✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سعودیه و دستهای پنهان دیگر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



پرسش: آيا سفياني اسرائيلي است ؟ شخصيت او را شرح دهيد ؟

پاسخ: از روايات مربوط به سفياني به دست ميآيد که او از تبار بني اميه و از نسل ابوسفيان است.

در رواياتي از امام علي(ع) نقل شده “او از بني اميه است” در روايتي از امام صادق(ع) ذکر شده است: “پسر زن جگرخوار از وادي يابس خروج ميکند". در برخي روايات به بعضي ويژگيهاي جسمي او اشاره شده است؛ از جمله: کبود چشم، اعور ،(يک چشم) داراي صورت وحشت انگيز، سرخ رو و آبله رو.

(برگرفته از کتاب: سفياني از ظهور تا افول، نصرت الله آيتي).

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا همه منتظران از تمام اديان ظهور را متوجه مي شوند ؟ چگونه ؟

پاسخ: ظهور امام زمان(ع) داراي علايم و شرايطي است که تحقق آنها باعث ظهور ميشود.وهر گاه اين علائم محقق شد ظهور واقع مي شود و همه بشر روي زمين متوجه آن شده به دنبال مهدي راه مي افتند و چون هم تشنه عدالت هستند به دنبال دادگر مي شتابند.
علايم ظهور: علامت در لغت عرب به معناي نشانه است. بنابراين منظور از علائم ظهور، نشانه‌هايي است كه نزديك شدن ظهور را نشان مي‌دهند. با تحليل ماهيت علائم ظهور، در مي‌يابيم كه علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببي ندارند يعني اين گونه نيست كه به محض تحقق نشانه‌ها و علائم ظهور بگوييم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهد يافت، بلكه تنها جنبه اعلام و كاشفيت دارند يعني تحقق آنها كاشف از اين واقعيت است كه ظهور نزديك شده است.
علائم را از جهات مختلفي مي‌توان تقسيم بندي نمود.
از جمله مي‌توان آنها را به:
1. علائم عادي و علائم غير عادي و معجزه آسا تقسيم كرد.
2. با توجه به روايات رسيده مي‌توان به علائم حتمي و علائم غير حتمي تقسيم نمود.
3. بالآخره مي‌توان به لحاظ فاصله زماني بين وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائم قريب و علائم بعيد تقسيم كرد.
آنچه بيشتر از ظاهر روايات به دست مي‌آيد تقسيم علائم به غير حتمي يا موقوف و علائم حتمي است. علائم غير حتمي يا موقوف نشانه‌هايي است كه رخ دادن آنها قطعي نيست و ممكن است به دليل عدم تحقق شرايط و يا ايجاد مانع به وقوع نپيوندند.
و اما علائم حتمي انهاست كه رخ دادن آنها حتمي و قطعي است.
در منابع روايي، بسياري از رخداد‌هاي طبيعي و غير طبيعي و دگر‌گوني‌هاي سياسي و اجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نمي‌توان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانه‌ها، برخي به عنوان “علايم حتمي ظهور” ذكر شده است.
علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج مي‌كند و با تصرف بخش‌هايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين مي‌كند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج مي‌كند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر مي‌گردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه مي‌فرستد و چون به سرزمين بيداء مي‌رسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو مي‌برد و هلاك مي‌شوند.
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام مي‌كند و مردم را به حق و عدل دعوت مي‌كند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانه‌هاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل مي‌رسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش مي‌رسد و همه مردم آن را مي‌شنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) مي‌فرمايد:"ندا كننده‌‌اي از آسمان، نام قائم ما را ندا مي‌كند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
شرايط ظهور: براي هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرط لازم است:
الف. برنامه و قانون جامع: از آنجايي كه برنامه حركتي حضرت مهدي(ع) بر اساس دستورات دين اسلام و سيره پيامبر(ص) است. اين شرط از شرايط ظهور فراهم است.
ب. رهبر: هر انقلاب نياز به رهبري دارد كه عالم به برنامه‌ها و اهداف انقلاب باشد. وضعيت موجود و مطلوب را بتواند تشخيص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و … و چون رهبري ظهور به دست امام زمان(عج) است ـ كه متصل به علم الهي و آيينه تمام نماي صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا اين شرط نيز براي ظهور فراهم است.
ج. ياران: يك انقلاب نياز به ياوراني دارد كه رهبر را شناخته و به او ايمان داشته باشند، از اهداف و برنامه‌هاي انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور كنند. شجاع و فداكار باشند و تا آخرين نفس بايستند. اين ياران قبل از شروع قيام، به زمينه سازي پرداخته و مردم را نسبت به حركت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغيب به پذيرش انقلاب مي‌كنند. در جريان انقلاب در صحنه‌ها حاضر شده و از هيچ تلاشي كوتاهي نمي‌كنند. و بعد از پيروزي و اجراي برنامه‌ها، خود را وقف قيام مي‌كنند و … انقلاب امام زمان(عج) نيز نياز به ياراني شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.
د. پذيرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شكل گرفته و به سرانجام مطلوب مي‌‌رسد. ظهور نيز وقتي است كه مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستري او باشند.
ما چون علم و اطلاع کامل و درستي نداريم نميتوانيم در مورد نزديک بودن ظهور اظهار نظر بکنيم. ائمه معصومين(ع) از ما خواستهاند هميشه منتظر ظهور باشيد ولي براي ظور زمان تعيين نکنيد که تعيين کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند.
طبق روايات انتظار فرج در زندگي انسان راهگشا است و آثار خود را در زندگي به جاي ميگذارد. راوي ميگويد از امام(ع) پيرامون فرج و ظهور پرسيدم. حضرت فرمود: آيا نميداني انتظار فرج از فرج است.(بحار الانوار، ج52، ص130، ح29)
و آنچه وظيفه انسان است داشتن معرفت صحيح است، زيرا معرفت صحيح باعث ميشود انسان به درستي برنامه ريزي کرده و حرکت کند. از امام صادق(ع) نقل شده است “اعرف امامک فانک اذا عرفته لم يضرک تقدم هذا الامر او تآخر". امامت را بشناس، پس هنگامي که او را شناختي ضرر نميرساند تو را مقدم شود اين امر يا به عقب بيفتد. (بحار الانوار، ج52، ص141، ح52) مهم شناخت و عمل به وظيفه است.
گفتني است چون امر فرج امام زمان(ع) مربوط به کل جهان و همه انسانها ميباشد ، بنابراين همگان متوجه ظهور خواهند شد و همانگونه که بيان شد به واسطه علائم مخصوصا صيحه آسماني (که معرفي امام عصر(ع) را نيز به همراه دارد) همه متوجه نزديک شدن ظهور ميشوند. علاوه اين که اعلام ظهور توسط امام در مسجد الحرام به گوش جهانيان خواهد رسيد.
در مورد صيحه، از امام صادق(ع) پيرامون ظهور و علايم آن نقل شده است که به راوي فرمود: نگه دار با دستت هلاک فلاني (مردي از بني عباس) و خروج سفياني و کشته شدن نفس (زکيه) و فرو رفتن سپاه به زمين و صوت. راوي پرسيد: صوت چيت؟ آيا همان منادي است؟ حضرت فرمود: آري و صاحب اين امر به وسيله آن شناخته ميشود(بحار الانوار، ج52، ص234، ح100) و در حديث ديگر از حضرت نقل شده است: قائم(ع) قيام نميکند تا اينکه منادي از آسمان ندا ميدهد که ميشنود آن را دوشيزگان پشت پرده و اهل مشرق و مغرب (بحار الانوار، ج52، ص285، ح15).
در مورد ظهور، از امام صادق(ع) نقل شده است:"لا تراه عين في وقت ظهوره الا رأته کل عين. نمي بيند چشمي او را در وقت ظهور مگر اينکه همه او را مشا هده ميكنند

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا پر شدن زمين از ظلم و فساد از شرايط ظهور است؟ آيا ظهور زمان معيني دارد؟

پاسخ: اين حرف صحيح نيست. براي ظهور امام زمان(عج) ابتدا مردم بايد خود را براي ياري كردن حضرت آماده كنند و بكوشند ديگران را نيز براي تحقق ظهور آماده كنند. اين وقتي است كه دوستان حضرت با انجام دادن واجبات و ترك گناهان و تقويت ايمان، بتوانند لياقت ياري امام زمان(عج) در خود ايجاد كنند. البته هميشه انسان‌هاي ظالم و فاسد نيز هستند كه به دنبال ظلم و فساد بيشترند.
وقت ظهور مشخص نيست. هر وقت مردم واقعا آماده شدند، حضرت نيز ظهور مي‌كند.

 

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا تا به حال علائم دال بر نزدیک شدن ظهور امام ظاهر شده است ؟

پاسخ: با توجه به اين كه زمان ظهور مشخص نيست، زمان نشانه‌هاي مرتبط نزديك به آن نيز مشخص نيست. بنابراين، سخن گفتن از نزديكي يا دوري آن، امري پسنديده نيست.
البته، عده‌اي با توجه به اوضاع و شرايط فعلي حاكم بر جهان، به اين باور رسيده‌اند كه دوره‌اي كه در آن زندگي مي‌كنيم همان دوره‌ي آخرالزمان است كه در روايات به آن اشاره شده است؛ زيرا، براي آخر الزمان نشانه‌هايي گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسير دين بر اساس هوا و هوس و … كه اين نشانه‌ها در دوره‌ي زماني ما به وقوع پيوسته است. پس زمان كنوني، آخر الزمان است و ظهور نيز در اين دوران محقق مي‌شود. به علاوه، با وجود انقلاب اسلامي ايران و زنده شدن نام و ياد امام زمان، و معرفي ايشان به دنيا، آمادگي و اقبال مردم به پذيرش ايشان، بيشتر شده و اميد به ظهور هم بيشتر شده است.
به هر حال ما در عين آن كه بايد اميد به تعجيل در فرج داشته باشيم و آمادگي براي ظهور را در خود تقويت بكنيم، ولي نبايد فكر خود را متوجه اموري بكنيم كه از محدوده‌ي علم ما فراتر است و راهي براي دسترسي به آن نداريم. لذا سخن از نزديكي علايم، امري قابل قبول نيست.

پرسش: آیا علائم ظهور واقع شده اند ؟

پاسخ: عده‌اي بر اين باورند كه بسياري از علائم ظهور اتفاق افتاده است و فقط علايم حتمي نزديك ظهور، باقي مانده است. به نظر مي‌آيد سخني قطعي و كامل در اين مورد نمي‌توان گفت؛ زيرا منابع اصلي و قديمي شيعه، معمولاً، از نشانه‌هاي خاص و محدود نام برده‌اند، و بسياري از اين نشانه‌هايي كه به عنوان علايم اتفاق افتاده، مطرح مي‌شود يا اصولا در اين منابع ذكر نشده و يا بسيار كم رنگ بيان شده است. اين امر، نشانه آن است كه اخباري كه اين گونه نشانه‌ها را بيان كرده‌اند، چندان مورد اعتناي علماي گذشته نبوده است.
همچنين اسناد برخي از روايات، اشكال دارد و نقل آن‌ها در كتب روايي جامع، مانند بحار به دو علت مي‌تواند باشد:
1. حفظ اصل نقل‌ها براي تامل و تدبر ديگران در مورد آنها.
2. روشن شود كه همه گروه‌ها ـ چه موافق و چه مخالف اهل بيت ـ در اصل ظهور حضرت مهدي(ع) اتفاق نظر دارند. مرحوم مجلسي در ذيل روايتي مي‌گويد: «اين روايت را كه متن آن تغيير يافته و اشتباه دارد و سند آن به بدترين خلق خدا، يعني عمر بن سعد منتهي مي‌شود، آوردم تا دانسته شود همه، حضرت مهدي(ع) را قبول دارند. (بحار، ج52، ص227، ح90).
در مواردي كه سخن از يك علامت و فرج بعد از آن مطرح شده، گويا مراد ظهور امام زمان(ع) نيست، بلكه يك گشايش و راحتي براي مؤمنان است. از امام باقر(ع) نقل شده است:«منتظر صدايي باشيد كه از طرف دمشق، ناگهان به شما مي‌رسد. در آن، گشايش بزرگ براي شما خواهد بود.(الغيبة، نعماني، ب14، ح66).
در برخي روايات، سخن امام، به گونه‌اي است كه خبر از يك اتفاق و واقعه مي‌دهد نه اين كه بخواهد آن واقعه را يكي از علايم ظهور معرفي كند، مانند وقوع گرماي شديد(الغيبة، نعماني، ب14، ح44).
برخي نشانه‌ها و بيان‌ها، به گونه‌اي است كه مي‌تواند معناي ديگري غير از معناي ظاهري داشته باشد. مانند طلوع خورشيد از مغرب كه شايد كنايه از ظهور حضرت از مكه باشد. از امام علي(ع) نقل شده است: «و هو الشمس الطالعة من مغربها»(بحار، ج52، ص194، ح26).
به علاوه معلوم نيست اين حادثه خارجي، واقعا همان نشانه‌اي باشد كه در روايت ذكر شده است، بلكه شايد پديده‌اي مشابه آن باشد. (البته بايد توجه داشت كه شباهت اين حادثه با يك علامت، اين احتمال را ايجاد مي‌كند كه شايد اين واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگي را در خود منتظر ايجاد مي‌كند).
سخن آخر اين كه اين مقدار كه انسان به صورت كلي در مورد آنها بداند، كافي است و پي‌گيري وقوع يا عدم برخي از آنها فايده و نتيجه‌اي در بر ندارد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت





لشگر های دوستان و دشمنان امام زمان عج الله فرجه الشریف

مهمترين لشكر هاي امام زمان در هنگامه ظهور عبارتند از:


1 -اولين لشكر امام زمان( لشكر خود امام زمان)


در كوفه با لشگر سفياني درگير مي شوند و اولين لشگر را براي جنگ با تركها ( عثماني احتمالا منظورشان است ) مي فرستند و خود حضرت بسوي شام براي جنگ با سفياني حركت مي كنند پس از آن به سوي قدس براي جنگ با يهوديان و روميان مي روند و از آنجا لشگريان خود را براي آزادي كشورهاي مختلف مي فرستند.
رنگ پرچم :سبز

2 - دومين لشكر امام زمان (لشگر خراساني )


خراساني يا سيد حسني است از شهر سمرقند خروج نموده و بسوي ري حركت مي كند و شعيب بن صالح تميمي به او ملحق شده و در شهر همدان و دينور با لشگر حكومتي مي جنگد و براي جنگ با سفياني عازم استخر مي شود و پس از آن به لشگر حضرت مهدي (عج) در كوفه مي پيوندد.
رنگ پرچم: سياه


3 – سومين لشكر امام زمان ( لشگر يماني )
او كه نامش حسن يا حسين است از يمن خروج مي كند و بر شهر صنعاء تسلط مي يابد و سپس بسوي مكه حركت نموده و خود را به لشگر آن حضرت مي رساند.
رنگ پرچم:سفيد


4- چهارمين لشكر امام زمان (لشگر هاشمي عراقي )
او از گيلان غرب بسمت عراق حركت مي نمايد و بسوي بصره رهسپار مي شود سپس براي ياري خراساني در جنگ با سفياني به استخر مي رود و حكومت خود را بر تمام سرزمينهاي خليج فارس گسترش مي دهد.
رنگ پرچم:آبي سير


5– پنجمين لشكر امام زمان ( لشگر اعرج كندي)
اعرج كندي از قسمت مراكش ( شمال آفريقا ) براي تصرف مصر خروج مي كند پس از آن براي تسلط بر قدس به آن سمت حركت ميكند ولي سفياني او را از بين مي برد.
رنگ پرچم: زرد


6- ششمين لشكر امام زمان ( لشكر حارث بن حرث)
حارث بن حرث از ياران امام زمان (عج) هم زمان با سيد خراساني قيام ميكند و از سمت خراسان با لشكر خود و به فرماندهي منصور عازم اصفهان شده پس از تسخير اصفهان رو به استخر ( شيراز كنوني) نهاده و آنجا را تصرف مي كند سپس با لشكر سيد هاشمي عراقي جمع شده و به طرف كوفه حركت مي كنند سپس با لشكريان سيد خراساني و شعيب بن صالح جهت نبرد با لشكريان سفياني روبه عراق حركت مي كنند.
رنگ پرچم :آبي روشن

مهمترين لشكر هاي دشمنان امام زمان در هنگام ظهور عبارتند از:


1-لشكر تركان ( عثماني)
روايات يادآور اين معناست كه نخستين جنگي را كه حضرت پس ازفتح عراق به آن اقدام مي كند جنگ با تركان است، كه آنها را شكست مي دهد.
و ظاهراً مقصود از تركان، روسها است كه بعد از جنگ جهاني با روميان يعني غربيها ضعيف و ناتوان مي شوند.
از ديگر احاديث مربوط به تركان ، حديثى است كه مى گويد دوبار شورش مى كنند.
اصل حديث از ابن حماد به نقل از مكحول است كه پيغمبر فرمود :
(تركان دو بار شورش مى كنند . يك بار كه آذربايجان را ويران مى كنند . بار دوم آن قدر پيش مى آيند كه اسبان شان را كنار ساحل فرات مى بندند .)
اما پس از آن تركى باقى نمى ماند
ارطاة نقل مى كند :
( سفيانى با تركان مى جنگد و شكست شان به دست مهدى (عج) است . نخستين پرچمى كه مهدى (عج) براى نبرد برمى افرازد ، براى نبرد با ترك هاست)
عبد الله بن عمرو نقل مى كند :
( يكى از ملاحم باقى مانده ، كه نبرد با تركان در جزيره است . )
ابن حماد چندين روايت مى آورد كه همگى با جنگ مغولان در سرزمين هاى اسلامى همخوان است ، و ظهور امام مهدى را پس از آن مى داند ، همچنين روايت ديگرى درباره نبرد امام در قرقيسيا با سفيانى و نبرد با تركان مى آورد ، اما بعيد است از نشانه هاى ظهور باشد .
به نقل از ابن مسعود گفته شده است :
(وقتى تركان و خزر به جزيره و آذربايجان بيايند و روميان به « عمق » و اطراف آنجا بروند ، مردى از قبيله قيس از اهالى قنسرين با روميان مى جنگد و سفيانى هم در عراق با اهالى شرق مى جنگد . هر ناحيه اى سرگرم نبرد با دشمن است . وقتى مهدى چهل روز بجنگد و كمكى به او نرسد ، با روميان ، به شرطى كه هيچ كدام به ديگرى خراجى نپردازد ، صلح مى كند )
حذيفه مى گويد :
(وقتى پيشقراولان ترك را ديديد كه به جزيره آمده اند ، با آنها بجنگيد تا شكست شان بدهيد ; اينها با اين كار ، حرمت آنجا را زير پا گذاشته اند . اين نبرد نشانه خروج غربيان و شكست پادشاهى آنان است . )
از اين گونه روايات زياد وارد شده است .
اما شايد مهم ترين روايت ، روايت عمار ياسر است كه مى گويد :
(دولت اهل بيتِ پيامبر نشانه هايى دارد . پس سرِ جاى خود بمانيد تا آن نشانه ها ظاهر شود ، از جمله : آمدن تركان كه هم پيمان مردى ضعيف اند ، كه دو سال پس از بيعت با وى ، بر كنار مى شود و تركان بر ضد روم با هم پيمان مى شوند .)
رنگ پرچم: قهوه اي


2- لشكرسلمي تكريتي ( شيصباني)
ظاهر اينست كه خرابي بصره به دست او خواهد شد، از طرف جنوب وارد بصرمي شود، گروهي از عربها و گروهي از زنجي ها را همراه مي برد و بصره را خراب مي كند.
محل خروج وى عراق است كه به آن زمين كوفان نيز گفته مى شود و يا اينكه در خود شهر كوفه است به هر حال خروج و يا انقلاب و يا حكومت او ناگهانى و غير منتظره است (مانند آب كه از زمين مى جوشد) او انسانى است طغيانگر و خونريز كه مؤ منان را به قتل مى رساند و ظاهرا معناى جمله (و نمايندگان شما را مى كشد)
عوف سلمي كه احتمالاً از نسل جعفر طيار است، بصره را با خاك يكسان مي كند و از عراق عبور كرده وارد دمشق مي شود و در مسجد شام به قتل ميرسد.
رنگ پرچم : بنفش


3-لشگر سفياني
لشگر سفياني ابتدا از وادي پابس در سرزمين شام خروج نموده و پنج شهر را اشغال مي نمايد . سپس به سمت رقه و قرقيب حركت نموده و از راه موصل وارد عراق مي شوند پس از آن شهرهاي تكريت - بغداد - كوفه - حي - بصره را پشت سرگذاشته و در شهر استخر با خراساني و هاشمي درگير مي شود در همين زمان پادشاهان حجاز از او براي جنگ با حضرت مهدي (عج) ياري مي طلبند و سفياني لشگري را به سوي مكه مي فرستد كه لشگر او پس از خروج از مدينه در زمين فرو مي رود.
سفياني از افرادي است كه چند ماه مانده به ظهور حضرت در ماه مبارك رجب همزمان با سيد يماني و سيد خراساني( در يك روز) از ناحيه شامات(كه شامل 5 منطقه است) خروج كرده و با تصرف سوريه و عراق لشگري را براي يافتن و قتل امام زمان(عج) به طرف مكه مي فرستد كه اين لشگر در بين راه مدينه ومكه در منطقه اي بنام ( بيداء) به زمين فرو رفته و نابود خواهند شد ، جنايتهاي سفياني در سوريه و مخصوصا در عراق وحشتناك است ، صدها هزار نفر از مردم بيگناه به دست او كشته خواهند شد تا اينكه توسط لشگر سيد خراساني كه از ايران قيام كرده و رهسپار عراق گرديده است ، شكست خورده و نابود مي گردد.
در روايات آمده است سفياني با حمايت صهيونيستها و غربي ها در سوريه(ويا اردن) كودتا مي كند و سپس يك گروه به نام بني كلب از او حمايت مي كنند ، بني كلب جماعتي هستند كه بخشي از آنها در ارتش اسرائيل ، بخشي در سوريه و بخشي در لبنان زندگي مي كنند.
رنگ پرچم :قرمز


4-لشكر ياجوج و ماجوج
ياجوج و ماجوج دو شخصيت يا امتي بوده‌اند كه ذوالقرنين در قرآن كريم از آنان با عنوان مفسد في الارض ياد كرده است. ماجراي اين دو در دوره بعد از ظهور و پس از جريان دجال، تكرار مي‌شود كه از حيث گستره و طرف‌هاي درگير و ديگر ويژگي‌ها كاملاً متفاوت با آن خواهد بود. بررسي ماجراي يأجوج و ماجوج مجال مفصلي مي‌طلبد و علاقه مندان مي‌توانند كتاب يأجوج و مأجوج نوشته شيخ توفيق حسن علويه را مطالعه نمايند. در اينجا به همين مقدار اكتفا مي‌شود كه فتنه اين دو نيز به دست امام عصر(ع) برچيده مي‌شود.
رنگ پرچم: نامشخص


5- لشكر غربيان و يهوديان
بنابر روايات متعددي كه ذيل آيات آغازين سوره بني‌اسراييل بيان شده دومين شكست جدي يهوديان در طول تاريخ به دست ياوران امام عصر(عج) خواهد بود. اين مطلب را در منابع اهل تسنن نيز مي‌توان يافت. براي نمونه:
(قيامت برپا نشود تا اينكه بين مسلمانان و يهوديان جنگي رخ دهد كه مسلمانان همه آنان را به هلاكت رسانند؛ به گونه‌اي كه اگر شخصي يهودي در پشت درخت يا صخره‌اي پنهان شود آن درخت و صخره به صدا در آمده و مي‌گويد:‌اي مسلمان، يك يهودي در پناه من مخفي شده، او را هلاك كن)
همان طور كه مشاهده مي‌شود اين جنگ متفاوت با جنگ‌هاي معمولي خواهد بود به نحوي كه نباتات و جمادات نيز به ياري ياران امام زمان(عج) خواهند آمد تا به ظلم‌ها و جنايات پايان ناپذير يهود خاتمه بخشند. با تسلط بر فلسطين و مناطق اطراف آن در اين مقطع، امام زمان(عج) بر منطقه خاورميانه مسلط مي‌شوند
درباره زمان آغاز و مدت اين نبرد در روايات مطلبي يافت نشد امّا با توجه به شواهد و قرائن مي‌توان آن را در ماه‌هاي آغازين پس از ظهور تصور كرد. زيرا ايشان در مدتي كمتر از سه ماه بر خاورميانه مسلط مي‌شوند و پيش از آن با صيحه جبرييل همگان با شخصيت حضرت مهدي(عج) و اهداف و برنامه‌هاي ايشان آشنا شده‌اند. از سويي امام(عج) از تمامي فرصت‌ها بهره مي‌برند و براي ابلاغ پيام جهاني خويش اقدام مي‌نمايند و از سوي ديگر در طول قرون متمادي و پيش از تولد امام زمان(عج) براي ممانعت از اقدامات عدالت گسترانه ايشان مترصد ظهور بوده‌اند. ظالمان كه حضرت مهدي(عج) را در هم شكننده تمام هيمنه خويش مي دانسته‌اند هرگز براي مخالفت و مبارزه با ايشان زمانه را از دست نخواهند داد. به خصوص كه مي‌دانند هر لحظه‌اي كه از ظهور بگذرد بر تعداد ياران و شيفتگان امام زمان(عج) افزوده خواهد شد. در برخي از روايات سرآغاز اين نبرد را پناه بردن بازمانده سپاه سفياني به غرب بيان شده است. ظاهرا در اين ماجرا غربيان حضرت مسيح(ع) را ميانجي خويش قرار مي‌دهند و قرارداد صلحي ميان دو طرف براي مدت هفت سال برقرار مي‌گردد.
غربيان تنها با گذشت نه ماه، دو يا سه سال (به اختلاف روايات) از عقد اين قرارداد صلح، آن را نقض مي‌كنند و با سپاهي متشكل از هشتاد پرچم(شايد كنايه از كشور باشد) و نزديك به يك ميليون سرباز به مسلمانان حمله ور مي‌شوند. به رغم حضور اين خيل سپاه جهاني در منطقه فلسطين، كه با همراهي برخي از اعراب با غربيان ادامه مي‌يابد به نفع مسلمانان و سپاه ظهور خاتمه مي‌يابد. متاسفانه به غلط برخي نبرد قرقيسيا را معادل اسلامي آرماگدون درنظر مي‌گيرند. با نگاه دقيقتر مي‌توان ادعا كرد غربيان با در نظر گرفتن نبرد نهايي امام عصر(عج) با روم و غرب داستان آرماگدون را ساخته‌اند يا در منابع آسماني تحريف ناشده‌اي كه به طور محرمانه و مخفيانه در اختيار دارند از اين نبرد اطلاع يافته‌اند و حقايق مربوط به آن را براي خويش تحريف كرده‌اند. مقايسه شباهت‌ها و تفاوت‌هاي اين دو نبرد مجال ديگري مي‌طلبد امّا به اجمال بايد اين دو را بسيار شبيه بدانيم.
رنگ پرچم : زرد رنگ


6- لشكر دجال
ماجراي دجال با اوصاف خاص او مطلبي است كه غالبا در منابع اهل سنت آمده است و در منابع شيعي معمولا به بيان كليات و مطالب اجمالي درباره اين موضوع اكتفا شده است. منابع مسيحيان نيز به وفور درباره دجال و اقدامات او سخن گفته‌اند تا جايي كه در حال حاضر، آنان به دنبال يافتن مصداق يا مصداق‌هاي آن هستند.در منابع مسيحيان، مسيح نبي(ع) را قاتل دجال معرفي كرده‌اند و در منابع اسلامي نيز گاه ايشان و گاه حضرت مهدي(عج) را كُشنده دجال بيان نموده‌اند. دجال شخصيت، جريان يا ابزاري است كه عده‌اي در در دوره آخرالزمان به خويشتن فريفته مي‌سازد و زمينه كفر و ناسپاسي جمعيت بسياري را فراهم مي‌آورد. به استناد رواياتي كه به دست ما رسيده اين ماجرا در دوره امام عصر(عج) خاتمه مي‌يابد و در دمشق، باب لد كشته مي‌شود.
رنگ پرچم : نفاق و دو رويي


7- لشكر شيطان
ابليس پس از آنكه در ماجراي خلقت حضرت آدم(ع) بر او سجده نكرد و از درگاه الهي رانده شد درصدد انتقام از اين مخلوق تازه خداوند بر آمد. او با توجه به معرفتي كه به خداوند داشت به عزت او قسم خورد كه به جز مخلَصان، ديگر اسنان‌ها را گمراه كند و براي همين امر از خداوند تا روز قيامت مهلت خواست. خداوند تا موعد مشخصي (يوم الوقت المعلوم) به او مهلت داد. در روايات متعددي كه ذيل اين آيه آمده، آن موعد مشخص را ظهور امام عصر(عج) بيان نموده‌اند. پس از ظهور امام عصر(عج) طي نبردي ابليس به همراه اعوان و انصار جني و انسي‌اش در برابر امام و يارانشان صف آرايي مي‌كنند. نتيجه اين نبرد نيز شكست شيطان و ياران اوست و در پايان اين جنگ، ابليس در مسجد كوفه به دست امام زمان(عج) كشته مي‌شود. از همين روست كه نوع مشكلات و آزارهايي كه دوستداران و پيروان و مبلغان امام عصر(عج) در دوره غيبت از شياطين جن و انس مي‌بينند به مراتب بيش از ديگران است. از اين مقطع به بعد ميزان سنجش افراد بر اساس نحوه برخورد با نفس اماره شان است؛ زيرا ديگر وسوسه كننده‌اي از بيرون وجود ندارد و افراد تنها از درون وسوسه را تجربه مي‌كنند.
رنگ پرچم: نامشخص

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت





اسامی فرماندهان لشکر امام زمان (عج)
در روایات نام افرادی را می بینیم که یا عملیات نظامی خاص و یا فرماندهی تعدادی از لشکریان امام عصر (عج) به آنها نسبت داده شده است. در این نوشتار به برخی …
به گزارش ارگ نیوز به نقل ازجام نیوز، در روایات نام افرادی را می بینیم که یا عملیات نظامی خاص و یا فرماندهی تعدادی از لشکریان امام عصر (عج) به آنها نسبت داده شده است.

نیروهای حضرت مهدی (عج) از ملیت های گوناگونی تشکیل شده اند و به هنگام قیام با شیوه خاصی فراخوان می شوند. در روایات نام افرادی را می بینیم که یا عملیات نظامی خاص و یا فرماندهی تعدادی از لشکریان امام عصر (عج) به آنها نسبت داده شده است. در این نوشتار به برخی از آنها اشاره می شود.

حضرت عیسی (ع)
امیرمومنان علی (ع) در خطبه ای می فرمایند: «آنگاه مهدی (عع) حضرت عیسی را به جانشینی خود، در عملیات تهاجمی علیه دجال بر می گزیند. عیسی (ع) برای یافتن و سرکوبی دجاّل حرکت می کند. دجال که همه جهان را در سلطه خود دارد و کشاورزی و نسل بشری را نابود کرده است، مردم را به خویش می خواند و هر کس او را بپذیرد مورد لطف قرار می گیرد و اگر خودداری ورزد، او را می کشد. سراسر جهان جز مکه، مدینه و بیت المقدس را در هم نوردیده است و همه فرزندان ناشمروع از شرق و غرب جهان پیرامونش گرد امده اند.

دجال به سوی حجاز حرکت می کند و عیسی (ع) در گردنه «هرشاه» به او می رسد و فریادی هولناک بر او می کشد و ضربه ای سخت بر او فرود می آورد و او را در شعله های آتش ذوب می کند، آن سان که سرب در آتش ذوب می شود.»

در ویژگی حضرت عیسی (ع) آمده است: او چنان ابهتی دارد که چون دشمن او را می بیند به یاد مرگ می افتد؛ چنان که گویی عیسی (ع) قصد جانش را کرده است.»

شعیب بن صالح (ع)
امیرمومنان علی (ع) می فرمایند: «سفیانی و صاحبان پرچم های سیاه با یک دیگر رودر رو می شوند در حالی که میان آنان جوانی از بنی هاشم است که در کف دست چپ او خال سیاهی است و در پیشاپیش لشکریان او شخصی از قبیله بنی تمیم به نام شعیب بن صالح است.»

اسماعیل فرزند امام صادق (ع) و عبدالله بن شریک
ابوخدیجه می گوید: امام صادق (ع) می فرمودند: «من از خدا خواستم که (فرزندم) اسماعیل را پس از من بر جای گذارد، ولی خداوند نخواست و درباره او مقام دیگری به من بخشید؛ وی نخستین کسی است که با ۱۰ نفر از یارانش ظهور می کند و عبدالله بن شریک یکی از آن ۱۰ نفر است که پرچمدار او است.»

عقیل و حارث
امیرمومنان علی (ع) می فرمایند: «… حضرت مهدی (عج) لشکر را حرکت می دهد تا انکه وارد عراق می شود؛ در حالی که سپاهیان، پیشاپیش و پشت سر او حرکت می کنند و فرمانده نیروهای پیشرو، مردی به نام عقیل است و فرماندهی سپاهیان پشت سر را مردی به نام حارث عهده دار است.»

جبیربن خابور
امام صادق (ع) از امیرمومنان علی (ع) نقل فرموده است: «این شخص –جبیر- در جبل الاهواز به همراه چهار هزار نفر –در حالی که سلاح ها را از نیام کشده اند- منتظرند تا قائم اهل بیت (ع) ما ظهور کند. انگاه این شخص همراه حضرت (ع) و در رکابش با دشمنان خواهد جنگید.»

مفضل بن عمر
امام صادق (ع) به مفضل فرمودند: «تو با چهل و چهار نفر دیگر با حضرت قائم (عج) خواهید بود. تو در سمت راست حضرت (ع) امر و نهی می کنی و مردم در آن زمان بهتر از امروز از تو اطاعت می کنند.

اصحاب کهف
امیرمومنان (ع) می فرمایند: «اصحاب کهف برای یاری مهدی (عج) خواهند بود.»

منابع:
الشیعه و الرجعه، ج ۱
بحارالانوار ج ۴۱ و ۵۳
ارشاد القلوب
نشانه هایی از دولت موعود

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت






از روایات استفاده می‌شود در عصر ظهور که حاکمیت حق و عدل و نابودی شرک و کفر در آن رقم می‌خورد، منادیان راستی از الطاف و امداد‌های خاص خداوند برخوردار هستند. اگر چه باید توجه داشت برخورداری ایشان از امدادهای غیبی به این معنا نیست که همه اقدامات امام زمان و یارانشان معجزه باشد، بلکه همه امور از اسباب عادی خود محقق می‌شوند، مگر در جایی که برای تحقق آن هدف متعالی راهی جز امدادهای غیبی خداوند متعال نباشد. برخی از امداد‌های الهی برای امام مهدی علیه‌السلام و یارانش چنین است:


۱. آنان از لحاظ جسمی، قوی‌بنیه هستند:
ریان‌بن‌صلت می‌گوید، به امام رضا علیه‌السلام عرض کردم: آیا شما صاحب این امر هستید؟
حضرت فرمود: «من، امام و صاحب امر هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل و داد پر می‌کند، آن ‌گاه که از ظلم و ستم پر شده باشد. چگونه می‌توانم صاحب آن امر باشم، درحالی‌که ناتوانی جسمی مرا می‌بینی؟ قائم کسی است که وقتی ظهور کند، در سن پیران است، ولی به نظر جوان می‌آید. اندامی قوی و تنومند دارد؛ به‌طوری‌که اگر دست را به سوی بزرگ‌ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون می‌آورد».[۱]
در وصف یاران امام موعود، از امام سجاد علیه‌السلام نقل شده است که فرمودند:
«آن‌گاه که قائم ما قیام کند، خداوند سستی و ضعف را از شیعیان ما دور می‌کند و دل‌هایشان را چون پاره‌های آهن محکم و استوار می‌نماید و به هر کدام از آنان، قدرت چهل مرد می‌بخشد و آنان فرمان‌روایان و بزرگان زمین می‌شوند».[۲]
و نیز امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
«به هنگام فرا رسیدن امر ما [حکومت امام مهدی علیه‌السلام] خداوند ترس را از دل شیعیان ما برمی‌دارد و در دل دشمنان ما جای می‌دهد، در آن هنگام، هر یک از شیعیان ما از نیزه برنده‌تر و از شیر شجاع‌تر می‌شوند».[۳]


۲. لشکر رعب:
در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «قائم ما اهل‌بیت، با ترس و رعب یاری می‌شود».[۴]


۳. فرشتگان و جنیان:
امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «خداوند، مهدی را با فرشتگان، جن و شیعیان مخلص یاری می‌کند».[۵]
همچنین ابان‌بن‌تغلب از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند: «آنگاه که او پرچم پیامبر را به اهتزاز درآورد، سیزده‌هزار و سیزده فرشته به زیر پرچمش گرد می‌آیند که با نوح پیامبر در کشتی، با ابراهیم خلیل در آتش و با عیسی هنگام عروج به آسمان همراه بودند. همچنین چهارهزار فرشته به یاری حضرت می‌شتابند. آنها، فرشتگانی هستند که بر سرزمین کربلا فرود آمده بودند، تا در رکاب حسین بجنگند، ولی اذن این کار را نیافتند و به آسمان رفتند و چون با اذن جهاد بازگشتند، حسین را شهید یافتند و در اندوه از دست‌دادن این فیض بزرگ، همواره ناراحت و اندوهگینند و تا روز رستاخیز، گرداگرد ضریح امام حسین می‌گردند و اشک می‌ریزند».[۶]
در روایتی از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است که فرمودند: «فرشتگانی که در جنگ بدر به پیامبر یاری دادند، هنوز به آسمان باز نگشته‌اند، تا اینکه صاحب‌الامر را یاری رسانند و تعدادشان پنج‌هزار فرشته می‌باشد».[۷]
بنابراین امدادهای الهی به‌صورت‌های گوناگونی شامل حال حضرت و یارانش می‌شود.


پی‌نوشت‌ها
۱. بحار‌الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۲.
۲. همان، ص۳۱۷.
۳. همان، صص۳۲۶، ۳۱۸ و ۳۷۲.
۴. مستدرک‌الوسایل، محدث نوری، ج۱۲، ص۳۳۵.
۵. ارشاد‌القلوب، دیلمی، ج۲، ص۲۸۵.
۶. کامل‌الزیارات، ابن‌قولویه ص۱۲۰.
۷. مستدرک‌الوسایل، محدث نوری، ج۲، ص۴۴۸.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: نقش و واکنش ديگر اديان و ملل در ظهور حضرت چيست؟

پاسخ: در روايات نكته خاصي در اين زمينه مطرح نشده است. بلكه آنچه قابل برداشت است اينكه اكثر انسان‌ها با درك حقيقت ظهور، حضرت را پذيرا شده و اعلام پذيرش و حمايت مي‌كنند. ظهور حضرت عيسي(ع) در پذيرش حضرت مهدي(ع) توسط مسيحيان و حتي يهوديان بسيار مؤثر است.

هر چند انسان‌هاي دنيا طلب كه ظهور را مخالف منافع مادي و حيواني و دنيوي خود مي‌بينند در مقابل امام عصر(ع) قرار گرفته و به جنگ اقدام مي‌كنند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت