بعضی از آدم ها لیوانند!
هر کاری کنی در تصور آنها
کج و کوله ای . .
تاری . .
بعضی هم سماورند!
نزدیکشان که می شوی
تو را به خودت زشت نشان می دهند!
انگار در جنب و جوش تخریب تو اند
بعضی از آدم ها هم
حوضی وسط خانه ای قدیمی
نه خود برکه اند
زلال و با وقار
با سنگ هم بزنیشان
دلشان برای تو می لرزد
تو را دعوت به رقص می کنند
و کمی بعد محو تماشای تو
آرام می گیرند. . .
از تو زخم خورده اند اما
باز صبورانه تو را صاف نشان می دهند
آن قدر صاف که از تو ماهی هم می گذرد. . .

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...