✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
زنبورعسل در قرآن


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



آیت الله خوشوقت

آدم که عصبانی می شود نه خدا سرش میشود، نه دین و نه عقل؛ هر کاری که دلش بخواهد می کند.

بعد که عقلش سر جایش آمد پشیمان می شود.در حالت غضب نه باید حرف زد و نه باید کاری کرد.

چون حرف بزنیم گناه می کنیم و اگر کاری هم بکنیم گناه می‌شود. وقتی غضب از بین رفت آن وقت آدم باید آرام حرفش را بزند.

در حال غضب هیچ کاری نباید کرد. چون غضب پرده ضخیمی مقابل عقل و دین و خداست. آدم در آن حال نمی فهمد که خدا چه گفته است، عقل چه گفته است؛ آن چیزی که می خواهد را می گوید، آن هم دیگر پدرِ آن ذخائر معنوی را در می آورد!

لذا در حال غضب فقط سکوت توصیه شده است؛ هیچ حرفی هم نباید بزنیم، محلی هم که در آنجا عصبانی شده ایم را ترک کنیم؛ آرام که گرفتیم بعد بیاییم و حرف بزنیم.

ولی در آن حالِ غضب اگر یکی به دو کردیم، حتماً در آن گناه خواهد بود : فحش، بی حرمتی، تهمت و… در آن است. آدم تا خلاص نشود و راحت نشود، رها نمی کند! هر چیز از دستش بر بیاید! تیر، تفنگ، چوب، سنگ، همه را در آن جا مصرف می کند. غضب این طور است، جلوی عقل و دین را می گیرد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیت الله مجتهدی تهرانی

 

گناه، انسان را سنگین می کند. رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) در خطبه ی شعبانیه می فرماید: “گناهان، پشت شما را سنگین کرده است” ماه رمضان روزه بگیرید و عبادت کنید تا از این سنگینی بیرون بیایید.

دیدید بعضی ها می خواهند دو رکعت نماز صبح بخوانند، انگار یک کوه، پشت آنها افتاده، هر چه آنها را صدا می کنید، مثل اینکه بختک روی آنها افتاده است. اینها همه بر اثر گناهان زیاد است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

عبدالواحد رازی گوید : سالی با جماعتی به سفر دریا شدیم . چون به میان دریا رسیدیم ، بادی بر آمد و کشتی را به جزیره ای انداخت . در آن جزیره غلامی سیاه دیدم نشسته بود و صنمی در پیش داشت ، منحوتی را معبود ساخته و معبود را ضایع گذاشته ؛ گفتم : ای غلام ! این را معبودی نشاید . گفت : پس معبود کدام است ؟ گفتم : خدای آسمان و زمین و عرش و کرسی . گفت : آخر این معبود را نامی بود ؟

گفتم : هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمنین المهیمن العزیز الجبار المتکبر ؛ من این آیت می خواندم و غلام می گریست . آنگه اسلام بر وی عرضه کردم . قبول کرد و با ما در کشتی نشست و همه روز به عبادت مشغول بود . چون شب در آمد ، و ما هر یک از ادای فرایض فارغ شدیم و روی به خابگاه آوردیم غلام به تعجب بر ما نگاه کرد و گفت : ای قوم ! مگر خدای شما خسبید ؟ گفتم : کلا و حاشا، لا تاءخذه سنة و لا نوم ؛

گفت : بئس العبید اءنتم تنامون و مولیکم لا ینام . ف . ین اءنتم من خدمة مولیکم . . انصاف بده کی روا باشد که خواجه بیدار باشد و بنده در خواب ؟ ! همه شب در تضرع و زاری بود . چون صبح صادق سر از دریچه مشرق بر آورد حال بر غلام بگردید ، در تاءی مرگ افتاد ، در زعر و النازعات گرفتار شد .

زورق حیاتش در غرقاب : قل یتوفیکم ملک الموت ؛ غرق شد و جان عزیز به حق تسلیم . به کار وی قیام کردم . شبانه وی را در خواب دیدم در بهشت که در کوشکی از یاقوت سرخ بر تختی از زمرد سبز نشسته و هزار ملایک در پیش وی صف زده و روی سیاه غلام چون ماه شب چهارده شده به من نگریست . در وی نگاه کردم ، این آیت می خواند : و الملائکة خلون علیهم من کل باب سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مهربان خدایم

وقتی دلم ناآرام هست، می‌دانم جایی از زندگی فراموشت کرده‌ام..

 نیازمندم به تو
به نگاهت
به توجهت
به مهربانیت
من جز تو کسی را ندارم…
جز تو هیچ کسی و هیچ چیزی آرامم نمی‌کند…

 یا رفیقَ مَن لا رفیقَ لَه

تویی که هر وقت می‌خوانمت اجابتم می‌کنی…
پناهم باش،
پناه دلی که جز تو کسی ندارد…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چون نور که از شمس جدا هست و جدا نیست…
عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست…


در آیینه بینی تو اگر صورت خود را…
ان صورت آیینه شما هست و شما نیست…


عالم همه جا جلوه گه شاهد غیبیست…
او را نتوان گفت کجا هست و کجا نیست…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بزرگترين روز زندگي ………….

زماني فرا مي رسد كه در خود چيزي براي دور ريختن نيابي
و خالي خالي باشي.

در اين فضاي كاملا خالي، خودآگاهي نابت را خواهي يافت.


 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




گاندی معتقد بود . . ،
من نباید چیزی باشم که تو می‌خواهی
منی که من از خود ساخته‌ام، آمال من است و
توئی که تو از من می سازی آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند. و بدان لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگی را تعیین می‌کند، نه آرزوهایشان.
این جهان مملو از انسان‌هائیست که هر لحظه مالک
احساسی جدید هستند .
پس من متعهد نیستم چیزی باشم که تو میخواهی.
میتوانی دوستم داشته باشی، همین گونه که هستم
و من هم.
می‌توانی از من متنفر باشی بی‌هیچ دلیلی و من هم.
تو نمی‌توانی برایم به قضاوت بنشینی و حکمی
‌صادر کنی و من هم.
من قابل ستایشم و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد ،
به خاطر بیاوری که آن‌هایی که هر روز می‌بینی
و با ایشان مراوده می‌کنی ،همه انسان هستند و دارای خصوصیات یک انسان، با نقابی متفاوت،
اما همگی جایزالخطا. روزی می توانی نامت را انسانی باهوش بگذاری که بتوانی انسان‌ها را از پشت نقاب‌های متفاوتشان بشناسی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





تا مقصد چقدر راه است ؟
تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و می‌خواست آنها را با ماشین به انبار منتقل کند.
در راه از پسری پرسید:
«تا جاده چقدر راه است؟»
پسر جواب داد:
«اگر آرام بروید حدود ده دقیقه.
اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر!»
تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند.
اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصول‌ها به زمین ریخت. تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر می‌گشت یاد حرف‌های پسر افتاد…
شاید گاهی باید آرام تر قدم برداریم تا به مقصد برسیم.
“برای كسی كه آهسته و پيوسته راه می‌رود، هيچ راهی دور نیست

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم