✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
راست گفته اند ...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



ما را نوشته اند برای گدا شدن

سائل شدن، اسیر شدن، مبتلا شدن


از آن طرف خلاصه دری باز می شود

می ارزد انتظار به این آشنا شدن


عشاق سنگ خورده ی دیوار زینبیم

پس واجب است غرق تماشای ما شدن


وقتی مسیر جای قدم های زینب است

میلی نمی کنیم به جز خاک پا شدن


اول طواف بعد منا پس چه بهتر است

بعد از دمشق راهی کرب و بلا شدن

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت


...


مُحَرَّم به معنای حرام شده و تحریم آمده است. آنچه خدای تعالی بر بندگان حرام کرده است. مُحَرَّم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری:( مُحَرََّم ، صفر، ربیع الاول، ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الثانی، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه) و یکی از ماه‌های حرام (رجب، شوال، ذیقعده و ذیحجه) است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود. بعضی از مفسران قرآن، تحریم جنگ در این چهار ماه را از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام می‌دانند. در عصر جاهلیت نیز این قانون به عنوان یک سنت به قوت خود باقی بود؛ هر چند آنها طبق میل خود، گاهی جای این ماه‌ها را تغییر می‌دادند، ولی در اسلام همواره ثابت و غیر قابل تغییر شد.

بنا بر قاعده رایج در دوره جاهلیت، که در شش ماه نیمه ی اول سال هر دو ماه متوالی اسامی مشابهی داشته اند.(دو صفر، دو ربیع، دو جمادی) نام این ماه نیز صفر بوده و صفر الاول ( در مقابل صفر الثانی که همان صفر یا صفر الخیر یا صفر المظفر کنونی است) نامیده می شده است. لفظ مُحَرََّم (حرام، که جنگ در آن حرام است) صفت این ماه است که یکی از چهار ماه حرام بوده است. مفسران حدس زده اند با توجه به اینکه ربیع به معنای بهار یا باران و جمادی به معنای سردی یا خشکی و رمضان به معنای گرما است، پیش از اسلام برای آنکه حج در زمان مناسب واقع شود برای تطبیق ماههای قمری خود با سال شمسی نوعی کبیسه گیری داشته اند و هر 24 سال یک ماه اضافی به سال می افزودند و سال های کبیسه 13 ماه می شد و در این سال های کبیسه، صفر الاول یعنی مُحَرََّم را یک ماه به تاخیر می انداختند و این تاخیر را نسئ می نامیدند. به فرمان خدا (در سوره توبه آیه37 ) از این کار نهی شدند.

گفتنی است که تحریم جنگ در این چهار ماه در صورتی است که جنگ از سوی دشمن بر مسلمانان تحمیل نشود، اما در صورتی که مسلمانان مورد هجوم قرار گیرند، موظف به دفاع از از خود هستند. تحریم جنگ و خونریزی در این چهار ماه، دلایل زیادی داشته و دارد، که پایان دادن به جنگ های طولانی و دعوت به صلح و آرامش، یکی از این دلایل است؛ زیرا هنگامی که جنگجویان، چهار ماه اسلحه را بر زمین بگذارند، مجالی برای تفکر و اندیشه به وجود می‌آید واحتمال پایان یافتن دائمی جنگ بسیار افزایش می‌یابد.
قرآن کریم در آیه 36 سوره توبه صراحتاً به حرمت ماه‌های حرام حکم داده است.

ادامه »

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




سلام آقا…
“این الغریب… این الحبیب”
صدایت میکنم آقا…
همین جایم…خودم…تنها…
از این پایین به آن بالا…صدایم می رسد آقا…؟!
نگاهم در زمین گیر است…خودم هم خوب میدانم…
بســـــــی دیر است…
بســــــی دیر است برای پر زدن اما؛
امیدم را نگیر آقا…
از این سقف گناهانم دعا بالا نمی آید…
دعا آنجا نمی آید…
دعایم را ببر بالا…شفاعت کن مرا آقـــــــــــا…
شما را میدهم سوگند…
به حق مادرت زهرا…نگاهت را نگیر آقا…
نگاهت را نگیر آقا…
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّک الْفَرَج…

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




** السلام علیک یامولانا یا صاحب الزمان(عج) **

إنّی أُحِبُّ(1) هرچه که دارد هوای تو
شرمنده ام قدم نزدم جای پای تو

إنّی بَرِئتُ(2) هرکه بخواند به جز تو را
إنّی عَجِبتُ(3) هرکه ندیده عطای تو

ویلٌ لِمَن یُرید(4) اطاعت ز غیر تو
تَبّت یَداه(5) هرکه نشیند به جای تو

إنّی عَصیتُ(6) خواسته ات را مکرّراً
امّا بگو کجا بروم جز سرای تو

گفتی که شرط دلشدگی سرنهادن است
این سر چه قابل است؟ وجودم فدای تو

بازار مصر جمع شود چون تو پا نهی
صد یوسف و هزار زلیخا بهای تو

گویند دل اسیر همان شد که دیده دید
این دل شنید وصف تو شد مبتلای تو

هر صبح جمعه منتظرت ندبه می کند
یابن الحسن کجاست محلّ لقای تو

پرکرده های و هویِ غیر، فلک را ولی چه غم
روزی رسد ز کعبه به عالم ندای تو

خواهد «زُهیر» تا که نگاهش کنی به لطف
این لب مباد دور ز وصف و ثنای تو

پی نوشت:
1. دوست می‌دارم.
2. بیزارم.
3. در عجبم
4. وای بر آن کسی که بخواهد.
5. دستش بریده باد.
6. من سرپیچی کردم

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




حَمدُ لِلَّه پدرِ فاطمه ، پیغمبر ماست
حضرت عشق بفرمود ، علی دلبر ماست

نخِ یک چادر خاکی شده ، تاج سر ماست
حضرت فاطمه در هر دو جهان ، مادر ماست

نام قدیس ، حسن ، نور دل و مفخر ماست
تربت قبر حسین ، ناب ترین گوهر ماست

صاحب تیغ دو دم ، شیر خدا رهبر ماست
بخدا مردترین شاه جهان ، حیدر ماست

انبیا و صلحا ، جن و ملک ،حیدری اند
ابر و باد و مه و خورشید ، همه حیدری اند

عاشق دشت بلا ، تذکره ات با حیدر
هرکه دارد هوس کرببلا ، یا حیدر ..

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




پرسش: سرنوشت شيطان در ظهور چگونه است؟

پاسخ: در قرآن مجيد از شيطان نقل ميکند که پس از اينکه به دليل سجده نکردن بر انسان و تمرد از دستور الهي، رانده شد، به خداوند عرض کرد: ” قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ"؛"پروردگارا! مرا تا روزي که بر انگيخته خواهند شد مهلت ده"(حجر، 36). شيطان در اين درخواست دو مطلب را از خداوند متعال خواسته است: 1. به او مهلت داده شود، 2. اين مهلت تا قيامت و روز مبعوث شدن بندگان ادامه داشته باشد.
پاسخ حضرت حق تعالي به او چنين است: ” قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ؛تو از مهلت يافتگاني، تا روز و وقت معلوم"(حجر، 37و38) خداوند متعال به او مهلت داده است و درخواست اولي او را اجابت کرده است. اما درخواست دوم او او را که خواسته بود تا روز قيامت مهلت داشته باشد اجابت نشده است، بلکه تا روز و وقت معلوم به او مهلت داده شده است. پسرش اين است که ” وقت معلوم” چه زماني است؟ در بحار الانوار، ج60 ص221، از امام صادق(ع) روايتي وارد شده است ابن وهب از امام درباره سرنوشت ابليس در آيه پرسش ميکند که اين روز، چه روز و زماني ااست؟ امام ميفرمايند: “اي وهب! آيا تصور ميکني که آن روز زماني است که خدا در آن روز مردم را مبعوث ميکند؟(چنين نيست) بلکه خداوند ابليس را تا روز قيام قائم ما مهلت ميدهد. در آن زمان حضرت، ابليس را محم ميگيرند و گردن او را ميزند و آن روز، زمان معلوم است.”
هدف اصلي انسان سعادت است و سعادت در جامعه بشري با حکومت حضرت مهري(ع) حاصل ميشود که در آن زمان زمين پر از عدل و داد ميشود و خبري از کفر و ظلم نيست. در آن زمان، قلبها از وسوسههاي شيطاني پاک ميشود و فساد نابود ميگردد. در اين روز، ابليس که کاري جز وسوسه و به انحراف کشاندن جامعه بشري ندارد، به عنوان اصل فساد، گردن زده ميشود پس منظور از کشته شدن ابليس و شيطان به دست حضرت، به قتل رساندن شيطان و پايان مهلتي است که به شيطان داده بود.
البته قتل شيطان و ابليس، به معناي از بين رفتن همه شياطين به ويژه انسانهاي شيطان صفت نيست، زيار تکليف برقرار است و تکليف دائر مدار اختيار خير و شر است و برخي انسانها هتسند که نقش شيطان را بر عهده دارند. ضمن اينکه نفس اماره نيز اتس. امام رئيس شيطانها را که نقشي اساسي براي انحراف و گناه دارد از بين ميبرد.
براي آگاهي بيشتر به تفسير الميزان، ج14، ص167ـ 169 ذيل آيه 38 از سوره مبارکه حجر و ص 184 ذيل بحث روايي آيه مذکور مراجعه شود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: صحت اینکه در زمان ظهور ، یأجوج و مأجوج هم پدیدار می شوند ، چیست ؟

پاسخ: در بعضي از روايات در ميان علايم ظهور از خروج يأجوج و مأجوج آمده است؛ لذا مي‌توان گفت يكي از نشانه‌ها نيز خروج يأجوج و مأجوج است. مانند روايت حذيفه كه از پيامبر نقل مي‌كند: «عشر آيات بين يدي الساعه: خمس بالمشرق و خمس بالمغرب فذكر الدابه و الدجال و طلوع الشمس من مغربها و عيسي بن مريم(ع) و يأجوج و مأجوج و انه يغلبهم و يغرقهم في البحر و لم يذكر تمام الآيات».(خصال شيخ صدوق، ص447، ح46 و ص449، ح52).
و قرآن نيز فرموده است: «حتي اذا فتحت يأجوج و مأجوج و هم من كل حدب ينسلو»؛«تا آن زمان كه يأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنها از هر محل مرتفعي به سرعت عبور مي‌كنند.(انبياء ، آيه 96).اين آيه بر دوران ظهور تطبيق شده است.(معجم احاديث الامام المهدي، ج2، ص149، ح490).
البته بايد دانست، در بعضي موارد، نشانه‌هاي ظهور با نشانه‌هاي قيامت مخلوط گرديده است و از بعضي روايات(معجم احاديث الامام المهدي، ج5، ص2166) استفاده مي‌شود كه پديد آمدن يأجوج و مأجوج از نشانه‌هاي قيامت است. بنابراين براي اظهار نظر در مورد اين كه اين اتفاق در زمان ظهور خواهد بود يا نزديك قيامت، احتياج به تحقيق بيشتر دارد. همان گونه كه اصل قضيه يأجوج و مأجوج و ماهيت آن بررسي دقيق‌تري را مي‌طلبد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: ظهور حضرت مهدي براي ناآگاهان نسبت به ايشان چه فايده اي دارد؟ برخورد امام با آنان چگونه خواهد بود؟

پاسخ: امام مهدي(ع) ابتدا خود را معرفي مي‌كند و آنان را دعوت به تفكر و پذيرش دين حق مي‌كند. ظهور حضرت چون همراه با تبيين درست و منطقي دين اسلام، نزول حضرت عيسي(ع)، آشكار كردن الواح اصلي تورات، امداد‌هاي غيبي و معجزات است، باعث مي‌شود همه او را بشناسند و كسي نسبت به او و حركتش نا آگاه نباشد. نتيجه اين امور، گرويدن اكثريت قريب به اتفاق مردم به حضرت و پذيرش او مي‌شود. حال، اگر كسي به مخالفت و انكار بپردازد و رو در روي حضرت قرار گيرد و قصد تقابل را داشته باشد، امام مهدي(ع) با او مي‌جنگد، و سر انجام جنگ نيز چيزي جز هلاكت و نابودي كفار و پيروزي حضرت نيست.
با پيروزي حضرت، همه، از بركات معنوي ظهور بهره مي‌برند چرا كه طبق آيات شريفه قرآن، آينده جهان از آن دين اسلام و حاکميت دين حق است.(توبه، آيه 32و 33) کل زمين در اختيار بندگان صالح قرار مي گيرد(انبياء، 105) و حجت خدا و مؤمنان صالح، به خلافت و حکومت مي رسند. در اين روزگار دين مورد رضايت خدا (اسلام) پا بر جا و برقرار مي‌شود(و احکام و معارف آن در سرتاسر جهان اجرا مي‌گردد.)، امنيت و آرامش کامل برقرار مي گردد و عوامل نا امني و مظاهر ظلم و فساد از بين مي رودو عبادت واقعي (و عبوديت و بندگي حقيقي) به صورت عمومي تحقق مي يابد(نور، آيه 55).
در آن روزگار طلايي، قرآن و نماز و مسجد جايگاه حقيقي خود را پيدا مي‌كنند. تعليم قرآن تبديل به يك فرهنگ عمومي مي‌شود. امام علي(ع) در روايتي فرموده است: گويا شيعيان خود را مي‌بينم كه در مسجد كوفه، خيمه‌ها زده و قرآن را بدان گونه كه نازل شده به مردم مي‌آموزند.(بحار الانوار، ج 52، ص 364). به اين صورت است كه مسجد مكان تعليم و تربيت ديني مي‌شود و نماز ـ كه اصلي‌ترين نوع عبادت است ـ خالصانه انجام مي‌شود. خداوند در تبيين آن روزگار مي‌فر مايد:” يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً” ؛ “عبادت مي‌كنند مرا و نسبت به من چيزي را شريك قايل نمي‌شوند". در آن دوران زينت‌ها و بناهاي اضافي مسجد از بين مي‌رود تا اين مكان به درستي محل مناجات و عبادت باشد.
زندگي مادي ادامه خواهد داشت؛ زيرا رسيدن به عالم آخرت پس از زندگي در دنيا و حيات مادي است. بهره وري از منافع مادي نيز به بهترين حالت شكل مي‌گيرد و بركات و نعمات آشكار مي‌شود. البته منافع مادي در زمان ظهور دو مشخصه اصلي دارد:
الف. جامعه در آن عصر، فضيلت محور و ارزش مدار خواهد بود، از اين رو از منافع مادي در راستاي حيات معنوي استفاه شده و دنيا ابزار حركت تكاملي و كسب سعادت خواهد بود.
ب. اين منافع مادي به صورت صحيح در اختيار عموم قرار مي‌گيرد و همه از آن بهره مي‌برند و جامعه طبقاتي نخواهد بود

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت