✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
ﺑﺎ ﺍﺫﺍﻥ ﺣﺮﻣﺖ ﺍﺷﮏ ﭼﮑﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﺩ...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




روزی خلیفه هارون الرشید به اتفاق بهلول به حمام رفت . خلیفه از روی شوخی از بهلول سوال نمود اگر من غلام بودم چند ارزش داشتم ؟
بهلول جواب داد پنجاه دینار خلیفه غضبناک شده گفت:
دیوانه تنها لنگی که به خود بسته ام پنجاه دینار ارزش دارد .
بهلول جواب داد من هم فقط لنگ را قیمت کردم . و الا خلیفه قیمتی ندارد

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت




آورده اند که خلیفه هارون الرشید در یکی از اعیاد رسمی با زبیده زن خود نشسته و مشغول بازی شطرنج بودند .
بهلول بر آنها وارد شد او هم نشست و به تماشای آنها مشغول شد . در آن حال صیادی زمین ادب را بوسه داد و ماهی بسیار فربه قشنگی را جهت خلیفه آورده بود .
هارون در آن روز سر خوش بود امر نمود تا چهار هزار درهم به صیاد انعام بدهند .
زبیده به عمل هارون اعتراض نمود و گفت :
این مبلغ برای صیادی زیاد است به جهت اینکه تو باید هر روز به افراد لشگری و کشوری انعام بدهی و چنانکه تو به آنها از این مبلغ کمتر بدهی خواهند گفت که ما به قدر صیادی هم نبودیم و اگر زیاد بدهی خزینه تو به اندک مدتی تهی خواهد شد .
هارون سخن زبیده را پسندیده و گفت الحال چه کنم ؟
گفت صیاد را صدا کن و از او سوال نما این ماهی نر است یا ماده ؟ اگر گفت نر است بگو پسند ما نیست و اگر گفت ماده است باز هم بگو پسند ما نیست و او مجبور می شود ماهی را پس ببرد و انعام را بگذارد .
بهلول به هارون گفت: فریب زن نخور مزاحم صیاد نشو ولی هارون قبول ننمود . صیاد را صدا زد و به او گفت: ماهی نر است یا ماده ؟
صیاد باز زمین ادب بوسید و عرض نمود این ماهی نه نر است نه ماده بلکه خنثی است.
هارون از این جواب صیاد خوشش آمد و امر نمود تا چهار هزار درهم دیگر هم انعام به او بدهند .
صیاد پولها را گرفته ، در بندی ریخت و موقعی که از پله های قصر پایین می رفت یک درهم از پولها به زمین افتاد .
صیاد خم شد و پول را برداشت.
زبیده به هارون گفت:
این مرد چه اندازه پست همت است که از یکدرهم هم نمی گذرد .
هارون هم از پست فطرتی صیاد بدش آمد و او را صدا زد و باز بهلول گفت مزاحم او نشوید . هارون قبول ننمود و صیاد را صدا زد و گفت: چقدر پست فطرتی که حاضر نیستی حتی یک درهم از این پولها قسمت غلامان من شود .
صیاد باز زمین ادب بوسه زد و عرض کرد :
من پست فطرت نیستم . بلکه نمک شناسم و از این جهت پول را برداشتم که دیدم یک طرف این پول آیات قرآن و سمت دیگر آن اسم خلیفه است و چنانچه روی زمین بماند شاید پا به آن نهند و از ادب دور است.
خلیفه باز از سخن صیاد خوشش آمد و امر نمود چهار هزار درهم دیگر هم به صیاد انعام دادند و هارون گفت : من از تو دیوانه ترم به جهت اینکه سه دفعه مرا مانع شدی من حرفتو را قبول ننمودم و حرف آن زن را به کار بستم و این همه متضرر شدم .

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت





روزی هارون الرشید امر کرد تا جایزه به بهلول بدهند و چون آن جایزه را به بهلول دادند نگرفت و او را رد کرد و گفت:
این مال را به اشخاصی بدهید که از آنها گرفته اید و اگر این مال را به صاحبش برنگردانید هر آئینه روزی خواهد رسید که از خلیفه مطالبه شود ولی در آن روز دست خلیفه خالی و چاره ای جز ندامت و پشیمانی نداشته باشد .
هارون از شنیدن این کلمات بر خود لرزید و به گریه افتاد و گفتار بهلول را تصدیق نمود .

 

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت





آورده اند که یکی از بازرگانان بغداد با غلام خود در کشتی نشسته و به عزم بصره در حرکت بودند و نیز در همان کشتی بهلول و جمعی دیگر بودند . غلام از تلاطم دریا وحشت داشت و مدام گریه و زاری می نمود .
مسافران از گریه و زاری آن غلام به ستوه آمدند و از آن میان بهلول از صاحب غلام خواست تا اجازه دهد به طریقی آن غلام را ساکت نماید . بازرگان اجازه داد . بهلول فوری امر نمود تا غلام را به دریا انداختند و چون نزدیک به هلاکت رسید او را بیرون آوردند . غلام از آن پسبه گوشه ای از کشتی ساکت و آرام نشست.
اهل کشتی از بهلول سوال نمودند در این عمل چه حکمت بود که غلام ساکت و آرام شد ؟
بهلول گفت :
این غلام قدر عافیت این کشتی را نمی دانست و چون به دریا افتاد فهمید که کشتی جای امن و آرامی است.

 

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت





آورده اند موقعی که هارون الرشید از سفر حج مراجعت می کرد .
بهلول در سر راه او ایستاد و منتظر بود و همینکه چشمش به هارون افتاد سه مرتبه به آواز بلند صدا زد هارون خلیفه پرسید صاحب صدا کیست گفتند بهلول مجنون است.
هارون بهلول را صدا زد و چون به نزد هارون رسید خلیفه گفت من کیستم ؟
تو آن کسی هستی که اگر به ضعیفی در مشرق ظلم کنند تو را بازخواست خواهند کرد . هارون از شنیدن این سخن به گریه افتاد و گفت:
راست گفتی الحال از من حاجتی بخواه . بهلول گفت:
حاجت من این است که گناهان مرا بخشیده و مرا داخل بهشت کنی .
هارون گفت این کار از عهده من خارج است ولی من می توانم قرضهای تو را ادا نمایم . بهلول گفت:
قرضبه قرض ادا نمی شود که تو خود مقروضمردمی . پسشما اموال مردم را به خودشان برگردانید و سزاوار نیست که مال مردم را به من بدهی .
گفت دستور می دهم که برای تامین معاشت و حقوقی بدهند تا مادام العمر براحتی زندگی کنی .
بهلول گفت :
ما همه بندگان وظیفه خوار خدا هستیم آیا ممکن است که خداوند رزق تو را در نظر بگیرد و مرا فراموش نماید ؟

 

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت




آورده اند که یکی از مستخدمین خلیفه هارون الرشید ماست خورده و مقداری از آن در ریشش ریخته بود .
بهلول از او سوال نمود چه خورده ای ؟
مستخدم برای تمسخر گفت:
کبوتر خورده ام .
بهلول جواب داد قبل از آنکه بگویی من دانسته بودم و مستخدم پرسید از کجا میدانستی ؟ بهلول گفت:
فضله ای بر ریشت نمودار است.

 

موضوعات: حکایات بهلول  لینک ثابت




خواص جگر
جگر یكی از غنی‌ترین منابع گوشت‌ها و شامل آهن زیادی است اما به علت این كه محل تجمع سموم بدن حیوان است (ارگان دفع سموم بدن) توصیه می‌شود؛ در صورت تمایل در هر هفته حداكثر یك بار و آن هم به میزان ۱۵۰ گرم مصرف شود.

آهن یكی از عناصر كمیاب در بدن بوده و نقش بسیار حیاتی دارد، معمولا در بدن به دو شكل قابل جذب یا سریع‌الجذب و یا سخت جذب وجود دارد.
آهنی كه به صورت سریع‌الجذب است در مواد غذایی همچون انواع گوشت‌ها (مرغ و ماهی و گوشت سایر پرندگان و نیز گوشت غده‌ای یا شكمی مانند دل، قلوه، جگر و زبان) وجود دارد.

مواد غذایی همچون تخم‌مرغ، حبوبات، دانه كامل غلات و سبزیهای غده‌ای نیز حاوی آهن هستند اما آهن موجود در آنها از نوع دیر جذب است و لازم است برای تسهیل جذب آهن در آنها با مواد غذایی خورده شوند كه جذب آنها را آسان كرده و یا با موادی مصرف نشوند كه مانع جذب آهن آنها شود.

سبزی‌ها و میوه‌ها به علت داشتن ویتامین C و تسهیل جذب آهن در كنار مصرف حبوبات و تخم مرغ و غذاهایی كه حاوی آهن دیر جذب‌اند، مصرف شوند و از مواد غذایی كه جذب آهن آنها را به تاخیر می‌اندازد نظیر نوشابه و چای خودداری شود.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




 


آشنایی با خواص پنیر
صبح با صبحانه معنی پیدا می‌کند و صبحانه با یک ماده سفیدرنگ به نام پنیر. پنیر یار غار نان و سبزی و سفره همهآدم‌های روی کره زمین بوده. اما از کی؟

می‌گویند از 8 هزار سال پیش. انگار اولین‌بار هم جایی حوالی همین عراق خودمان پنیر درست کرده‌اند. چه‌جوری‌اش معلوم نیست. شاید مانند خیلی از اکتشافات بشر، ناشی از یک اتفاق ساده بوده. پنیر خوراک اصلی مصری‌ها و یونانی‌ها بوده و اگر آن را نمی‌خوردند، شاید تمدن‌های باستانی‌شان منقرض می‌شد! آخر خلاف آن چیزی که در کودکی به‌مان گفته‌اند، خوردن زیاد پنیر کسی را «کودن» نمی‌کند.

ظاهرا رومی‌ها بیشتر از همه از پنیر خوش‌شان می‌آمده و به همه‌جا هم تسری‌اش داده‌اند. می‌گویند اولین‌بار یکی از همین رومی‌ها که با مشک، شیر گاو می‌برده و می‌فروخته، راهش طولانی می‌شود و وقتی به مقصد می‌رسد، می‌بیند شیر سفت شده. بینوا از روی بیچارگی هم که شده، خودش شیر جامدشده را می‌خورد و چون، هم سیر می‌شود، هم سالم می‌ماند، پی به خاصیت پنیرشوندگی(!) شیر می‌برد.

از این نقل و حکایت‌ها که بگذریم این روزها غیر از خرما، سبزی و زولبیا، پنیر، عنصر اصلی سفره افطاری همه‌مان است. نمی‌خواهید از انواع، خاصیت و قیمت آن چیزی بدانید؟

کنسرو شیر بفرمائید
فکر می‌کنید شوخی می‌کنیم؟ نه خدایی‌اش چنین فکری می‌کنید؟ اما باور کنید پنیر به عنوان یکی از اصلی‌ترین محصولات ثانویه شیر، به نوعی روش نگهداری از آن هم هست. اصلا ملت خیلی وقت است که عشقشان می‌کشد شیر را جامد و تکه‌تکه بخورند؛ آن‌هم با کمی ترش‌مزگی بامزه.

صفحات: 1 · 2 · 3 · 4

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم