خداوند به موسی علیه السلام وحی فرستاد که این مرتبه برای مناجات که آمدی کسی همراه خود بیاور که تو از وی بهتر باشی. موسی برای پیدا کردن چنین شخصی تفحص کرد و نیافت؛ زیرا به هر که می گذشت جرأت نمی کرد که بگوید من از او بهترم.

خواست از حیوانات فردی را ببرد، به سگی که مریض بود برخورد کرد. با خود گفت: این را همراه خود خواهم برد، ریسمان به گردن وی انداخت و مقداری او را آورد بعد پشیمان شد و او را رها کرد.

تنها به دربار پروردگار آمد. خطاب رسید فرمانی که به تو دادم چرا نیاوردی؟ عرض کرد: پروردگارا نیافتم کسی را که از خودم پست تر باشد. خطاب رسید: به عزت و جلالم اگر کسی را می آوردی که او را پست تر از خود می داشتی هر آینه نام ترا از طومار انبیاء محو می کردم.1

1. نمونه معارف ۲/۶۷۶- لئالی الاخبار ص ۱۹۷.

منبع : یکصد موضوع ۵۰۰ داستان ، ج۱ ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...