✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
زيباترين حس سجده


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



امام حسین علیه السلام فرمودند:
إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
 
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر و نیرنگ, پاک است.
( یعنی کسی که در درونش ناخالصی و حیله گری و نیرنگ بازی دارد , شیعه ما نیست)
(التفسیر المنسوب الی الامام الحسن العسکری علیه السلام ص309)

موضوعات: روایات  لینک ثابت





آیا به هنگام خواندن زیارت عاشورا به نکات زیر توجه می کنیم!
1. زیارت عاشورا به دو قسمت تولی(سلام بر افراد جبهه ی حق) و تبری (لعن بر افراد جبهه ی باطل) تقسیم می شود.

2. در زیارت عاشورا می آموزیم عبادتی که با اطاعت نباشد فریبی بیش نیست زیرا انسان به وسیله عبادت توام با اطاعت است که می‌تواند به درجه عبد(بندگی)برسد. اباعبدالله
3. در زیارت عاشورا یزید و شمر متهمان ردیف اول نیستند بلکه لعن اول متوجه پایه گذاران ظلم می باشد. پس یاد بگیریم که هر کار ساده یا مهمی که می خواستیم انجام دهیم آینده آن را تصور کنیم و بدون بصیرت هیچ اقدامی نکنیم. زیرا که می تواند موجب لعن خدا بر خود و خاندانمان شود.
4. در زیارت عاشورا آخرین نفرین بر «تابعین»است؛یعنی کسانی که به کشته شدن یاران خدا رضایت دارند. پس مواظب اعمالمان بلکه مواظب تایید کردن ها و رد کردن های زبانی خود باشیم. بدانیم که هر رای و نظر ما در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا.
5. در زیارت عاشورا کسانی که برای جبهه ی باطل اسب آماده کردند لعنت شده اند. پس مواظب کمک های مادی خود به این و آن باشیم؛ زیرا ما نیز در نهایت یا به یاری ولی خدا می انجامد یا به کشته شدن ولی خدا.
6. در زیارت عاشورا می آموزیم که گفتن یک مرگ بر دشمنان ولایت اهل بيت و یا یک درود بر پیروان ولایت اهل بيت، کافی نیست،بلکه باید صد مرتبه بگوییم تا تمام دوستان خدا و دشمنان خدا بفهمندکه خط و مرام ما چیست؟ پس با قدرت ؛ “موضع” خود را مشخص کنیم.
7. در زیارت عاشورا می آموزیم فدا شدن در راه خدا کافی نیست،بلکه باید فدا شدن ما بر محور ولی معصوم خدا باشد. (حَلَّت بِفَنَائِک)
8. در زیارت عاشورا می خوانیم که باید خانواده خود را آل رسول الله کنیم که اگر نکردیم جزء آل امیه وآل مروان و آل زیاد خواهیم شد.
9. در زیارت عاشورا هیچ سخنی از گروه سومی نیست (یا حق ؛ یا باطل) پس ما هر چه زودتر خط خود را مشخص کنیم (حسینی یا یزیدی) (مهدوی یا دجّالی)؟
10. از زیارت عاشورا می آموزیم که باید سه توانایی خود را ارزیابی کنیم:
• توانایی در تشخیص دوست و دشمن (جبهه ی حق و باطل)
• توانایی در یاری کردن دوستان خدا (تولی به جبهه ی حق)
• توانایی در مبارزه کردن با دشمنان خدا (تبری از جبهه ی باطل)
در ختم زیارت عاشورا بیشتر توجه کنید
شاید نیاز مبرم به تزکیه باشیم تا مورد شفاعت شویم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




فکر دربارۀ مرگ مال جوان‌هاست. در جوانی باید تکلیف خودمان را با مرگ روشن کنیم. وصیت‌نامه در جوانی و در ایام محرم بنویسیم. از قرآن کریم و ادعیه برای متن تفکر استفاده کنید. اینها انسان را به تفکر وامی‌دارد.

 

علیرضا پناهیان-دانشگاه امام صادق(ع)-شب پنجم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




يكي از رفقا می‌گفت: «آیت‌الله حق‌شناس(ره) يك روز، 7- 8 تا جلسه روضۀ كوچک رفتند… من همراه ايشان می‌رفتم و ايشان مدام به من مي‌فرمود: عليك بمجالس ورشكسته.» یعنی همین مجالس کوچکی كه 2-3 نفر نشسته‌اند و گريه مي‌كنند و يك كسي هم مي‌آيد و روضه مي‌خواند.

در مجالس بزرگ «احساس» آدم خوب تحريك مي‌شود و عظمت امام حسین(ع) دیده می‌شود، اما در این مجالس کوچک «باور» آدم زياد مي‌شود.

 

استاد پناهیان

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





بُکاء بر مصائب اهل البیت (علیهم السلام) و به خصوص سیدالشهداء (علیه السلام) شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که مستحبّی افضل از آن نیست! (بکاء مِن خَشیَةِ الله: گریه از ترس خداوند)، آن هم همین جور است، شاید افضل از آن نباشد! .

آیت الله  بهجت

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بعضی از نویسندگان محورهای اصلی مبارزه با نفس را در سه امر خلاصه کرده اند:

1ـ ایمان به مبدأ و معاد

اگر انسان در همه حال توجه به مبدأ و معاد داشته و این توجه از روی ایمان و اخلاص و معرفت باشد و از یاد مرگ و آخرت غفلت نکند، زمینه را برای رشد و نمای خودخواهی و مفاسد حاصل از آن از بین می برد، و انسان را تسلیم فرمان خدا و اطاعت از او می نماید.
بنابر این، انجام دادن احکام الهی در تمام مراحل زندگی روزمره، با نیت خالص و فقط به منظور تقرب به خدا، بهترین و کامل ترین روش برای مهار کردن حس خود خواهی و مبارزه و غلبه بر نفس سرکش است.

2ـ ایجاد تعادل در امیال

اسلام با ارائه احکام و دستورهایی در قالب «شریعت» که حتی شامل جزئی ترین اعمال و رفتار انسان می شود، حدود مناسب هر میل و گرایش را تعیین نموده که اگر این محدوده رعایت شود، از هر گونه افراط و تفریط جلوگیری به عمل می آید.

بنابر این التزام به احکام شرع در تمام زمینه ها، در واقع راه حل عملی برای ایجاد تعادل در بین امیال گوناگون و جلوگیری از رشد بی رویه خودخواهی و هواهای نفسانی (نفس اماره) است.

3ـ مبارزه مستقیم با مظاهر خود خواهی و نفسانی

اسلام در تعالیم خود به طور مستقیم، با آثار و مظاهر خود خواهی و هواهای نفسانی به مبارزه ای جدی و همه جانبه می پردازد. به عنوان مثال، اسلام با صفاتی از قبیل، حسد، خود خواهی، جاه طلبی، کینه توزی، خود برتربینی … و به طور کلی با نفس اماره به شدت مبارزه می کند، حتی به مومنین توصیه می فرماید که پا روی نفس اماره بگذارند و بدی دیگران را با نیکی پاسخ دهند. «ادفع بالتی هی احسن» مراعات همین اصل در تضعیف هواهای نفسانی بسیار موثر و راهی عملی در مبارزه پیگیر با آن است.

ب) بعضی از بزرگان علم اخلاق برای مبارزه با نفس و تهذیب آن، راه هایی را ارائه فرمودند، که عبارتند از:

1ـ پیشگیری: رعایت بهداشت روانی و پیشگیری از گناه و اخلاق زشت بهترین و سهل ترین مراحل تهذیب نفس می باشد؛ زیرا نفس در ابتدا به ظلمت گناه آلوده نشده و از نورانیت و صفای فطری برخوردار است و برای انجام دادن کارهای نیک آمادگی بیش تری دارد طبعاً بهترین دوران برای تهذیب و مبارزه با نفس دوران نوجوانی، جوانی حتی کودکی است، زیرا پیشگیری از گناه و عادت به مراتب آسان تر است. اگر انسان مرتکب گناه شد و اخلاق زشت را پایه گذاری کرد و شیطان را بر نفس خویش راه داد، ترک گناه حتماً بر ایشان دشوارتر خواهد بود. شیطان و نفس اماره می کوشند ارتکاب یک یا دو بار گناه را کوچک و بی اهمیت جلوه دهند تا به دین وسیله نفوذ یابند و نفس را به گناه معتاد سازند که در آن صورت ترک عادت بسیار دشوار خواهد بود.

2ـ ترک دفعی: اگر نفس به گناه آلوده شد، نوبت به پاکسازی می رسد، پاکسازی را به چند طریق می توان شروع کرد که بهترین آن ها انقلاب درونی و ترک دفعی و کلی است. انسانی که به رذائل اخلاقی آلوده شد می تواند به سوی خدا بازگردد و توبه نماید و قلب را از آلودگی به گناه پاکیزه و نفس اماره را مغلوب گرداند و زمام نفس را برای همیشه در اختیار بگیرد.
این انقلاب درونی گاهی بر اثر یک جمله کوتاه از یک گوینده و استاد وارسته خودساخته، از مرشد الهی تهذیب شده، وقوع یک حادثه غیر عادی، شرکت در مجالس موعظه و دعا، شنیدن یک آیه و روایت و یا تفکر و اندیشه کوتاه برای انسان حاصل می شود. گاهی یک حادثه کوچک همانند جرقه قلب را دگرگون و روشن می سازد. افراد زیادی که بدین وسیله دست از گناه کشیده اند در تهذیب نفس توفیق یافته اند و در طریق سالکین قرار گرفته اند، مانند بشر حافی، فضیل ایاز. علی ـ علیه السلام ـ فرمودند: «بهترین عبادت ها غلبه و ترک کردن عادت هاست».

3ـ ترک تدریجی: اگر همت و توان ترک دفعی گناهان را نداریم، می توانیم تصمیم بگیریم این عمل را تدریجا انجام دهیم. نخست به عنوان آزمون از ترک یک یا چند گناه آغاز کنیم و آن قدر ادامه دهیم تا بر نفس اماره پیروز گردیم و ریشه آن گناه را قطع نماییم و همین عمل را درباره گناهان دیگر تا پیروزی نهایی ادامه می دهیم.
در نتیجه با ترک هر گناهی نفس اماره تضعیف و قدرت و توان ما نسبت به ترک گناه و تهذیب نفس بیشتر می گردد، زیرا هر شیطانی که بیرون رود فرشته ای جایگزین می شود و هر نقطه سیاه گناهی که از صفحه دل زایل گردد، به همان مقدار بر سفیدی و نورانیتش افزون خواهد شد، و با تلاش و کوشش می توان شیطان را از خانه دل بیرون راند و نفس اماره را مهار کرد و خانه دل را به خدا و فرشتگان مقرب او اختصاص داد. «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» (عنکبوت / 69

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




  به فرزند خود

کمک به دیگران را نیاموز…

بلکه بیاموز که سخاوت جزئی از وجود انسان است…

او را از جهنم نترسان…

ذات او را پاک پرورش بده

وعده ی بهشت به او نده…

به او بیاموز خوب بودن لازمه ی انسانیته

او را نترسان…

به او شجاعت روبرو شدن را بده

او را منع نکن… به سوی زیباییها و خوبیها سوق بده

مغزش را محدود نکن

با اندیشه هایت…به او اندیشیدن یاد بده

نگو انسان موجود برتر است…

بیاموز که هرموجودی

با هر شکل و شرایطی به اندازه ی انسان حق زندگی دارد

از ثروتمند و فقیر برایش نگو…

به او بیاموز ارزش انسانها به وجود درونی هرکسی است

راحتی رابرایش فراهم نکن…

به او بیاموز سختیها هم جزئی از زندگی اند

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیا صحت دارد که حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ در وداع با امام حسین ـ علیه السلام ـ زیر گلوی امام را بوسیدند؟

یکی از وقایع جانسوز روز عاشورا وداع امام حسین( عليه السلام ) با اهل بیت می باشد.در منابع و مقاتل اين گونه آمده است:

«در روز عاشورا امام حسين ـ عليه السلام ـ بعد از شهادت ياران و نزديکان و فرزندانش دو وداع داشت:

يکي وداع عام: چون همه موجودات بلکه همه ممکنات از اشعة وجود او هستند، از آن وداع جميع موجودات از هم گسيخته شد و در تمام ارکان عالم خلل وارد شد و منادي از عرش ندا کرد: «الا ايّتها الامةُ المتحيرةُ الظالمةُ بَعد نبيّها (و در روايتي: القاتلهُ عترة نبيّها (و در روايتي: القاتلةُ عترة نبيّها) لا وفقکم الله لاضحي و لا فطرٍ» «اي امت سرگردان و ستم کننده بر عترت پيامبر و اي کشندگان آنها، خداوند شما را از عيد اضحي و فطر محروم کند».

ديگر، وداع خاص که با خواص خود داشت که از تتبّع اخبار معلوم مي شود چند مرتبه بوده است.

اول: وداع با اهل حرم

علامه مجلسي (ره) در «بحار الانوار» ذکر نموده که «چون امام مظلوم هفتاد و دو نفر از اصحاب و اهل بيت خود را ديد که روي زمين افتاده اند و بي کس و تنها مانده است» متوجه خيمه ها شد.

«و نادي يا سکينه و يا رُقيّه و يا عاتکه[1] و يا زينب و يا فاطمه، يا ام کلثوم، عليکنّ مني السلام».

«اهل حرم را صدا زد: اي سکينه و اي رقيه و اي عاتکه و اي زينب و اي فاطمه و اي ام کلثوم خدا حافظ».[2]

زنان و دختران و کنيزان چون اين صدا را شنيدند همگي از خيمه ها بيرون دويدند، و صدا به گريه و ناله بلند کردند. حضرت يک يک را سفارش مي فرمود که دلها را آتش مي زد، نگاه حسرتي به ايشان کرد و آه از دل سوخته خود کشيد. حضرت فرمود: «اي خواهر، گويا مي بينم که در اين نزديکي مثل بندگان و کنيزان اسير کرده، در جلو اسبها مي‌دوانند و عذاب مي کنند، که اهل حرم صدا به گريه و ناله بلند کردند، آن حضرت ايشان را ساکت گردانيد»، و امر به شکيبايي نمود، روانه ميدان شد.

دوم: وداع خاص با حضرت سکينه مظلومه بود…

سوم: وداع با رقيه صغيره بود.

چهارم: وداع با علي اصغر بود.

پنجم: وداع با حضرت زينب(سلام الله علیها) بود، چنانکه روايت شده بعد از وداع عمومي با اهل حرم حضرت زينب(سلام الله عليها) را طلبيد و به او وصيت کرد، و سفارش اطفال و زنان را به او نمود و او را امر به صبر فرمود.

حضرت ، ذوالجناح را طلبيد و سوار شد که صداي گريه اهل حرم بلند شد و ناله طفلان به فلک رسيد، و چون چند قدم راه رفت ديد باز صداي گريه مي آيد نگاه کرد ديد زينب با پاي برهنه مي آيد و مي گويد اي برادر، صبر کن حاجتي با تو دارم. حضرت ايستاد. خواهرش زينب عرض کرد: اي برادر، مادرم در وقت وفات وصيت کرده، که هرگاه عازم سفر آخرت مي باشي، به عوض او زير گلوي تو را ببوسم. حضرت پياده شد زينب دستها به گردن امام در آورد و گلوي او را بوسيد.[3]

در کتاب «تذکرة الشهداء» آمده است: چون امام حسين ـ عليه السلام ـ چند قدمي از خيمه ها دور شد حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ از خيمه بيرون آمد و صدا زد: «برادرم لحظه اي درنگ کن تا وصيت مادرم فاطمه ـ سلام الله عليها ـ را نسبت به تو به جا آورم ؛امام توقف کرد و فرمود آن وصيت چيست؟ زينب ـ سلام الله عليها ـ عرض کرد: مادرم به من وصيت فرمود، هنگامي که نور چشمم حسين را روانه ميدان براي جنگ با دشمن کردي، عوض من گلوي او را ببوس، آنگاه زينب ـ سلام الله عليها ـ گلوي برادرش را بوسيد و به خيمه بازگشت»[4].

در کتاب خصائص الزينبيه نيز در ذيل خصيصة دهم چنين آمده است: «هر کسي از اهل بيت امام حسين ـ عليه السلام ـ در روز عاشورا از طرف ديگري نيابت داشته است حضرت عباس از طرف پدر بزرگوار خود امير المؤمنين، حضرت قاسم از طرف پدر بزرگوار خود حضرت امام حسن و حضرت زينب از طرف مادر خود حضرت زهرا ( سلام الله عليها) ؛چنان که از هر حيث در مقام نيابت ايستادگي نموده، حتي اينکه در وداع آخرين، گلوي برادر را به نيابت از طرف مادر بوسيده است».[5]

در میان مقاتل فقط در این سه مقتل این مطلب یعنی بوسیدن زیر گلوی امام حسین( عليه السلام ) توسط حضرت زینب( عليها سلام ) نقل شده ولی در مقاتل دیگر به گونه ديگر آمده است و در اکثر آن کتابها نقل شده که:

وقتي امام حسين ـ عليه السلام ـ براي آخرين بار خواست از اهل حرم خداحافظي کند حضرت زينب پشت سر حضرت آمد و فرمود: «مهلاً يا اخي توقف حتي ازّود من نظري و اودّعک وداع مفارق لاتلاق بعده فمهلاً…» يعني «اي برادر تعجيل مکن، زماني درنگ کن تا از ديدارت توشه برگيرم و از گلستان جمالت گلي بچينم که اين وداع آخر است ديگر به خدمت نمي رسم و ملاقاتي نخواهد بود، آنگاه هر دو دست و هر دو پاي مبارکش را بوسيد، و ديگر زنان نيز در گرد آن حضرت جمع شدند و همين کار را کردند».[6]

جناب حجت الاسلام ملک پور از اعضای گروه تحقیقاتی دانشنامه 14 جلدی امام حسین( عليه السلام ) در این رابطه
می گوید:

وقتی جست‌وجو می‌کنیم که اولین‌بار این موضوع کجا مطرح شده است، می‌بینیم که برای نخستین بار در کتاب «انوار المجالس» و در قرن سیزدهم یعنی در سال ۱۲۸۰ قمری و حدود ۱۲۰۰ سال بعد از واقعه عاشورا، این مطلب بیان شده است. بعد از آن هم در کتاب «تذکر‌ة الشهدا» که در سال ۱۳۴۰ قمری و در قرن چهاردهم این مطلب منتشر شده است و نویسنده خودش تأکید می‌کند که: «این مطلب ضعیف است.»

وی می‌گوید: بیان این مطالب در شأن امام( عليه السلام ) نیست. آیا او حاضر بود که خواهرش در مقابل خیل دشمنان زیر گلویش را ببوسد؟ آیا امام حاضر بود که ناموسش در جلوی دشمنان قرار بگیرد؟ باز تأکید می‌کنم که جمله «مهلاً مهلا، یابن الزهرا( عليها سلام )» را در هیچ ‎یک از منابع معتبر حتی در کتاب‌های ضعیف نیافتیم.

بنابراین ماجرای بوسیدن گلوی امام حسین( عليه السلام ) توسط خواهر بزرگوارش حضرت زینب( عليها سلام ) پشتوانه تاریخی قوی ای ندارد.

پی نوشتها:

[1]. شايد منظور از عاتکه دختر زيد بن عمرو بن نفيل قرشي همسر با وفاي امام حسين( عليه السلام ) باشد، که بانويي فاضل و شاعر بود، اشعار فراواني در سوگ امام حسين( عليه السلام ) سروده، و نخستين کسي است که بدن مبارک امام( عليه السلام ) را برداشت و بر قاتلش لعنت کرد.

[2] . حسن بن علي يزدي، انوار الشهاده، تهران، ناشر حاج ملا علي اکبر تاجر کتابفروش خوانساري، کتابخانه آيت الله گلپايگاني، 1360ق، ص97؛ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 45، ص 47.

[3] . اسماعيلي يزدي، عباس، سحاب رحمت (تاريخ و سوگنامه حضرت سيد الشهداء)، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، 1377، ص562.

[4] . ملاحبيب کاشاني، تذکرة الشهداء، ص 311.

[5] . «سيّد نور الدين جزايري»، خصائص الزينبيه، ص31، کتابخانه آيت الله گلپايگاني (بيتا).

[6] . فاضل بندري، اکسير العبادات في اسرار الشهادات، ص 65، عباس قليخان، الطراز المذهب، ج 1، ص 225 و … .

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم