✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
"چادرت" ؛ به اندازه کافی مظلوم هست پس مظلوم ترش نکن...


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



استـــــاد پناهیـــــان :
مواظب باشیم “دلـــــمان” جایی نرود که اگر رفت باز گرداندنش کار سختی است وگاهی محال است.
اگر برگردد معلول و مجروح و سرخورده باز میگردد .
مراقب باشیم “دل” ارام ،
سربه هوا وعاشق پیشه است
وخیلی سریع “انـــــس” میگیرد.
اگر غفـــــلت کنیم میرود و خودش را به چیزهای
“بی ارزش” وابسته میکند.
بدانـــــیم
“القلـــــب الحـــــرم اللـــــه”

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




برای برطرف‌شدن ترس و مشکلات، فریب‌نخوردن از دیگران و بهره‌مندی از زینت‌های حلال دنیا چه ذکری مناسب است؟

پاسخ اجمالی

امام صادق(ع) می‌فرماید:

«عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ کَیْفَ لَا یَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ ……….[1]

ترجمه: تعجب دارم از کسى که از چهار چیز می‌ترسد و چگونه به چهار چیز دیگر پناه نمی‌برد؟!
1. کسى که ترس بر او چیره شده چگونه به قول خداوند عزّ و جلّ که فرمود: «خدا ما را بس است و نیکو حمایت‌گرى است»[2] پناه نمی‌برد؛ زیرا که من از خداى عزّ و جلّ شنیده‌ام که به‌دنبال این بیان می‌فرماید: «پس با نعمت و بخششى از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالى که هیچ آسیبى به آنان نرسیده بود».[3]

2. کسى که دچار مشکلى شده است، چگونه به سخن خدای عزّ و جلّ پناه نمی‌برد که [به حکایت از یونس پیامبر] فرموده: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستم‌کاران بودم»؛[4] زیرا که من از خداوند عزّ و جلّ شنیده‌ام که به‌دنبال این بیان می‌فرماید: «پس [دعاى‏] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم، و مؤمنان را [نیز] چنین نجات می‌دهیم».[5]

3. کسى که در باره او مکرى به‌کار رفته است، چگونه به این گفتار خداوند تعالى پناه نمی‌برد: «و کارم را به خدا می‌سپارم؛ خداست که به [حال‏] بندگان [خود] بیناست»؛[6] زیرا خداوند عزّ و جلّ به‌دنبال این بیان می‌فرماید: «پس خدا از او در برابر پیامدهای خطرناک نیرنگ دشمنانش حمایت کرد».[7]

4. کسى که دنیا و زینت آن‌را می‌خواهد، چگونه به این سخن خداوند تعالى پناه نمی‌برد: «هر چه خدا بخواهد واقع می‌شود، نیرویى جز به [قدرت‏] خدا نیست»؛[8] زیرا خداوند عزّ و جلّ می‌فرماید: «اگر مرا از حیث مال و فرزند کمتر از خود می‌بینى، امید است که پروردگارم بهتر از باغ تو به من عطا فرماید، و بر آن [باغ تو] آفتى از آسمان بفرستد، تا به زمینى هموار و لغزنده تبدیل گردد».[9] و کلمه «عسى» که در این آیه آمده به معناى وجوب تحقّق متعلّق آن است.

[1]. شیخ صدوق، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏4، ص 392 – 393، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[2]. آل عمران، 173.
[3]. آل عمران، 174.
[4]. انبیاء، 87.
[5]. انبیاء، 88.
[6]. غافر، 44.
[7]. غافر، 45.
[8]. کهف، 39.
[9]. کهف، 39 - 40.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ و َالْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتَامَىٰ وَ الْمَسَاكِينِ و َابْنِ السَّبِيلِ و َمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ. (بقره/215)

ﺍﺯ ﺗﻮ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻨﺪ؟ ﺑﮕﻮ: ﻫﺮ ﺧﻴﺮ ﻭ ﻧﻴﻜﻰ (ﻭ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﻣﺎﺩﻯ ﻭ ﻣﻌﻨﻮﻯ) ﻛﻪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻥ ﻭ ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﻫﺮ ﻛﺎﺭ ﺧﻴﺮﻯ ﻛﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻴﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﻟﺎﺯم ﻧﻴﺴﺖ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﻛﻨﻴﺪ، ﺍﻭ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺪ.

  بسياري هستند كه به مستضعفين انفاق مي كنند، اما پدر و مادرشان در فقر هستند!!

↩ خداوند مي فرمايد:
  يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ
از تو مي پرسند: چه چيز انفاق كنيم؟ بگو: انفاق كنيد از خير و خوبي براي والدين و …

↩ پیامبر اکرم فرمودند: آیا مي دانيد بهترين انفاق كدام است؟
گفتند خدا و رسولش بهتر مي دانند.
پیامبر فرمودند: انفاق به والدين بهترين انفاق است.

  ﺍﻧﻔﺎﻕ، فقط کمک مالی نیست. بلکه ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﻮﺑﻰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﻮﺍﻩ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺎﺕ، ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﻣﺎﺩﻯ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻣﻌﻨﻮﻯ. هر نوع کار خیری را شامل میشود.

  بعد از والدین، نوبت نزدیکان میرسد، سپس به ترتیب ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ماندگان:

↩ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ:
ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﻯ ﺑﺴﺘﮕﺎﻥ، ﻧﻮﺑﺖ ﺻﺪﻗﻪ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﺪ (مکروه است).

  نکته پایانی: ﺍﻧﻔﺎﻕ ﭘﻨﺞ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ:

1- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻭﺍﺟﺐ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﻛﺎﺕ، ﺧﻤﺲ، ﻛﻔّﺎﺭﺍﺕ، ﻓﺪﻳﻪ ﻭ ﻧﻔﻘﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ.

2- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﺴﺘﺤﺐّ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ، ﻳﺘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻫﺪﻳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ.

3- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺣﺮﺍم. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﺎ ﻣﺎﻝ ﻏﺼﺒﻰ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮔﻨﺎﻩ.

4- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻜﺮﻭﻩ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺴﺘﺤﻖّ ﺩﺭ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﺍﻥ.

5- ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﺒﺎﺡ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ. ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﺑﺮﺍﻯ ﺭﻓﻊ ﻓﻘﺮ، ﻭﺍﺟﺐ ﻳﺎ ﻣﺴﺘﺤﺐّ ﺍﺳﺖ.

بیاد مرحوم آیت الله مجتهدی که میگفتند:
دانی که چرا خدا تو را داده دو دست
من معتقدم که اندر آن سری هست
با یک دست به کار خویشتن پردازی
با دست دگر ز دیگران گیری دست…..

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در مورد شهدا یادآوری می‌کردند؟
- اکثراً که با هم می‌نشستیم، از شهدا می‌گفتند. مخصوصاً از لحظات شهید شدن شهدا برای من می‌گفتند. حتی برای زهرا که می‌خواست داستان تعریف کند، لحظاتی که خودش جانباز شد و لحظاتی که دوستانش شهید شدند را تعریف می‌کرد. می‌گفتم: آقا! برای بچه کوچک از این چیزها نگو. می‌گفت: نه او باید از الآن در ذهنش برود راه شهادت چیست، شهید کیست، جبهه چیست.
شما گفته بودید ایشان از شهادتشان خبر داشتند قبلاً در این مورد چیزی می‌گفتند؟
- یکی دوبار صحبت کرده بود. گفته بود: من پنج سال الی پنج سال و نیم با شما هستم و بعد می‌روم. من می‌گفتم: باور نمی‌کنم؛ پنجاه سال، یعنی اصلاً به ذهنم خطور نمی‌کرد. ولی ایشان چندبار تکرار کرده بودند؛ ولی من جدی نگرفته بودم. گفت: شیمیایی هستم، می‌روم. می‌گفت: دوست داشتم در جبهه شهید می‌شدم؛ ولی خداوند توفیق نداد. گفتم: نه، اتفاقاً خداوند توفیق داد که این جوانها را به راه راست هدایت کنی. خیلی‌ها را مؤمن کرد. خیلی‌ها نمازخوان شدند خیلی‌ها به راه خدا کشیده شدند.
فکر می‌کنید چه چیز باعث می‌شد این جوانها به سمت شهید علمدار کشیده شوند؟
- اخلاصش خیلی‌ها مقام داشتند، پول داشتند. او هیچ کدام از اینها را نداشت. خیلی جالب بود ولی چیزی که داشت کلامش، رفتارش، حرف زدنش یک جوری بود. آدم همین‌طور ناخودآگاه به طرفش می‌رفت. نمی‌دانست چه جوری دارد می‌رود.
و حرف آخر.
- جوانان سعی کنند راه امام را ادامه دهند. اگر راه امام را ادامه ندهند آن وقایعی که نباید اتفاق بیفتد، اتفاق می‌افتد. راه سعادت دنیا و آخرت همین است و ان‌شاء‌الله ما را همه مردم ایران دعا می‌کنند که ما در این راهی که در پیش داریم ان شاء‌الله موفق باشیم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بزرگترین آرزوی شما چیست؟
- آرزو که زیاد داریم؛ ولی بزرگترین آرزویم این است که خدایی شوم و همه چیز را در وجود خدا ببینم، مثل شهید. دوست دارم به هر چیز نگاه می‌کنم، رنگ و بوی خدا داشته باشد.
وقتی شهید را در خواب می‌بینید، در مورد این آرزو یا چیزهای دیگر سفارش و توصیه‌ای نمی‌کنند؟
- خوابهای ما سه قسمت است یا شهید را با یک نیم نگاهی می‌بینم که از راه دور لبخند ملیحی می‌زند. بعضی وقتها هم می‌نشستیم و درد دل می‌کردیم؛ مثلاً من از روزگار و از خودم می‌نالیدم و او هم قوت قلبی می‌شد. گاهی اوقات هم سؤال و پاسخ بود. مثلاً وقتی او را می‌دیدم، می‌گفتم فلان کس این حرف را زد، جواب از تو می‌خواهد. فلان کس این حاجت را دارد، جواب می‌خواهد. خلاصه حالت پرسش و پاسخی دارد و حالت شکایت و حکایت.
آخرین کلام و سفارشی که داشتند چه بود؟
- آخرین لحظه قبل از اینکه به بیهوشی کامل برود، کنارش رفتم. به من گفت: می‌دانم بعد از من زندگی برای تو و دخترم خیلی سخت خواهد بود؛ چون بدون وجود مرد واقعاً سخت است. ولی همیشه این یادت باشد که با خدا باش. خدا با توست و من هیچ وقت تو و دخترم را فراموش نمی‌کنم. سعی می‌کنم همیشه در هر جا باشم، پیش شما بیایم و الحمدالله ثابت هم کرده است.
و دیگر اینکه می‌گفت: سعی کنید راه امام را فراموش نکنید. رهبری را تنها نگذارید که این خواسته دشمن است تا افرادی را که پیرو رهبری هستند را از راه به در کنند. حتی در وصیتنامه‌اش هم نوشته بود که سعی کنید خط امام را رها نکنید و راه مذهب و خدا را در پیش بگیرید و دوست دارم دختر من هم قاری قرآن شود که این آرزویش تا حدودی برآورده شده است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بگذر ز علم رسمی، که تمام قیل و قال است
من و درس عشق ای دل! که تمام وجد و حال است
ز مراحم الهی، نتوان برید امید
مشنو حدیث زاهد، که شنیدنش وبال است
طمع وصال گفتی که به کیش ما حرام است
تو بگو که خون عاشق، به کدام دین حلال است؟
به جواب دردمندان، بگشا لب ای شکرخا!
به کرشمه کن حواله، که جواب صد سوال است
غم هجر را بهائی، به تو ای بت ستمگر
به زبان حال گوید که زبان قال لال است

اشعار شیخ بهائی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

امام حسن عسكری علیه السلام به نقل از امیرالمؤ منین علی علیه السلام حكایت فرماید: روزی پیرمردی به همراه فرزندش نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شرفیاب شد. پیرمرد با گریه و زاری عرضه داشت: یا رسول اللّه! من پسرم را بزرگ كردم و هزاران رنج و زحمت برایش متحمّل شدم و از مال و ثروت خود، او را كمك كردم تا آن كه مستقلّ و خودكفا گردید، ولی امروز كه من ضعیف و ناتوان گشته ام و تمام اموال و هستی خود را از دست داده ام، او از هر گونه كمكی به من دریغ می كند و حتّی لقمه نانی هم به من نمی دهد. حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله خطاب به فرزند كرد و فرمود: تو در این مورد چه جوابی داری؟ گفت: یا رسول اللّه! من چیزی زاید بر مخارج خود و عائله ام ندارم: حضرت به پدر فرمود: اكنون چه می گوئی؟
گفت: یا رسول اللّه! او دارای چندین انبار گندم و جو و كشمش می باشد و نیز كیسه هائی پر از درهم و دینار دارد. رسول خدا به فرزند فرمود: چه پاسخی داری؟ اظهار داشت: یا رسول اللّه! او اشتباه می كند، چون من هیچ ندارم: در این هنگام، حضرت رسول خطاب به فرزند كرد و فرمود: از عذاب خداوند بترس و نسبت به پدرت كه آن همه برای تو زحمت كشیده است، نیكی و احسان كن: پسر گفت: یا رسول اللّه! من چیزی ندارم.
حضرت فرمود: این ماه از بیت المال به او كمك می كنیم ؛ ولی از ماه آینده باید پدرت را كمك نمائی و به یكی از اصحاب خود به نام اُسامه بن زید دستور داد تا صد درهم به آن پیر مرد بپردازد. در پایان ماه، پدر دو مرتبه به همراه پسر خود نزد رسول خدا آمد وعرضه داشت: یا رسول اللّه! فرزندم چیزی به من نداد و پسر همچنین گفت: من چیزی ندارم: حضرت به فرزند اشاره نمود: كه تو دارای ثروت بسیاری هستی ؛ ولی با این برخوردی كه نسبت به پدرت داری، همین امروز فقیر و تهی دست خواهی شد. همین كه فرزند از نزد حضرت برگشت متوجّه شد كه داد و فریاد افرادی كه در همسایگی انبارهای آذوقه او هستند، بلند است: و هنگامی كه چشمشان به پسر پیرمرد افتاد فریاد زدند: بوی گندیده انبارهای تو به همه ما اذیّت و آزار می رساند. و او را مجبور كردند تا اجناس فاسد شده انبارهایش را تخلیه كند؛ او نیز چندین كارگر گرفت و با پرداخت پولی بسیار، آن اجناس فاسدشده را در بیابان های شهر تخلیه كرد. و چون به كیسه های طلا و نقره اندوخته شده مراجعه كرد، آن ها را چیزی جز سنگ و ریگ ندید و تمام زندگی و ثروت او تباه گردید وسخت در تنگ دستی قرار گرفت، به طوری كه حتّی محتاج لقمه نانی برای شام خود گردید و در نهایت مریض و رنجور شد. سپس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله، در رابطه با اداء حقوق والدین چنین فرمود: مواظب باشید كه پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناك نكنید و راضی نباشید كه آنان نیازمند و محتاج گردند؛ وگرنه بدانید كه غیر از عذاب دنیا نیز در قیامت به عقاب دردناك الهی مبتلا خواهید شد.
چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خدا ( ص)/ عبدالله صالحی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امیرالمومنین علی علیه السلام:
 
چهار چیز برای چهار مقصد دیگر آفریده شده اند:

  مال برای خرج کردن در احتیاجات زندگی،
نه برای نگهداری …

 علم برای عمل کردن به آن،
نه جدال و کشمکش و بحث …

  انسان برای بندگی و اطاعت از خدا،
نه خوشگذرانی و معصیت …

 دنیا برای جمع آوری توشه آخرت،
نه غفلت از اخرت و آباد ساختن دنیا …

  نصایح - صفحه 179

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم