دو قدم راه برو، چند قدم اشک ببار

هی نگاهی کن و هی ثانیه ها را بشمار

کمی آرام برو سمت حرم، خسته نشو

ضجه هایی که زدی را به خودت یاد بیار

چشم را سمت حرم خیره کن و حرف بزن

بگو آقا بخدا نیست دگر صبر و قرار

مادرم گفت که مجنون شوی از عشق حسین

او دعا کرد و شدم بر غم هجر تو دچار

کربلا آمده ام ، روز و شبم رفته ز کف

از بزرگی تو مبهوت شده لیل و نهار

آمدن پیش شما غسل نمیخواهد که

آمدم سمت حرم با تنی از گرد و غبار

آمدم سمت حرم قفل دلم باز شد و

دل پاییزی من گشته چنان فصل بهار

حال من خوب شده،زائر عباس شدم

چقدر گنبد ساقی به حرم داده وقار

حرم ماه بنی هاشم و … محتاج… زیاد

چه شفاخانه ی خوبی است در این گوشه کنار

پسر ام بنین، ساقی بی دست حسین

لطف کن دست بکش روی سرم حضرت یار

 

 

نامی شدن کرب و بلا از حرمین است….

یک سوی اباالفضل و دگر سوی حسین است….

آن پل که خدا گفته صراط است یقینا….ً

از روز ازل شارع بین الـــــحرمین است…

صلي الله عليك يا سيدنا المظلوم يا اباعبدالله الحسين

السلام علي خامس آل عبا…ساكن كرب و بلا…يا حسين

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...