✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
خدا کجاست؟؟؟


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 

امام صادق علیه السلام:

مومن یاری کردنش خوب و پسندیده و روزى اش سبک و کم است، تدبیرش براى زندگى نیکوست و از یک سوراخ دو مرتبه گزیده نمى شود.

وسائل الشیعه/باب جهاد با نفس/ح48

مومن عاقل است، فرد عاقل برای خوراک و زندگی اش برنامه دارد. با هر کسی نشست و برخاست نمی کند و یک اشتباه را دوبار تکرار نمی کند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




زمين كربلا پنج درجه دارد.
درجه اوّل - از آب و خاك است مثل باقى زمين ها و اراضى كه درخت و گياه در آن ميرويد و زراعت ميشود.
درجه دوّم - مقام فيض و رحمت است ، كه از اين خاك مقدّس بواسطه قبول نمودن آن خضوع و انكسار را، در عالم تكليف تكوينى ، بنا به حديث ( و لا من ارض و لا مإ الّا عوقب لترك التواضع ) كه چنان فضيلت و رحمت در آن تربت پاك قرار فرموده اند كه همه عوالم امكان از آن تربت اقدس بهره و فيض ميبرند، بلكه فضائل و مناقب آن زمين مقدّس برترى دارد بر تربت مراقد همه ائمّه اطهار عليه السلام به مرقد انور حضرت محمّد (ص ) زيرا كه چند فضيلت در تربت حضرت سيّد الشّهدأ عليه السلام هست كه در تربت هيچ پيغمبرى و وصّى او نيست و در تربت هاى سائر ائمّه عليه السلام نيز نيست .
درجه سوّم - كربلا محل اندوه و محنت است و هر يك از مقرّبين درگاه الهى و انبياء و اؤ لياء و اوصيّاء در وقت ورود به آن زمين فيض نزديك مى شود مهموم و اندوهگين مى باشند چنانكه حضرت صادق عليه السلام در خصوص زائرين آن مظلوم مى فرمايد: كه زائر بايد تشنه و گرسنه و ژوليده مو و خاك آلوده و گريان و مهموم باشد.
تأ سّيا له و للمستشهدين بكربلا و اهل بيته المظلومين المهمومين .
درجه چهارم - كربلا نعيم جنّات است ، زيرا كه همه بهشت را خداوند متعال از نور مقدّس و منوّر مدفون كربلا، خامس آل عبا عليه السلام خلق نموده است ، و حضرت امام صادق عليه السلام در خصوص ترك كنندگان زيارت آن سرور فرموده است :
مَن تَرَكَ زيارَة الحسين عليه السلام و هو يزعم شيعة فليس هو الشيعة و ان كان من اهل الجنّة هو ضيفان اهل الجنّة .
ترجمه : امام صادق عليه السلام فرمودند: هر كس ترك كند زيارت امام حسين عليه السلام را و در حالى كه خيال كند از شيعيان ماست ، بلكه او شيعه ما نيست و اگر هم وارد بهشت شود، ميهمان اهل بهشت خواهد بود، ( نه صاحب خانه ).
رسول خدا (ص ) مى فرمايد:
اِنّى اَشِمُ رائِحَة الجَنَّة مِن الحسين عليه السلام ،
يعنى ، همانا از حسين عليه السلام بوى بهشت را استشمام مى كنم .
پس بر طالبين بهشت لازم است كه داخل كربلاى ظاهرى شوند و او از باب خاصّه آن كه عبارت از بكاء و اقامه مجالس عزا بشود تا در يوم النّشور به مقام قرب و مصاحبت آن بزرگوار در جناب النّعيم باشد.
درجه پنجم : رضوان اللّه يعنى مكان خوشنودى كه فوق همه نعمتها و راحتها و فيضهاست زيرا كه تربت پاك بنا بخضوع كه در عالم تكوين قبول نمود داراى نور الانوار همه انوار شده و خداوند عالم آن تربت طاهره را كه باعث ضياء و روشنائى همه فرموده و مكان و مقام پيامبران اولوالعزم در بهشت عنبر سرشت در تربت كربلا خواهد شد، و همين خاك كربلا است كه در مقام فخر و مباهات فرياد مى نمايد:
اِنّاارض اللّه المقدّسة المباركة .
من همان زمين مقدّس و مبارك خدا هستم . با اعتقاد پاك دفن شده گان آن خاك از بيم و هراس يوم الحساب آسوده و مطمئن شده و بدون حساب داخل بهشت و ساكن حُسن المأ ب ميشوند.
بلكه بر روايت حضرت صادق عليه السلام حتى هر خر و اشترى كه در كربلا بميرد به بهشت مى رود.
زيارت ملائكه از كربلا
در كتاب كامل الزيارة روايت شده است كه حق تعالى امر فرمود، به ملائكه كه زيارت كنند موضع دفن حضرت سيّدالشّهداء عليه السلام را هزار سال پيش از شهادت آن بزرگوار، و همچنين روايت شده است كه در وقت هر نماز از نمازهاى پنجگانه هفتاد هزار ملائك به زيارت آن سرور مشرّف ميشوند و تا روز قيامت نوبت زيارت به ايشان ميسّر نمى شود.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





گله هارابگذار!
ناله هارابس كن!
روزگارگوش ندارد كه تو هي شِكوه كني!
زندگي چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگِ تو را…
فرصتي نيست كه صرف گله وناله شود!
تابجنبيم تمام است تمام!!
مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت….
ياهمين سال جديد!!
بازكم مانده به عيد!!
اين شتاب عمراست …
من وتوباورمان نيست كه نيست!!
***زندگي گاه به كام است و بس است؛
زندگي گاه به نام است و كم است؛
زندگي گاه به دام است و غم است؛
چه به كام و
چه به نام و
چه به دام…
زندگي معركه همت ماست…زندگي ميگذرد…

زندگي گاه به نان است و كفايت بكند؛
زندگي گاه به جان است و جفايت بكند‌؛
زندگي گاه به آن است و رهايت بكند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن…
زندگي صحنه بي تابي ماست…زندگي ميگذرد…

زندگي گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگي گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگي گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز…
زندگي لحظه بيداري ماست…زندگي ميگذرد…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟

من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟

گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است

خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟

عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند

من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم؟

تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم؟

راستی، این همه بیمار نباشم چه کنم؟

چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر

عاشق روی تو یک بار نباشم چه کنم؟

ابرویت تیغ مصری ست که جان می طلبد

به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم؟

خواستم نام مرا هم بنویسند همین

سر بازار خریدار نباشم چه کنم؟

من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا

فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم؟

علی اکبر لطیفیان

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آدم های خوب سر راهم بگذار …
حس بسیار خوبیست هنگامی که در لحظه هجوم غم یا نا امیدی یا پریشانی
بی هوا کسی سر راه آدم سبز بشود
کلامش،
نگاهش ،
حتی نوشته اش
آرامش و شادی و امید بپاشد به زندگیت
فقط از دست خود خدا بر می آمده که آن آدم را
برای آن لحظه خاص سر راه زندگی ما بگذارد….
شاید یکی دیگر از دعاهای روزانه هم بتواند این باشد که خدایا:
من را هم از واسطه های خوب کردن حال بنده هایت قرار بده…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در حیرتم از خلقت آب …
اگر با درخت همنشین شود آن را شکوفا میکند

اگر با آتش تماس بگیرد آنرا خاموش میکند

اگر با ناپاکی ها برخورد کند آنرا تمیز میکند

اگر با آرد هم آغوش شود آنرا اماده طبخ میکند

اگر با خورشید متفق شود رنگین کمان ایجاد می شود

ولی اگر تنها بماند رفته رفته گند آب می گردد

دل ما نیز بسان آب است وقتی با دیگران است زنده و تاثیر پذیر است و در تنهایی مرده وگرفته است…

پس بیاییم با،باهم بودن دلهایمان را زنده و سرحال نگهداریم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

از کاسبی پرسیدند:
چگونه دراین کوچه پرت و بی عابرکسب روزی میکنی؟
گفت:آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هرسوراخی که باشم پیدامیکند
چگونه فرشته روزیش مراگم میکند

پسری بااخلاق ونیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود
پدردخترگفت:
توفقیری ودخترم طاقت رنج وسختی ندارد,پس من به تودخترنمیدهم
پسری پولدار,امابدکردار به خواستگاری همان دختر میرود
پدردخترباازدواج موافقت میکندودر مورد اخلاق پسرمیگوید:
انشاءالله خدا اوراهدایت میکند
دخترگفت:
پدرجان
مگر خدایی که هدایت میکند
باخدایی که روزی میدهدفرق دارد؟

  گفت:آری مردی که دارایی اش تنها دوگوسفند بود
یکی را شب برایم ذبح کرد
ازطعم جگرش تعریف کردم
صبح فرداجگر گوسفند دوم را نیزبرایم
کباب کرد
گفتند:توچه کردی؟
گفت:
پانصدگوسفندبه اوهدیه دادم
گفتند پس توبخشنده تری
گفت:نه.چون او هرچه داشت به من داد،امامن اندکی ازآنچه داشتم به اودادم

 عارفی راگفتند:
خداوند راچگونه میبینی؟!
گفت آنگونه که همیشه میتواندمچم رابگیرد امادستم رامیگیرد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ایت الله خوشوقت (استاد اخلاق)

س1: در برخورد با گدایان خیابانی که گاهی چند بار هم در روز پیش می­آید و انسان نمی­داند اینها واقعاً فقیر هستند چه کار کنیم ؟

ج: لازم نیست به آنها کمک کنی، مگر آن جایی که خطر آبروریزی باشد آنوقت مجبور هستی کمک کنی. مثلاً اگر پول ندهی فحش می­دهد این­جوری. چون فرموده­اند: « خَيْرُ مَا بَذَلْتَ‏ مِنْ‏ مَالِكَ‏ مَا وَقَيْتَ‏ بِهِ عِرْضَكَ »[1] یعنی بهترین پولی که خرج می­کنی آن است که در راه حفظ آبرو است. بعضی ها بدزبان هستند، بد دهان هستند، فحش می­دهند. نقل می­کنند در زمان مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء رحمه الله هم فقیر زیاد بود، سر نماز می­آمدند تَکَدِّی می­کردند. یک روز یک گدایی آمد؛ مردم کمک کرده بودند دیگر به این گدا چیزی نرسید، آن گدا آب دهان به محاسن شیخ انداخت. شیخ راه افتاد در صفوف نماز و گفت: هر کسی آبروی من را می خواهد کمک کند. پول جمع کرد به او داد. موارد آبرو استثناء است، امّا در حال عادی چیزی ندهید. اگر به اینها بدهید آن­وقت دیگران هم تشویق می­شوند که بیایند گدایی کنند و این حرفه را انتخاب می­کنند، اما اگر خطر آبروریزی بود چاره ای نیست، به اندازه حفظ آبرو به این روایت عمل کنیم « خَيْرُ مَا بَذَلْتَ‏…».

س2: گاهی انسان را به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم می­دهند که یک کمکی بکنید؟

ج: نه، منظور این است که به شما توهین نشود. همین، اگر به شما بناست توهین شود پول به او بده او را لال کند، إقطَع لِسانَه.

س3: گاهی او توهین نمی­کند ولی اطرافیان که می­بینند قضاوت بد می­کنند می­گویند مثلاً چرا روحانی به او کمک نکرد؟

ج: اگر دیدی یک همچنین موردی هم هست آن را هم چیزی بده، چون اینها هم نظر بد به شما بکنند مصداق همان است.

منبع : کتاب بحارالأنوار جلد43 ص 358

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت