✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
انا المهدی...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



در صفین نصر آمده: اصبغ بن نباته می گوید در نخیله قبر بزرگی بود که یهودیان، مردگان خود را در اطراف آن به خاك می سپردند، علی
علیه السلام پرسید؛ مردم درباره این قبر چه می گویند؟
امام حسن گفت: می گویند قبر هود پیامبر است، آنگاه که قومش از اطاعت او سربرتافتند بدین سرزمین آمده و در اینجا وفات نموده است.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: دروغ می گویند، حقا که من نسبت به این قبر از آنان آگاهترم، این قبر یهودا پسر بزرگ یعقوب است، آنگاه
فرمود: آیا در این نواحی شخص مطلعی پیدا می شود؟ گفتند: بله.
پیرمرد کهنسالی را به نزد آن حضرت آوردند. امام به او فرمودند: منزل تو کجاست؟
گفت: در ساحل دریا.
فرمود: فاصله اش با کوه سرخ چقدر است؟
گفت: به آن نزدیک است.
فرمود: قوم تو درباره آن چه می گویند؟
گفت: می گویند قبر ساحري است.
فرمود: خلاف می گویند، آن قبر هود است و این قبر یهودا. آنگاه فرمود: در روز قیامت هفتاد هزار نفر از پشت شهر کوفه با چهره هایی تابان
همچون مهر و ماه محشور شده بدون حساب داخل در بهشت می شوند.
مولف: در اینجا مناسب است داستان دلالت آن بزرگوار را از قبر دانیال پیغمبر و دو دختر تبع که براي عمر و ابوبکر بیان فرموده نقل کنیم
(اگر چه از موضوع این فصل خارجند).
در تاریخ اعثم کوفی آمده: هنگامی که ابوموسی اشعري شهر شوش را فتح نمود در آنجا اتاقی قفل شده دید، دستور داد قفل را شکستند،
پس در میان اتاق سنگ بزرگی به شکل قبري دید که در میان آن جسدي که باطلا کفن شده بود مشاهده نمود، ابوموسی از بلندي قد آن
جسد در شگفت شده از اهل آنجا از هویت آن پرسش نمود؛ گفتند: او مرد درستکاري بوده که در عراق می زیسته و عراقیها به وسیله او از
خدا طلب باران می نموده اند، از قضا در سالی ما دچار خشکی و بی بارانی شدیدي شده او را از عراقیها درخواست نمودیم تا نزد ما بیاید و
براي ما طلب باران کند. ولی آنان از فرستادن وي امتناع ورزیدند از ترس این که مبادا او را بازنگردانیم و لذا ما پنجاه نفر به عنوان گروگان
نزد آنان فرستادیم تا او را بفرستند پس او را فرستادند و براي ما طلب باران نمود و خداوند به وسیله دعاي او براي ما گشایش نمود، و ما از
پنجاه نفر خود صرفنظر کرده او را در همین جا نگهداشتیم تا این که نزد ما وفات نمود. ابوموسی جریان را به عمر نوشت، عمر چگونگی و

صحت و سقم این داستان را از صحابه پرسش نمود، هیچ کس در این رابطه اطلاعی نداشت بجز امیرالمومنین علیه السلام که فرمود: این
دانیال است که از پیامبران الهی بوده و در زمان پادشاهی بخت النصر و شاهانی دیگر می زیسته، و شرح زندگانی او را تا زمان مرگش بیان
داشت. و به عمر فرمود: به ابوموسی بنویس جسد را بیرون آورده و در جایی به دور از دسترس اهل شوش دفن نماید. عمر جریان را به
ابوموسی نوشت ابوموسی دستور داد رودخانه را (که از کنار شهر می گذشت) خشک نموده و قبري در وسط آن حفر و دانیال را در آن دفن
کنند و آنگاه آن را با سنگهاي بزرگ، مستحکم نموده آب را بر روي آن جاري ساخت. و در مناقب از ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل
کرده که فرمود: در زمان خلافت ابوبکر قومی می خواستند مسجدي در ساحل عدن بنا کنند، و آنگاه که از ساختمان مسجد فارغ می شدند
بنا فرو ریخت، آنان به نزد ابوبکر آمده قصه خود را بیان داشته و از او چاره جویی نمودند. ابوبکر براي مردم خطبه خواند و آنان را سوگند
داد که اگر کسی در این باره مطلبی می داند بگوید. امیرالمومنین علیه السلام به آنان فرمود: در قسمت راست و چپ آن موضع از سمت قبله
زمین را حفر نموده به دو قبر می رسید که بر روي آنها نوشته است: من رضوي هستم و خواهرم حبی که به خداي عزیز جبار شرك
نورزیده ایم. و بدن آنان برهنه است، پس آنان را غسل داده کفن نموده بر آنان نماز گزارده به خاکشان بسپارید و سپس مسجدتان را بنا
ک
نید که بر جا خواهد ماند. پس طبق فرموده آن حضرت علیه السلام عمل کرده آن را صادق یافتند.

 

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




مردي نزد عمر آمده و گفت: پیش از آنکه مسلمان شوم زنم را یک بار طلاق داده ام، و بعد از آن که مسلمان شده ام نیز دو دفعه. (حال
می توانم با او ازدواج کنم و یا محلل لازم است)؟ عمر ساکت ماند. مرد گفت: پس چه می گوئی؟
عمر گفت: اینجا بایست تا علی بیاید.
آن شخص ایستاد تا هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام تشریف آورد. عمر به آن مرد رو کرده گفت: حالا مسأله ات را از علی بپرس. آن
حضرت در پاسخ او فرمود: اسلام منهدم می سازد هر چیزي را که در حال کفر واقع شده، تو می توانی یک بار دیگر با زنت ازدواج نمایی.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




حضرت امیر علیه السلام مردي را که مرتکب قتلی شده و شراب نوشیده و دزدي کرده بود، نخست هشتاد تازیانه براي میگساریش به او زد و
دستش را براي دزدیش قطع نمود، و در قصاص قتلی که مرتکب شده بود او را به قتل رساند.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




در روز جنگ جمل هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام سرگرم تدبیر امور جنگ بود، مردي اعرابی برخاست و گفت: یا امیرالمومنین! آیا
می گویی خدا یگانه است؟
در این موقع مردم از هر سو زبان به اعتراض گشوده به او گفتند: آیا نمی بینی آنچه را که امیرالمومنین علیه السلام در آن است از پریشانی
دل و پراکندگی حواس؟!
امام علیه السلام به آنان فرمود: او را واگذارید که ما آنچه از دشمن می خواهیم این اعرابی از آن پرسیده است. آنگاه به مرد عرب فرمود:
نسبت یگانگی به خداوند چهار قسم است؛ دو قسم آن رواست و دو قسم دیگر ناروا. اما آن دو که روا نیست، یکی نسبت یک است که در
برابر دو می باشد، و وجه نارواییش این است که خدا دو ندارد و در باب اعداد یکی که دو ندارد داخل در اعداد نبوده به آن یک گفته
نمی شود. و دیگري یکی که مراد از آن، نوعی از جنس باشد و این هم روا نیست؛ زیرااین تشبیه به مخلوقات است و خداوند از آن منزه است.
و اما آن دو قسمی که رواست یکی این است که مقصود از نسبت یگانگی نظیر نداشتن در اشیاء و مخلوقات باشد، و دیگري این که گویند
خداوند احدي المعنی است که مقصود عدم انقسام در وجود و اندیشه و خیال باشد، و پروردگار ما این چنین است.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




در زمان خلافت عمر مردي به نام معن بن زائده مهري شبیه مهر خلیفه جعل کرده و با آن اموالی از مالیات کوفه را تصرف کرد. و پس از
آن که او را دستگیر نمودند، روزي عمر بعد از نماز صبح به مردم رو کرده و گفت: همگی بر جاي خود بنشینید. و آنگاه قضیه معن را نقل
کرده، در کیفیت مجازات او با آنان به مشورت پرداخت، از آن میان مردي گفت: اي خلیفه! دستش را قطع کن! و دیگري گفت: او را دار
بزن! امیرالمومنین علیه السلام آنجا نشسته و سخنی نمی فرمود. عمر به آن حضرت رو کرده و گفت: یا اباالحسن! نظر شما چیست؟
آن حضرت علیه السلام فرمود: این مرد مرتکب دروغی شده باید تأدیب گردد، پس عمر او را بشدت زد و آنگاه وي را به زندان انداخت.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




تقسیم به نسبت شهود

دو مرد هر کدام مدعی مالکیت اسبی بود، یکی از آنان دو شاهد داشت و دیگري پنج شاهد. امیرالمومنین علیه السلام دو قسمت آن را براي
نفر اول و پنج قسمت آن را براي نفر دوم قرار داد.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




قضاوتهای حضرت امام علی علیه السلام

نشگون

و نیز در همان زمانی که امیرالمومنین علیه السلام در یمن تشریف داشت به آن حضرت خبررسید که دختري از روي بازیچه دختر دیگري را
بر دوش گرفته و دختر سومی از پایینی نشگون گرفته و او بناگاه پریده ودختري را که بر دوش داشته انداخته و منجر به مرگ او شده است.
امام علیه السلام فرمود: یک سوم دیه مقتول به عهده آن دختري است که او را بر روي شانه برداشته و یک سوم دیگر به عهده دختري که از
او نشگون گرفته، و یک سوم هم بر عهده خودش که بطور بازیچه و عبث سوار شده است. این خبر به سمع مبارك رسول خدا صلی الله علیه
و آله رسیده آن را تائید نموده بر صحتش گواهی داد.

 

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت




یک نفر در  آب غرق شد


شش نفر در آب فرات سرگرم بازي بودند، یکی از آنان غرق شد، نزاع را نزد امیرالمومنین علیه السلام بردند، دو نفر از آنان گواهی دادند که آن سه نفر دیگر او را غرق کرده اند، و آن سه نفر گواهی دادند که آن دو نفر دیگر او را غرق کرده اند، امیرالمومنین علیه السلام دیه او را به پنج قسمت مساوي تقسیم نمود، دو قسمت به عهده آن سه نفري که دو نفر بر علیه ایشان گواهی داده اند، و سه قسمت به عهده آن دو نفري که سه نفر بر علیه ایشان گواهی داده اند.
شیخ مفید درارشاد پس از نقل این خبرمی گوید: در این قضیه هیچ قضاوتی تصور نمی شود که از قضاوت آن حضرت به صواب نزدیکتر باشد.

 

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت
1 2 4 5