✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
یاد خدا در روایات


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



پرسش: آيا نام امام مهدي در قرآن آمده است؟

پاسخ: خير نام ايشان در قرآن نيامده است؛ علت اين را ما نمي‌دانيم. البته برخي از بزرگان گفته‌اند شايد يكي از علت‌ها اين باشد كه اگر نام حضرت در قرآن ذكر مي‌شد، دشمنان قرآن را تحريف كرده‌ و تغيير مي‌دادند

و ما ديگر نمي‌توانستيم به درستي از قرآن استفاده كنيم. خداوند براي آنكه قرآن دچار دست‌كاري و تغيير نشود، نام ائمه(ع) را در قرآن ذكر نكرد. البته آيات متعددي از قرآن مربوط به امام زمان(ع) است؛ از جمله آيه 105 سوره انبياء، آيه 55 سوره نور و آيه 33 سوره توبه.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا يک انسان غير مسلمان که بدون معرفت است حضرت را مي بيند ولي ما که انقدر دوست داريم خير؟ من در يک مجله خواندم يک زن امريکايي و يک نفر ديگر حضرت ديدند و به آنها فرمودند جمکران بياييد ؟ چرا ما نه ؟

پاسخ: ديدن امام زمان(ع) به اراده ما نيست تا هر وقت بخواهيم آن حضرت را ببينيم، بلكه مي‌توان ديدار كنندگان را به دو دسته تقسم نمود: عده‌اي لايق ديدار مي‌شوند و برخي مورد لطف آن حضرت قرار مي‌گيرند تا هدايت شوند. دسته اول بسيار زحمت مي‌كشند و خود را به امام نزديك مي‌سازند تا بتوانند از خاصان و مقربان آن امام شوند؛ يعني از نظر ديني و اخلاقي به درجات بالاي معرفت و معنويت مي‌رسند (مانند سيد بحر العلوم كه دفعات زيادي به ديدار امام زمان(ع) نائل گشت و با آن حضرت ملآقات نمود).
البته در همين گروه افرادي هستند كه با وجود رسيدن به درجات معنوي، باز هم موفق به ديدار نمي‌شوند(مانند شيخ مفيد كه حتي مورد عنايت و تمجيد امام زمان(ع) قرار گرفت اما ديدن آن حضرت از طرف او ثابت نشده است).
اين خود دليل روشني است كه ديدن امام زمان(ع) ملاك برتري و امتياز نيست. بلكه موضوع اصلي رضايت امام است. بايد كاري كرد كه آن حضرت از ما راضي شوند. و به عنوان شيعه واقعي به ما افتخار كنند.
شيخ مفيد با انجام وظايف ديني خود و تلاش در راه گسترش علوم اهل بيت(ع) رضايت امام زمان را كسب نمود تا آنجا كه آن حضرت در نامه او را عبد صالح، راستگو و دوست مخلص در دين خطاب نمود و مورد عنايت قرار داد.
ديدن امام عصر(ع) براي اين دسته توفيقي بسيار ارزشمند است. اين گروه به «احساس حضور امام» مي‌رسند. اگر به حج مي‌روند به اميد استشمام بوي گل نرگس در گلستان عرفات نفس مي‌كشند و اعتقاد يقيني دارند كه زير نگاه روح بخش امامشان قرار دارند، اگر چه خود از ديدن او محروم باشند. به ياد دارند كه آن وجود شريف به ابو محمد نصيبي (ابو محمد حسين بن وجناي نصيبي) فرمود: «در اين 54 مرتبه كه حج گزاردي، من با تو و در كنار تو بودم». او 54 مرتبه به قصد ديدار حضرت مهدي(ع) حج آمد و در آخرين سفر پس از اصرار فراوان و اظهار عشق و انابه موفق به ديدار گشت.
نائب دوم امام زمان(ع) ـ محمد بن عثمان عمري ـ فرمود: آخرين بار كه آن نور محمدي را ديدم، در كنار بيت خدا، دست به دعا برداشت و از خدا وعده ظهور را مي‌طلبيد.
پس عاشق ديدار نيز به امام خويش اقتدا كرده و دعا و تلاش براي نزديكي ظهور آن حضرت را در رأس اعمال و عبادت‌هاي خويش قرار دهد تا مصداق شيعه حقيقي و ياور واقعي امام زمان(ع) قرار گيرد.
علي بن مهزيار اهوازي بيست بار به قصد ديدن امام زمان(ع) به حج رفت و پس از آن موفق به ديدار يار گرديد.
علامه سيد محسن امين عاملي ـ كه جايگاه بسيار بلند در بين دانشمندان شيعه دارد ـ از لبنان براي حج آمد و هفت سال به قصد ديدار امام زمان(ع) در مكه سرانجام با ديده اشك آلود پرده كعبه را گرفت و از فراق يار ناليد تا اين توفيق نصيب او هم گرديد. در تمام اين موارد پس از اراده و خواست امام زمان(ع) ديدار حاصل شده است. پس آنچه مهم و اساسي است، احساس حضور و ياد امام در تمامي لحظات زندگي و تلاش براي جلب رضايت آن حضرت است. همينكه آرزوي ديدار آن ماه هاشمي را داشته باشيم، براي اثبات عشق به ولايت كافي است.
اگر روزي نيم نگاهي كند و نقاب غيبت براي لحظه‌اي كنار زند و خورشيد جمال خويش را به ديده و دل تاريك ما بتاباند؛ زهي سعادت براي ما است كه از اين درياي لطف او دور نيست و اگر تا واپسين لحظه عمر هم در هجر خود بسوزاند، زهي سعادت در اين كه سوختن به هجر شمع ولايت و طواف به گرد كعبه عشق مهدوي، حجي مقبول و كامل است و به هر كدام كه اراده فرمايد نه امتيازي به خواست ما كه عنايتي از جانب او است.
اما دسته دوم كه شامل گرفتاران در مشكلات، گناهكاران پشيمان، انسان‌هاي غير مسلمان كه احيانا مورد عنايت قرار گرفته و به ديدار امام زمان(ع) نائل مي‌شوند و هدايت مي‌گردندو … .
همه داراي پيام‌هاي خاصي مي‌باشند، مانند: عنايت حضرت به همه انسان‌ها، حتي غير مسلمانان كه بيانگر لطف و رحمت بي پايان و فراگير ائمه(ع) است. محبت و لطف حضرت به دوستان نيز به اين معنا است كه ما شما را به ياد داريم و كار‌هاي شما را مي‌نگريم و حضور شما را مي‌خواهيم.
بنابراين، اين گونه ديدار‌ها، براي آن است كه پيام‌هاي حضرت به صورت غير مستقيم به گوش مردم برسد و آنان امام مهربان خود را بشناسند و دريابند كه او ناظر در مشكلات فريادرس است.
گفتني است وقوع ديدار همراه با شناخت حضرت، بنابر مصلحت است، يعني، ممكن است انسان بارها خدمت حضرت رسيده ؛ ولي او را نشناخته باشد. زيرا شناختن حضرت به مصلحت نبوده است. بنابراين بايد دانست حضرت همه را مورد توجه قرار مي‌دهد؛ ولي آنچه را دوست دارند آن است كه ما واقعا در مسير عبوديت الهي گام برداريم، وظايف ديني خود را انجام دهيم، و براي تحققق امر ظهور تلاش و زمينه سازي كنيم.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: نقش حضرت عيسي (ع) پس از ظهور امام مهدي چيست؟ اينکه گفته مي شود عيسي (ع) پشت سر حضرت مي ايستند درست است آيا مقام پيامبر بالاتر از امام نيست؟

پاسخ: آنچه در روايات آمده، نماز خواندن حضرت عيسي(ع) پشت سر امام مهدي(عج) است و در اين زمينه دليلي اقامه نشده است. اما با توجه به كثرت جمعيت مسيحيان، اين نماز باعث مي‌شود حقانيت دين اسلام ثابت شود و عده‌ زيادي از مسيحيان به اسلام بپيوندند و اين امر هم سبب پيشرفت بسيار سريع‌تر و قيام حضرت شده و هم جلوي مخالفت و احياناً جنگ را مي‌گيرد.
در مورد بخش دوم سؤال بايد توجه داشت كه اولا ما بر اساس روايات، معتقديم ائمه معصومين از همه انبياي گذشته (به جز پيامبر اسلام) بالاتر بودند. و ثانيا حضرت عيسي(ع) هر چند پيامبر خدا و صاحب شريعت است. ولي دوره شريعت او پايان يافته و با آمدن دين اسلام دين او نسخ شده است. حضرت مهدي(عج) نيز در حال حاضر مقام زعامت و پيشوايي را به عهده دارد. و از طرف خداوند به عنوان وصي پيامبر، احياگر دين اسلام بوده و واسطه‌ فيض الهي است. از اين رو نماز خواندن حضرت عيسي(ع) پشت سر ايشان شگفت آور نخواهد بود.
البته اين نكته فراموش نشود كه در نزد ما مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است؛ چنان كه حضرت ابراهيم(ع) پس از موفقيت در امتحانات الهي به مقام امامت نيز نايل آمد.(بقره، آيه 124).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا پس از ظهور حضرت مهدي (عج) حضرت عيسي ظهور مي کند ؟

پاسخ: آنچه از ظاهر روايات استفاده مي‌شود آن است كه نزول حضرت عيسي(ع) در همان اوايل ظهور امام مهدي(ع) خواهد بود و با نماز خواندن پشت سر امام عصر(ع) امامت ايشان را تاييد مي‌كند. به نظر مي‌آيد اين اقدام باعث مي‌شود عده زيادي از مسيحيان مسلمان شوند.

 

پرسش: آيا امام زمان و حضرت عيسي در يک زمان ظهور مي کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عيسي(ع) به نص و تصريح قرآن كريم از دنيا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زماني كه دشمنانش مي‌خواستند او را بكشند كس ديگري را اشتباهاً به جاي حضرت عيسي(ع) به دار آويختند». قرآن در اين مورد مي‌فرمايد: «… وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ … ؛ … او را نكشتند و او را به صليب نكشيدند، بلكه اين بر آنان مشتبه شد (كسي شبيه حضرت عيسي كشته شد). و خداوند او را به سوي خود بالا برد… »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عيسي(ع) قبل از فوتش نزول مي‌كند. چنان كه در بعضي روايات آمده كه حضرت عيسي(ع) در آخر الزمان از آسمان مي‌آيد و يهود و نصاري در آن روز به وي ايمان مي‌آورند.(ترجه الميزان، ج5، ص220 ذيل آيه 159 سوره نساء).(و ايمان به حضرت عيسي(ع) مصداق پيدا نخواهد كرد مگر زماني كه ايمان به پيامبر خاتم بياورند. چون حضرت عيسي(ع) بشارت به آمدن وجود مبارك پيامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: اين نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولي عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب مي‌پردازيم:
از جله مسائلي كه در روايات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عيسي(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتداي حضرت عيسي(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. اين روايات كه متعدد است هم در كتب شيعه آمده است و هم در كتب اهل سنت. ما به چند روايت بسنده مي‌كنيم.
1. در صحيح مسلم كه از اصلي‌ترين كتب حديثي اهل سنت است آمده است كه جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر(ص) نقل مي‌كند كه حضرت فرمودند: «دائماً طايفه‌‌اي از امتم بر حق و ظاهرند تا روز قيامت. سپس فرمود: عيسي بن مريم از آسمان فرود آيد. امير آنها به حضرت عيسي مي‌گويد پيش آي و براي ما امامت كن او در جواب مي‌گويد: «خير به راستي بعضي از شما بر بعضي ديگر امير است به جهت اكرام خدا بر اين امت»».(صحيح مسلم، ج1،ص 137).
2. ابو سعيد خدري از رسول خدا(ص) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: «منا الذي يصلي عيسي بن مريم خلفه؛ از ماست كسي كه عيسي بن مريم به او اقتدا كرده و نماز مي‌گزارد»(مسند احمد، ج1، ص84).
3. امام باقر(ع) فرمودند: …. خداوند عزوجل به واسطه او دينش را ظاهر مي‌كند. هر چند مشركان به آن كراهت داشته باشند. روي زمين جاي خرابي نيست مگر آن كه آباد مي‌شود. و روح الله عسي بن مريم فرود مي‌آيد و پشت سر او آقامه نماز خواهد كرد(و ينزل روح الله عيسي بن مريم فيصلي خلفه).(بحار الانوار، ج52، ص191، حديث 24).
گفتني است آنچه از روايات استفاده مي‌شود اصل نزول حضرت عيسي(ع) و نماز‌خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) است. و در رابطه وقت نزول حضرت عيسي هنگام ظهور، سخني به ما نرسيده است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) با هم ظهور می کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عيسي(ع) به نص و تصريح قرآن كريم از دنيا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زماني كه دشمنانش مي‌خواستند او را بكشند كس ديگري را اشتباهاً به جاي حضرت عيسي(ع) به دار آويختند». قرآن در اين مورد مي‌فرمايد: «… وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ … ؛ … او را نكشتند و او را به صليب نكشيدند، بلكه اين بر آنان مشتبه شد (كسي شبيه حضرت عيسي كشته شد). و خداوند او را به سوي خود بالا برد… »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عيسي(ع) قبل از فوتش نزول مي‌كند. چنان كه در بعضي روايات آمده كه حضرت عيسي(ع) در آخر الزمان از آسمان مي‌آيد و يهود و نصاري در آن روز به وي ايمان مي‌آورند.(ترجه الميزان، ج5، ص220 ذيل آيه 159 سوره نساء).(و ايمان به حضرت عيسي(ع) مصداق پيدا نخواهد كرد مگر زماني كه ايمان به پيامبر خاتم بياورند. چون حضرت عيسي(ع) بشارت به آمدن وجود مبارك پيامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: اين نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولي عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب مي‌پردازيم:
از جله مسائلي كه در روايات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عيسي(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتداي حضرت عيسي(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. اين روايات كه متعدد است .

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: هنگام ظهور چه افراد و گروههايي با حضرت مهدي (ع) به مبارزه ميپردازند ؟

پاسخ: در جريان ظهور، هر چند بسياري از مردم با امام مهدي(ع) و حقيقت دعوت و قيام او آشنا شده و به او مي‌پيوندند، اما گروه‌هايي نيز به مقابله مي‌پردازند. با سير در احاديث مربوط به امام مهدي(ع) به تقابل سه گروه با ايشان مي‌›وان به صورت روشن اشاره كرد:
ـ گروه به ظاهر مسلمان: اينا حدود ده هزار نفرند كه خود را دين‌دار واقعي مي‌دانند.(شبيه خوارج نهروان)
ـ لشكر سفيان: او كه با خروج خود، سوريه و عراق را تحت سيطره‌اش قرار مي‌أهد، هنگام ظهور به مبارزه برمي‌خيزد و به جنگ با حضرت مي‌پردازد. اينان مخالفان جدي دين و آرامش مردم هستند و در ايام سلطه خود عده‌ زيادي را مي‌كشند.
ـ گروه‌هايي از اهل كتاب: مسيحيان و يهوديان، در هنگام ظهور، ابتدا مقابل حضرت صف آرايي كرده و آماده جنگ مي‌شوند، ولي نزول، حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) و نيز آشكار شدن الواح اصلي تورات توسط امام زمان(ع) باعث مي‌شود عده‌اي زياد از اهل كتابع دين اسلام را بپذيرند، برخي نيز صلح مي‌كنند و گروهي نيز به جنگ مي‌پردازند.
ويژگي‌هاي اصلي مخالفان و جنگ طلبان را مي‌توان در چند مرود برشمرد: عدم درك درست از دين و حقيقت انسانيت، دنيا طلبي روحيه لجاجت و تعصب.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فيلم هايي که امريکاييها مي سازند (هاليوود ) در رابطه باتسخير جهان و اينکه کسي مي ايد و جهان را به هم مي ريزد چگونه است ؟

پاسخ: مقدمه: از اوضاع و حوادث عمومي مي‌توان حدس زد كه بشر در آينده نزديك، بر سر يك دو راهي بسيار حساس واقع خواهد شد. يا چشم بسته تسليم مادي‌گري و قوانين حاكم بر طبيعت شود و يكسره به احكام الهي پشت پا زند و يا توحيد خالص را انتخاب كند و به قوانين و احكام الهي، براي اصلاح و علاج بحران‌هاي جهاني گردن نهد؟!
سير تاريخ زندگي بشر ـ خصوصا در قرون اخير ـ نشان داده است كه تمايل عمومي انسان‌ها بر اساس حس فطري خدا جويي به سوي عدالت طلبي و حاكميت قوانين و ارزش‌هاي انساني و الهي در حركت است. در اين نوشتار به تشريح اين دو تفكر و اهداف آن مي‌پردازيم.
تفكر اول: حاكميت قدرت و علوم مادي:
طرفداران اين نظريه چند دسته‌اند: گروهي معتقدند شر و فساد و بدبختي لازمه جدانشدني زندگي بشر است و لذا هر چه زودتر بايد به زندگي بشريت خاتمه داده شود. اين گروه براي تحقق اين تئوري از قدرت‌هاي استثمارگر در جهت نابودي نهايي جهان حمايت مي‌كند و به نهيليست يا پوچ گرا معروف مي‌باشند.
گروهي ديگر مي‌گويند: با پيشرفت حيرت‌آور علوم و تكنيك و فراهم شدن سلاح‌هاي مخرب و كشتار جمعي، جامعه بشري به نقطه انفجار نزديك شده است و به زودي با دست خود به زندگي خود خاتمه خواهد داد. و لذا بايد راه چاره‌اي انديشيد.
در اين بيان عده‌اي تنها راه را تشكيل يك حكومت واحد جهاني مي‌دانند، تمام بشريت تحت يك نظام و سيستم مديريتي واحد قرار گيرد و به اصطلاح دهكده‌اي جهاني با يك رئيس به وجود آيد تا ديگر تضاد منافع بين سران قدرت، باعث جنگ‌هاي تكنولوژيك نابود كننده نشود. در اين خصوص تلاش قدرت‌هاي جهاني براي كسب سلطه براي اداره جهان بسيار چشمگير است. پس از فروپاشي ابر قدرت شرق هم اكنون غرب خود را قدرتي بلامانع براي رسيدن به رياست جهان مي‌پندارد و براي كسب اين مقام از انواع ابزار‌هاي تبليغاتي استفاده مي‌كند!!
قدرت‌هاي غربي، از طرفي با ايجاد يأس و نا اميدي نسبت به آينده جهان، بشريت با به لزوم داشتن يك پناهگاه و نقطه اميد براي تسكين دلهره و نا آرامي‌هاي رواني متقاعد مي‌سازند و از طرف ديگر با در اختيار گرفتن ابزار‌هاي تبليغي و نفوذ در افكار عمومي جهان تنها غرب را قادر به حل اين مشكل جهاني معرفي مي‌كنند.
در همين راستا يكي از ابزار‌هاي بسيار مؤثر غرب، رسانه‌هاي تصويري است. جهان امروز دوران تصوير است و ميدان دار آن، سينما و صنعت فيلم سازي است كه تأثير فراواني بر افكار عمومي جهان دارد. از آنجا كه آينده جهان (فيچريسم) براي بشريت اهميت ويژه‌اي پيدا كرده است، غرب در تلاش‌است كه اين آينده را تاريك و خون‌بار ترسيم كند تا در پرتو آن به اهداف قدرت طلبانه و استثمار گرانه خود برسد.
آمريكا با كمك سرمايه داران صهيونيزم و با در دست داشتن بزرگترين مركز فيلم سازي جهان(هاليوود) سالانه حدود هفتصد فيلم توليد مي‌كند و نزديك به 80 درصد شبكه‌ها و سينما‌هاي جهاني را تغذيه رسانه‌اي مي‌نمايد. تمامي اين فيلم‌ها در مسير اهداف غرب براي حكومت بر جهان قرار گرفته و پيوسته اين هدف را دنبال مي‌كند.
تفكر دوم: حاكميت احكام الهي و مديريت انسان‌هاي موحد بر جهان:
اين نظريه ـ كه بر اساس پيشگويي‌هاي اديان الهي ارائه شده و سير تحول روحي در نوع بشر و گرايش به ارزش‌هاي انساني و الهي در قرون اخير، آن را به منزله يك دكترين و طرح قابل اجرا نموده ـ تنها راه براي نجات بشريت را بازگشت به دين و احكام الهي مي‌داند و معتقد است اين مهم با تشكيل حكومت جهاني به دست رهبري الهي امكان پذير خواهد بود. اديان الهي هر كدام بر اساس آموزه‌هاي خود اين دكترين و نظريه را ارائه كرده‌اند.
دين يهود معتقد به رسالت و ظهور مسيح حقيقي براي نجات بشريت است. دين مسيحيت نيز معتقد به بازگشت حضرت عيسي(ع) به دنيا براي نجات بشريت است. دين اسلام نيز با ارائه كاملترين برنامه و دكترين به عنوان مهدويت و حكومت جهاني تنها نجات بخش انسان‌ها را برقراري حكومت واحد جهاني بر اساس احكام اسلام مي‌داند.
لازمه اين طرح و دكترين ديني براي جهان، مبارزه با هر گونه استثمار، قدرت طلبي و بي عدالتي در جامعه جهاني است؛ لذا صاحبان قدرت جهاني به مقابله رو در رو با اين تفكر الهي و ديني پرداخته‌اند و به صورت‌هاي گوناگون به تحريف دكترين مهدويت مشغول شده‌اند.
يكي از راه‌هاي تحريف و تضعيف، ايجاد يأس و نااميدي در مردم جهان نسبت به روحيه خداجويي و كار‌آمدي دين در زندگي است. نشان دادن آينده تاريك و ترسناك و القاء اين نكته كه آموزه‌هاي اديان هرگز نمي‌تواند مشكلات امروز و آينده جهان را برطرف كند و تنها نجات بخش جهان، قدرت و تفكر غرب است. اين هدف با انواع فيلم‌ها و بازي‌هاي كامپيوتري و ايجاد بحران‌ها و جنگ‌هاي مصنوعي در جهان به جوامع انساني القا مي‌گردد. براي نمونه مواردي را ذكر مي‌كنيم.
1. فيلم نوستر آداموس:
اين فيلم بر اساس پيشگويي‌هاي يك پزشك فرانسوي، ساخته شد، اما محتواي فيلم مطابق با اهداف غرب براي سلطه بلامنازع بر جهان، تهيه شده است.
در اين فيلم نجات دهنده جهان از نگاه اسلام، (امام مهدي(ع)) با نام‌هاي «پادشاه وحشت»؛ «خداي جنگ عليه غرب»، « ضد مسيح بزرگ» معرفي مي‌شود!! آينده جهان وحشتناك تلقي شده و تنها راه نجات را اتحاد با ابر قدرت غرب مي‌داند، و نهايتا غرب را پيام‌آور «صلح جهاني» و اسلام و مسلمانان را ضد صلح و امنيت معرفي مي‌كند. در اين فيلم در مورد حضرت مهدي(ع) آمده است: « او مردي خونريز و بي رحم است و با جنگ‌هاي خود تعداد زيادي زنان را بيوه و بچه‌هاي يتيم بر جاي مي‌گذارد». آن حضرت را با لباس عربي نشان مي‌دهد و در حالي كه با فشار دادن يك كليد هر كار بخواهد انجام مي‌دهد، اين مطلب را به بيننده القا مي‌كند كه « ما بايد متحد شويم و مانع قيام او گرديم، زيرا چيزي جز مصيبت و نا امني براي مردم جهان نمي‌آورد، بايد مردم جهان از او متنفر شوند و از او فاصله بگيرند».
2. فيلم «روز استقلال»:
اين فيلم محتوايي تخيلي دارد و آمريكا را نجات دهنده بشريت در برابر حمله فضايي به زمين نشان مي‌دهد. سر انجام با پيروزي نيرو‌هاي مدافع زمين در روز استقلال آمريكا، دشمن شكست مي‌خورد و آمريكا بر سكوي نجات مي‌ايستد.
3. بازي كامپيوتري «جهنم خليج فارس» معروف به « يا مهدي»:
در اين فيلم، خليج فارس و خصوصاً ايران را مركز حركت‌هاي تروريستي جهان مي‌شمارد وآمريكا با حضور نظامي در منطقه سردمدار مبارزه با اينگونه حركت‌ها مي‌شود.
4. كنفرانس تل آويو:
در اين كنفرانس نظريه پردازان غربي در تحليل انقلاب اسلامي ايران، اعتراف مي‌كنند كه شيعه داراي دو نگاه است، نگاه سرخ و نگاه سبز و معتقدند شيعه به اسم امام حسين(ع) قيام را شروع و به اسم امام زمان(ع) آن را حفظ مي‌كند.
تصميم نهايي در اين كنفرانس، نشان دادن تصويري سياه از انتظا ر سبز شيعه، به جهان است.
پس از اين كنفرانس كتاب‌ها و فيلم‌ها و بازي‌هاي رايانه‌اي زيادي براي اين هدف تهيه و به جهان عرضه شد؛ مانند: فيلم صهيون، فيلم آرماگدون و بازي‌هاي كامپيوتري، ماتريكس، نفرين شدگان، سام ماجراجو، شيطان مقيم، بازگشت به قلعه ولفن اشتاين، دلتا فورس، قيام ملت‌ها و طوفان صحرا(حمله به عراق) و همچنين كتاب‌هايي نظير:
1. جنگ بعدي ـ كاسپار و اين برگر (وزير دفاع سابق آمريكا)؛
2. زمين سياره بزرگ مرحوم؛
3. جهان نويني در حال فرارسيدن است؛
4. شما و سال 2000؛
5. چه بر سرما مي‌آيد؛
6. آمادگي‌هاي فردي براي بحران سال 2000؛
7. تدارك جنگ بزرگ ـ گرس هال سل؛

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا شيعيان در مقابل حضرت مي ايستند ؟

پاسخ: اگر به معناي شيعه دقت شود روشن ميشود که شيعه مقابل آقا قرار نميگيد. شيعه کسي است که امامت اهل بيت(ع) را پذيرفته و دلش در گرو محبت آنان است. او سعي ميکند رفتارش متناسب با روش اهل بيت باشد. ناراحتي آنان را نميخواهد. شيعه به کربلا اهميت ميدهد. او منتظر ظهور است و خود را براي ياري حضرت آماده ميکند. و اگر خطايي کرد در صدد جبران برميآيد.
البته ممکن است کسي نام شيعه را بر خود گذاشته باشد؛ ولي اعتقادي به امامت اهل بيت نداشته باشد(نه اين که در مواردي دچار اشتباه عملي شود) و ولايت آنان را باور نکرده باشد. چنين فردي ممکن است در زمان ظهور، امام را نپذيرد و در مقابل حضرت قرار بگيرد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت