✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
معجزات قرآن(زیتون در قرآن)


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 چرا برخی از ما چيزى را انتخاب مى كنيم كه مايه درد و رنج ماست؟!


بهترين انتخاب ممكن ضرورتاً انتخاب مفيد و سودمند نيست ولى در زمانى كه ما به انتخاب دست مى زنيم مفيد و خوب به نظر مى رسد، دكتر ويليام گلسر مثالى خوبى دارد او مى گويد يك مرد جوان در پارك بزرگ كاكتوس مشغول قدم زدن بود ،ناگهان تمام لباس هايش را در آورده و به وسط كاكتوس ها مى پرد و غلت مى زند، افرادى كه اطراف بودند او را با زحمت بيرون مى آورند و
از او مى پرسند :چرا اينكار را كردى؟!

و او پاسخ مى دهد كه :“ در آن لحظه به نظرم كار خوبى مى آمد”
همه ما انتخاب هاى اين چنينى داريم كه در لحظه به نظرمان كار درستى مى آمده، زمانيكه از ترس تنهايى با كسى ارتباط داشتيم كه ما را به بيراهه كشانده ، در زمان درماندگى از كسى درخواست كمك كرديم كه صلاح ما را نمى خواسته، تلاش براى نگه داشتن فردى كرديم كه روح و شخصيت ما را پايمال كرده….
همه ما احتمالاً در ميان كاكتوس ها غلت زده ايم.


ما در آن لحظه اين رفتارهاى آسيب زا را انتخاب مى كنيم، اما چرا؟!

 استفاده از يكسرى الگوها كه ممكن است از والدين يا اطرافيان آموخته شده باشد يا انتخاب آسانترى است نسبت به فكر كردن و پيدا كردن انتخاب هاى بهتر، اينست كه ما را بر آن مى دارد كه رنج بردن و تحمل درد را انتخاب كنيم. باور اين كه موقعيتى نااميد كننده است و شما نمى توانيد هيچ كارى بكنيد باعث اينهمه رنج و درد شده است.

 باور افسرده شدن بسيار راحت تر از تلاش براى گرفتن حق است، باور اضطراب داشتن راحت تر از تلاش براى دوست داشتن كسي است، باور نااميدى و اندوه راحت تر از تغيير مسير و شروع مجدد است، ما به اين علت است كه در شرايط خاص روى كاكتوس ها غلت مى زنیم.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یک وقتی باید بنشینم درست بنویسم از این مرزهای آدم‌ها. ازین‌که هر کسی خط قرمز دارد دور خودش. ازین‌که باید حواس‌مان باشد که پایمان نرود توی دایره‌ی دیگری.
ازین بی‌حواسی‌مان در شکستن دنج‌لحظه‌ها.

باید یک روزی مفصل بنویسم از دنیاهایی که آدم‌ها برای خودشان ساخته‌اند. از آن باید و نبایدها که تعریف کرده‌اند. فلسفه‌هایی که دارند برای رفتار‌هاشان.
از بایدها و اماها و شایدها توی این دایره‌ها.
ازین‌ که حواسمان باید به دنیاهای آدم‌ها باشد. از راه رفتن‌هایمان که باید پاورچین باشد میان‌شان.
بنویسم که فاصله لازم است. باید فاصله بگیرم از اطرافم.
بگذارم نفس بکشند. بگذارم خودم از فاصله‌ای که گرفته‌ام نفس بکشم.
هر کسی یک خلوت دنج ِ گاه گاهی می‌خواهد تا خوب باشد. شاید حالا آن وسط‌ها دلش یک هم زبانِ بی سوال هم بخواهد.
برای خودتان خلوت کنید …


 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 نكات مهم براي زوج هاي جوان

 ١)باورهاي غلط و انتظارات نادرست را رها كنيد

مثل اينكه همسرم را تغيير ميدهم! ، يا همينم كه هستم!


 ٢)احترام خانواده همسرتان را خدشه دار نكنيد.

 ٣)همسرتان را در موقعيتي قرار ندهيد كه مجبور به انتخاب ميان شما و خانواده اش باشد.

 ٤)همسرتان را با شخص ديگري مقايسه نكنيد (حتي در ذهنتان)

 ٥)براي همسرتان والد نباشيد، دوست و همراه باشيد.
.

 ٧) احساس ناراحتي خود را پنهان نكنيد و سركوب نكنيد و صادقانه و با لحني مهربان مطرح كنيد.

  ٨)مسائل خصوصي زندگي زناشويي را با پدر و مادر، فاميل يا دوستان هرگز مطرح نكنيد.

 ٩) با شك و بدبيني زندگي نكنيد، اگر متوجه مسئله اي شك برانگيز شديد و شخصيت شكاكي نداريد، بدون قضاوت و با ارامش حتما مطرح كنيد و از كارهاي پليسي دوري كنيد.

 ١٠) در حضور ديگران با شوخي هاي بي مورد به خاطر خنده اطرافيان همسرتان را تحقير نكنيد.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




  راهی به خدا دارد خلوتـگه تنـهایی
آنجا که روی از خود آنجا که به خود آیی


هر جا که سری بردم در پــرده تو را دیدم
تو پرده نشینی و من هـرزه ی هر جایی


بیدار تو تا بـــــودم رویای تو می دیدم
بیدار کن از خوابم ای شاهد رویایی


از چشم تو می خیزد هنگامه ی سر مستی
وز زلف تو می زایـد انگیزه ی شیدایی


هر نقش نگارینــت چــون منظره ی خورشید
مجموعه ی لطف است و منظومه ی زیبایی


چشمی که تماشاگر در حسن تو باشد نیست
در عشق نمی گنجد این حسن تماشـایی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شبی از شبها، شاگردی در حال تضرع و گریه و زاری به درگاه خدا بود. در همین حال مدتی گذشت تا آنکه استاد خود را بالای سرش دید که با تعجب و حیرت او را نظاره می‌کرد.

استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می‌کنی؟
شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم و برخورداری از لطف خداوند!
استاد گفت: سوالی می‌پرسم پاسخ ده؟
شاگرد گفت: با کمال میل، استاد.

استاد گفت: اگر مرغی را پرورش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟
شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد. برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره‌مند شوم.
استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟
شاگردگفت: خوب راستش نه…! نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!

استاد گفت: حال اگر این مرغ، برایت تخم طلا کند چه ..؟ آیا باز هم او را خواهی کشت، تا از آن بهره‌مند گردی؟!
شاگرد گفت: نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخم‌مرغ‌ها، برایم مهم‌تر و با ارزش‌تر خواهند بود!

استاد گفت: پس تو نیز برای خداوند چنین باش! همیشه تلاش کن تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی.

تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقت توجه و لطف و رحمت او را بدست آوری.

خداوند از تو گریه و زاری نمی‌خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می‌خواهد و می‌پذیرد، نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را…!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بوستان یا زباله دان؟

باغبانی چنان عاشقانه درختان، گیاهان و بوته های کو چک بوستانش را دوست می داشت که حتی شاخ و برگ های خشکیده و پوسیده را دور نمی ریخت و همه را در باغ جمع آوری می کرد. کم کم تمام فضای باغ کوچکش پر شد از شاخ و برگهای پوسیده و بوستان زیبا در ظاهر، به انباری از زباله بدل شد.


به راستی بسیاری از ما همچون آن باغبان نیستیم؟! پی در پی کوهی از نگرانی، ناراحتی، شکست، سرخوردگی، ترس و نا امیدی هایی را تلنبار می کنیم که بهتر است دور ریخته و فراموش شوند تا باغ زیبای زندگی مان به زمینی بایر بدل نشود


 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




انسان بی شباهت به «آب» نیست…

اگر بخواهد زنده باشد و زندگی ببخشد

باید جریان داشته باشد…
باید پی برخورد با سنگها و سختیها را به تنش بمالد…
باید شجاعت چشیدن گرم و سّرد روزگار را داشته باشد..

تا باران شود و بر جهان ببارد…
وگرنه کسی که تحمل سختی ها را نداشته باشد

همچون آب ساکنی است که صدایش به کسی آرامش نمی دهد
با دیگران که کنار نمی آید هیچ.
خودش راهم نمی تواند نجات دهد..!
مرداب می شود و می گندد.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بعضی آدمها ،
انگار چوب اند…
تا عصبانی می شوند، آتش میگیرند،
و همه جا را دودآلود میکنند،
همه جا را تیره و تار میکنند،
اشک آدم را جاری می کنند.

ولی بعضیها این طور نیستند؛
مثل عودند.
وقتی یک حرف میزنی که ناراحت میشوند، و آتش میگیرند،
بوی جوانمردی و انصاف میدهند ،
و هرگز نامردی نمیکنند.
این است که
هر کس را میخواهی بشناسی، در وقت عصبانیت، در وقت خشم بشناس

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت