✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
ما تنهایم یا او...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



خدا ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺗﻮ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﺎ ﻧﻪ،
ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﯾﺎ ﻧﻪ،
ﻓﺮﻗﯽ برایش ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﺶ ضجه ﺯﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ،
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻓﺮﻕ ﻣﯿﮑﻨﺪ .
ﻭ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﻕ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺧﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﺟﺪﻝ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛
ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺗﺮﻡ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ !
ﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺧﺪﺍﯼ ﻫﺮﺩﻭﯾﻤﺎﻥ ﯾﮑﯿﺴﺖ
ﻓﻘﻂ ﺭﺍﻩ ﺍﺗﺼﺎﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺼﺎل ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﯿﺪ !
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﯼ
ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﯾﺶ ﻭﺻﻞ ﺷﻮﺩ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩﯼ ﺗﻮ ….
خدا دوستدار آشناست. عارف عاشق می خواهد نه مشتری بهشت.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




سيدمحمد اعتقاد محكم و استواري داشت و در اوقات نماز خيلي مراقبت مي نمود، حتي بعد از شهادتش نيز زمان نماز را به نيروها يادآوري مي كرد.
يك بار كه گردان به خاطر عمليات سنگين شبانه، صبح خوابش برد، يك نفر از بچه ها، قبل از اين كه نماز قضا بشود، گردان را بيدار كرد و گفت: «من الآن آقا سيد (1) را خواب ديدم كه زمان نماز را به من گوشزد كرد.» همه بيدار شدند و نمازشان را خواندند.
1- شهيد سيدمحمد زينال حسيني

راوي : همرزم شهيدآقاي صمدزاده

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




یک هفته،
قبل از وفات آقای بهجت رضوان الله تعالی عليه دور آقا نشسته بودند؛

آقای بهجت فرمودند،
امسال برای من، مشهد،
خانه اجاره نکنید من امسال،
حرم امام رضا نمیروم.

علی آقا «پسر آقای بهجت» گفت؛
حاج آقا ما فرستادیم همان ساختمان
سابق در کوچه باقری را اجاره کنند.

آقا فرمودند؛
زنگ بزنید و بگویید برگرده،
من امسال مشهد نمی روم.

علی آقا؛
موضوع را به مادرش گفت.
مادرش گفت؛ آشیخ محمد تقی چی گفتید؟

آقای بهجت فرمود؛
سر و صدا نکنید، من این هفته،
یکشنبه ساعت پنج بعد از ظهر می میرم؛
عمرم دیگه تمام شده.

یک ربع مانده به ساعت پنج،
بیهوش شدند؛ علی آقا ایشان را گذاشت داخل ماشین تا به دکتر ببرند، یک لحظه آقا چشمانشان را باز کردند و آرام گفتند؛
نبرید! نبرید!

سر چهارراه بعدی که رسید،
آقا بلند شدند و دستشان را روی سینه گذاشتند و گفتند،
“السلام علیک یا صاحب الزمان”
و دقیقاً راس ساعت پنج از دنیا رفتند.

آقا این یک هفته آخر عمرشان را،
شبها تا صبح بیدار بود، یک لحظه نخوابید؛ روزها که برایشان غذا میآوردند،
یک لقمه می خورد و می گفت،
“بسم الله و بالله و الیک اعود”
خدایا به سوی تو میام.

خانم شان میگفت:
آقا یک حال دیگری داشتند،
قرآن می خواند و گریه می کرد
و می گفت،
خدایا خیلی قرآن را دوست دارم،
روز قیامت هم برام قرآن میاری؟
بعد فرمود، برام گریه نکنید.

آقا صبح دوشنبه می آمدند حرم،
علی آقا میگوید؛
صبح دوشنبه بعد از زیارت قبر آیات عظام، آقا دست من را گرفتند و گفتند؛
پسرم من را اینجا دفن می کنند.
من این مطلب را جایی نقل نکردم.
صبح روز دفن، هنگامی که جنازه را آوردیم برای دفن، دیدم همان جایی است که پدرم آدرس داد.

به آقای مسعودی «تولیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها» گفتم؛
چه شد اینجا دفن کردید؟

آقای مسعودی گفت؛
هر کجا داخل حرم دنبال قبر رفتیم،
پیدا نشد، فقط همین جا را پیدا کردیم.

آیت الله بهجت “ره":
استادم سید علی قاضی(اسوة العارفین)
را در خواب دیدم به او گفتم چه چیزی حسرت شما در دنیاست که انجام نداده اید.؟
ایشان فرمودند؛
حسرت میخورم که چرا در دنیا
فقط روزی یک مرتبه زیارت عاشورا را میخواندم.!!!

موضوعات: کلام آیت الله بهجت  لینک ثابت





ای سرت بر نیزه قاری ای رخت آیات نور

ای تنت اوراق قرآن یا حبیبی یا حسین

 

جابرم بر تربتت عرض سلام آورده ام

آمدم با چشم گریان یا حبیبی یا حسین

 

گر چه چشم سر ندارم دیدمت با چشم دل

سر به نی، تن در بیابان یا حبیبی یا حسین

 

پاسخم ده گر چه می دانم تنت در کربلاست

سر بود در شام ویران یا حبیبی یا حسین

 

تا قیامت داغ لب هایت بود بر قلب من

ای به کامت آب، عطشان یا حبیبی یا حسین

 

نحر مهمان را که دیده تشنه لب بین دو نهر

ای به خون غلطیده مهمان یا حبیبی یا حسین

 

در فرات و مقتل و در صحنه ی جنگ و نماز

پیکرت شد تیر باران یا حبیبی یا حسین

 

زخم روی زخم روی زخم روی زخم بود

مرهم زخم فراوان یا حبیبی یا حسین

 

داغ روی داغ روی داغ روی داغ بود

بر روی داغ جوانان یا حبیبی یا حسین

 

سنگ بود و صورت و تیر جفا و قلب تو

خاک بود و جسم عریان یا حبیبی یا حسین

شعله بود و یاس بود و سیلی و رخسار گل

خار بود و برگ ریحان یا حبیبی یا حسین

 

کعب نی بود و تن اطفال و پای زخم دار

بر سر خار مغیلان یا حبیبی یا حسین

 

در محرّم روز عاشورا بریدند از تو سر

مثل ذبح عید قربان یا حبیبی یا حسین

 

از مدینه گریه کردم تا زمین کربلا

بر تو چون ابر بهاران یا حبیبی یا حسین

 

غسل کردم جامه ی احرام پوشیدم به تن

در طواف کعبه ی جان یا حبیبی یا حسین

 

دردمندی همچو «میثم» از تو می خواهد دوا

ای به درد خلق درمان یا حبیبی یا حسین

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




امام حسن عسکري عليه السّلام فرمودند:

فَإذا قامَ قَضى بَیْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ کَقَضاءِ داوُدَ علیه السلام لایَسْأَلُ البَیِّنَةَ؛

زمانى که (حضرت مهدى علیه السلام) قیام کند، در میان مردم با علم خودش قضاوت مى کند، همان گونه که حضرت داود(علیه السلام) قضاوت مى کرد و از مردم، بیّنه و شاهد نمى طلبد.

 [کافى: ج 1ص 509 ح 13]

موضوعات: روایات  لینک ثابت




من ماهیان برکه‌ام، بی‌تاب ماهم یا رضا !
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !

من خوب می‌دانم بدم اما دوباره آمدم
خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !

به به! چه می‌آید به هم ترکیب ما، آخر بر آن
صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا !

وقت نظر بر گنبد و گلدسته‌های عرشیت
افتاده با عمامه‌ها از سر کلاهم یا رضا !

تو شرط مستی هستی و هستم ز نیشابوریان
در صحن جمهوری اگر «مشروطه‌خواه»م یا رضا !

مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان
در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا !

یادم نمی‌آید یکی از دردهای بی حدم
شکر خدا پهلوی تو من روبراهم یا رضا !

از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !

من در بهشتم پس قسم ساقی! به سقاخانه‌ات
حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا !

پیش ضریحت پیشتر خیر دو عالم خواستم
عمریست من شرمنده‌ی آن اشتباهم یا رضا !

یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند
تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !

از آب سقا خانه‌ات یک جرعه نوشیدم ببین
«رَستم از این بیت و غزل» من مست مستم یا رضا !

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت





یاد ” پـِلاڪ ” بخیر کہ
” شُـماره پَـرواز ” بود؛

یاد ” چَفـیہ ” بخیر کہ
” عَلامت زُهـد بود و بـرآورنده بسیارۍ از نیازهـا “

یاد ” پوتیـن هـایی ” بخیر کہ
” مِشکی بودند اما از پس خود ذَره اۍ تیـرگی و تاریکی بر جاۍ نَگذاشتند “

یاد ” لِبـاس هـایی ” بخیر کہ
” از بَس عزیـز بودند، خدا زَمین را به رَنگ آنهـا آفرید “

یاد ” بی سیـم ” بخیر کہ
” رابِـط دِلاوَر مَـردان و آسِمان بود “

یاد ” میـن ” بخیر کہ
” سَـکوۍ پَـرواز بود “

یاد ” گُلـولہ ها ” بخیر کہ
” قاصـِد وِصـال بودند “

یاد ” سَنگـَر ” بخیر کہ
” مُفصَّل تریـن میهمانی اشڪ و خُلـوص را بدون خَـرج هاۍ کَـلان تَرتیـب میداد “

” کـوتاهی کَردیـم ” …
” فَریـب خوردیـم ” …
” فَرامـوش کردیـم ” …

” شُهَـدا شـَرمنده ایـم “

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




صـاحـبِ اسـرارِ «سـُبْـحـانَ الَّـذی
اسـري» عـلـی اسـت
مـقـصـدِ سـیـرِ رسـول از مـسـجـدُ
الـاقـصـی عـلـی اسـت


طــاقِ جـفــت ابــروانــش قــابِ
قـوسـیـنِ رســول
آیـــتِ حــــق در مــقــامِ قـــربِ
“اَو اَدْنـی” عـلـی اسـت


شـاهـدِ مـا بـر عُـلـوّش آیـه هـای
بــَیّــنــه
بـیـنِ آیـاتِ الـهـی آیـتِ کـبـری
عـلـی اسـت


«قُـلْ هُـوَ الـلّـهُ اَحـد» تـفسیری
از اخـلـاصِ اوسـت
در کـمـالِ بـنـدگـی یـکـتـای بـی
هـمـتـا عـلـی اسـت


حـــــافـــــظِ جــــــانِ عـــلـی
«فَـالـلّـه خـَیـْرٌ حـافـظـا»
حـــــافـــــظِ قـــــرآن بـه «اِنّـا
نَـحْـنُ نـَزَّلْـنـا» عـلـی اسـت


آیـــتُ الـکـرســی بـــه اســـمِ
اعـظـمـش مـُسْـتـَمْـسِـک اسـت
ای مـسـلــمـانــان بـــه قـــرآن
“عُـروةُ الـوُثـقـی” عـلـی اسـت


شـرحِ آن را از «اَلَـمْ نـَشـْرَح لَـکَ
صـَدْرَک» بـپـرس
آنـکـه شــرحِ صـدر مـی افــزود
بـر طـاهـا عـلـی اسـت


سـیـرْ در «مـا فـِی الـسَّـمـوات
وَ مـا فـیِ الـارض» کُـن
چـشـمِ دل وا کــن بـبـیـن پـیـدا
و نـاپـیـدا عـلـی اسـت


بـا حـدیـثِ طـِیـر،تـا اوج خــدا
پـــرواز کـن
آنـکـه بـا ایـن بـال مـا را میـبرد
بـالـا عـلـی اسـت


«اُدْخـُلــوُهـــا بِـسـَـلـامٍ ذلِــکَ
یَــوْمُ الْـخـُلــوُد»
در مـقـامِ قـــافِ قــرآن جـنّـتُ
الـاَعـلـی عـلـی اسـت


از «اَلــَمْ اَعـْهـَد اِلـَیـْکُـــم یـــا
بـنـی آدم» بـپـرس
تـا بـدانی در وفـای عـهـدِ حـق
«اَوْفـی» عـلـی اسـت


آسـمــانِ «رَبـَّنـا اَنْـزِل عَـلـَیـْنـا
مــــائـده»
سـفـــره دارِ «اَنْــــتَ خــَیـْــرُ
الـرّازقـیِـن» مـولـا علی اسـت


نـورِ عـلمـش “عـَلـّم الـاِنـسـان
مـَا لـم یـَعـْلـَم” اسـت
“عـَلَّـمَ الـقـرآن” عـلـی و عَلَّـمَ
الْـاَسـمـَا عـلـی اسـت


لـوحِ مـحـفـوظِ خـدا “مـَن عِنـْدَه
عـِلـْمُ الْـکـِتَـاب “
در دو عـالـم “یـَعْـلَـمُ الـْجـَهـْـرُ
و مـا یـَخْـفـَی” عـلـی اسـت


در طـــریـقـت،رایـــتِ «اِنّــا
هَـدَیْـنـاه الـسـَّبـیـل»
رهـنـمـای «اَلـَّذیـنَ جـاهَــدوا
فـِیـنـا» عـلـی اسـت


اخـتـرِ تـابـنـدهء «اِنّـا عَـلَـیْـنَـا
لِـلْهـُــدَی»
مـاهِ ظـلـمـت سـوزِ «والـلّـیـلِ
اِذا یَـغـْشـَی» عـلـی اسـت


نـوح، ایـمـن مـانـد از طــوفـان
بـه یـُمـنِ نـامِ او
بـاءِ « بـِسْـمِ الـلَّـهِ مَـجـْرَ‌یـهــَا
وَمُـرْ‌سـَیـهـَا» عـلـی اسـت


گــر چــه مــا بـیـنِ رســــولـانِ
الـهـی فـرق نـیـسـت
مـعـجـزِ مـوسـی عـصـا و معجزِ
طـاهـا عـلـی اسـت


در مـقــامِ صـــدق، سـلـطــانِ
نـصـیـرِ مـصـطـفـی
مـالـکُ الـمـُلـکـی کـه دارد تـاجِ
کـَرَّمْـنـا عـلـی اسـت


روحِ رحـمــن ، قـلـبِ قـــــرآن
جـانِ یـس ، نـفـسِ فـجـر
صـاحبِ قـدر و مـعـارج، شاهـدِ
اِسـری عـلـی اسـت


عـمـره و حـج و طـواف و کـعـبـه
و رکـن و مـقـام
زمـزم و سـعـی و صـفـا و مـروه
و مَـسـعـی عـلـی اسـت


یــا عـلـی و یــا عـظـیـم و یــا
غـفـور و یــا رحـیـم
یــا الـهـی مـظـهـر اسـمـاءک
الـحـسـنـی عـلـی اسـت


بـشـنــو از احـمـــد حـدیــــثِ
«حـَیـثُـمـا دارَ عـلـی»
تـا بـبـیـنـی هـر طـرف رو آورد
حـق بـا عـلـی اسـت


قـرن هـا تـفـسیـرِ ذوالـقَـرنـیـنِ
قـرآن کـرده انـد
از قـرائـن روشـن اسـت آن بی
قـریـن مـولـا عـلـی اسـت


یـادِ او «تـَنْهَی عـَنِ الْـفـَحْشـَاءِ
وَ الْـمُـنْـکـَر» کـنـد
در نـمـازِ قـــرب «ذکـــر الـلّـهُ
اکـبــر» یـا عـلـی اسـت


سـجـده، رازِ ســر بـه مُـهــری
بـود و آخـر فـاش شـد
رازدارِ «سـَبـِّـح اسْــــــمِ رَبـِّـکَ
الْـاَعـلـی» عـلـی اسـت


ذوالـفـقـار اثـبـاتِ حـق و نـفیِ
بـاطـل مـی کـنـد
بـی گـمـان فـاروقِ اعـظـــم در
جـهـان تـنـهـا عـلـی اسـت


تـیـغـش «اَنـْزَلـْنـَا الـْحـَدیـِـد»
و ضـربـتـش «بـَأسٌ شَـدیـِد»
بـهـتـریـن تـوصـیـفِ فـتـحـش
لَـا فَـتـَی اِلّـا عـلـی اسـت


خــشــمِ او “صَــبَّ عَـلَـیـْهـِـمْ
رَبـُّکَ سَـوْطَ عَــذَاب”
“وَ یـَقـُول الـْکَـافِرُ یَـا لَـیْـتـَنـِی
کـُنْـتَ تـُــراَب

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم