✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
گاهی دلم هیچ چیز نمی خواهد جز گپ ریز ریز با مادرم


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




چه هوایی ،
چه طلوعی ،
جانم ….
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم ،
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا ،
به خدایی که خودم میدانم ،
نه خدایی که برایم از خشم ،
نه خدایی که برایم از قهر،
نه خدایی که برایم ز غضب ساخته اند …..
به خدایی که خودم میدانم ،
به خدایی که دلش پروانه است ،
و به مرغان مهاجر هر سال راه را میگوید،
و به باران گفته است باغها تشنه شدند ،
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست،
که مبادا که ترک بردارد ،

به خدایی که خودم میدانم
چه خدایی
جانم..
سهراب سپهری


موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




زندگي مادي دنيا

«فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلىَ‏ عَن ذِكْرِنَا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَوةَ الدُّنْيَا»[1] : «از كسي كه از ياد ما روي گرداناست و جز زندگي مادي دنيا را نمي طلبد اعراض كن».

ظاهر اين آيه استفاده مي شود كه ياد خدا با دنيا طلبي هيچگونه سازگاري ندارد و ممكن است چهتش اين باشد كه دنيا، ماهيه طوري كه هركس توجه و علاقه ي بيشتري با آن پيدا كند از ياد خدا و آخرت باز خواهد ماند و لذا درباره ي دنيا در قرآن تعبير «لهو» (سرگرم كننده) به كار رفته است. «وَ مَا الْحَيَوةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْو…»[2] : «و زندگي دنيا چيزي جز سرگرمي و بازي نيست»

انسان نمي تواند هم دنيا طلب باشد و هم به ياد خدا و آخرت. اين دو مقابل جمع نيستند ولذا بايد يكي را گرفت. حال اگر كسي ياد خدا را بر آن ديگري ترجيح داد، طبيعتاً از جهت مظاهر مادي دنيا صرف نظر خواهد كرد. زيرا براي او هدفي بالاتر و والاتر از رضايت حق نيست ولذا در مسير كسب مرضات الهي و آباد ساختن خانه ي آخرت گام برمي دارد و دنيا دوستي را خطري براي رسيدن به اين مقصد اعلي مي داند. براي همين است كه پيامبران الهي و جانشينان آن ها و نيز بندگان صالح خدا نسبت به زندگاني دنيا و پست و مقام آن بي رغبت بودند و آن را بسيار بي ارزش مي شمارند: چنان چه امام علي (عليه السلام) در اين باره فرمودند: « وَ الله لِدنيا هذه اَهوَن في عيني مِن عِراق خنزير في يد مجزوم» : «به خدا سوگند كه دنيا شما در نظر من از استخوان يك خوك در دست فردي جذامي بي ارزش تر است»[3]



[1]ـ سوره نجم (53) آيه 29


[2]ـ سوره انعام (6) آيه 32


[3]ـ نهج البلاغه، ح236

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




- ولایت به هم پیوستگی و اتصال شدید مسلمانان

به هم پیوستگی و هم جبهگی و اتصال شدید یک عده که دارای یک فکر واحد و جویای یک هدف واحد هستند در یک راه قدم بر می دارند برای یک مقصود تلاش می کنند و یک فکر و عقیده را پذیرفته اند.[1]یک مسأله، مسأله ی استقرار ولایت الله در جامعه است. البته این ولایت در دنیای امروز دشمنان زیادی دارد که صریحاً با آن دشمنی می کنند.[2]

صفای دین اسلام و محیط اسلامی و محیط معنوی، ناشی از همین ولایت الله است. این ولایت الهی با ولایت خداوند در عالم سیاست و محیط سیاسی تفاوت جوهری ندارد. حقیقت هر دو یکی است لذا در نظام اسلامی حکومت با محبت، با ایمان، با وحدت و همدلی، هم چنین با هم بودن مردم و حکومت، با هم بودن اجزای حکومت و با هم بودن اجزای مردم است. اینهاست که مصداق حقیقی ولایت را در جهان متفرق و متمایز می کند.



[1]- همان، ص30


[2]- همان، ص334

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حفظ وحدت در داخل امت اسلام

در زمینه ی ارتباطات داخلی، امت اسلام وقتی دارای ولایت به معنای قرآنی است که کمال همبستگی و اتصال و ارتباط و اتحاد صفوف و فشردگی هر چه بیشتر آحاد و جناح های گوناگون را در خودش تأمین کند و تفرقه و اختلافی بین آنها نباشد و صف های گوناگون در داخل امت تشکیل نشود.

قرآن در آیه ی نهم از سوره ی حجرات می فرماید:

« وَ اِن طائفتان مِنَ المؤمنینَ اقتلُوا» ؛ «اگر دو طایفه و دو گروه از گروه های مسلمانان با یکدیگر جنگیدند فَاَصلحوا بینهما بین این دو گروه را اصلاح کنید». «فَإِن بَغَتْ إِحْدَيهُمَا عَلَى الْأُخْرَى‏»؛« و اگر میان این دو گروه یک گروه بر دیگری ظلم کرد بغی و تجاوز و تعدی روا داشت و زور گفت»؛ « فَقَتِلُواْالَّتِى تَبْغِى»؛«با آن کسی که زور می گوید بجنگید»؛ «حَتَّى‏ تَفِى‏ء إِلَى‏ أَمْرِ اللَّهِ»؛«تا مجبور شود به فرمان خدا برگردد» و این دستور خدا در زمینه ی حفظ وحدت در جامعه ی اسلامی است.[1]



[1]- همان، صص51و52

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دین تغییردهنده و تصحیح کننده ی فرهنگ

خصوصیت دین این است که وقتی وارد جامعه ای شد فرهنگ آن جامعه را تغییر می دهد، لذا قرآن می فرماید:

«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ»[1]؛« پیامبری را فرستادیم که آنها را پاک کند، اخلاق و فکر آنها را تطهیر نماید و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد».

کتاب به معنای مجموعه ی مدوّن قوانین و مقررات و احکامی است که جامعه را اداره می کند مانند احکامی که در قرآن هست و (الحکمه) یعنی بینا و بصیر کردن آنان و دقایق و ظرایف پوشیده ی جهان را برای انسان ها روشن کردن. حکیم یعنی که جریانات و حقایق جهان و قوانین حاکم بر زندگی بشر را آن چنان که هست می بیند و اشتباه نمی کند. از حقایق جهان اینکه ملت ها نمی دانند قدرت حقیقی متعلق به انسان هاست و هیچ قدرت مادی و تسلیحاتی، پول و سیاست نمی تواند بر انسان ها غلبه کند و دیگر اینکه زندگی خوش و پرلذت برای انسان یک هدف و ایده آل نیست و نباید باشد و این جهان یک زندگی گذرا و یک مرحله است و راه است نه منزل و چگونه پیمودن آن سرنوشت انسان را معین می کند.[2]



[1]- سوره جمعه، آیه 2


[2]- همان، صص 279-278

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




تجدید بنای فرهنگ و تمدن اسلامی

فرهنگ اسلامی در سایه ی بیداری و خیزش مسلمانان در حال بازسازی خویش است. با احیا و بازسازی فرهنگ اسلامی امروز دیگر ارزش های وارداتی فرهنگ نه تنها در نزد فرهیختگان، بلکه در نزد توده های میلیونی مسلمانان رنگ باخته است و پاسداران فرهنگ اسلامی در برابر نظریه پردازان فرهنگی(فرنگ)، قد مردانگی علم کرده و با تکیه بر فرهنگ غنی اسلامی، دگرگونی فرهنگی عظیمی را به وجود آورده اند.کوشش برخی از ملت های مسلمان در دستیابی به فناوری های پیشرفته که گاه موجب ترس استعمارگران غربی شده، نشان دهنده ی درخشش دوباره ی فرهنگ و تمدن اسلامی و قدرت گیری و سربلندی مسلمانان است.[1]



[1]- علی اکبر، ولایتی، همان کتاب، ص8

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

خصوصیت فرهنگ زنده این است که آن مردم می توانند معلومات، اخلاقیات و روابط معاشرتی داشته باشند که به زندگی مادی آنها کمک می کند و آن را بالا ببرد. آرامش روحی آنان را فراهم بیاورد و استقلال و تصمیم گیری را به آنها بدهد و می تواند همه ی عناصر لازم برای رشد و پویایی را از دیگر فرهنگ ها، مثل یک کالبد زنده، جذب کند. ملت ما بر اساس فرهنگ اسلامی قیام کرده است. اگر اسلام و رهبری دینی و مرجعیت و جهاد و شهادت و مقابله با ظلم را که جزء فرهنگ ماست، نمی داشتیم، نمی توانستیم قیام کنیم. این عناصر زنده و کارآمد و قوی هستند که در فرهنگ ما موجود است. فرهنگ ملی ما از فرهنگ دینی ما جدا نیست باید یکی از هدف های مردمی و حکومت این باشد که فرهنگ اسلامی را با تمام اجزاء و ابعادش زنده کنیم و یکی از وظایف دولت اسلامی بازسازی فرهنگی می باشد.[1]



[1]- ولایت، بیانات مقام معظم رهبری، چاپ اول، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، 1384، صص276-275

 

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ابدیت فرهنگ اسلامی

بدون تردید هنگامی که کشش فرهنگ اسلامی تا مرحله ی جهان آفرینش و ارتباط آن با پروردگار وسعت داشته باشد قهراً دامنه ی آن به ابدیت منتهی خواهد شد و با این وصف، فرهنگی است با ثبات و جاویدان و گرد و بادهای حوادث آن را نمی لرزاند و هیچ گاه دستخوش تحول و تغییر نخواهد گردید. امتیاز ثابت و ابدیت فرهنگ اسلامی در جمیع جوانب مذهب در عقائد و احکام و اخلاق پرتو افکنده و در تحقق یافتن اهداف رسالت جهانی پیامبر نقش اساسی را ایفا می کند تا آنجا که سبب اطمینان قلب و آرامش روح تقویت اراده ی انسان می گردد و او را به پیروزی و موفقیت تشویق نموده اعم از اینکه به هدف برسد یا اینکه پیش از موفقیت، مرگ فرا رسید و طومار حیاتش را درهم پیچد، خواه راه صواب را بپیماید و خواه گاهی اشتباه کرده و در راه خطا گام بردارد و بالاخره در راه تحصیل پیروزی و موفقیت باید بکوشد چه در این راه مشهور گردد و نام او بر سر زبان ها افتد و چه در بوته ی اهمال و گمنامی بماند.

فرهنگ اسلامی که فرهنگ الهی و جاویدان است و دارای امتیاز ابدیت می باشد مانع از « آزادی فکر و اجتهاد نیست زیرا همانطور که یادآور شدیم دامنه ی آن به قدری پهناور است که سیر در ملکوت آسمان ها و اعماق زمین را در برگرفته و بر اساس نوامیس عمومی و بدون تغییر جهان اجتهاد و آزادی فکر را در مسیر کمال و پیشرفت باز گذاشته است».(…)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت