✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بای ذنب قتلت....؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



این که همسایه بر آدم حقوقی داره, جای شک نیست!
حالا این حقوق چی هست؟

1- وقتی خونه نیست, مراقب اموالش باشیم.
2- بهش احترام بذاریم.
3- در صورت نیازمندی بهش کمک کنیم.
4- عیبش رو شایع نکینم.
5- اگه بهمون بدی کرد, اون رو بپوشونیم.
6- اگه دیدیم نصیحت پذیر هست, پنهانی نصیحتش کنیم.
7- موقع سختی, کنارش باشیم.
8- از گناهش بگذریم.
9- اگه مریض شد, بریم عیادتش.
10- با بوی غذا و سر و صدا اذیتش نکنیم.
11- با بچه هاش به نیکی رفتار کنیم.
و ………

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





ديدى وقتى دستت رو با كاغذ ميبرى اذيتت ميكنه
ميسوزه از فكرت بيرون نمی ره
اما مثلا وقتى با چاقو ميبرى
بعده چند دقيقه فراموش ميكنى!!!
در واقع كاغذ از چاقو بّرنده تر نيست
ولی تو از كاغذ توقع نداشتی
اين حكايت بعضي از آدمهاست…



موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




رفتم خونه پدر سه تا شهید .یه خرده احوالپرسی کردم . گفتم کجا وضو بگیرم ؟ گفتش که دو سه تا پله باید بری پایین . رفتم وضو گرفتم . دیدم پیرمرد حوله آورده .
گفت : حوله آوردم دست و صورتت رو خشک کنی.
گفتم : حدیث داریم اگر وضو گرفتید و [جای وضو رو] خشک نکنید ، ثوابش سی برابره !
پدر سه تا شهید جواب داد : حدیث نداریم که اگر یه پیرمرد با درد پا برات حوله آورد خیطش نکن؟!
گفتم من علم دین دارم ، فهم دین ندارم .
..
درس هایی از قرآن/حاج آقا قرائتی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یاد ِ آن روزی که ما هم “آب بابا” داشتیم
دفتر ِ خط خورده ی ِ مشق ِ الفبا داشتیم

کفشهایی وصله دار و کوچک و شاید گِلی
یک دل اما بی نهایت مثل ِ دریا داشتیم

صبح میشد عطر ِ نان ِ تازه و چای و پنیر
سفره ای هرچند ساده.. دلخوشی ها داشتیم

زندگی یک ده ریالی بود در دست ِ پدر
پول ِ توجیبی که نه، انگار دنیا داشتیم

بوسه ی پُر مهر مادر وقت ِ رفتن هایمان
راه ِ خانه تا دبستان شور و غوغا داشتیم

نم نم ِ باران که میشد مثل ِ گنجشکان ِ خیس
از پی ِ هم می دویدیم و تماشا داشتیم

برگ بود و خش خش و بابای ِ پیر ِ مدرسه
باز هم پاییز ِ رنگارنگ و زیبا داشتیم

زنگ بود و صبحگاه و صف گرفتن هایمان
ناظم و یک خط کش و دلواپسی ها داشتیم

باز هم بوی ِ گچ و تخته سیاه و نیمکت
تا معلم تو میامد شوق ِ برپا داشتیم

شور حاضر، شوق حاضر، عشق حاضر، غم؟ نبود
باز حاضر غایبی دستی به بالا داشتیم

درمیاوردیم دفترهایمان از توی ِ کیف
مشق ِ شب هایی پُر از تصمیم ِ کبرا داشتیم

ریزش ِ کوه و قطار و ریز علی ِ مهربان
آتش ِ پیراهنش در سوز ِ سرما داشتیم

مُهرهای آفرین صد آفرین یادش بخیر
دفتری از بیست های ِ زنگ ِ املا داشتیم..

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چهار نعمتی که بهتر است هر روز صبح یاد کنیم

رسول خدا صلی الله علیه وآله) فرمود:

▪«هر که صبح کند و چهار نعمت خدا را یاد نکند می ترسم که نعمت خدا از او زائل گردد»

الف- اَلحَمدُ للهِ الَّذِی عَرَّفَنِی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنِی عُمیانَ القَلبِ
ستایش خدا را که خود را به من شناساند ومرا کوردل نگذاشت.

ب- اَلحَمدُ للهِ الَّذِی جَعَلَنِی مِن أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلَیهِ وَآلِه

ستایش خدا را که مرا از امت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله قرار داد.

ج- اَلحَمدُ للهِ الُّذِی جَعَلَ رِزقِی فِی یَدَیهِ وَ لَم یَجعَل رِزقِی [وَ لَم یَجعَله] فِی أَیدِی النَّاس
ِ
ستایش خدا را که روزیم را در دست خودش قرار داد و آن را در دست مردم ننهاد.

د- اَلحَمدُ للهِ الَّذِی سَتَرَ ذُنُوبِی وَ عُیُوبِی [سَتَر ذَنبی] وَ لَم یَفضَحنِی بَینَ الخَلائِق
ِ
ستایش خدا را که گناهانم وعیوبم را پوشاند ومرا در میان مردم رسوا نکرد.

(الدعوات، ص۸۱٫/مستدرک الوسائل، ج۵، ص۳۹۲٫/مصباح کفعمی، ص۱۷۰٫)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻧﻠﺴﻮﻥ ﻣﺎﻧﺪﻻ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ:
ﻓﺮﻕ ﻣﻦ ﻭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ؟
—-
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺳﻠﻮﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ؛
ﺍﻭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻭ ﻏﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ؛
ﻭ ﻣﻦ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﻣﯿﺪ ﺭﺍ…
ﺩﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ
ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻨﮕﺮﯾﺪ…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻣﻦ !!!…
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺗﺮ ﺑﯿﺎ ، ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ
ﺭﺍﺯﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﮕﻢ .
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺮﺍ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺗﺎﻧﮕﻮ ، ﻻﯾﻦ ، ﻭﺍﻳﺒﺮ ﻭ … ﺷﺪﯾﻢ؟
ﭼﺮﺍ ﻫﻤﺶ ﺗﻮ ﻧﺖ ﻫﺴﺘﻴﻢ؟
ﭼﺮﺍ ﯾﻪ ﺷﺐ
ﺍﮔﺮ ﻧﺘﻤﻮﻥ ﻗﻄﻊ ﺑﺎﺷﻪ ، ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﯿﻢ؟
ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ
ﻣﺎ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯿﻤﻮﻥ ﺭﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﯾﻢ .
ﺍﻣﺎ ﺑﻪ
ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺠﺎﺯﯾﻪ!
ﻫﯿﺸﮑﯽ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺎﻭﺭ
ﮐﻨﻪ
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ، ﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ
ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺑﺎﺷﻪ
ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺧﺮﺍﺑﺶ ﮐﺮﺩﯾﻢ
ﺁﺭﻩ
ﺧﻮﺩ ﻣﺎ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ
ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ
ﺩﺭﺩﻫﺎﻣﻮﻥ ﺭﻮ ، ﺗﻮ ﭘُﺴﺕ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ …
ﺍﯾﻨﺠﺎ
ﺍﮔﺮ ﯾﮑﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻪ ، ﻫﻤﻪ ﻭﺍﺳﺶ
ﺍﺳﺘﯿﮑﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﺰﺍﺭﻥ
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮕﻪ ….
ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ
ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻧﯿﺴﺖ …
ﺍﯾﻨﺠﺎ …
ﺗﻮﯼ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﻣﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺮ
ﻭ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﺮ
ﻭ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯾﯿﻪ
ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻦ ﻭﺍﻗﻌﯽ ….
ﺁﺭﻩ ….
ﻗﺒﻮﻟﺶ ﺳﺨﺘﻪ
ﻭﻟﯽ
ﻫﻤﯿﻨﻪ ….
ﻣﺎ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺭﻭ
ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻗﺸﻨﮕﺶ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﻝ ﮐﻨﺪﻥ ﺍﺯﺵ ﺳﺨﺘﻤﻮﻧﻪ
ﮐﺎﺵ
ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯿﻤﻮﻥ ﺭﻭ هم ﺑﺘﻮﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ
ﺯﯾﺒﺎﺵ ﻛﻨﻴﻢ . .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی, فضای مجازی و سایبری  لینک ثابت




کجاها نبایدخندید !!!!
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه یپیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت…
به جارو کردن مادرت…
به راننده ی چاق اتوبوس…
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد…
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی…
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان…
نخند …
نخند که دنیا ارزشش را ندارد …
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند…
بار می برند…
بی خوابی می کشند…
کهنه می پوشند…
جار می زنند…
سرما و گرما را تحمل می کنند…
و گاهی خجالت هم می کشند
خیلی ساده
هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان “خدا"ست، نخند !

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم