✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
آقا جان


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



سر تا پایم را خلاصه کنند می شوم “مشتی خاک”
که ممکن بود “خشتی” باشد در دیوار یک خانه
یا “سنگی” در دامان یک کوه
یا قدری “سنگ ریزه” در انتهای یک اقیانوس
شاید “خاکی” از گلدان‌
یا حتی “غباری” بر پنجره
اما مرا از این میان برگزیدند : برای” نهایت” برای” شرافت” برای” انسانیت”
و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای : ” نفس کشیدن ” ” دیدن ” ” شنیدن ” ” فهمیدن “
و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمید
من منتخب گشته ام : برای” قرب ” برای” رجعت ” برای” سعادت “
من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده: به” انتخاب ” به” تغییر ” به” شوریدن ” به” محبت “

وای بر من اگر قدر ندانم…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




میلاد گل سرسبد شاه جهان است
خاک قدمش تاج سر اهل جنان است

شیرینی نام علی اکبر لیلا
نقل دهن مجلس شیرین دهنان است

ای لیلی لیلای حرم، خوش قد و بالا
نام تو شروعی ست که آغاز اذان است

گفتیم که میلاد علی روز پدر بود
گفتند که میلاد تو هم روز جوان است

هم حیدر کراری و هم احمد مختار
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است

میلاد شاهزاده حضرت علی اکبر علیه السلام را به ساحت مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف وتمام شیعیان جهان تبریک وتهنیت می گوییم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

  دزدی به مزرعه‎ای رفت و جوالی را همراه خود برد.

  اوّل مقداری کدوحلوایی و هندوانه و خربزه در جوال ریخت، بعد مقداری سیب و سیب زمینی و بادمجان و خیار، و روی آن مقداری سبزی‎های مختلف مثل تره و ریحان، درِ جوال را بست و آماده‌ی فرار شد.

  ناگهان صاحب مزرعه با نوکرهایش رسیدند. نوکرها دزد را گرفتند و به درختی بستند و از ارباب پرسیدند با او چه کنیم؟

  ارباب دستور داد هر چه داخل جوال است، یکی یکی بیرون بیاورند و به سر دزد بزنند.

 نوکرها هم مشغول شدند و سبزی‎های لطیف را که روی جوال بود، یکی یکی برداشتند و به سر دزد می‎زدند، ولی دزد گریه می‎کرد و می‎گفت:

  اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً:
  «خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن»

  چون می‎دانست آخر کار چیزهایی مثل کدوحلوایی و هندوانه و خربزه را که اول در جوال ریخته، بر سرش خواهند زد.

   در آخرت هم همان چیزهایی را باید متحمّل شویم که در دنیا در جوالمان ریخته‎ایم.

  حاج اسماعیل دولابی
#داستانک

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود

عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود

نیک می بینم وقتی که زود است و نه دیر

مهربانی حاکم کل مناطق می شود

 

 

نیمه شب صورت خود را به خدا خواهم کرد

از خدا خواهش دیدار تو را خواهم کرد

تا که جان دارم و از سینه نفس می آید

به تو و مهر تو ای دوست وفا خواهم کرد

 

 

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد، نیامدی

چه اشک ها به چهره ها رسوب شد، نیامدی

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ وچوب شد، نیامدی

برای ما که خسته ایم ودل شکسته ایم، نه

ولی برای عده ای چه خوب شد، نیامدی

تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام

دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد، نیامدی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




همیشه
دلخوری ها را…
نگرانی ها را….
به موقع بگویید….

حرفهای خود را به یک دیگر با “کلام”
مطرح کنید؛
نه با “رفتار”

که از کلام همان ‘برداشت’ می شود
که شما می گویید؛

ولی از رفتارتان هزاران ‘برداشت’

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگتر می دهند…


اما دو تکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند!


پس هرچه سخت تر باشیم، فهم دیگران برایمان مشکل تر است…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

مردى در ساحل رودخانه اى نشسته بود كه ناگهان متوجه شد مرد ديگرى در چنگال امواج خروشان رودخانه گرفتار شده است و كمك مى طلبد. داخل رودخانه شد و مرد را به ساحل نجات آورد، جراحاتش را پانسمان كرد و پزشك را به بالينش آورد.

هنوز حال غريق جا نيامده بود كه شنيد دو نفر ديگر در حال غرق شدن در رودخانه اند و كمك مى خواهند. دوباره به رودخانه پريد و به زحمت آن دو نفر را هم نجات داد.

اما پيش از آنكه فرصت پيدا كند صداى چهار نفر ديگر را كه در حال غرق شدن بودند، شنيد. بلاخره آن مرد آنقدر قربانى نجات داد كه خودش خسته شده و از پا افتاد. ولى صداى فرياد كمك از طرف رودخانه قطع نمى شد. كاش اين مرد خيرخواه چند قدمى به طرف بالاى رودخانه مى رفت و متوجه مى شد كه ديوانه اى مردم را يكى يكى به آب مى اندازد. در اين صورت اين همه انرژى صرف نمى كرد و به جاى رفع معلول به مبارزه با علت مى پرداخت و جان افراد بيشترى را نجات مى داد.

در زندگى همه ما علتى بزرگ وجود دارد كه سرمنشأ همه اتفاقات و رويدادهاى زندگى ماست. علت و منشأ تمام شادى ها، غم ها و رنج ها، پيروزى ها، شكست ها، اميدها و يأس هاى زندگى يك چيز است :
افكار و عقايدى كه برگزيده ايم.
در دنياى بيرون، هيچ عاملى وجود ندارد. هرچه هست معلول انديشه ها و طرز تفكرات ماست.

اگر مى خواهيد زندگى تان تغيير كند، انديشه هاى خود را تغيير دهيد. راه حل های تکراری و قدیمی چيزى جز خستگى و نااميدى نصيب انسان نخواهد كرد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ما آدمها همیشه خوب را برای یافتن خوبترین رها میکنیم..
غافل از اینکه خوب ،
همانیست که وقتی از همه چیز و همه کس بریدی یادش می افتی..

همان کسی که که هرروز حالت را میپرسد و تو سرسری میگویی خوبم…

همان کسی که تو حضورش را همیشه دیدی و حس کردی اما ساده گذشتی…

همان کسی که وقتی که کم حوصله ای زمین و زمان را به هم میدوزد تا تو لبخند بزنی…

خوب همان کسی است که بی منت تو را دوست دارد…
که تو صدبار دست رد به سینه اش میزنی اما یکبار هم خواهشت را رد نمیکند…

خوب همانیست که طاقت قهر ندارد…
میگوید قهر اما دلش دوری ات را تاب نمی اورد…

خوب همانیست که همه احساسش را خرج تو و اطرافیانش میکند…

خوب همانیست که به جرم احساسش هرلحظه غرورش را میشکنی
دلش را میشکنی و او دم نمیزند…

کجا با این عجله ؟! لحظه ای درنگ کن
خوب خود را با خود نمیبری؟!

خوب یک نفر است و هرگز تکرار نمیشود
مبادا از دستش بدهی….

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت