✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
صدف حجاب


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



شهيد بديعي

شلمچه بودیم!
شیخ مهدی میخواست آموزش پرتاب نارنجک بده گفت:"بچه ها خوب نگاه کنید
محمد!حواست اینجا باشه.احمد!این جوری نارنجک رو پرتاب میکنند.خوب نگاه کنید
تا خوب یاد بگیرید.خوب یاد بگیرید که یه وقتی خودتون یا یه زبون بسته ای رو نفله نکنید
من توی پادگان،بهترین نارنجک زن بودم.اول،دستتون رو میذارین اینجا بعد شیخ مهدی ضامن رو کشید و گفت:حالا اگه ضامن رو رها کنم،در عرض چند ثانیه منفجر میشه
داشت حرف میزد و از خودش و نارنجک پرانی اش تعریف میکرد که فرمانده از دور داد زد
ای شیخ مهدی! چی کار میکنی..
شیخ مهدی یه دفعه ترسید ونارنجک و پرت کرد.نارنجک رفت و افتاد رو سر خاکریز بچه ها صاف ایستاده بودند و هاج و واج نارنجک و نگاه می کردند که حاجی دادزد:بخواب برادر! بخواب انگار همه رو برق بگیره،هیچکس از جاش تکان نخورد.چند ثانیه گذشت.همه زل زده بودند به سر خاک ریز،که نارنجک قل خورد و رفت اون طرف خاکریزو منفجر شد
شیخ مهدی رو به بچه ها کرد وگفت :"هان یاد گرفتید؟!دیدید چه راحت بود
فرمانده خواست داد بزنه سرش که یه دفعه ای صدایی از پشت خاکریز اومد که میگفت:الله اکبر!الموت لصدام!..بچه ها دویدن بالای خاکریز که ببینن صدای کیه؟دیدند یه عراقی ای زخمی شده و به خودش میپیچه شیخ مهدی ، عراقی رو که دید داد زد:حالا بگید شیخ مهدی کار بلد نیست؟!ببینید چی کار کردم
راوی(محسن صالحی حاجی آبادی)

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله بهترین دخترهای عالم ، فاطمه زهرا علیها السلام بود. بهترین زن‌های اوّلین و آخـرین، فاطمه زهرا علیها السلام بود. هرگـز دختری به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است همه‌ی زن‌های عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمتکارهایی هستند‌. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیر المؤمنین علیه السلام، بهترین مردان عالم. اگرچه همۀ فضائل و مکارم‌شان را جمع کنیم. همۀ مردان عالم به یک ناخن او هم نمی رسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با هم دیگر ازدواج کردند.
جهیزیّه شان همان چند قلم ارزان قیمتی بود که در کتاب ها نوشته اند. ضبط کرده اند: یک تکّه حصیر، یک تکّه لیف خرما، یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کـاسه. همه‌اش را اگر چنانچه به پول امــروز روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان بیشتر بشود.
همان مهریّه را از امیر المؤمنین علیه السلام گرفتند و پولش را دادند جهیزیۀ مختصری را فراهم کردند و بردند خانۀ شوهر. حالا ما نمی‌گوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا علیها السلام جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ما ها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیر المؤمنان علیه السلام شوهر فاطمه زهرایند. ما کجا آنها کجا؟! از زمین تا آسمان با هم فرق داریم، اما معلوم می‌شود راه، آن راه است.
جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای انسان که ندارند مشکل نکنید.     خطبه عقد ۷۲/۰۱/۰۵

جهیزیۀ فاطمه زهرا علیها السلام به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار این‌ها ست. ارزش این هاست .آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نمی‌توانستند یک جهیزیّه مفصل تشکیل دهند؟
اگر پیامبر صلی الله علیه واله اشاره‌ای می‌کردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضی‌هایشان هم آدم‌های متمکّنی بودند، پول هم داشتند ازخدا می‌خواستند که بیایند و یک هدیه‌ای بدهند، کمکی بکند، نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم.
و الاّ بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایده ای دارد؟ استفاده‌اش را نمی بریم‌. نسخۀ طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهره‌اش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایده‌اش را ببرید. این‌ها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحت خانواده است باید عمل شود. ساده برگزار کنید. خطبه عقد ۷۵/۰۹/۰۵

عروس خانم‌ها! شما نگذارید
نگذارید جهیزیّه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروس‌ها، شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند شما نگذارید. این همه جنس گران را می‌خواهید چه کنید؟ خطبه عقد ۷۳/۰۹/۲۳

مادرهای عروس‌هـــا در تهیّه جهیزیّه دست نگه دارند، خیلی افــراط یا اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمــان است دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آن‌ها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و … حتماً باید برایش تهیه شود. خطبه عقد ۷۹/۱۱/۱۶

این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیّه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیّه، توی این دکان‌های گران قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلاّت گران قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم که کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران‌، اصلا ًطرف آن‌ها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این طور نباشد که داماد بیچاره را دنبال‌شان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.
خطبه عقد ۷۲/۰۳/۱۹

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





اسیر عشق حسینم اسیر می میرم
به شوق کرب و بلایش حقیر می میرم

اگر که روزی من کرب و بلا شود مولا
میان آن حرم دلپذیر می میرم

اگر کرم کنی و وقت مرگ من آیی
به شوق این کرم بی نظیر می میرم

اگر که ملک جهان را بدست آرم من
بدون مهر و ولایت فقیر می میرم

لباس نوکریت داده اعتبار مرا
اگرچه نوکرم اما امیر می میرم

ز بس که گریه برایت مقدس است آری
میان گریه شبی ناگریز می میرم

میان روضه ی مقتل اگر خدا خواهد
به یاد آن بدن غرق تیر می میرم

برای عرض ارادت به ساحت ارباب
برای حنجر طفل صغیر می میرم

 

موضوعات: خانواده و زندگی, ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




مهمان خاک پاک شهیدان شده دلم

حس می کنم که تازه مسلمان شده دلم

 

من آن کویر پرعطشم بی قرار آب

با این دل شکسته ، چو باران شده دلم

 

ترسم که عشق کار به دست دلم دهد

چندیست باز بی سر و سامان شده دلم

 

آری غریبه ام به پناه تو آمدم

در غربت سکوت تو ، مهمان شده دلم

 

ای عشق باز در دل من خانه کرده ای

حالا پر از جوانه ی ایمان شده دلم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همّی، بـابـی انـت و امـّی
گوئیا هیچ نه همی به دلم بوده نه غمّی، بـابـی انـت و امّـی

تو که از مرگ و حیات این همه فخری و مبـاهات، علی ای قبله حاجات
گوئی آن دزد شقی، تیغ نیالوده به سمّــی، بـابـی انـت و امّـی

گوئی آن فاجعه دشت بـلا هیچ نبودست، در این غم نگشوده است
سینه هیچ شهیـدی نخراشیـده به سُمّی، بـابـی انـت و امّـی

حق اگر جلوه با وجه اتـم کرده در انسان، کان نه سهل است و نه آسان
بخود حق کـه تـو آن جـلوه با وجه اتمـّی، بـابـی انـت و امّـی

منکر عید غدیر خم و آن خطبه و تنزیل، کر و کور است و عزازیل
با کـر و کـور چه عید و چه غدیری و چه خمّی، بـابـی انـت و امـّی

در تولا هم اگر سهو ولایت، چه سفاهت؟ اف بر این شم فقاهت
بی ولای علی و آل چه فقهی و چه شمّی، بـابـی انـت و امـّی

آدمی، جامع جمعیت و مـوجود اتم است، گر به معنای اعم است
تو بهین مظهر انسان، بـه معنای اعمـی، بـابـی انـت و امـّی

تو کم و کیف جهانی و به کمبود تو دنیا، از ثـری تا بـه ثریا
شر و شور است و دگر هیچ، نه کیفی و نه کمّی، بـابـی انـت و امّـی

چون بود آدم کامل غرض از خلقت آدم، پس بـه ذریّه آدم
جـز شمـا مهـد نبوت نبـود چیز مهمّی، بـابـی انـت و امّـی

عاشق توست که مستوجب مدح است و معظّم، منکرت مستحق ذم
وز تو بیگانه نیرزد نه به مـدحی نه بذمّی، بـابـی انـت و امّـی

بیتو ای شیر خدا سبحه و دستار مسلمان، شده بازیچه شیـطان
این چه بوزینه که سرها همه بسته به دمّی، بـابـی انـت و امّـی

لشکر کفر اگر موج زند در همه دنیـا، همه طوفان همه دریا
چه کند با تو که چون صخره صمّا و اصمّی، بـابـی انـت و امّـی

یا علی! خواهمت آن شعشعه تیغ زر افشان، هم بدو کفر سر افشان
بایدم این لمعان دیده، ندانم به چه لمّی، بـابـی انـت و امّـی

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت





زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را

طوری که حتی تار دیدی این و آن را


وقت زمین افتادنت احساس کردی

در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را


در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد

یعنی چشیدی درد تلخ استخوان را


مثل عمو جانت حسن آزار دیدی

از بس شنیدی از خودی زخم زبان را


این زن که دست جعده را از پشت بسته

جاری نمود اشک زمین و آسمان را


از او تقاضای دو قطره آب کردی

وقتی تماشا کرد خشکی دهان را …


… در پیش چشمت آب ها را بر زمین ریخت

سوزاند قلب مادری قامت کمان را


با هلهله … با کف زدن … با پای کوبی

مانند عاشورا ورق زد داستان را


هر چند که لب تشنه جان دادی ولیکن

دیگر ندیدی رنگ و روی خیزران را


شکر خدا بالای بام آماده کردند

بال کبوترها برایت سایه بان را


دور و بر تو جز کبوترها نبودند

دیگر ندیدی خولی و شمر و سنان را


با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند

دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت





 
 حضرت علی بن الحسین امام سجاد علیه السلام در مورد حقوق همسر فرموده اند

و اما حق همسرت آن است که بدانی خداوند متعال با آفرینش او وسیله ارامش و رفاه و انس و نگهداری تو را فراهم نموده است.
هر کدام از شما زن و مرد بر نعمت وجود دیگری خدا را سپاس گوید و بداند که این نعمت الهی است.
بر او و بر تو واجب است که نعمت الهی را گرامی داشته و در معاشرت با او خوشرفتاری و رفق پیشه کنی اگرچه حق تو بر زن سخت تر و رعایت محبوب و مکروه تو (اگر زیاده خواهی نباشد) بر او لازم تر است ، ولی زن حق مهربانی و انس بر تو دارد و جایگاه آرامش و آسایش غریزه ای ست که گریزی از آن نیست و این حق بزرگی است.
 

 

رساله حقوق امام سجاد علیه السلام

موضوعات: خانواده آسمانی  لینک ثابت




ابن عباس گويد:
 
 وَ اللّهِ ما سَمّینا عَلىَّ بِنَ أَبى طالِبٍ اَمیرَالمُؤمِنینَ حَتَّى سَمّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه و آله، کُنّا مارّینَ اَزِقَّةَ الْمَدینةِ یَوْما اِذْ اَقْبَلَ عَلىُّ بْنُ أبى طالِبٍ فَقالَ: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ وَ رَحْمَةُ اللّهِ و بَرَکاتُهُ، فَقالَ: وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ، کَیْفَ اَصْبَحْتَ؟ فَقالَ: اَصْبَحْتُ وَ نَوْمى خَطَراتٌ وَ یَقْظَتى فَرَغاتٌ وَ فِکْرَتى فى یَوْمِ الْمَماتِ، قالَ ابْنُ عَبّاسٍ: فَعَجَبْتُ مِنْ قَوْلِ رَسُولِ اللّهِ صلّی الله علیه و آله فى عَلّىٍ فَقُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ مَا اَلذَّى قُلْتَ فى اِبْنَ عَمّى؟ أَحُبّا لَهُ اَمْ شَیْئـا مِنْ عِنْدِاللّهِ قالَ: لا وَ اللّهِ ما قُلْتُ فیهِ شَیْئا اِلاّ رَأیْتُ بِعَینى، قُلْتُ وَ مَا الَّذى رَأیْتَ یا رَسُولَ اللّهِ؟ قالَ: لَیْلَةً اُسْرِىَ بى فِى السَّماءِ ما مَرَرْتُ بِبابٍ مِنْ اَبْوابِ الْجَنَّةِ اِلاّ وَ رَأیْتُ مَکْتُوبا عَلَیْهِ: عَلىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ اَمیرُالمُؤمِنینَ مِنْ قَبْلِ أُنْ یُخْلَقَ آدَمُ بِسَبْعینَ اَلْفَ عامٍ؛
 


 به خدا قسم نام امیرالمؤمنین را براى على بن ابى طالب علیه ‏السلام ما بر نگزیدیم بلکه (براى اوّلین بار) خود پیامبر اکرم صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله او را به این نام‏خواند. روزى (به همراه پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله) از کوچه‏هاى مدینه مى‏گذشتیم که على بن ابى طالب از مقابل رسید و گفت: سـلام و رحمت و برکات او برتو باد اى رسول خدا، رسول خدا در پاسخ فرمودند:
درود بـرتو باد اى امیرالمؤمنین، چـگونه صـبح کردى؟ ایشان در پاسخ گفت:
صبح کردم در حالى که خوابم رو به هلاکت (مرگ) است و بیداریم چرتهائى است و اندیشه‏ام در باره روزمرگ است.
ابن عباس گفت: من از گفتار رسول خدا درباره على علیه ‏السلام تعجّب کردم و گفتم: اى رسول خدا درباره پسر عمویم چه چیزى فرمودید؟ آیا از روى دوستى و محبّت به او (امیرالمؤمنین) گفتى یا این که از پیش خداست؟
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: نه به خدا قسم من در باره على چیزى جز آنچه با چشم دیدم نگفتم، گفتم: اى رسول خدا چه چیزى دیدى؟
حضرت فرمودند: شبى که مرا به معراج بردند به هیچ درى از درهاى بهشت نگذشتم جز این که دیدم روى آن نوشته بود: على فرزند ابوطالب از هفتاد هزار سال قبل از آفرینش آدم امیرمؤمنان است.
 
 بحارالأنوار، ج 37، ص 339

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم