✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
به یاد رمضان شهدا


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



  مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی :

 باید طوری زندگی کنی ، آن طوری که حضرت امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمودند :

  طوری در دنیا زندگی کنید که اگر مردید برای شما گریه کنند.

  و اگر زنده ماندید ، خواهان معاشرت با شما باشند.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خدایا…

تفاوت میان داشتن و نداشتنت
همین لبخندهای ناخودآگاه است!

تفاوت میان
من و دیوانه های این اطراف

لبخندهای بی گاه من و
پوزخندهای عاقلانه ی آنهاست..!

 

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




 

روزی مرد ماهیگیری که تور خود را ولو کرده بود، جمجمه خشکیده آدمی را در ساحل دید. به شوخی از جمجمه پرسید: «بگو ببینم جمجمه، کی تو را به این حال و روز انداخته؟»
ناگهان جمجمه پاسخ داد: «حرف زدن!»
بلافاصله ماهیگیر به سوی شهر دوید، یکراست به قصر شاه رفت و آنچه دیده و شنیده بود، برای شاه تعریف کرد.
شاه فریادی کشید و گفت: «جمجمه ای که حرف میزند! میفهمی داری چه میگویی؟»
-«به چشم خود دیدم، همانطور که الآن پیش شما هستم و شما دارید حرف میزنید!»
شاه به او گفت: «حواست باشد، اگر پرت و پلا گفته باشی، سرت را به باد میدهی!»
سپس همراه با درباریان و خدم و حشم به ساحل رفت تا جمجمه جادویی را ببیند.
مرد ماهیگیر با کمی غرور جلوی جمجمه رفت و گفت: «بگو ببینم جمجمه کی تو را به این حال و روز انداخته؟»
اما این بار جمجمه پاسخی نداد.
پس شاه شمشیرش را کشید و گردن ماهیگیر را زد. سپس با همراهانش برگشت.
وقتی شاه رفت، جمجمه از سری که تازه قطع شده بود، پرسید: «بگو ببینم، کی تو را به این حال و روز، پیش من فرستاده؟»
سر ماهیگیر که به اشتباه خود پی برده بود، جواب داد:
«حرف زدن.»

حکایت آفریقایی

لذت و خوشی پرحرفی در این حکایت منجر به قطع سر میشود. بدون تردید در این حکایت اغراق زیادی شده است. اما مانند هر حکایتی، در این حکایت نیز پیامی نمادین هست که ما را نسبت به خطر سخن گفتن بدون اندیشه آگاه میسازد.
شما از این داستان چه نتیجه ای میگیرید؟ کی باید حرف زد و کی باید خاموش بود؟
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آدم ها را می بخشم…
نه به خاطر اینکه ساده هستم..نه
به خاطر اینکه به خودم
به سلامتم ارزش قائلم
ساده تر بگویم
وقتی برای فکر کردن به
چیز های بیهوده را ندارم
آنها را می بخشم شاید روزی
کسی همین کار را
با آنها بکند
آنوقت خواهند فهمید که
بخشش یعنی چه …
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 کاری به کار همدیگر نداشته باشیم…

باور کنید تک تک آدم ها زخمی‌اند….
هرکس‌ درد خودش را دارد
دغدغه‌ی خودش را دارد
مشغله‌ی خودش دارد
باور کنید…
ذهن‌ها خسته‌اند
قلب‌ها زخمی‌اند
زبان‌ها بسته‌اند

برای دیگران آرزو کنیم
بهترین‌ها را….
راحتی را….
همه گم شده‌ایم
یاری کنیم همدیگر را
تا زندگی برایمان لذتبخش شود…

آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند

آدمها در یک لحظه
با یک تلفن
با یک جمله
با یک نگاه
با یک اتفاق
با یک نیامدن
با یک دیر رسیدن
با یک باید برویم
و با یک تمام کنیم پیر میشوند.

آدمها را لحظه ها پیر نمیکنند
آدم را آدم ها پیر می کنند.

سعی ڪنیم هوای دل همدیگر را بیشتر داشتہ باشیم.
همدیگر را پیر نڪنیم

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




عاقبت خاك شود حسن جمال من و تو
خوب و بد مي گذرد واي به حال من و تو


قرعه امروز به نام من و فردا دگري
مي خورد تير اجل بر پر و بال من و تو


مال دنيا نشود سد ره مرگ كسي
گيرم كه كل جهان باشد از آن من و تو….


هر مرد شتربان اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست


هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست

 


بر مرده دلان پند مده خویش میازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست


جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه می‌شوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان می‌گوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی می‌گوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما می‌آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می‌آید و می‌گوید چه کار دارید؟
امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیه‌السلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول می‌دهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می‌بارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمی‌توانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد و فرمود: حالا که نمی‌توانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد می‌دهم و آن این که:

بعد از نمازهای واجب،
یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» می‌خوانی.
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را می‌گویی.
و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را می‌خوانی.
و بعد سه بار صلوات می‌گویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ؛
(سوره طلاق آیه ۲ و ۳)
(هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‌کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است.)
را می‌خوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.
 
این راز خواص بسیاری دارد، از جمله افزایش رزق و روزی.
بسیار برای حاجت روایی هم مؤثر است.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

بیش از هزار آیه درباره جهنم و قیامت و بهشت است، به عبارتی می توان گفت که یک ششم قرآن پیرامون این موضوعات می باشد .
آیا جای این را ندارد وقتی یك ششم قرآن مربوط به قیامت است ، درباره ی حال وهوای روزی که در آمدنش شکی نیست، بیشتر بدانیم ؟!

پشیمانی در ندامتگاه قیامت
در سوره انعام آیه 27 می فرماید : « لَوْ تَرى‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ ؛ درروز قیامت افراد مجرم و كافر می گویند : ای كاش ما را برمی گرداندند وآیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم و مؤمن می شدیم . »

ای کاش آن موقع که در دنیا خطایی و منکری را انجام می دادیم و دیگران ما را امر به معروف می کردند ، آنان را مسخره نمی کردیم و معروف را انجام می دادیم .

ای کاش آن روزی که بزرگان ما را پند می داند ، به آنان با حالتی تمسخر نمی گفتیم که این حرف ها چی است ؟! چه کسی می داند که قیامت واقعی است یا خیر ؟! کی گفته این حرفها حقیقت دارد و…؟!

اگر در دنیا به پند ها و مواعظ گوش می کردیم و می اندیشیدیم و هر گناهی را به راحتی مرتکب نمی شدیم ، اکنون نمی سوختیم ؛ « وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیر ِ»(ملك/10)
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت