✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
چفیه می گیو...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



غدیر خُم شد/تجلیگاه ِ/شکوه ِ دلبر/مقام حیدر/تو گویی تازه/نبیّ اکرم/شده پیغمبر

که از سوی حق/به اُمّت دارد/پیامی دیگر/کلام ِ آخر/که ای آنان که/مسلمان هستید/

هر آنکس را که/منم مولایش/پس از من باشد/علی مولایش/علی آقایش/

بُوَد حرف من/کلام حیدر/پیامم باشد/پیام ِ حیدر/بُوَد تیغم در/نیام حیدر/

خدا هم داده/سلام حیدر/ملائک گرم ِ/ثنای حقّ و/فقیر لطف ِ/مُدام ِ حیدر/

با این راه ِ حق/سعادتمنده هر کسی که همراهه/همه رَعیت او شاهه/علی ولی ا..هه

شعاع ِ نور حیدر مثه خورشید و ماهه/عبادت ها بی مُهر ِ ولایتش تباهه

میگیم ما هردم/یا أهلَ العالَم/علی ولی ُ ا..هه

 

زبان بگشایم/به مدح مولا/به مدح ِ نور ِ/خدای یکتا/وصیّ طاها/

عزیز زهرا/علی قرآنم/علی ایمانم/علی ای جان و/علی جانانم/

علی توحید و/ علی فرقانم/علی یاسینم/ تمام دینم/ولای حیدر/

شود جان ِ من/فدای حیدر/تمام شاهان/گدای حیدر/بریزم هستی/

به پای حیدر/اُمیدم باشد/عطا و لطف ِ/خدای حیدر/بُوَد افضل از/

همه اعمالم/ثنای حیدر/الهی که من/شوم شامل بر/دعای حیدر

که کوله بار عُمرم پر از گناهه/همه رَعیت او شاهه/علی ولی ا..هه

شعاع ِ نور حیدر مثه خورشید و ماهه/عبادت ها بی مُهر ِ ولایتش تباهه

میگیم ما هردم/یا أهلَ العالَم/علی ولی ُ ا..هه

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خدایا
به قلب کوچکم وسعت ده
تا بتوانم بزرگیت را درک کنم
و در دریای بزرگی وپاکی،
ومهربانی تو غرق شوم
و به بالهایم توانی ده
تا بتوانم به سوی تو پرواز کنم
تو که آشناترین آشنایی

 

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




#خواص_سوره_ها

 سوره حدید از سوره هایی است که احتمال وجود اسم اعظم درآن وجود دارد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به براد بن عازب فرمود: اگر می خواهی خداوند را به اسم اعظمش بخوانی، ده آیه اول سوره حدید و آیات آخر سوره حشر را بخوان.

 آثار و برکات سوره حدید

1- ایمن شدن از عذاب الهی و آزاد شدن از زندان
در تفسیر البرهان درباره خواص و آثار سوره حدید از قول رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: هر کس سوره حدید را قرائت نماید بر خدا لازم است که او را از عذاب خدا ایمنی بخشد و در بهشت به او نعمت بخشد و هر کس بر قرائت این سوره مداوت کند و زندانی و در غل و زنجیر باشد خداوند راه نجات او را آسان می کند.

2- ایجاد قوت و شجاعت در جنگ
هر کس سوره حدید را بنویسد و با خود همراه داشته باشد اگر در جنگی شرکت کند هیچگونه تیر و چیز فلزی به بدن او وارد نمی شود و در جنگ دارای قوت قلب و پردلی می شود و اگر بر جایی از بدن که آهنی (یا فلزی دیگر) بر آن وارد شده است، خوانده شود در همان ساعت و بدون درد خارج می شود.

 ختم بسیار مجرب سوره حدید

وضوی کامل بگیرد و در روز جمعه 7 بار سوره حدید را بخواند و در آخر بگوید:
 «اللهم انی اسألک بعزتک یا عزیز و بقدرتک یا قدیر و بحمتک یا حکیم و برحمتک یا رحمن و بمنّک یا منّان أن تحفظنا بالایمان قائماً قائداً راکعاً و ساجداً و نادماً و یقظةً و حیاً و میّتاً و علی کل حالِ اعوذ بالله من شرّ نفسی و من کلّ ذی شرّ شیاطین الجنّ و الانس و من شرّ کلّ دابة انت آخذُ بَنا میتها انّ ربی علی صراطٍ مستقیم و صلی الله علی محمد و آله اجمعین.»

 منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




جملاتي كوچک، مفاهيمي بزرگ

  آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، امّا
  آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید!

  اگر احساس افسردگی دارید، درگير گذشته هستید.
  اگر اضطراب دارید، درگير آینده!
  و اگر آرامش دارید، در زمان حال به سر مي بريد.
  پس در لحظه زندگی کنید…!

♦️ قدر لحظه ها را بدانيد!
♦️ زمانی می رسد که دیگر شما نمی توانید بگویید جبران می کنم.

♦️ یک نكته را هرگز فراموش نكنيد:
♦️ لطف مکرّر، حق مسلّم مي گردد!
♦️ پس به اندازه لطف کنيد…

♦️ از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟
♦️ چون سعي مي كند با دروغ هاي پي در پي، شما را قانع كند!

 غصّه هایتان را با قاف بنویسيد تا هرگز باورشان نکنيد!
 انگار فقط قصّه است و بس…

 هیچ بوسه ای جای زخم زبان را خوب نمی کند!
 پس مراقب گفتارتان باشيد…

 جاده زندگي نبايد صاف و هموار باشد
 وگرنه خوابمان مي برد!
 دست اندازها نعمت بزرگي هستند…

  و نكته آخر :
  هيچ وقت فراموش نكنيد كه:
  دنيا تكرار نمي شود…!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 
” آدم و گندم “

داستان آدم و گندم به هم مى ماند؛ هر دو در بهشت به سر مى بردند و هر دو از بهشت به زمين رانده شدند…
جاى ريشه و رويش گندم در دل خاك است و خمير آدم را نيز از آب و گِل ساختند… و هر دو در خاك توقفى كردند و دوباره از خاك برآمدند…
گندم زير آفتاب روييد و باليد و قد كشيد… آدم نيز زير همان آسمان كبود باليد و رشيد و بالغ شد…
گندم وقتى رسيد، گردن سنبله هاى طلايى را به داس خوشه چين سپرد و آدم كه به آگاهى رسيد، گردن به تيغ عشق تسليم نمود…
گندم براى سوده شدن، تن به آسيابان داد و آدم در فرود و فراز گردش چرخ روزگار فروتنى آموخت…
گندم به كوره رفت تا به نانى بدل شود و آدم به كوره آزمونها قدم نهاد و به پختگى رسيد…
گندم نان شد و قُوت و قوّت شد و بركت گرفت و آدم دوباره “آن دم” شد، قابل شد و روح خدا را دوباره در خود يافت…
گندم به معناى فردوس موعود رسيد و آدم به تأويل ملكوت خويش بازگشت…
گويند، آدم در بهشت، گندم خام را خورد و علم آن را هضم نكرد، امّا در زمين نان را خورد و معرفت آن را در روحش دريافت و علم و معرفت به يكديگر پيوستند
  

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





 
شكست و غرق شد و تنها دو مرد توانستند نجات یابند و شنا كنان خود را به جزیره كوچكی برسانند.دو نجات یافته هیچ چاره ای به جز دعا كردن و كمك خواستن از خدا نداشتند.چون هر كدامشان ادعا می كردند كه به خدا نزدیك ترند و خدا دعایشان را زودتر استجاب می كند، تصمیم گرفتند كه جزیره را به 2 قسمت تقسیم كنند و هر كدام در قسمت متعلق به خودش دست به دعا بر دارد تا ببینند كدام زود تر به خواسته هایش می رسد.

 
نخستین چیزی كه هردو از خدا خواستند غذا بود. صبح روز بعد مرد اول میوه ای را بالای درختی در قسمت خودش دید و با آن گرسنگی اش را بر طرفكرد.اما سرزمین مرد دوم هنوز خالی از هر گیاه و نعمتی بود.اهفته بعد دو جزیره نشین احساس تنهایی كردند.مرد اول دست به دعابرداشت و از خدا طلب همسر كرد. روز بعد كشتی دیگری شكست و غرقشد و تنها نجات یافته آن یك زن بود كه به طرف بخشی كه مرد اول قرارداشت شنا كرد. در سمت دیگر مرد دوم هنوز هیچ همراه و همدمی نداشت.بزودی مرد اول از خداوند طلب خانه، لباس و غذا بیشتری نمود. در روز بعدمثل اینكه جادو شده باشه همه چیزهایی كه خواسته بود به او داده شد. اما مرد دوم هنوز هیچ چیز نداشت.سرانجام مرد اول از خدا طلب یك كشتی نمود تا او و همسرش آن جزیره را ترك كنند. صبح روز بعد آن مرد، یك كشتی كه در قسمت او و در كناره جزیره لنگر انداخته بود پیدا كرد. مرد با همسرش سوار كشتی شد و تصمیم گرفت جزیره را با مرد دوم كه تنها ساكن آن جزیره دور افتاده بود ترك كند.با خودش فكر می كرد كه دیگری شایسته دریافت نعمتهای الهی نیست چرا كه هیچ كدام از درخواستهای او از طرف پروردگار پاسخ داده نشده بود.هنگامی كه كشتی آماده ترك جزیره بود مرد اول ندایی از آسمان شنید :"چرا همراه خود را در جزیره ترك می كنی؟"مرد اول پاسخ داد:” نعمتها تنها برای خودم است چون كه من تنها كسی بودم كه برای آنها دعا و طلب كردم ، دعا های او مستجاب نشد و سزاوار هیچ كدام نیست “آن صدا سرزنش كنان ادامه داد :
“تو اشتباه می كنی او تنها كسی بود كه من دعاهایش را مستجاب كردم وگرنه تو هیچكدام از نعمتهای مرا دریافت نمی كردی"مرد پرسید:” به من بگو كه او چه دعایی كرده كه من باید بدهكارش باشم؟ “"او دعا كرد كه همه دعاهای تو مستجاب شود .
 

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




  داستانی بسیار خواندنی و عبرت انگیز برای ما
 
از حکایت نادرشاه

 باغبان و وزیر
نادر شاه کبیردر حال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت :
پادشاه فرق من با وزیرت چیست ؟؟!!
من باید اینگونه زحمت بکشم و عرق بریزم ولی او درناز و نعمت زندگی میکند و از روزگارش لذت میبرد !!!
نادر شاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند …
هردو آمدند و نادر شاه گفت :
در گوشه باغ گربه ای زایمان کرده بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده !!!!
هردو به باغ رفتند و پس از بررسی نزد شاه برگشتند و گزارش خودرا اعلام نمودند …
ابتدا باغبان گفت :
پادشاها من آن گربه ها را دیدم سه بچه گربه زیبا زایمان کرده ….
سپس نوبت به وزیر رسید وی برگه ای باز کرد و از روی نوشته هایش شروع به خواندن کرد :
پادشاها من به دستور شما به ظلع جنوب غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت آن گربه سفید را دیدم ، او سه بچه به دنیا آورده که دوتای آنها نر و یکی ماده است ، نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است بچه گربه ماده خاکستری رنگ است . حدودا یکماهه هستند من بصورت مخفی مادر را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم آشپزهرروز اضافه غذاها را به مادر گربه ها میدهد و اینگونه بچه گربه ها از شیر مادرشان تغذیه میکنند .
همچنین چشم چپ بچه گربه ماده عفونت نموده که ممکن است برایش مشکل ساز شود !!!
نادر شاه روبه باغبان کرد و گفت این است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر ….
هرکس در هر جایگاهی که باشد لیاقتش اینگونه بوده است .پس هیچوقت حسرت داشته های دیگران را نخورید و بفکر رفع ایرادهای خود باشید و بدانید فقط و فقط اشتباهات ورفتار و تفکرتان شما را در این جایگاه قرار داده است.

 

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




یه یهویی هایی هست
که خیلی قشنگن

یهویی خندیدن
یهویی عاشق شدن
یهویی شادشدن
یهویی خبرخوب شنیدن
یهویی خوشبخت بودن
اماکاش یادمون میموند
گاهیم یهویی میگفتیم


خدایـــا شکـــــر ت

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم