✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بانوی «ایرانی» و «شیعی» گل است


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




یک آمریکائی که ظاهراً مسلمان شده به نام ( حامد آلکار ) کتابی نوشته به نام ( نقش روحانیت پیشرو در نهضت مشروطیت ایران ) که به فارسی هم ترجمه شده . . . در این کتاب بخوبی روشن شده است که در طول دویست و پنجاه سال دوره قاجاریه ، علمای شیعه همواره درگیر مبارزه با سلاطین و در کار رهبری نهضتهای ضد سلاطین بوده اند . . . وبخوبی این نکته را روشن می کند که روحانیت شیعه همواره در کنار مردم بوده و به سود مردم قیام و حرکت می کرده است .
در همین نهضت ملی شدن نفت ایران که شاهد آن بودیم دیدیم که روحانیت شیعه به رهبری ( آیت اللّه خوانساری ) و ( آیت اللّه کاشانی ) و همکاری فدائیان اسلام چه نقش عظیمی داشتند و اگر قدرت و نفوذ اینها نبود محال بود که نفت ایران ملی شود .
در نهضت دیگری که از پانزده خرداد آغاز شد روحانیت تنها نیروی پیشتاز بود ، به طریقی هم وارد عمل شد که توانست اصل فساد را از ریشه بکند .
انقلاب ایران اگر در آینده بخواهد به نتیجه برسد و همچنان پیروزمندانه به پیش رود می باید باز هم پرچم انقلاب روی روحانیت و روحانیون قرار داشته باشد ، اگر این پرچم داری از دست روحانیت گرفته شود و به دست به اصطلاح روشنفکران بیفتد یک قرن که هیچ یک نسل که بگذرد اسلام بکلی مسخ می شود زیرا حامل فرهنگ اصیل اسلامی در نهایت باز هم همین گروه روحانیون متعهد هستند . به این دلیل لازم است روحانیت را اصلاح کرد نه اینکه آنها را از بین برد ، روحانیت یک درخت آفت زده است و باید با آفتهایش مبارزه کرد .. .

 

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت





به هر حال در این معبر همه مانده بودند که چه کنند و چگونه از روی این سیمهای خاردار میدان مین عبور کنند که ناگاه یک نفر از برادران عزیز روحانی که هم وظیفه ارشاد شاگردان را داشت و هم پیشاپیش آنها حرکت می کرد ، گفت : بچه ها ، شما را قسم می دهم به خدا که من روی این سیم خاردارها می خوابم شما به سرعت از روی من رد شوید و بعد منتظر جواب نمانده و خود را روی سیم خاردارها انداخت وفشار و تیزی آنها را به بدن خویش خرید ، بچه ها ابتدا نمی رفتند حداقل می خواستند یکی از خودشان این کار را بکند ولی حاج آقای روحانی بچه ها را قسم می داد که وقت را تلف نکنید و تعارف نکنید و از روی پشت من عبور کنید بچه ها بسرعت از روی او راه می رفتند هر کس حداقل دو یا سه قدم باید روی بدن این روحانی فداکار بگذارد و پس از قدم آخر خود را به آن طرف مانع پرت کند ، بیش از شصت و هشت نفر بدین طریق از روی بدن این عزیز گذشتند و به پیشروی خود به سوی دشمن ادامه دادند ، این ایثارگری نقش بسیار مهمی در کسب و تصرف مواضع دشمن و انهدام نیروهای فریب خورده بعثی بود در صورتی اگر بچه ها پشت آن مانع زمین گیر می شدند شاید همگی یا غالب آنان مورد اصابت گلوله و محصور آتش دشمن می شدند .
آری بچه ها گذشتند و به هدف خود رسیدند و این روحانی عزیز نیز از جان خود گذشت و به هدف خویش که وصال محبوب بود رسید و به جوار حق تعالی شتافت و سعادت ابدی را نصیب خود ساخت . فردای عملیات پیکر پاک غرقه به خون این برادر روحانی در زیر تابش آفتاب حکایت از فتح الفتوحی دیگر می کرد . منطقه عملیاتی کربلا غلامعلی رجائی .

 

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت





السید الاعظم والواعظ المعظم ( امیر شرف الدین ابراهیم بن امیر صدر الدین الدشتکی ) در کتاب فارسنامه ( ناصری ) ترجمه این سید جلیل را از کتاب مزارات شیراز نقل کرده و او را بدین اوصاف ستوده : آن سید جلیل فاضلی است نیکوکردار ، عالمی است کامل و خوش گفتار . . . تا آنکه می فرماید و در مدرسه رضویه با کلماتی مستطاب و دعواتی مستجاب خلق را موعظه و مردم را نصیحت نموده روزی در خدمتش برای طلب باران به صحرا شدیم و آن جناب نماز باران را به جماعت گذارده آنگاه مردم را مخاطب ساخته و آنها را بدین کلمات موعظه فرموده که
ای برادران با صفا و ای دوستان با وفا ، ظلم را بگذارید و حق را بردارید و پیر و سیرت مصطفی و اخلاق مرتضی گردید کم کم دنیای فانی را گذاشتید و بر کناره عقبای باقی رسیدید و چون سخن آن جناب به آنجا رسید وقتی حال عظیم در خلق پیدا شد و همه آغاز گریه کردند ، در این وقت ابری ظاهر و آثار باریدن پیدا شد و هنوز مردم به منزلهای خود نرسیده بودند که باران رحمت باریدن گرفت و بر بندگان نازل گردید ، و آن جناب در ماه صفر سال 888 ه به رحمت ایزدی پیوست و در محله دشتک شیراز مدفون شد .

 

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت





نوشته اند : ( یعقوب صفاری ) ( مؤ سس سلسله صفاریان ) بیمار شد اطباء برای معالجه اش جمع شدند هیچکس از عهده برنیامد . یعقوب گفت : اگر در گوشه و کنار ، مرد خدائی را سراغ دارید که پیش خدا آبرو داشته باشد بیاورید .
گفتند : ( سهل بن عبداللّه شوشتری ) زاهد مشهور چنین است ، دنبال سهل رفتند نیامد بالاخره به هر خواهشی و تمنائی بود او را آوردند ، سهل کنار بستر یعقوب نشست و گفت : آیا می خواهی خدا ترا شفا دهد ؟ در حالی که چقدر آه و ناله مظلومان پشت سرت بلند است .
یعقوب گفت : چه کنم ؟ سهل پاسخ داد محبوسین را آزاد کن ، یعقوب دستور داد زندانیان را آزاد کنند ، سهل گفت : تو به بندگان خدا ظلم می کنی آنوقت امید داری خدا ترا ببخشد و شفایت دهد بیا و از گذشته هایت توبه کن .
بالاخره یعقوب را به توبه و استغفار واداشت آنوقت دست را به دعا بلند کرد و گفت : ای خدائی که یعقوب را از ذلت گناه نجات دادی از این بستر بیماری نیز او را نجات بده .
نوشته اند یعقوب در همان مجلس از بستر بیماری برخاست ، امر کرد طبق زر برای سهل بن عبداللّه آوردند ، سهل گفت : کسی زر می خواهد که خدا را نداشته اشد کسی که خدا را دارد همه چیز دارد .

 

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت




حجت الاسلام پناهیان

 

 امیرالمؤمنین به والی یمن ـ یمن شنیدید معمولاً مردم خوبی بودند و خوب توصیف شدند ـ نامه نوشتند :
اهالی یمن . . . !
مردم با من بیعت کردند ،
آقای والی یمن !
شما هم بیعت از مردم بگیر
و شما هم به ‌جای خودت ابقاء بشو
این پُستت مال خودت ،

 ده نفر از بهترین آدم‌هایت را برای من بفرست .

 من خواهش می‌کنم شما وسط این داستان پیدا کنید
ماهیّت دین را ، دین چیست ؟
ما چی را باید بپذیریم ؟
من و شما باید چی را بپذیریم
که یک‌دفعه‌ای با نماز خواندن و قرآن خواندن هم آدم می‌رود جهنّم ؟
پس من چی را این وسط باید بپذیرم ؟

 آقا ! این والی یمن هم سخنرانی کرد ،
همه گریه کردند ،
از راه دور با امیرالمؤمنین بیعت کردند
به واسطۀ این والی یمن ،
بعد فرمود که امیرالمؤمنین دستور داده
↩ 10 نفر از بهترینها را بفرستیم .

 مردم ! شما این کار را خودتان بروید انجام بدهید .
مردم رفتند 100 نفر را انتخاب کردند
از این 100 نفر 70 نفر را انتخاب کردند ،
یکی از بهترین شیوه‌های انتخابات ،
این 70 نفر 30 نفر را انتخاب کردند،
این 30 نفر 10 نفر را انتخاب کردند،
این 10 نفر رفتند پیش امیرالمؤمنین 1 نفر را انتخاب کردند .

[ بالاخره یک نفر از بین بهترین مومنان و زهاد یمن انتخاب شد تا برود به نمایندگی از مردم یمن بیعت کند با امیرالمومنین ]

 ایشان جلوی امیرالمؤمنین شروع کرد
عرض ارادت کردن ،
اینقدر حرف‌های خوشگل و قشنگی زد
عمیق ، شاعرانه ، قوی .

آقا امیرالمؤمنین با توجّهی فرمودند :
اسمت چیست جوان ؟
گفت : مرادی هستم .
فرمود : پسر کی هستی ؟
گفت : ابن ملجم مرادی ام .
امیرالمؤمنین دست روی دست خودش زد.
فرمود : تو ابن ملجم مرادی هستی ؟
گفت: آقا ! بله مگر چیست ؟
چرا ناراحت شدی شما ؟
آقا هِی می‌فرمودند «انّالله و انّا الیه راجعون»،
گفت : آقا ! چی شده مگر ؟
آقا فرمود : واقعاً تو خودت ابن ملجم مرادی هستی ؟
گفت آره آقا !
حضرت فرمودند : می‌دانی تو آخر سر موجب قتل من خواهی شد ؟
گفت : من ؟!!!
حضرت فرمودند : ابن ملجم !
تو مجبور نیستی با من بیعت کنی ، برو ،
برو فکرهایت را بکن .
گفت : آقا ! یعنی چی ؟ من بیعت نکنم با تو ؟
چه حرفی است می‌زنی ؟
من در همۀ عالم به شما بیشتر از هر کسی علاقه دارم .

آقایون !
خدا با قتل علی‌بن ابیطالب چی می‌خواهد به ما بگوید ؟نمی‌خواهد به ما حرفی بزند ؟
علی ابن ابیطالب که زادگاهش کعبه است ،
قتلش پیام ندارد برای ما ؟
آن‌ وقت قتلش باید توسّط کسی باشد که
به قول آقای بهجت(ره) :
یک کسی یک عمر پروانۀ امامش می‌شود
آخرش امامش را می‌کُشد .

 چی می‌خواهد بگوید خدا ؟
این خبر ویژه است یا یک خبر فرعی ؟
حالا یک حادثۀ جزئی است بنده دارم بَرِش تأکید می‌ورزم
یا یک نکتۀ بسیار کلیدی است ؟

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




موقع انفجار و فرو پاشی ستارگان ، گازها و موجهای حاصله
ترکیبی بسیار زیبا بمانند گل رز ایجاد می کنند.

عکس ناسا (NASA) که توسط تلسکوپ هابل (Hubble Telescope) گرفته شده است :



فإذا انشقت السماء فكانت وردة كالدهان
هنگامی كه آسمان از هم پاشیده شود و مانند رنگ سرخی رز(گلگون) درآید

چگونه 1400 سال پیش که هیچ تلسکوپی وجود نداشته

اینچنین قرآن این صحنه را توصیف میکند !؟

لحظه ای بیاندیشیم…….
الله اکبر
خدا یا بعضی ها با وجود این همه نشانه باز دنبال نشانه می گردند

موضوعات: معجزات علمی و ریاضی قرآن  لینک ثابت




امام باقر(ع)فرمودند:یکی ازپیامبران بنی اسرائیل ازجایی عبورمی کردکه دیدمردمومنی درحال جان دادن است درحالی که نصف بدنش زیردیواری قرارگرفته ونصف دیگربدنش بیرون ازدیواراست وپرندگان وسگهادرحال متلاشی کردن ودریدن بدن اوهستند.سپس ازآنجاگذشتندودرمسیرخودبه شهری رسیدندودیدندحاکم آن شهرکه مردی فاسق وستمکاربودازدنیارفته است وجنازه ی اوراروی تختی گذاشته باابریشم کفن کرده اندودراطراف آن تخت منقل هایی روشن است که بوی خوش عودازآن برخاسته است.آنگاه ایشان به خداوندعرض می کند:خداوندا!!من گواهی می دهم که توحاکم عادل هستی وبه کسی ظلم نمی کنی.آن مرده ی اولی که بنده تواست وبه اندازه ی یک چشم برهم زدن نیزبرای توشریک نگرفته مرگ اوراآنگونه وباآن وضع رقت بارقراردادی واین امیرکه به اندازه ی یک چشم برهم زدن به توایمان نیاورده این چنین است سبب چیست؟خداوندبه اووحی کرد:ای بنده ی من!همان گونه که گفتی من حاکم عادل هستم وبه کسی ظلم نمی کنم.آن بنده ی من (مرده ی اولی)نزدمن گناهی داشت من نیزمرگ اوراباآن وضع قراردادم تامجازات گناه اوباشدتاوقتی برمن واردشدهیچ گونه گناهی نداشته باشد.ولی این بنده(امیر)نزدمن کارنیکی داشت من هم مرگ اوراچنان قراردادم تاپاداش کارنیک اوباشدتانزدمن هیچ گونه نیکی طلب نداشته باشد.

موضوعات: داستان  لینک ثابت




الَمی گفت علی
غرق غمی گفت علی
يونس اندر شكم حوت همی گفت علی
شاپرك گفت علی
باغ فدك گفت علی
صدو ده بار نمكدان به نمك گفت علی
كم كَمَك گفت علی
خواست كمك گفت علی
مستجار آه زد و خورد ترك گفت علی
جسم و تن گفت علی
عقل و بدن گفت علی
روح در موقع ايجاد شدن گفت علی


خون فشان گفت علی
نعره كشان گفت علی
ذوالفقار عين تبر سينه دران گفت علی
روزها گفت علی
صبح و مسا گفت علی
شيعه افتاد زپا ، خواست ز جا گفت علی
گل ما گفت علی
حاصل ما گفت علی
خاكْ گِل،گِلْ گُلُ گلْ دِلْ ، دل ما گفت علی
چه يلی گفت علی
ابن ولی گفت علی
جنگ تا تنگ شد عباس علی گفت علی
كربلا گفت علی
خون خدا گفت علی
چيست نام پسران تو شها ؟ گفت علی
مصطفی گفت علی
غار حرا گفت علی
شب معراج، محمد به خدا گفت علی
ايليا گفت علی
كهف وَری گفت علی
من همانم كه خداوند مرا گفت علی
هر كسی گفت علی
خوش نفسی گفت علی
صبرِايوب كم آورد و بسی گفت علی
بحر و بر گفت علی
رمل و حجر گفت علی
كوه با ناقه صالح چقدر گفت علی
الَمی گفت علی
غرق غمی گفت علی
يونس اندر شكم حوت همی گفت علی
آب و گل گفت علی
بحر خجل گفت علی
نوح رد شد ز خطر بس كه به دل گفت علی

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم