✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
الهی...سپاس


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




غفلت از مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می دهد و او را سخت شیفته و واله خویش می گرداند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مرگ محروم می سازد؛

امّا انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته های نفسانی از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی کند و از پای نمی نشیند. یاد مرگ از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می باشد
این میل و رغبت به دنیا را از دل انسان بیمار می شوید و می زداید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«اَکثِرُوا مِنْ ذِکْرِ الْمَوتِ فَاِنَّهُ یَزْهَدُ فِی الدُّنْیا؛ مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می کاهد.»
.

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت




چگونه باید فاتحه برای مرده خواند؟ چه سوره هایی و به چه تعداد؟
پاسخ :
در روایتی از امام صادق علیه السلام پیرامون زیارت اهل قبور آمده که چون در بین قبرها هستی یازده مرتبه سوره «قل هو الله» را قرا ئت کن وثوابش رابه روح آنان هدیه نما,زیرا کسی که این عمل را به جای آورد خداوند به عدد همه مردگان ثواب وپاداش به او عنایت فرماید.
خواندن سوره حمد (فاتحه الکتاب) و خواندن 7 مرتبه «انا انزلناه فی لیله القدر» بر طبق گفته روایات، آثار مطلوب و مفیدی در حال اموات و گشایش در حال آنها دارد. به طور کلی خواندن قرآن کریم برای اموات و به نیت آنها و هر کار خیرى که انجام دهید و ثوابش را به روح میت هدیه بکنید، براى او مفید است؛ چه ذکر و قرآن و نماز مستحبى و طلب مغفرت باشد، و چه صدقه.
کسی که برای میت عملى را انجام مى‏دهد، گرچه در نیت باید قصد نیابت نماید، ولى قسمت عمده ثواب آن طبق روایات ـ در نامه عمل او نیز نوشته مى‏شود. البته باعث برى‏ءالذمه شدن میّت نیز شده و او از عذاب و گرفتارى نجات پیدا مى‏کند.
مرحوم حاج شیخ عباس قمى در مفاتیح‏الجنان، ص 317 حدیث صحیحى را از امام صادق(ع) نقل فرموده که در ضمن آن حدیث این طور آمده «میت شاد و مسرور مى‏شود و گشایش پیدا مى‏کند به دعا و استغفارى که براى او مى‏کنند چنانچه زنده شاد مى‏شود به هدیه که براى او مى‏برند و فرمود که ثواب نماز، روزه، حج، صدقه و سایر اعمال خیر و دعا در قبر میت بر او وارد مى‏شود و ثواب آن براى مرده و کسى که آنها را انجام داده نوشته مى‏شود».
روایات دیگرى نیز در آنجا نقل شده که مى‏توانید مطالعه کنید، بنابراین یقین کنید که آنچه براى اموات خودتان هدیه مى‏کنید در صورتى که اخلاص داشته باشید به آنها مى‏رسد و ثوابش در نامه عمل خودتان هم ضبط مى‏شود.
مرحوم طبرسی در جلد اول مجمع البیان در فضیلت آیه «بسم الله الرحمن الرحیم» می فرماید: «پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می فرماید: «هنگامی که معلم به بچه بگوید بگو بسم الله الرحمن الرحیم و بچه این جمله را بگوید، خداوند معلم و پدر و مادر این بچه را می آمرزد. در روایات آمده است که حضرت صادق(ع) فرمود: هرگاه چهل نفر نزد میت حاضر شوند و بگویند: «اللهم انا لا نعلم منه الاخیرا»؛ یعنی خدایا ما جز نیکی چیزی از او نمی دانیم، خداوند می فرماید: شهادت شما را در مورد او پذیرفتیم و آمرزیدیم آنچه را که شما درباره او نمی دانید.V}(معاد، شهید دستغیب، ص 47، دارالکتاب).{V
به طور خلاصه لطف و رحمت الهی در مورد اموات فراوان و بی شمار است و امور فراوانی موجب تخفیف عذاب آنها و یا آمرزش آنها می گردد؛ البته بهترین هدیه برای اموات قضای حقوق واجبی است که بر عهده آنها باقی مانده است مثل نماز و روزه و حج واجبی که از میت فوت شده و یا بدهکاری های او مثل بدهی خمس و زکات و بدهی به مردم و حقوقی که از مردم بر ذمه دارد، ادای این حقوق واجب در حال میت بسیار مفید و مؤثر است و او را از عذاب و ناراحتی رها می کند.


برای مطالعه بیشتر ر.ک:
- وسائل الشیعه، کتاب الطهاره، باب 25، و باب 17 و باب 27.
- معاد، شهید دستغیب شیرازی.
انسان از مرگ تا برزخ نعمت الله صالحی حاجی آبادی ص75و76

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت




ميدانيد که يک مُرده چه احساسي دارد،اين قصه را از اول بخوانيد،،،

گفتند:"ما تا قبر نگهبان تو هستيم”

گفتم:"من که نَمُردَم من هنوز زنده هستم چرا مرا به قبر ميبريد وِلَم

کنيد!!

من هنوز حس ميکنم و حرف مزنم و ميبينم پس هنوز زنده ام!

با لبخندي جوابم را دادند و

گفتند:"عجيب هستيد شما انسانها فکر ميکنيدکه مرگ پايان زندگي ست و نميدانيد که شما فقط خواب ي کوتاه ميديديد و آن خواب وقتي ميميريد تمام ميشود”

آنها هنوز مرا به سوي قبر ميکشند

در راه مردم را ميبينم گريه ميکنند و ميخندند و فرياد ميزنند

و هر کس مثل من دو نگهبان همراهشه!

ازشون پرسيدم چرا اينکار را ميکنند؟؟

گفتند:"اين مردم مسير خودشان را ميدانند آنهايي که به راه کج رفته بودند”

حرفش را با ترس قطع کردم:"يعني به جهنم ميروند!!!!”

گفتند:"بله”

و ادامه دادند"و کساني که ميخندند اهل بهشتند”

به سرعت گفتم:"مرا به کجا ميبرند؟؟؟؟”

گفتند:"تو کمي درست راه ميرفتي و کمي اشتباه..گاهي توبه ميکردي و روز بعد معصيت؛حتى با خودت هم رو راست نبودي و به اين شکل گم شدي”

حرفشان را دوباره با ترس قطع کردم:"يعني چي!؟!؟يعني من به جهنم ميرم؟؟؟”

گفتند:"رحمت خدا وسعت دارد و سفر طولانيست”

دور و برم را با ترس نگاه ميکردم و در يک آن خانواده ام را ديدم،پدرم و عمويم و برادرانم و فاميلهايم را!!

آنها مرا در صندوقي گذاشته و حمل ميکردند…به سوي آنها دويدم و گفتم:"برايم دعا کنيد”

ولي هيچکي جوابم را نداد-بعضيهاشان گريه ميکردند و بعضي ديگر ناراحت….

رفتم پيش برادرم گفتم"حواست به دنيا باشه؛تا فتنه اش چشمات رو کور نکنه

آرزو کردم که اي کاش صدايم را ميشنيد

آنها مرا به زحمت در قبر گذاشتند و بر روي جسدم خواباندند؛پدرم را ديدم که بر رويم خاک ميريخت؛و برادرهايم که همين کار را ميکردند…من همه مردم را ميديدم که بر رويم خاک ميريختند

آرزو کردم که اي کاش جاي آنها در دنيا بودم و توبه ميکردم

نشستم و فرياد کشيدم"اي مردم حواستان باشد که دنيا گولتان نزند”

اي کاش نماز صبح را خوانده بودم

اي کاش نماز قيام را خوانده بودم

اي کاش دعا کرده بودم که خداوند هدايتم کند و توبه ميکردم و گريه…و روزانه توبه ام را تجديد ميکردم و گناهانم را تکرار نميکردم…مسبب نميشدم…سنگدل نميبودم…معصيت نميکردم..و براي اين مردم دعا ميکردم…و معصيت نميکردم…و معصيت نميکردم…و معصيت نميکردم…

 

 

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت





حدیث (1) پيامبر صلى الله عليه و آله :
فانّ احدكم اذا مات فقد قامت قيامته يرى ما له من خير و شر
هرگاه يكى از شما بميرد، قيامتش برپا مى شود و خوبى‏ ها و بدى‏ هاى خود را مى ‏بيند.
ارشادالقلوب(ترجمه ی سلگی) ج1 ، ص64

حدیث (2) پيامبر صلى الله عليه و آله :
اَوَّلُ ما يوضَعُ فى ميزانِ العَبدِ يَومَ القيامَةِ حُسنُ خُلقِهِ؛
نخستين چيزى كه روز قيامت در ترازوى اعمال بنده گذاشته مى ‏شود، اخلاق خوب اوست.
قرب الإسناد(ط-الحدیثه) ص 46، ح 149

حدیث (3) امام صادق علیه السلام:
اِنَّ مِن اَعظَمِ النّاسِ حَسرَهً یَومَ القِیامَهِ، مَن وَصفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ اِلَى غَیرِه؛
پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.
وسائل الشیعه، ج15، ص 295 - کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ،ص300

حدیث (4) امام محمد باقر علیه السلام:
الجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزُّ و جلَّ یومَ القیامَةِ؛
دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.
وسایل الشعیه ج15 ، ص381 - ثواب الاعمال(ترجمه ی حسن زاده) ص688

حدیث (5) امام رضا عليه السلام فرمود:
انما امروا بالصوم لكى يعرفوا الم الجوع و العطش فيستدلوا على فقر الاخره؛
مردم به انجام روزه امر شده ‏اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگى آخرت را بيابند.
وسایل الشیعه ج10 ، ص9 - هدایه الائمه علیهم السلام ج4 ، ص169

ظو

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت




موضوعات: آخرت و مرگ, گالری تصاویر  لینک ثابت




 

نه  درویشی به خاکی بی کفن ماند

نه دولتمند برد از یک کفن بیش

موضوعات: آخرت و مرگ, گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: آخرت و مرگ, گالری تصاویر  لینک ثابت




حدیثی برای دلچسبی مرگ

انتقال از سرای فانی و در آمدن به دیار باقی با اضطرابی فراوان همراه است چرا که مرگ واقعیتی تجربه نشده و نا آشناست. از این رو لزوم همراهی همراهانی عالِم برای از میان بردن این اضطراب امری ضروری است.

حدیثی که مرگ را برایمان دلچسب می کند

دلهره و اضطراب از واقع شدن در شرایطی تازه و نا آشنا امری شناخته شده در میان افراد است. در واقع نبودِ علم و آگاهی کافی در خصوص امور تازه و تجربه نشده نگرانی هایی را با خود به همراه می آورد. در چنین شرایطی همراهیِ همراهانی آگاه نسبت به شرایط تازه؛ سبب کمرنگ شدن این اضطراب می گردد.

هر چه همراه شناخت بیشتری داشته باشد این اضطراب و نگرانی کمرنگ تر خواهد شد تا آنجا که در صورت آشنایی تام و کامل همراه با امر جدید آرامش جایگزین دلهره می شود. از سوی دیگر هر چه محیط پیش رو متفاوتتر از محیط های تجربه شده پیشین باشد این واهمه دو چندان می گردد.

با آنکه در آیات الهی و روایات معصومین(علیهم السلام) توصیفات زیبایی در خصوص مرگ و سرای آخرت به چشم می خورد اما ترس از مرگ واقعیتی انکار ناپذیر است.

در روایات منقول از ائمه اطهار علل متعددی برای این ترس ذکر شده است. در بسیاری از روایات ترس از مرگ به سبب کثرت گناهان شخص و گاهی به سبب عدم شناخت فرد از مرگ بیان شده است.

الإمامُ العسكریُّ علیه السلام : دَخَلَ علیُّ بن محمّدٍ علیهما السلام على مَریضٍ من أصحابهِ و هو یَبكی و یَجزَعُ من المَوتِ ، فقالَ لَهُ : یا عبدَ اللّه ِ، تَخافُ من المَوتِ لأنّكَ لا تَعرِفُهُ ، أ رأیتُكَ إذا اتَّسَختَ و تَقَذّرتَ و تَأذَّیتَ مِن كَثرَةِ القَذَرِ و الوَسَخِ علَیكَ و أصابَكَ قُروحٌ و جَرَبٌ و عَلِمتَ أنّ الغَسلَ فی حَمّامٍ یُزیلُ ذلكَ كلَّهُ أ ما تُریدُ أن تَدخُلَهُ فَتَغسِلَ ذلكَ عنكَ؟ أ وَ ما تَكرَهُ أن لا تَدخُلَهُ فیَبقى ذلكَ علَیكَ؟ قالَ : بلى یَا بنَ رسولِ اللّه. قالَ: فذاكَ المَوتُ هو ذلكَ الحَمّامُ ، و هو آخِرُ ما بقِیَ علَیكَ مِن تَمحیصِ ذُنوبِكَ و تَنقِیَتِكَ مِن سَیّئاتِكَ، فإذا أنتَ وَرَدتَ علَیهِ و جاوَزتَهُ فقد نَجَوتَ مِن كُلِّ غَمٍّ و هَمٍّ و أذىً ، و وصَلتَ إلى كُلِّ سُرورٍ و فَرَح ٍ، فسَكنَ الرّجُلُ و استَسلَمَ و نَشِطَ و غَمَّضَ عینَ نَفسهِ و مضى لِسَبیلهِ.(معانی الاخبار، ابن بابویه محمدبن علی،ص290،ح9)

امام عسكرى علیه السلام: على بن محمّد (امام هادى) علیهماالسلام نزد یكى از اصحاب خود كه بیمار بود رفت. او مى گریست و از مردن بیتابى مى كرد. حضرت به او فرمود: اى بنده خدا! تو از مرگ مى ترسى چون آن را نمى شناسى. اگر بدن تو چندان كثیف و چركین شود كه از شدّت چرک و كثافت، آزرده شوى و بدنت پر از زخم شود و گال بگیرى و بدانى كه اگر در حمّامى خودت را بشویى همه آنها از بین مى رود، آیا دوست ندارى به آن حمّام بروى و چرک و كثافت ها را از خودت بشویى؟ یا دوست دارى حمّام نروى و به همان حال باقى بمانى؟ عرض كرد: چرا، یا بن رسول اللّه[دوست دارم حمّام بروم]. فرمود: این مرگ همان حمّام است و آخرین گناهان و بدى هاى وجود تو را پاک و تمیز مى كند. پس، هرگاه وارد آن [برزخ] شدى و از آن گذشتى از هر گونه غم و اندوه و رنجى رهایى مى یابى و به همه گونه خوشى و شادمانى مى رسى. در این هنگام، آن مرد آرام گرفت و تن به مرگ سپرد و حالش جا آمد و چشم خود را بست و جان داد.

انتقال از سرای فانی و در آمدن به دیار باقی با اضطرابی فراوان همراه است چرا که مرگ واقعیتی تجربه نشده و نا آشناست. از این رو لزوم همراهی همراهانی عالِم برای از میان بردن این اضطراب امری ضروری است.

همراهانی که حضورشان موجبات آرامش فرد را فراهم سازد و همراهیشان اضطراب و دلهره را از بین برد. این همراهان نیستند مگر ذوات مقدس معصومین(علیهم السلام) و این دلگرمی و آرامش حاصل نمی شود مگر به واسطه ی حضور ایشان.

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَدِیرٍ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) جُعِلْتُ فِدَاكَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ یُكْرَهُ الْمُوْمِنُ عَلَى قَبْضِ رُوحِهِ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ إِذَا أَتَاهُ مَلَكُ الْمَوْتِ لِقَبْضِ‏ رُوحِهِ‏ جَزِعَ‏ عِنْدَ ذَلِكَ فَیَقُولُ لَهُ مَلَكُ الْمَوْتِ یَا وَلِیَّ اللَّهِ لَا تَجْزَعْ فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً ص لَأَنَا أَبَرُّ بِكَ وَ أَشْفَقُ عَلَیْكَ مِنْ وَالِدٍ رَحِیمٍ لَوْ حَضَرَكَ افْتَحْ عَیْنَكَ فَانْظُرْ قَالَ وَ یُمَثَّلُ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ وَ أَمِیرُ الْمُوْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِمْ ع فَیُقَالُ لَهُ هَذَا رَسُولُ اللَّهِ وَ أَمِیرُ الْمُوْمِنِینَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الْأَئِمَّةُ ع رُفَقَاوُكَ — فَمَا شَیْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنِ اسْتِلَالِ رُوحِهِ وَ اللُّحُوقِ بِالْمُنَادِی‏. (کافی، کلینی محمد بن یعقوب، ج3، ص128)

به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ای پسر رسول خدا آیا مومن از جان كندن خود ناراحت مى شود؟ ـ فرمود: نه، به خدا، زمانى كه ملک الموت براى ستاندن جانش مى آید، او بى تابى مى كند. امّا ملک الموت به او مى گوید: اى دوست خدا! بى تابى مكن؛ زیرا سوگند به آنكه محمّد صلى الله علیه و آله را برانگیخت، من از پدر مهربانى كه به بالینت بیاید، با تو خوش رفتارتر و مهربانترم. چشمت را باز كن و بنگر.

رسول خدا صلى الله علیه و آله و امیر مومنان و فاطمه و حسن و حسین و امامان از نسل آنها، علیهم السلام ، در برابرش نمایان مى شوند و به او گفته مى شود: این رسول خدا و … رفیقان و همرهان تو هستند … در این هنگام، چیزى براى او خوشتر از این نیست كه جانش ستانده شود و به منادى بپیوندد.

در واقع عدم شناخت از مرگ و عدم آگاهی از چگونگی شرایط پیش رو ناخودآگاه اضطراب و واهمه ای را با خود بدنبال می آورد. هرچند فرد بهره مند از ایمان باشد و از توصیفات مرگ به واسطه ی معصومین(علیهم السلام) مطلع گردیده باشد اما سختی سکرات مرگ و تجربه نداشتن نسبت به مقتضیات مرگ اضطرابی را با خود به همراه می آورد و از آنجا که مومن نزد خداوند عزیز است و خداوند مهربانترین مهربانان است به واسطه حضور بهترین و برترین مخلوقاتش در هنگامه ی ستاندن جان وی آرامش و راحتی را جایگزین اضطراب و دلهره می نماید تا آنجایی که به فرموده ی معصوم(علیه السلام) در آن هنگام لذتی بالاتر از ستاندن جانش نمی شناسد.

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت
1 2