✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بدون شرح


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



حقیقت جاری ست
هر دم موج می زند
حقیقت تصویری نیست که
آن را قاب بگیری و سر تاقچه عادت بگذاری
تا گرد و خاک بخورد
حقیقت هر دم در سیمای تازه جلوه می کند
درویش فقیریم و در این گوشه دنیا
با نیک و بد خلق جهان کار نداریم
با جامه صد پاره و با خرقه پشمین
برخاک نشینیم و از آن عار نداریم
ما صاف دلانیم و ز كَس کینه نداریم
گر شهر پر از فتنه و ما باهمه یاریم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در روزگاران قدیم مردی از دست روزگار سخت می نالید
پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست
استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت : خیلی شور و غیر قابل تحمل است
استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟
مرد گفت : خوب است و می توان تحمل کرد
استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است.
شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود.

سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند.
پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در روزگاران قدیم مردی از دست روزگار سخت می نالید
پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست
استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت : خیلی شور و غیر قابل تحمل است
استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟
مرد گفت : خوب است و می توان تحمل کرد
استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است.
شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود.

سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند.
پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حقیقت جاری ست
هر دم موج می زند
حقیقت تصویری نیست که
آن را قاب بگیری و سر تاقچه عادت بگذاری
تا گرد و خاک بخورد
حقیقت هر دم در سیمای تازه جلوه می کند
درویش فقیریم و در این گوشه دنیا
با نیک و بد خلق جهان کار نداریم
با جامه صد پاره و با خرقه پشمین
برخاک نشینیم و از آن عار نداریم
ما صاف دلانیم و ز كَس کینه نداریم
گر شهر پر از فتنه و ما باهمه یاریم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




“الگوی زیبایی برای دیگران باش”
سعی کن کسی که تو را می ببیند،آرزو کند مثل تو باشد…
از ایمان سخن نگو! بگذار از نوری که در چهره داری،آن را احساس کند…
از عقیده برایش نگو..!بگذار با پایبندی تو،آنرا بپذیرد…
از عبادت برایش نگو!بگذار آن را جلوی چشمش ببیند…
از اخلاق برایش نگو!بگذار آن را از طریق مشاهده تو بپذیرد…
از تعهد برایش نگو!بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد…
بگذار مردم با اعمال تو، خوب بودن را بشناسند…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎهی بود که ﻭﺯﻳﺮﯼ داشت که همیشه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﻴﺮ ﻳﺎ ﺷﺮﯼ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ می‌افتاد، ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ پاﺩﺷﺎﻩ می‌گفت:

«ﺣﺘﻤﺎ ﺣﻜﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ!» ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ چاقو ﺑﺮﻳﺪ ﻭ ﻭﺯﻳﺮ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﮔﻔﺖ: «ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺘﺖ ﺣﻜﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ!»

ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻨﺪﯼ ﺑﺎ ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ که ﺑﻪ ﺣﻜﻤﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻭﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁن رﻭﺯ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﺷﻜﺎﺭ ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﯽ این بار ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺯﻳﺮ ﺑﻮﺩ. ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﻜﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﺪﻩ‌ﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﻣﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ خواستند ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍﻳﺎﻧﺸﺎﻥ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻛﻨﻨﺪ. ﻭﻟﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ کردن، ﻣﺘﻮﺟﻪ شدند ﺩﺳﺖ پادشاه ﺯﺧﻤﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻘﺺ می‌خواستند. ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻴﻦ پادشاه ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ کردند. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﻗﺼﺮ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ پیش ﻭﺯﻳﺮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻀﻴﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺣﻜﻤﺖ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺣﻜﻤﺖ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ!»

ﻭﺯﻳﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺷﻜﺎﺭ ﻣﯽﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﺘﻤﺎً ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ می‌شدم.»

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




منتظر نباشید دریا آرام شود تا سفر خود را شروع کنید.
روحیه یک جنگجو را داشته باشید و تا زمانی که به هدفتان نرسیده‌اید آرام نگیرید.


تلاش کنید اما تقلا نکنید. برای موفق شدن باید ریسک پذیر بود و خطر کرد.
باید از منطقه آرامش خود بیرون بیایید و موقعیت‌های جدید را تجربه کنید.


آنگاه خواهید دید که منطقه آرامش شما همراه با شما رشد می‌کند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیا تا به حال وقتی به پارک رفته‌ای ، در زمین بازی
به بچه‌هایی که سوار چرخ و فلک هستند نگاه کرده‌ای؟
یا زمانی که قطرات باران به زمین برخورد می‌کنند به صدای آن گوش داده‌ای‌؟
آیا زیبایی بال‌های یک پروانه زمانی که به هر طرف پرواز می‌کند را دیده‌ای‌؟
وقتِ غروب در آسمانی نیمه ابری؛
آیا انعکاس رنگ خورشید را در ابرها نظاره‌گر بوده‌ای؟
وقتی از دوستی می‌پرسی حالت چطور است؛
آیا صبر می‌کنی تا پاسخی دریافت کنی؟
آیا تا بحال به کودک خود گفته‌ای؛ “فردا این کار را خواهیم کرد” ؟
و آنچنان شتابان بوده‌ای؛ که نتوانی غم او را در چشمانش ببینی؟
آن زمان که برای رسیدن به مکانی چنان شتابان می‌دوید،
نیمی از لذت راه را بر خود حرام می‌کنید.
آنگاه که روز خود را با نگرانی و عجله به پایان می‌رسانید،
گویی هدیه‌ای را ناگشوده به کناری می‌نهید.
زندگی که مسابقه دو نیست!
کمی آرام گیرید ….
به موسیقی زندگی گوش بسپارید
پیش از آنکه آوای آن به پایان رسد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت