست، دست به دست یکدیگر دهیم و با همایشی تازه در پرتو غدیر،چراغ فروزان ولایت را، درخششی دوباره بخشیم؛ و با برگزاری مراسم جشن و توسّل به شادی و سرور از 18 تا 25 ذی حجّه ( هفته غدیر ) موقف عید غدیر را گلباران کنیم، تا فضای عطر آگین آن، رهگذران بی توجه را به خود مجذوب و خفتگان بی خبر را بیدار و سرمست سازد. انشاءا… سبب دفع بلیّات و نزول برکات، خواهد بود.
 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت





خطابه ی غدیر در یک نگاه

سخنرانى تاریخى پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر - كه حدود یك ساعت طول كشید - در یازده بخش قابل فصل بندی است:
1) حضرت در اولین بخش سخن به حمد و ثناى الهى پرداختند و صفات قدرت و رحمت حق تعالى را ذكر فرمودند، و بعد از آن به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند.
2) در بخش دوم، سخن را متوجه مطلب اصلى نمودند و تصریح كردند كه باید فرمان مهمى درباره على بن ابى‏طالب علیه السلام ابلاغ كنم، و اگر این پیام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ‏ام و ترس از عذاب او دارم.
3) در سومین بخش امامت دوازده امام علیهم السلام بعد از خود تا آخرین روز دنیا را اعلام فرمودند تا همه طمع ‏ها یك باره قطع شود. از نكات مهم در سخنرانى حضرت، اشاره به عمومیت ولایت آنان بر همه انسان‏ ها، در طول زمان‏ ها و در همه مكان‏ ها و نفوذ كلماتشان در جمیع امور بود، و نیابت تام ائمه علیهم السلام را از خداو رسول در همه امور و حلال وحرام اعلام فرمودند.
4) در بخش چهارم خطبه، پیامبر صلی الله علیه و آله با بلند كردن و معرفى امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. سپس كمال دین و تمام نعمت را با ولایت ائمه اطهار علیهم السلام اعلام فرمودند، و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر ابلاغ این رسالت شاهد گرفتند.
5) در بخش پنجم حضرت صریحاً فرمودند: هر كس از ولایت ائمه سر باز زند اعمال نیكش حبط مى‏شود و در جهنم خواهد بود. بعد از آن شمه‏ اى از فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام را متذكر شدند.
6) مرحله ششم از سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله غضب الهى بر دشمنان اهل‏ بیت علیهم السلام را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آیات عذاب و لعن از قرآن فرمودند: منظور از این آیات عده ‏اى از اصحاب من هستند كه‏ مأمور به چشم پوشى از آنان هستم. سپس با اشاره به امامانِ گمراهى كه مردم را به جهنم مى‏ كشانند فرمودند: من از همه آنان بیزارم. همچنین با اشاره رمزى به اصحاب صحیفه ملعونه تصریح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب مى‏ كنند و غاصبین را لعنت كردند.
7) در بخش هفتم حضرت تكیه سخن را بر اثراتِ ولایت و محبت اهل‏ بیت علیهم السلام قرار دادند و فرمودند: اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل‏ بیت علیهم السلام هستند.
سپس آیاتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شیعیان و پیروان آل محمد صلی الله علیه و آله تفسیر نمودند. آیاتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آن ها را به دشمنان آل‏ محمد صلی الله علیه و آله معنى نمودند.
8) در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره حضرت بقیة اللَّه الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمودند، و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كردند؛ و آینده ‏اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل اللَّه فرجه را به جهانیان مژده دادند.
9) در بخش نهم فرمودند: پس از اتمام خطابه، شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با على بن ابى‏طالب علیه السلام دعوت مى‏ كنم. این بیعت به امر خداوند تعالى است و پشتوانه این بیعت آن است كه من با خداوند بیعت كرده ‏ام.
10) در دهمین بخش حضرت درباره احكام الهى سخن گفتند كه مقصود بیانِ چند پایه مهم عقیدتى بود: از جمله اینكه چون بیان همه حلال‏ ها و حرام ‏ها توسط من امكان ندارد، با بیعتى كه از شما درباره ائمه علیهم السلام مى‏ گیرم حلال و حرام را تا روز قیامت بیان كرده‏ ام، زیرا علم و عمل آنان حجت است. دیگر این كه بالاترین امر به معروف و نهى از منكر، تبلیغ پیام غدیر درباره امامان و امر به اطاعت از ایشان و نهى از مخالفت شان است.
11) در آخرین مرحله خطابه، بیعتِ لسانى انجام شد و حضرت بیعت با زبان‏ ها را مطرح كردند و مطلبى را كه باید مردم به آن اقرار
مى‏ كردند تعیین فرمودند، كه خلاصه آن اطاعت از دوازده امام و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسل‏ هاى آینده و غایبان از غدیر بود.
كلمات نهایى پیامبر دعا براى اقراركنندگان به سخنان حضرت و نفرین بر منكرین اوامرشان بود، و با حمد خداوند خطابه حضرت پایان یافت.

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز


سؤال و جواب هایی در مورد اسناد خطبه


درباره اسناد و منابع و كیفیت نقل متن خطابه ی غدیر سؤالاتى مطرح مى ‏شود كه به عنوان رفع ابهامات علمى است. به تبیین این پرسش ‏ها مى ‏پردازیم تا جهات سندى خطابه از هر جهت كامل ارائه شده باشد.

سؤال 1
آیا ائمه علیهم السلام به متن مفصل خطبه استناد كرده ‏اند؟

پاسخ
استناد ائمه علیهم السلام به خطابه ی غدیر دو گونه است:
اول: روایت كامل خطبه و استناد به آن به عنوان بزرگترین منشور ابدى اسلام. این صورت در روایت امام باقر علیه السلام مشهود است كه حضرت اضافه بر نقل كامل خطبه داستان مفصل غدیر را هم ضمیمه كرده‏ اند، كه به دو سند از دو كتاب احتجاج و الیقین نقل شد.
دوم: استناد به فرازهاى خطبه است. پیداست این صورت اكثراً به جمله‏ هاى شاخص و اصلى خطبه باز مى‏ گردد كه براى اثبات ولایت شاهد آورده مى ‏شود.
موارد این استنادها بسیار زیاد بوده و از همه امامان وارد شده است؛ و با توجه به روایت امام باقر علیه السلام مى ‏توان اذعان داشت كه با توجه به خطبه مفصل، به موارد لازم آن استناد فرموده‏ اند.

سؤال 2
آیا منابع قبل از قرن پنجم مثل كلینى و صدوق و شیخ مفید متن مفصل خطبه را نقل كرده ‏اند؟

پاسخ
با در نظر گرفتن شرایط علما و مؤلفین و نیز اشتغالات و تخصص‏ هاى آنان و همچنین تاریخچه كتب خطى در طول چهارده قرن، با یك جمع بندى پاسخ این سؤال در 4 مرحله روشن خواهد شد.

اول: شیخ كلینى (م 328 ق) كتابى درباره غدیر داشته كه امروزه مفقود است، و ما نمى‏ توانیم با قاطعیت بگوییم كلینى خطبه را نقل نكرده است. (1)

دوم: روایات بسیارى داریم كه مؤلفین قرون اولیه به خاطر شرایط تقیه در اجتماع از نقل آن پرهیز داشتند تا بتوانند اصل مطلب را اثبات كنند.
درباره كلینى و صدوق و مفید كه در بغداد و در بین مخالفین به نقل معارف اهل‏ بیت علیهم السلام مى‏ پرداختند وجود چنین شرایطى مسلم است، و به همین جهت هر یك كتابى درباره غدیر دارند و نیز مطالب مفصلى درباره آن در تألیفات شان به ما رسیده است، اگر چه خطبه مفصل غدیر نرسیده باشد.

سوم: روایات بسیارى داریم كه متقدمین به آنها دست نیافته ‏اند و متأخرین آن‏ها را یافته ‏اند. این به خاطر كمبود ارتباطات و قلت نسخه‏ هاى یك كتاب در زمان‏ هاى گذشته بوده كه در اثر تفحص و جستجو و احیاناً به طور اتفاقى به نسخه ‏اى از یك كتاب و یا نقل حدیثى دست مى‏ یافتند.

چهارم: گذشته از آنچه ذكر شد ضابطه در قبول احادیث نقل آن در سال یا قرن خاصى نیست، بلكه وثاقت اسناد و اتصال آن تا زمان نقل اصل حدیث تنها قانون حاكم در پذیرفتن احادیث است. این قانون لایتغیر درباره همه احادیث تاریخى و فقهى و اخلاقى و غیره جارى است و در هیچ یك از این موارد مسئله نقل در قرن خاصى یا توسط علماى خاصى به عنوان رد یا قبول حدیثى پذیرفته نشده است. بنابراین - بر فرض كه خطبه ی غدیر در قرن اول هم نقل نشده باشد - وقتى در قرون بعدى با اسناد معتبر نقل شده باشد، براى صحت واعتبار آن كافى است.

سؤال 3
روایات منابع اهل تسنن در چه حدى با متن مفصل خطبه توافق دارد؟

پاسخ
توافق اطمینان آورى در این باره به چشم مى‏ خورد، كه مى‏ توان آن را از چند دیدگاه مورد توجه قرار داد:
اول: در روایات اهل تسنن خطبه ی غدیر از چند سطر تا چند صفحه نقل شده است، كه عبارات آنها با خطبه مفصل تطابق كامل دارد. این بدان معنى است كه آنان به علل مختلف در صدد نقل قسمتى از خطبه بوده ‏اند در حالى كه همه آن را در اختیار داشته ‏اند. این علل مى‏ تواند اختصار خطبه بلند براى هدف مورد نظر، حذف یا به حد اقل رساندن آنچه با مذهب آنان توافق ندارد، ترس خود آنان از مردم و حاكمان نسبت به نقل كامل حدیث، و امثال آن باشد.

دوم: اسناد كتاب الیقین و التحصین و الاقبال تماماً از اهل سنت است و سید ابن طاووس دقیقاً به همین جهت آن را نقل كرده؛ و حتى كتاب‏ هایى كه سید از آن ها نقل كرده از مؤلفین معروف و مورد اعتماد اهل تسنن هستند كه عبارتند از احمد بن محمد طبرى معروف به خلیلى، حسن بن احمد جاوانى در كتاب نور الهدى و المنجی من الردى كتاب النشر و الطی كه روایات حذیفه و زید بن ارقم از این طُرُق است.

سوم: در اسناد خطبه مفصل غدیر افرادى وجود دارند كه از نظر اهل تسنن مورد اعتماد هستند و از این دیدگاه نیز باید نقل اهل تسنن نسبت به خطبه ی غدیر را در نظر داشت.

چهارم: آنچه به عنوان مستند سازى خطبه ی غدیر در بخش قبلى انجام شده دقیقاً این هدف را دنبال مى كند كه اگر هم خطبه مفصل غدیر در منابع اهل تسنن نقل نشده باشد، با تفكیك مطالب آن و نشان دادن استناد هر یك به روایات آنان ثابت مى‏ شود كه آنچه در این خطبه آمده از نظر پذیرفتن اصل مطلب جاى شبهه‏ اى ندارد، اگرچه به صورت خطبه هم نباشد.

سؤال 4
آنچه به عنوان متن كامل خطابه آمده با كدام یك از مدارك نه گانه ‏اش تطابق بیشترى دارد؟

پاسخ
در این مورد به كار بردن كلمه تطابق مناسب نیست، زیرا هدف از مقابله به دست آوردن كامل ترین صورت از یك متن است كه در مقابله نسخ خطى مسئله‏ اى رایج است. یعنى با كنار هم قرار دادن چند نسخه و ملاحظه اختلافات آنها قسمت‏ هاى افتاده از یك متن به جاى خود باز مى ‏گردد و تفاوت متن‏ ها در كلمات مشخص مى‏ گردد. پس مقابله حقیقى آن است كه هیچ نسخ ه‏اى اصل قرار داده نشود بلكه جمع بندى و تلفیقى از همه نسخه ‏ها به صورت كامل‏ ترین متن عرضه شود، و به همین جهت نمى ‏توان گفت: متن كامل به كدام یك از مدارك نه گانه ‏اش نزدیك تر است.
از سوى دیگر اگر یك نسخه اصل قرار داده شود ما فقط به یك روایت اكتفا كرده‏ ایم و فقط اختلافات را در پاورقى ‏ها آورده ‏ایم، و این هرگز به معناى دستیابى به نسخه اكمل نیست.

سؤال 5
آیا متن مفصل‏ تر از خطبه معروف یافت نشده است؟

پاسخ
آنچه تلاش علمى تا امروز نتیجه داده و با جستجوى بسیار به دست آمده، در متن مقابله شده منعكس است، و تاكنون هر نسخه‏ اى یافت شده مقابله كاملى با آن صورت گرفته است. بنابر این آنچه تاكنون عرضه شده كامل ‏ترین نسخه تلقى مى ‏شود كه مفصل‏ تر از آن وجود ندارد.

سؤال 6
آیا اجازه حدیثى براى چنین مقابله‏ هایى كه درباره خطبه انجام شده لازم است؟

پاسخ
اولاً: در روزگارى كه منابع ما به چاپ رسیده اند و یا حتى اگر به صورت خطى باشند توسط كارشناسان و متخصصین شناسایى شده و در كتابخانه‏ هاى ویژه ‏اى نگهدارى مى ‏شوند، اجازه حدیثى لزوم گذشته را ندارد.
ثانیاً: وقتى محقق اختلاف نسخ را در پاورقى نشان داده باشد و ظاهر و باطن كار او براى كارشناسان روشن باشد، قضاوت در باره یك كار علمى نیاز به اجازه ندارد.

سؤال 7
آیا كلماتى از قبیل “مصافقتى” ازعربى خالص دور به نظر نمى‏ آید؟

پاسخ
در این باره دو نكته لازم به ذكر است:
اول: ضابطه قبول یا رد حدیث هرگز فصاحت یا عربیت خالص نیست و هیچ كس چنین ادعایى نكرده است. ما تابع اسناد معتبرى هستیم كه حدیثى را براى ما نقل مى‏ كند. معناى سند موثق آن است كه بر ما لازم است آن حدیث و نقل را بپذیریم و طبق مفاد آن عمل كنیم، چه با قواعد فصاحت تطابق داشته باشد و چه نداشته باشد. این بدان جهت است كه معصومین علیهم السلام با در نظر گرفتن مخاطب یا مخاطبین سطح گفتار را تغییر مى ‏دادند اگرچه قادر به فصاحت اكمل بودند.

دوم: تشخیص عربى خالص كار بسیار پیچیده ‏اى است كه حتى بسیارى از اهل تخصص از آن عاجزند، و این مسئله در هر زبانى جارى است.
دوران‏ هایى كه هر زبانى گذرانده و تغییرات خواسته یا ناخواسته ‏اى كه در آن ایجاد شده مسائلى است كه تشخیص خالص بودن هر زبانى را بسیار مشكل
مى ‏سازد و ما نمى‏ توانیم ادعاهاى مطرح شده در این زمینه را بپذیریم.

((شما نیز می توانید هر گونه سوال خویش را پیرامون این موضوع و مسائل اعتقادی دیگر، برای بخش پرسش و پاسخ سایت خطابه ی غدیر ارسال نمایید تا پاسخ آن در کم ترین زمان برای شما ارسال گردد.))

منابع:

1.الذریعة: ج 7 ص 173 ش 900.

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز


الگویی از جنس بشر

خداوند انبیاء و امامان علیهم السلام را برگزیده تا نشان دهد که دیگران هم می توانند به این بزرگواران نزدیک شوند. کسی نمی‌تواند مانند معصومین علیهم السلام باشد، ولی می‌تواند حرکت کند و نزدیکشان شود . معصومین علیهم السلام برای تربیت افراد بشر برگزیده شده اند.
اگرانسان ها این بزرگواران را الگو قرار دهند ، هم اشتباه نمی‌کنند و هم می توانند ، به کمال برسند و سقوط نکنند، چرا که این معصومین صراط المستقیم هستند.
حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم درفراز دیگری از خطابه ی غدیر می فرمایند:
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ » : «هان مردمان! خداوند را صراط مستقیم منم که فرمان به پیروی آن داده . »
« ثُمَّ عَلِي مِنْ بَعْدي. ثُمَّ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ الْهُدي » : « وسپس علی و آن گاه فرزندانم از نسل او ، پیشوایان هدایت اند .»
«يَهْدونَ إِلَي الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلونَ. » : « که به راستی و درستی راه می برند و با حق دادگری کنند. »
صراط مستقيم اميرالمؤمنين عليه السلام است كه صراط ساز و بر روي صراط المستقيم است؛ اميرالمؤمنين عليه السلام رونوشتی از قرآن است؛ اميرالمؤمنين عليه السلام با تعريف صراط المستقيم- كه افراط و تفريط ندارد و اعتدال دارد- معرفي مي شود. الگو بودن اميرالمؤمنين عليه السلام به روز است و كهنه شدني نيست و همیشه جاودانه است همان گونه كه در مورد قرآن كريم آمده: «وَ لاتُبلَی غَرائِبُهُ »(1) : «عجايب قرآن هيچ گاه كهنه نمي شود.»
اميرالمؤمنين عليه السلام هم همين گونه‌اند و عجايب ايشان هرگز كهنه نمي شود.
از امام صادق عليه السلام روايت مي شود ، در مورد معناي سخن خداوند عزّ و جلّ كه مي فرمايد : ﴿إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ﴾
«قالَ: هُوَ أميرُالمُؤمِنينَ (عليه السلام) وَ مَعرِفَتُهُ »(2) ؛ فرمود: صراط مستقيم اميرالمؤمنين عليه السلام و شناخت او است. جاده اي كه اميرالمؤمنين عليه السلام روي آن حركت مي كند و هدايت مي كند و هدايت مي‌شود، صراط المستقيم است و نيز، شناخت اميرالمؤمنين عليه السلام صراط المستقيم است.
حضرت مي فرمايد: صراط المستقيم اميرالمؤمنين عليه السلام و نيز معرفت اميرالمؤمنين عليه السلام است؛ يعني: شناخت جزئيات شخصيت اميرالمؤمنين عليه السلام صراط مستقيم است.
اميرالمؤمنين عليه السلام را چگونه بشناسيم كه بر روي صراط المستقيم قرار بگيريم؟
معرفت دو نوع است: شناسنامه اي و قلبي. معرفت قلبي اميرالمؤمنين عليه السلام يعني: نماز علي و‌ عبادت علي و عدل علي عليه السلام كه بايد لااقل، يك درصد اين ها را در خود يافته باشيم. اين شناخت قلبي و غير شناسنامه اي است. و شناسنامه ای که واضح و روشن است مانند نام و نام پدر و تاریخ ولادت و شهادت.
این مختار بودن به خاطر این است که خداوند متعال ایشان را برای ما حجت آفریده است . مختار بودن و خیرۀ الله بودن ، مساوی با حجت الله و برهان الله و امین الله بودن است .معصومین علیهم السلام برگزیده شده‌اند، لذا خداوند متعال می‌تواند به وجودشان استدلال کند و بگوید: من این بزرگواران را آفریده‌ام و تو بنده ی من می‌توانستی ، نزدیکشان شوی و تبیعت کنی و کمالات بیشتری پیدا کنی.
در همین روزگار ما ، آنهایی سالم می مانند که به حبل ولای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،که همان حبل ولای امیر المؤمنین علیه السلام است، چنگ می زنند .چه از نظر دنیا و یا آخرت کسانی که با اینها هستند سالم می مانند. انسان هر کاری را که می خواهد انجام دهد باید اینها را الگو قرار دهد و با اینها باشد و به وسیله ی اینها خود را نگه دارد.

منابع

1- اصول كافي 2 : 598 (كتاب فضل القرآن)
2- تفسير قمي 1 : 28

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت